دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنوز نرفتم

اگه بخوام از سهميه رزمندگي استفاده كنم بايد2 تا سرباز هم بفرستن در خونه واسم تا صاف بشه

اما ما از اوناش نيستيم / بابام جنگيد وظيفش بود / منم ميرم خدمت وظيفمه
بین می رم و رفتم خیلی فرق عزیز دل برادر
ادعای چیزی رو بکن ک انجام دادی ن چیزی ک انجام ندادی
وقتی رفتی خدمت می فهمی ک من چی می گم
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
بین می رم و رفتم خیلی فرق عزیز دل برادر
ادعای چیزی رو بکن ک انجام دادی ن چیزی ک انجام ندادی
وقتی رفتی خدمت می فهمی ک من چی می گم

من خدمت رو دوست دارم / كلي خاطره / يك تجربه


در ضمن / فكر كنم تا سال ديگه همه اين قوانين كسري خدمت برداشته ميشه

داريم از بحث تاپيك منحرف ميشيم / اينم جزو قوانين سايته ;):biggrin:
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
بین می رم و رفتم خیلی فرق عزیز دل برادر
ادعای چیزی رو بکن ک انجام دادی ن چیزی ک انجام ندادی
وقتی رفتی خدمت می فهمی ک من چی می گم
ای بابا گندش نکن
داداش خودم الان سربازیه
بیچاره تمام وقتش داره به بطالت میگذره-نالش از اینه که از بیکاری اندامش بهم نریزه
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
من باید برم
احتمالا من بیام تایپک حذف شده
خدانگهدار
موفق و پیروز باشید
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله اگه لازم باشه میخونم قابل توجه شما من تو دوره دیپلم اولین الویتم ریاضی بود
شاید باورتون نشه میتونم برات اسکن نمراتم بفرستم
می خواهم بگم من فوق دیپلم دانشگاه آزاد بودم توی ی داهات الان دانشجو ارشدم
اما ربطی ندیدم در اینک زمانی چی بودم و بخاطر دیگران بوده این بودنم
راحت تر بگم من سال 81 رتبه کنکورم شد 200 هزار
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
می خواهم بگم من فوق دیپلم دانشگاه آزاد بودم توی ی داهات الان دانشجو ارشدم
اما ربطی ندیدم در اینک زمانی چی بودم و بخاطر دیگران بوده این بودنم
راحت تر بگم من سال 81 رتبه کنکورم شد 200 هزار
خب این چه ربطی به من داشت؟!
وچه ربطی به این ماجرا
اهان شمام فرزند شهیدی؟!
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
ربطش این ک وقتی ب چیزی ک می خواستم نرسیدم نگفتم سهمیه بوده جای من گرفته شده
فهمیدم اشتباهاتم کجا بوده و خوب تلاش کردم
تا ب چیزی ک خواستم رسیدم
منم از زندگیم راضیم هم درسم میخونم هم شاغلم هم کلاس زیبانم میرم بیشتر از اونچی که میخواستم بهش رسیدم
این بچه های شمالی که من دیدن میدونن
شما فکر میکنید من این حرفارو میزنم باید بیکار باشم یا بی پول یا از اونا عقب افتاده باشم نه عزیز اشتباه میکنی اشتباه
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
ربطش این ک وقتی ب چیزی ک می خواستم نرسیدم نگفتم سهمیه بوده جای من گرفته شده
فهمیدم اشتباهاتم کجا بوده و خوب تلاش کردم
تا ب چیزی ک خواستم رسیدم

من اشتباهی نکردم که دنبالش باشم
اونایکی ایشتباه کردن باید برن دنبالش
ضمنا ما دنبال رسیدن به اشتباهات و افتخارات نیستم
اینجا حرف حق عده ای که داره خورده میشه و بازی با احساس مردمه
 

Dokhtar khanoom

عضو جدید
این ها شرایط سختی رو پشت سر گذاشتن خیلی هاشون و ما ها نباید فقط 20 سالگیشونو ببینیم
خود شما اگر کسی می زد تو گوشت ی پدر داشتی ک بهش تکیه کنی
این ها دوست من خیلی موارد جدی هستن تو زندگی ک وقتی داریمشون برامون مهم نیست اما اگر ی لحظه از بین برن می فهمی ک زندگی چطور سخت میشه[/QUOTE]

وقتی الان که 20 سالشونه اینطوری پشتشونن،مطمئناتو بچگی شونم کسی تو گوششون نمیزد که اگه میزد100تا کاسه ی داغتر از آش پیدا میشد که جای باباشون از حقشون دفاع کنه.البته من به شخصه ارزشی که برای شهدا قائلم رو برای هر کسی قائل نیستم ولی این حرفتون به نظرم یه کمی...
 

hedieh71

عضو جدید
این ها شرایط سختی رو پشت سر گذاشتن خیلی هاشون و ما ها نباید فقط 20 سالگیشونو ببینیم
خود شما اگر کسی می زد تو گوشت ی پدر داشتی ک بهش تکیه کنی
این ها دوست من خیلی موارد جدی هستن تو زندگی ک وقتی داریمشون برامون مهم نیست اما اگر ی لحظه از بین برن می فهمی ک زندگی چطور سخت میشه

وقتی الان که 20 سالشونه اینطوری پشتشونن،مطمئناتو بچگی شونم کسی تو گوششون نمیزد که اگه میزد100تا کاسه ی داغتر از آش پیدا میشد که جای باباشون از حقشون دفاع کنه.البته من به شخصه ارزشی که برای شهدا قائلم رو برای هر کسی قائل نیستم ولی این حرفتون به نظرم یه کمی...[/QUOTE]
دانشگاه باید یک فرصت برابر باشه تا بتونه تعیین کنه کی لیاقت داره جای بهتری باشه,,اما اونها در مدارس بهتری نسبت به بقیه استفاده کردن و امکاناتشون از دانش اموز معمولی بیشتر بوده که همین کافیه برای قبول شدن در دانشگاه های خوب کشور اما قرار دادن سهمیه باعث ایجاد خیلی مشکلات شد
 

Anarchist

اخراجی موقت
کاربر ممتاز
سختیش همون یه هفته س که به قول شما تب میکنه حداقل بقیه ی عمرشو تو رفاه زندگی میکنه
اونی هم که حقش خورده میشه وقبول نمیشه اونم تب میکنه
اونی که ترمی 900هزارتومن تو این وضعیت میده دانشگاه درس میخونه اونم تب میکنه
یعنی میگی تب نمیکنه؟یاتب اونا با تب اینا با هم فرق میکنه؟
سعی نکنید اونارو مظلوم نشون بدید کسی منکر کارهایی که شهدا کردن نیست ولی مسائل رو نباید باهم قاتی کرد
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من با استخدام شغلی مخالفم اما با سهمیه درسی موافقم چون بر مبنای یتیم بودن این ادم ها تو دهه 70 خیلی سختی کشیدن تا بزرگ شدن اما وقتی دیگه رفتن درس خوندن و شدن حداقل 22 ساله دیگه سهمیه برای سر کار اگر وجود داشته باشه مسخره بازیه
اونجا دیگه باید ایراد گرفت بشه
ادمی ک 22 سالشه دیگه بچه 17 ساله نیست
مثلا مهندس ک اگر امتحان ورودی رو نتون قبول بشه دیگه ب کم بودن معلوماتش ربط داره و حقش نیس بهش کار داده بشه
اما تا قبل از کنکور مشکلات ممکنه مجال یک زندگی عادی رو نده ک بشه خوب درس خوند و از امکانات استفاده کرد
من قرار نبود پست بدم ولی اینو دیدم گفتم یه تذکری بدم!!
شما احتمالا نمیدونید که همچین بچه هایی از دبستان مشاور مخصوص دارن و معلمای خودشون به عنوان معلم سر خونه بهشون درس میدن و رفع اشکال میکنن و هزینش خود اموزش و پرورش به عنوان اضافه کاری به معلم پرداخت میکنه
این بنظرم کار خوبیه ولی سهمیه واس کنکور و... خیلی منصفانه نیست
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من قرار نبود پست بدم ولی اینو دیدم گفتم یه تذکری بدم!!
شما احتمالا نمیدونید که همچین بچه هایی از دبستان مشاور مخصوص دارن و معلمای خودشون به عنوان معلم سر خونه بهشون درس میدن و رفع اشکال میکنن و هزینش خود اموزش و پرورش به عنوان اضافه کاری به معلم پرداخت میکنه
این بنظرم کار خوبیه ولی سهمیه واس کنکور و... خیلی منصفانه نیست

فقط می تونم متاسف باشم ک احساس جاشو تو دل شماها ب چی داده
خب پس حاضرید جاتون عوض میشد؟؟
اولا اینو بگم ک شماهایی ک دم از کنکور می زنید دوس دارم بدونم کی وارد کنکور شدید
جنگ 68 تموم شد اگر اخرین بچه سال 68 بدنیا امده باشه وقت کنکورش میشه 86
یعنی اخرین کسی ک می تونسته از سهمیه شهید استفاده کنه مال کنکور 86 بوده
الان کنکور 91
یعنی منطقا 5 سال ک کسی از این سهمیه استفاده نکرده برای شهید.
حالا بگید سطح علم تو دانشگاه بالا رفته تو این 5 سال؟؟؟؟؟
جراتم داشته باشید بگید کی رفتید دانشگاه
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط می تونم متاسف باشم ک احساس جاشو تو دل شماها ب چی داده
خب پس حاضرید جاتون عوض میشد؟؟
اولا اینو بگم ک شماهایی ک دم از کنکور می زنید دوس دارم بدونم کی وارد کنکور شدید
جنگ 68 تموم شد اگر اخرین بچه سال 68 بدنیا امده باشه وقت کنکورش میشه 86
یعنی اخرین کسی ک می تونسته از سهمیه شهید استفاده کنه مال کنکور 86 بوده
الان کنکور 91
یعنی منطقا 5 سال ک کسی از این سهمیه استفاده نکرده برای شهید.
حالا بگید سطح علم تو دانشگاه بالا رفته تو این 5 سال؟؟؟؟؟
جراتم داشته باشید بگید کی رفتید دانشگاه
ببخشید احساس تو دل من جاشو به چی داده؟
نه...هر چند خونواده منم چنگ رفتن ولی خداروشکر شهید و جانباز نشدن
با چه حسابی دارید میگید اخرین ورودی مال 86 بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر عموی بنده با سهمه جانباز 2سال پیش با رتبه بالای 20 هزار دندانپزشکی اصفهان قبول شد...این کجاش انصافه؟؟؟
منکر زحمتایی که شهیدا و جانبازای عزیزمون کشیدن نمیشم ولی چرا وقتی از دبستان معلم خصوصی دارن و بهشون اموزش میدن ولی باز واس کنکور سهمیه دارن؟؟واس استخدام سهمیه دارن؟؟
همین دختر عموی من با این رتبه میشه دکتر اینده کشورمون اونوقت من و امثال من میریم زیر دست همین ادما
واس چی جرائتش نداشته باشم....ورودی 86
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببخشید احساس تو دل من جاشو به چی داده؟
نه...هر چند خونواده منم چنگ رفتن ولی خداروشکر شهید و جانباز نشدن
با چه حسابی دارید میگید اخرین ورودی مال 86 بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر عموی بنده با سهمه جانباز 2سال پیش با رتبه بالای 20 هزار دندانپزشکی اصفهان قبول شد...این کجاش انصافه؟؟؟
منکر زحمتایی که شهیدا و جانبازای عزیزمون کشیدن نمیشم ولی چرا وقتی از دبستان معلم خصوصی دارن و بهشون اموزش میدن ولی باز واس کنکور سهمیه دارن؟؟واس استخدام سهمیه دارن؟؟
همین دختر عموی من با این رتبه میشه دکتر اینده کشورمون اونوقت من و امثال من میریم زیر دست همین ادما
واس چی جرائتش نداشته باشم....ورودی 86

محل نزاع فرق داره
حرف من برای کسی ک یتیمه و پدر نداره
من با جانباز کاری ندارم
می گم اگر کسی پدر نداشته شرایطش عادی نبوده ک عادی مثل بقیه بتونسته درس بخونده
از محبت بگیر تا پول
هیچ کدومشو نداشته حالا می خواسته شهید باشه یا تو تصادف مرده باشه
اون سال 68 هم اگر اخرین بچه سال 68 دنیا می امده و پدرس همون سال می مرده سال 86 وقت کنکورش بوده
دیگه بچه شهید ک سال 70 دنیا بیاد نداشتیم ک؟؟؟؟
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ببخشید احساس تو دل من جاشو به چی داده؟
نه...هر چند خونواده منم چنگ رفتن ولی خداروشکر شهید و جانباز نشدن
با چه حسابی دارید میگید اخرین ورودی مال 86 بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر عموی بنده با سهمه جانباز 2سال پیش با رتبه بالای 20 هزار دندانپزشکی اصفهان قبول شد...این کجاش انصافه؟؟؟
منکر زحمتایی که شهیدا و جانبازای عزیزمون کشیدن نمیشم ولی چرا وقتی از دبستان معلم خصوصی دارن و بهشون اموزش میدن ولی باز واس کنکور سهمیه دارن؟؟واس استخدام سهمیه دارن؟؟
همین دختر عموی من با این رتبه میشه دکتر اینده کشورمون اونوقت من و امثال من میریم زیر دست همین ادما
واس چی جرائتش نداشته باشم....ورودی 86

حسادت
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
محل نزاع فرق داره
حرف من برای کسی ک یتیمه و پدر نداره
من با جانباز کاری ندارم
می گم اگر کسی پدر نداشته شرایطش عادی نبوده ک عادی مثل بقیه بتونسته درس بخونده
از محبت بگیر تا پول
هیچ کدومشو نداشته حالا می خواسته شهید باشه یا تو تصادف مرده باشه
اون سال 68 هم اگر اخرین بچه سال 68 دنیا می امده و پدرس همون سال می مرده سال 86 وقت کنکورش بوده
دیگه بچه شهید ک سال 70 دنیا بیاد نداشتیم ک؟؟؟؟
پس قبول کنید سیستم اموزشی الانمون اصلا درست نیست چون خیلی از ادما هستن که پدر ندارن و بایدم یه شرایطی داشته باشن که همون معلم خصوصی بنظرم خوبه نه سهمیه...اینجوری هر کی واقعا درس خونه و بار علمی داره میاد بالا
گفتم اون بچه جانبازه پس میتونه سال 70 دنیا بیاد...دی
فک کنم جانبازای عزیزمون وقتی فوت کنن شهید محسوب میشنا...پس بازم میتونیم سهمیه شهید داشته باشیم واس سال 70
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیدونم شما اینجوری فک کنین ولی اگه به دوربرتون خوب نگاه کنید این حس شاید واس شما هم پیش بیاد چون واسمون درست جا ننداختن چون عادلانه رفتار نکردن
وقتی میبینم پسر همسایمون سال دیپلمش 12تا تجدید داشته و الان داره حقوق میخونه و کار تضمین شده داره فقط بخاطر اینکه وقتی اون دنیا اومده داداشش شهید شده همون داداشی که اصلا ندیدتش چرا ناراحت نشم......چرا من باید با معدل خوب زحمت بکشم و درس بخونم و کلی این در و اون در بزنم واس کار اخرشم یه کار تضمین شده پیدا نکنم
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیدونم شما اینجوری فک کنین ولی اگه به دوربرتون خوب نگاه کنید این حس شاید واس شما هم پیش بیاد چون واسمون درست جا ننداختن چون عادلانه رفتار نکردن
وقتی میبینم پسر همسایمون سال دیپلمش 12تا تجدید داشته و الان داره حقوق میخونه و کار تضمین شده داره فقط بخاطر اینکه وقتی اون دنیا اومده داداشش شهید شده همون داداشی که اصلا ندیدتش چرا ناراحت نشم......چرا من باید با معدل خوب زحمت بکشم و درس بخونم و کلی این در و اون در بزنم واس کار اخرشم یه کار تضمین شده پیدا نکنم
ر نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت !


راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی …؟!


زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد ...



بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به روسپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست ...



راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!



و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت ...



راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !



زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟



خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد ...



روح روسپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !



در راه , راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

یکی از فرشته ها پاسخ داد : " تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! "
 

Martin Eco

عضو جدید
کاربر ممتاز
ر نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت !


راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی …؟!


زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد ...



بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به روسپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست ...



راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!



و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت ...



راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !



زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟



خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد ...



روح روسپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !



در راه , راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

یکی از فرشته ها پاسخ داد : " تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! "
دوست عزیز اگر جواب قانع کننده ای به حرفای دوستمون داری بگو ...این کارا دیگه خیلی قدیمی شده
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ر نزدیکی معبد زندگی می کرد . در خانه روبرویش , یک روسپی اقامت داشت !


راهب که می دید مردان زیادی به آن خانه رفت و آمد دارند ,تصمیم گرفت با او صحبت کند . زن را سرزنش کرد : تو بسیار گناهکاری . روز وشب به خدا بی احترامی می کنی . چرا دست از این کار نمی کشی ؟ چرا کمی به زندگی بعد از مرگت فکر نمی کنی …؟!


زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست و همچنین از خدا خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد.اما راه دیگری برای امرار معاش پیدا نکرد ...



بعد از یک هفته گرسنگی , دوباره به روسپی گری پرداخت .اما هر بار که خود را به بیگانه ای تسلیم می کرد از درگاه خدا آمرزش می خواست ...



راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار , می شمرم که چند مرد وارد آن خانه شده اند !!!



و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن روسپی را زیر نظر بگیرد , هر مردی که وارد خانه می شد , راهب ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت .مدتی گذشت ...



راهب دوباره روسپی را صدا زد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟ هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای , آن هم بعد از هشدار من . دوباره می گویم : مراقب اعمالت باش !



زن به لرزه افتاد , فهمید گناهانش چقدر انباشته شده است . به خانه برگشت , اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : پروردگارا, کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار آزاد می کند ؟



خداوند دعایش را پذیرفت . همان روز , فرشته ی مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت . فرشته به دستور خدا , از خیابان عبور کرد و جان راهب را هم گرفت و با خود برد ...



روح روسپی , بی درنگ به بهشت رفت . اما شیاطین , روح راهب را به دوزخ بردند !



در راه , راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شِکوه کرد : خدایا , این عدالت توست ؟ من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذرانده ام , به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرده , به بهشت می رود ؟!

یکی از فرشته ها پاسخ داد : " تصمیمات خداوند همواره عادلانه است . تو فکر می کردی که عشق خدا فقط یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار از گناه فضولی می کردی , این زن روز وشب دعا می کرد . روح او , پس از گریستن , چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم . اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم تو را بالا ببریم !!! "
من که منظور شما از این داستانو نفهمیدم
فقط میدونم به عدالت خدا شک ندارم ولی به عدالت بنده های خدا شک دارم
من دیگه برم لالا فک نکنم به توافق برسیم
 

toraj_reza63

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منظور این بود بجای فضولی تو کار دیگران کار خودمونو بکنیم و برای نرسیدن ب موفقیت هایی ک براش برنامه داشتیم ی راه جدید پیدا کنیم بجای اینکه بگیم چرا اون شد اما ما نشدیم.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
این ها شرایط سختی رو پشت سر گذاشتن خیلی هاشون و ما ها نباید فقط 20 سالگیشونو ببینیم
خود شما اگر کسی می زد تو گوشت ی پدر داشتی ک بهش تکیه کنی
این ها دوست من خیلی موارد جدی هستن تو زندگی ک وقتی داریمشون برامون مهم نیست اما اگر ی لحظه از بین برن می فهمی ک زندگی چطور سخت میشه

وقتی الان که 20 سالشونه اینطوری پشتشونن،مطمئناتو بچگی شونم کسی تو گوششون نمیزد که اگه میزد100تا کاسه ی داغتر از آش پیدا میشد که جای باباشون از حقشون دفاع کنه.البته من به شخصه ارزشی که برای شهدا قائلم رو برای هر کسی قائل نیستم ولی این حرفتون به نظرم یه کمی...[/QUOTE]

وقتی الان که 20 سالشونه اینطوری پشتشونن،مطمئناتو بچگی شونم کسی تو گوششون نمیزد که اگه میزد100تا کاسه ی داغتر از آش پیدا میشد که جای باباشون از حقشون دفاع کنه.البته من به شخصه ارزشی که برای شهدا قائلم رو برای هر کسی قائل نیستم ولی این حرفتون به نظرم یه کمی...
دانشگاه باید یک فرصت برابر باشه تا بتونه تعیین کنه کی لیاقت داره جای بهتری باشه,,اما اونها در مدارس بهتری نسبت به بقیه استفاده کردن و امکاناتشون از دانش اموز معمولی بیشتر بوده که همین کافیه برای قبول شدن در دانشگاه های خوب کشور اما قرار دادن سهمیه باعث ایجاد خیلی مشکلات شد[/QUOTE]

سختیش همون یه هفته س که به قول شما تب میکنه حداقل بقیه ی عمرشو تو رفاه زندگی میکنه
اونی هم که حقش خورده میشه وقبول نمیشه اونم تب میکنه
اونی که ترمی 900هزارتومن تو این وضعیت میده دانشگاه درس میخونه اونم تب میکنه
یعنی میگی تب نمیکنه؟یاتب اونا با تب اینا با هم فرق میکنه؟
سعی نکنید اونارو مظلوم نشون بدید کسی منکر کارهایی که شهدا کردن نیست ولی مسائل رو نباید باهم قاتی کرد

من قرار نبود پست بدم ولی اینو دیدم گفتم یه تذکری بدم!!
شما احتمالا نمیدونید که همچین بچه هایی از دبستان مشاور مخصوص دارن و معلمای خودشون به عنوان معلم سر خونه بهشون درس میدن و رفع اشکال میکنن و هزینش خود اموزش و پرورش به عنوان اضافه کاری به معلم پرداخت میکنه
این بنظرم کار خوبیه ولی سهمیه واس کنکور و... خیلی منصفانه نیست
;)
 

fateme_003

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منظور این بود بجای فضولی تو کار دیگران کار خودمونو بکنیم و برای نرسیدن ب موفقیت هایی ک براش برنامه داشتیم ی راه جدید پیدا کنیم بجای اینکه بگیم چرا اون شد اما ما نشدیم.
عجب جواب قانع کننده ای بود:surprised::surprised:
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
منظور این بود بجای فضولی تو کار دیگران کار خودمونو بکنیم و برای نرسیدن ب موفقیت هایی ک براش برنامه داشتیم ی راه جدید پیدا کنیم بجای اینکه بگیم چرا اون شد اما ما نشدیم.
چرا همش فکر میکنید ما به جایی نرسیدی م دارید اشتباه میکنید ما به چیزایی که میخواستیم رسیدیم
میخوایم از حق خودمون دفاع کنیم
شما اگه دلیل داری قانعمون کن که این حق ما نیست بگو نه اینکه هی بیا بگو کم کاری کردید
 

Similar threads

بالا