جمعه

[حــامد]

جمعهء ساکت
جمعهء متروک
جمعهء چون کوچه هاي کهنه، غم انگيز
جمعهء انديشه هاي تنبل بيمار
جمعهء خميازه هاي موذي کشدار
جمعهء بي انتظار
جمعهء تسليم

خانهء خالي
خانهء دلگير
خانهء در بسته بر هجوم جواني
خانهء تاريکي و تصور خورشيد
خانهء تنهائي و تفال و ترديد
خانهء پرده، کتاب، گنجه، تصاوير

آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت
زندگي من چو جويبار غريبي
در دل اين جمعه هاي ساکت متروک
در دل اين خانه هاي خالي دلگير
آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت...

 

[mani24]

شاید این جمعه بیایی شاید
به امید ظهور اقا امام زمان (ع)

 

[RZGH]

چه جمعه ها که یک به یک غروب شدونیامدی
چه بغض ها که درگلو رسوب شدونیامدی
خلیل اتشین سخن تبربه دوش بت شکن
خدای ما دوباره سنگ وسرب شدونیامدی

 

[RZGH]

کناربرکه دلم نشستم ونیامدی
دوباره درسکوت خودشکستم ونیامدی
سوال کردم ازخدا نشانی خانه تورا
سکوت کردودرسکوت شکستم ونیامدی

 

[RZGH]

دنیاروزجمعه ای زودگذر است...........................

 

[mani24]

دنیاروزجمعه ای زودگذر است...........................

چقدر امروز دلم گرفته!
از صبح که بیدار شدم یک غمی درونم فریاد میکشه!
نمی دانم چرا ولی احساس میکنم از همه جمعه ها دلگیر تره!

 

[RZGH]

چقدر امروز دلم گرفته!
از صبح که بیدار شدم یک غمی درونم فریاد میکشه!
نمی دانم چرا ولی احساس میکنم از همه جمعه ها دلگیر تره!

ای منتظرغمگین مباش خوش روزگاری می رسد
یادردوغم کم می شودیاغمگساری می رسد
ای منتظر غمگین مباش قدری تحمل می بایدت
این کشتی طوفان زده روزی کناری می رسد

 

[mani24]

ای منتظرغمگین مباش خوش روزگاری می رسد
یادردوغم کم می شودیاغمگساری می رسد
ای منتظر غمگین مباش قدری تحمل می بایدت
این کشتی طوفان زده روزی کناری می رسد

وقتی خدا
با نگاه تو
بهار میاره

تو قلب ما
به صفای تو
یه گل میاره .........یا مهدی..........

می نوش و
پیاله دستم
عشق تورو
میپرستم

بذار همه عالم بدونند
من مست مست مستم
.........یا مهدی...........

 

[mani24]

اينجا هميشه شب است و سكوت و درد
زنداني اين شب يلدا شدم بيا

 

[RZGH]

طاقتم تاب شدوازتونیامدخبری
جگرم اب شدوازتونیامدخبری
عاشقانی که مدام ازفرجت می گفتند
عکسشان قاب شدوازتونیامدخبری

 

[RZGH]

یااباصالح المهدی
مقلب القلوب من چهره همچوماه توست
مدبرالیل دلم زلف چوشب سیاه توست
توای مسافرغریب
حول این دل مرا
قلب تمام عاشقان منتظر نگاه توست

 

[mani24]

شاید جمعه ای دیگر.....
جمعه ای بود وگذشت و در حصار شایدها باز ماندیم!! آنقدرها هم که گفتیم وشنیدیم منتظر نبودیم!!
اشتیاق آمدنت را فریاد زدیم ولی در هیاهوی زمان فراموش کردیم انتظار و عاشقی و دلدادگی
چگونه است
نوشتیم و سرودیم و خواندیم شعر هجرانت را ولی زندگیمان بی تو چه راحت گذشت!!
شنیدیم که یادمان هستی و از حال ما با خبری همت کردیم ولحظه ای مهربانیت را تصور کردیم
رمضان آمد و به نیمه رسید و گذشت و باز شمشیری بر فرق عدالت نشست و باز گفتیم
شاید جمعه ای دیگر....
ولی هر چه که هستیم غروب آدینه آئینه دلمان تار میشود و غربت تمامی وجودمان را میگیرد
شاید خود ندانیم چرا ولی دل بهانه ی تو را میگیرد و تورا میجوید

 

[mani24]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تو ای صفای ضمیرم! چرا نمی آیی؟[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟ [/FONT].................................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر حجاب ظهورت وجود تار من است[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]خدا کند که بمیرم! چرا نمی آیی؟ [/FONT].................................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تو امر کن سر خود را بدست می گیرم[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟[/FONT].................................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]میان خلقت من با گل تو رابطه ای است [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ [/FONT].................................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]هوای دیدن سرداب غیبتت دارم [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟[/FONT].................................
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]اگر چه نیست مرا قوتی چنان گردو[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]به صرف نان و پنیرم چرا نمی آیی؟[/FONT]​

 

[mani24]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در غروب چندمین سال طلوع دردها [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]می رسی از راه،[/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] فانوس دل شبگردها!
[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بی حضور آبی ات، ای تک سوار سبز پوش![/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کوفه کوفه بی وفایی دیدم از نامردها

با توام موعود چشمان غزل بارانی ام [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پاک کن از وسعت آیینه هامان گردها

مثل یک خورشید پاییز پر از بغض غروب [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نور می پاشی سر دلمرده ها، دلسردها

تا طلوع روشنای چشم های ابری ات [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چشم بر هم می گذارم بر عبور دردها [/FONT]​

 

[mani24]

خواب می دیدم که در بیداریم ​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

در مسیر کاروانی جاریم
کاروانی بی سر و بی سر پرست
غل به گردن- خشک لب - تاول بدست
کاروان از بس که آتش دیده بود
اشک در چشمانشان خشکیده بود ​

[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]در کوچه پس کوچه های کفر زده شام کاروانی از نور در حرکت است بانویی [/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]در[FONT=arial, helvetica, sans-serif] دل محمل [FONT=arial, helvetica, sans-serif]ودختری در آغوشش.[/FONT][/FONT][/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif] حتی نگاه خسته اش هنوز به پیکرهای بی جان و سوخته از هجوم تازیانه[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]جان میبخشد چه صبورانه دراین شامگاه زندگا نیش پای بر شام نهاده ونگاه غمزده اش[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]بر دخترکان و حریم حسینش نگران است.[/FONT]​

 

[RZGH]

غروب جمعه شد مولا، نمی دانم کجا هستی؟
دعای جمعه می خوانم، نمی دانم کجا هستی؟

سلام بر تو گل زهرا، الهی جان بقربانت
حبیبا ای گل نرگس، بگو جانا کجا هستی؟

همه جا یاد تو باشم، به کجا بنگرم
مولاهوای وصل تو خواستم، بگو مولا کجا هستی؟

شب جمعه نمی آیی، کجایی یوسف زهرا
دل بی تو به جان آید، نمی دانم کجا هستی؟

شب و صبح از رهِ عشقت، دل و جانِ نثار کردند
چه خوش باشد غم غیبت، تو از آل عبا هستی

یکی درد و یکی درمان، یکی وصل و یکی هجران
کدامیک برتو بهتر است، بگو مولا کجا هستی؟

ز تنهایی دلم خون شد، خدا را محرم رازی
بده توفیق پروازم، بگو جانا کجا هستی؟

 

[nice_Alice]

فقط بگو کدوم جمعه کدوم روز
کجا باید منتظر اومدنت شم
میخوام کاری بدم دست خودم که
خودم بهونه ی اومدنت شم. . .

یا اباصالح المهدی ادرکنی . . .

 

[mani24]

مــی دانـــی

اگـــر هنوز هم تو را آرزو می کنم

برای ِ بـی آرزو بودن ِ من نیستـــ !!

شــایـــــد

آرزویــی زیبـــاتــر از تـــ ــــو ســراغ ندارم ..

یا اباصالح المهدی ادرکنی . . .

 

[vajiheh.kh]

چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
ای خلیل آتشین تبر به دوش گیرو بت شکن
خدا دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
برای عده ای ولی چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره صبح، ظهر، نه غروب شد نیامدی

 

[vajiheh.kh]

اگر چه زود می آید اگر چه دیر می آید
سوار سبز پوش من به هر تقدیر می آید
دقیقا راس آن ساعت که در ذهن خدا ثبت است
نه قدری زودتر از آن، نه با تاخیر می آید

 

[mani24]

درآتشت میسوزم، رحمی به حال ما کن/
​

رحمی به بینوای، درگیر مبتلا کن/
​

یادت نشسته شیرین، در اندرون جانم/
​

وین مهربانیت را، بر من تو آشنا کن...

یا ابا صالح​

 

[raha.68m]

كاش...

كاش...



كاش امشب عاشقی پا می گرفت,تشنگی هم طعم دریا می گرفت

كاش امشب كوچه های منتظر

یك سلام گرم از ما می گرفت

این سكوت تلخ , دنیای من است

كاش دستت ,دست دنیا میگرفت

آسمان ابری ترین اندوه را

از دل سنگین شبها می گرفت

پنجره دلتنگ چشمی آشناست

كاش می شد عاشقی پا می گرفت...

...اللهم عجل لولیک الفرج...

 

[*zahedan]

جمعه يعني يک غروب وعده دار
وعده ترميم قلب ياس زار
جمعه يعني مادر چشم انتظار
درهواي ديدن روي نگار
جمعه يعني يه سماء دلواپسي
مي شود مولا به داد ما رسي . . . ؟

 

[mpb]

ویرانه نه آنست که جمشید بناکرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فروریخت
ویرانه دل ماست که هرجمعه به یادت
صدبار بنا گشت و دگربارفروریخت

 

[smart student]

تو دیر نکرده ای!
شاید
من زود تمام شدم...

 

[70arezu]

آنقدر انتظار کشیده ام که جایی برای ادامه ی نقاشی ام نمانده
هیچ وقت نقاش نبوده ام
اما شاهکار می شود وقتی انتظار تو را می کشم

 

[بانوی باران]

جمعـــــــــــــــه............ ..علیرضا روزگار

جمعـــــــــــــــه............ ..علیرضا روزگار

جمعه (دلتنگم)


اولین و آخرین امید من. . چشم گریونم هنوز منتظره


تا کدوم جمعه باید گریه کنم، که بیای یا سوی چشم من بره؟




اشکی که بخاطرت رو گونمه، قطره قطره ش واسه من مقدسه


ای قشنگ ترین ترانه ی خدا. . دست دنیا رو بگیر که بی کسه




این دنیا، مثل شب تاریکه بی تو


شب به شب نزدیکه بی تو


غصه و غم داره بی تو





دلتنگم، خسته از درد جدایی


ای گل نرگس کجایی؟


پس کدوم جمعه میایی؟





واسه ی رسیدنت، دقیقه ها، دارن از همدیگه سبقت میگیرن


به غروب جمعه تا که می رسن، باقی راهو غریبونه می رن





ناجی دلای درمونده بیا. . دل عاشقای درمونده پُره


دل بی قرار و گریه دار من، تا رسیدنت روزا رو می شمُره


این دنیا، مثل شب تاریکه بی تو


شب به شب نزدیکه بی تو


غصه و غم داره بی تو*





دلتنگم، خسته از درد جدایی


ای گل نرگس کجایی؟


پس کدوم جمعه میایی؟

​

 

[sajjad_mke]

هرجا می روم همش غمه هستو غم. گور بابای دنیا .بی که وفا کرده که بخواهد به ما وفا کنه .بخند فقط بخند

 

[بانوی باران]

مولای من .........

مولای من .........

مولای من ،


کوچه های شهر بوی غربت گرفته خانه هامان دیگر توان استقامت ندارند


زمینیان به ستوه آمده اند روزها به بیقراری مبدل شده


و زمان ، خواهان ایستادن است


مولای من ،


دنیا رنگ سیاهی گرفته مولا جان ، جواب قلب خسته ام را چه بدهم؟


به چه زبانی باید درد دلم را با تو بگوییم؟


می دانم که می آیی و من به امید آمدنت با سکوت ،


دست به آسمان خدا بلند میکنم و میگویم :


اللهم عجل لولیک الفرج​

 

[بانوی باران]

هر جمعه ای که می گذرد پیر می شوی


درهر غروب آن تو دلگیر می شوی


می ترسم آقا که بگویی به این گدا


تو باعث این همه تاخیر می شوی

​