مشاعرۀ سنّتی

malmal_r

عضو جدید
دی کوزه گری بدیدم اندر بازار
بر پاره گلی لگد همی زد بسیار

وان گل به زبان حال با او می گفت:
"من هم چو تو بوده ام مرا نیکودار."


روزی دو سه بر طریق ازرم
می کرد به رفق موم را نرم
با نخل رطب چو گشت گستاخ
دستی به رطب کشید بر شاخ
زان نخل رونده خورد خاری
کز درد نخفت روزگاری
لیلیش تپانچه ای چنان زد
کافتاد چو مرده مرد بی خود
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
روزی دو سه بر طریق ازرم
می کرد به رفق موم را نرم
با نخل رطب چو گشت گستاخ
دستی به رطب کشید بر شاخ
زان نخل رونده خورد خاری
کز درد نخفت روزگاری
لیلیش تپانچه ای چنان زد
کافتاد چو مرده مرد بی خود

دلا منال ز بیداد و جورِ یار که یار
تو را نصیب همین کرده است و این داد است
 

samiyaran

عضو جدید
دلا منال ز بیداد و جورِ یار که یار
تو را نصیب همین کرده است و این داد است

تکیه داده ام
به باد
با عصای استوایی ام
روی ریسمان آسمان
ایستاده ام
بر لب دو پرتگاه ناگهان
ناگهانی از صدا
ناگهانی از سکوت
زیر پای من
دهان ِ دره ی سقوط
باز مانده است

ناگزیر
با صدایی از سکوت
تا همیشه
روی برزخ دو پرتگاه
راه می روم
سرنوشت من سرودن است

مرحوم قیصر امین پور:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تکیه داده ام
به باد
با عصای استوایی ام
روی ریسمان آسمان
ایستاده ام
بر لب دو پرتگاه ناگهان
ناگهانی از صدا
ناگهانی از سکوت
زیر پای من
دهان ِ دره ی سقوط
باز مانده است

ناگزیر
با صدایی از سکوت
تا همیشه
روی برزخ دو پرتگاه
راه می روم
سرنوشت من سرودن است

مرحوم قیصر امین پور:gol:


تو که رفتی

عکسهایت را به شعله های داغ شومینه سپردم

سوزاندمشان تا دیگر به تنهایم زل نزنند

اما چه سود؟

برق چشمانت هنوز در قلبم باقیست

حتی شعله های قلبم هم نمی سوزاندش!

-------------
مهشید ملکوتی
 

samiyaran

عضو جدید
تو که رفتی

عکسهایت را به شعله های داغ شومینه سپردم

سوزاندمشان تا دیگر به تنهایم زل نزنند

اما چه سود؟

برق چشمانت هنوز در قلبم باقیست

حتی شعله های قلبم هم نمی سوزاندش!

-------------
مهشید ملکوتی

شکهای شبانه ای یگانه ترین
زیباترین شکهاست
شکهای شبانه خانه را خواهد آشفت
شکهای شبانه ای یگانه ترین
ما را به تمام رودها خواهد پیوست
من مست و پریده
رنگ از دریا می آیم
تا در تو نبینم آن پریشانی ها را

مشرف آزاد تهرانی
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوشه چشمي نظر به ما كنند
 

samiyaran

عضو جدید
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوشه چشمي نظر به ما كنند

دندان فشرد
مرد
بر پوست شفاف زرد آلو
میدان مغناطیس
بر اضطراب لحظه ی فرار
فائق شد
یک هسته ی ترد
در باغچه افتاد
انگشت های
ریشه ی شیرین
سر خورد تا اعماق

سیما یاری
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
دندان فشرد
مرد
بر پوست شفاف زرد آلو
میدان مغناطیس
بر اضطراب لحظه ی فرار
فائق شد
یک هسته ی ترد
در باغچه افتاد
انگشت های
ریشه ی شیرین
سر خورد تا اعماق

سیما یاری


قضا رفت و قلم بنوشت فرمان
تو را جز صبر کردن چیست درمان
 

malmal_r

عضو جدید
دندان فشرد
مرد
بر پوست شفاف زرد آلو
میدان مغناطیس
بر اضطراب لحظه ی فرار
فائق شد
یک هسته ی ترد
در باغچه افتاد
انگشت های
ریشه ی شیرین
سر خورد تا اعماق

سیما یاری


قاصد ستدو دوید چون باد
زان گونه که برد نامه راداد
لیلی چو به نامه در نظر کرد
اشکش بدویدو نامه ترکرد!
 

eghlimaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
قاصد ستدو دوید چون باد
زان گونه که برد نامه راداد
لیلی چو به نامه در نظر کرد
اشکش بدویدو نامه ترکرد!

دست بردار ازین در وطن خویش غریب [FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]قاصد تجربه های همه تلخ [/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]با دلم می گوید [/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]كه دروغی تو ، دروغ [/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]
[/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]كه فریبی تو[/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]. [/FONT][FONT=tahoma, sans-serif]، فریب[/FONT]
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای یار قدیم عهد ،چونی؟
وای مهدی هفت مهد،چونی؟
ای خازن گنج اشنایی
عشق از تو گرفته روشنایی
ای خون تو داده کوه را رنگ
ساکن شده چون عقیق در سنگ

گه بر آتش می نشاند گه به آبم می دهد
عاجزم در دست چشم خون فشان خویشتن
 

Milad127

عضو جدید
گه بر آتش می نشاند گه به آبم می دهد
عاجزم در دست چشم خون فشان خویشتن

نمي‌دانم كه چرا مي‌گويند اسب حيوان نجيبي است كبوتر زيباست!
گل شبدر چه كم از لاله‌ي قرمز دارد، چشم‌ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد...
 

samiyaran

عضو جدید
نمي‌دانم كه چرا مي‌گويند اسب حيوان نجيبي است كبوتر زيباست!
گل شبدر چه كم از لاله‌ي قرمز دارد، چشم‌ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد...

دشنام میشنود چنارِ پیر،
باد، بادِ بازیگوش میآید و میگذرد.
چرا چنار پیر دشنام شنیده است؟
چنار پیر از چه کسی دشنام شنیده است؟

سید علی صالحی:gol:
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دشنام میشنود چنارِ پیر،
باد، بادِ بازیگوش میآید و میگذرد.
چرا چنار پیر دشنام شنیده است؟
چنار پیر از چه کسی دشنام شنیده است؟

سید علی صالحی:gol:

تو مرد صحبت دل نیستی، چه می‌دانی//که سر به جیب کشیدن چه عالمی دارد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا