می دونه خدامون ازت دلخورم
با چشمام می گفتم نباید بری
واسه گریه هامون ازت دلخورم
خیال کردی من دل ازت می برم
واسه اینه که می گم ازت دلخورم ...
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه میپنداشتیم
می دونه خدامون ازت دلخورم
با چشمام می گفتم نباید بری
واسه گریه هامون ازت دلخورم
خیال کردی من دل ازت می برم
واسه اینه که می گم ازت دلخورم ...
ما ز یاران چشم یاری داشتیم
خود غلط بود انچه میپنداشتیم
مبادا غرق شوم در رویایت
باید اسمم را
در کتاب گینس ثبت کنم
تا همه بدانند
- یک نفر
با سنگین ترین بار دلتنگی
روی شانه هایش -
تو را دوست میداشت
در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنمتا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او
زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
در چشمانم تنها یی ام را پنهان می کنم
در دلم ، دلتنگی ام را
در سکوتم ، حرفهای نگفته ام را
در لبخندم ، غصه هایم را
دل من چه خردسال است ، ساده می نگرد
ساده می خندد ، ساده می پوشد
دمی با غم به سر بردن جهان یکسر نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد
سلام شهابسلام سونيا دوباره با د!!!!!!!!!
دائم گل اين بستان شاداب نميماند
درياب ضعيفان را در وقت توانايي
سلام شهاب
ی بدم؟
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
ش بده
شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل
كجا دانن حال ما سبك بالان ساحل ها
انان كه خاك را به نظر كيميا كنندالا یا ایها الساقی ادرکاسا وناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
الف بده!
انان كه خاك را به نظر كيميا كنند
ايا بود كه گوشه چشمي نظر به ما كنند
ددددد؟
مرا در منزل جانان چو امن عيش چون هر دمبازم د؟
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
میم بده !
مرا در منزل جانان چو امن عيش چون هر دم
جرس فرياد ميدارد كه بربنديد محمل ها
اااااااا؟
مرا در منزل جانان چو امن عيش چون هر دم
جرس فرياد ميدارد كه بربنديد محمل ها
اااااااا؟
الو الو من جوجو ام!
اگرچه حسن فروشان به جلوه امده اند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
دیگه من برم کار دارم!
آه کز طعنه بد خواه ندیدم رویت
نیست چون آینه ام روی ز آهن چه کنم
الو الو من جوجو ام!
اگرچه حسن فروشان به جلوه امده اند
کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد
دیگه من برم کار دارم!
من از ان حسن روزافزون كه يوسف داشت دانستم
كه عشق از پرده عصمت برون ارد زليخا را
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نيكي به جاي ياران فرصت شمار يارا
به سلامت برو به كارت برس سونيا
يارم چو قدح به دست گيرداگر هوشمندی به معنی گرای
که معنی بماند نه صورت به جای
دلم از وحشت زندان بگرفتيارم چو قدح به دست گيرد
بازار بتان شكست گيرد
دلم از وحشت زندان بگرفت
رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ماراماه كنعاني من مسند مصر ان تو شد
وقت ان است كه بدرود كني زندان را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندوش بخشم سمر قند و بخارا را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندوش بخشم سمر قند و بخارا را
الا ای یوسف مصری که کرده ات سلطنت مغرور
پدر را بازس پرس آخر کجا شد مهر فرزندی
امروز به غم فزون ترم از دیايينه سكندر جام مي است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملك دارا
مكن تكيه بر ملك و دنيا و پشتامروز به غم فزون ترم از دی
و امسال به نقد کمتر از پارم
تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنویمكن تكيه بر ملك و دنيا و پشت
كه بسيار كس جون تو پرورد و كشت
تا نگردی اشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش
دل خراب من دگر خراب تر نمی شودشاهد ان نيست كه مويي و مياني دارد
بنده طلعت ان باش كه اني دارد
دل در اين پيرزن عشوه گر دهر نبنددل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |