جمله های زیبا

وضعیت
موضوع بسته شده است.

!Game Over

عضو جدید
خدایا! یا یه سیب انداختیمون رو زمین، با یه انگورم میفرستیمون جهنم.:(
خدا با بنده هات مشکل داری یا با میوه هات؟؟؟:cry: "افشین اسدی"

با نهایت تشکر
کوچکترین
:cool:
!Game Over
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آب نریختـــــم که برگردی!
آب ریختـــــم تـــا پاک شود,
هرچه رد پای توست... از زندگی ام.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تصور كن اگر قرار بود هر كس به اندازه ی دانش خود حرف بزند چه سكوتی بر دنیا حاكم میشد ...

"ناپلئون"
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
کاش میشد همراه مرغابیان مهاجر همراه شد تا از این دیار تنهایی و ترس رفت به دیاری که شاید دیگر کسی تنها نیست دیگر کسی نمیگرید از ظلم مردمانی که تمام تلاششان نابودی انسانیت محبت و عشق هست کاش میشد با مرغابیان به پرواز دراییم تا برسیم به دیار مهر و محبت تا دیگر مجبور نباشیم انسانیت خود را نابود کنیم مرغابیان مهاجر سلام مرا به ازادی که در ان انسانها جز انسانیت خودشان کار دیگری نمی کنند برسان شاید روزی و روزگاری انسانهای که در دیار تنهایی و ترس زندگی میکنند یاد بگیرند که ازادی یعنی با هم بودن با هم گریستن و خندیدن نه به هم خندیدن به سلامت مرغابیان مهاجر
 

kiana -m

عضو جدید
خدایا! یا یه سیب انداختیمون رو زمین، با یه انگورم میفرستیمون جهنم.:(
خدا با بنده هات مشکل داری یا با میوه هات؟؟؟:cry: "افشین اسدی"

با نهایت تشکر
کوچکترین
:cool:
!Game Over

جملتون خیلی جالبه ، خوشمان آمد.
 

ho_b

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعی نکنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم. بکوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم. (مارکوس گداویر)
 

دانشجوي كامپيوتر

دستیار مدیر تالار هنر
کاربر ممتاز
عشق یک چرخه است:
وقتی عاشق می شوید، صدمه می بینید.
وقتی صدمه می بینید، متنفر می شوید.
وقتی متنفر می شوید، سعی می کنید فراموش کنید.
وقتی سعی می کنید فراموش کنید، دل تنگ می شوید.
وقتی دل تنگ می شوید...
در نهایت دوباره عاشق می شوید.
 

milad gholami

عضو جدید
صبوشکست و دل بشکست و جام باده بشکست
خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنیست بشکن
 
  • Like
واکنش ها: ho_b

Armin pak

عضو جدید
اندوخته ای با ارزشتر از تندرستی نمی شناسم. (ارد بزرگ)

یکی از زیباترین نوشته های فریدون عزیز
سلام فاحشه!
هان!؟ تعجب کردی!؟ میدانم در کسوت آبرومندان ، اندیشیدن به تو رسم ، و گفتن از تو ننگ است ! اما میخواهم برایت بنویسم .
شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان ! چه گناه کبیره ای…! میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند، من هم مانند همه ام !
از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است ! مگر هردو از یک تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟ تن در برابر نان ننگ است. بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان، شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین.
شنیده ام روزه میگیری، غسل میکنی، نماز میخوانی، چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری، رمضان بعد از افطار کار می کنی، محرم تعطیلی ! من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نکنم! فاحشه… دعایم کن
 

جولی :)

عضو جدید
آیا به یاد دارید كه در دوره حیات از دست شخصیت خودتان و آنچه كه نامش را «من» می گذارید، چقدر آسیب دیده اید؟ تمام اوقات تلخی ها، رنجها، زیانها، بدبختی ها و ناكامی های شما در طول مدت حیات از دست همین «من» بوده است.((موریس مترلینگ))
 

یک دختره

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی از زیباترین نوشته های فریدون عزیز
سلام فاحشه!
هان!؟ تعجب کردی!؟ میدانم در کسوت آبرومندان ، اندیشیدن به تو رسم ، و گفتن از تو ننگ است ! اما میخواهم برایت بنویسم .
شنیده ام، تن می فروشی، برای لقمه نان ! چه گناه کبیره ای…! میدانم که میدانی همه ترا پلید می دانند، من هم مانند همه ام !
از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است ! مگر هردو از یک تن نیست؟ مگر هر دو جسم فروشی نیست؟ تن در برابر نان ننگ است. بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان، شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین.
شنیده ام روزه میگیری، غسل میکنی، نماز میخوانی، چهارشنبه ها نذر حرم امامزاده صالح داری، رمضان بعد از افطار کار می کنی، محرم تعطیلی ! من از آن میترسم که روزی با ظاهری عالمانه، جمعه بازار دین خدا را براه کنم، زهد را بساط کنم، غسل هم نکنم، چهارشنبه هم به حرم امامزاده صالح نروم، پیش از افطار و پس از افطار مشغول باشم، محرم هم تعطیل نکنم! فاحشه… دعایم کن


هه !جالب بود.مرسی
 

!Game Over

عضو جدید
نوشته اصلي بوسيله kiana -m

جملتون خیلی جالبه ، خوشمان آمد.

واقعا خوشحالم. جمله ی رفیقم هست. من مال این حرفا نیستم ;)
(دوستان اگه امکانش هست هر شب 1 جمله ارسال کنن که وقتی آنلاین شدیم یه صفحه رو بخونیم نه 10 صفحه! بار معنایی هم میره بالا)
اینم جمله امشب:

من در کشوری زندگي مي كنم كه زبانش پارسي است اما به آن فارسي مي گويند چون عربي "پ" ندارد!!!!


با نهایت تشکر
کوچکترین
:cool:
!Game Over
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به نام آنکه استقلال را آفرید تا پرسپولیس بدون سرور نماند :gol:
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت / خواست تنهاییمان را به رخمان بکشد.

منبع: رو دیوار کلاسمون نوشته!
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زن می تواند با یک لبخند چهره غمگین خود را بپوشاند.

"جبران خلیل جبران - آوازهای دل پیامبر"
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بودا به دهی سفر كرد .
زنی كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد. بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد .
كدخدای دهكده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :
«این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید »
بودا به كدخدا گفت :
« یكی از دستانت را به من بده» كدخدا تعجب كرد و یكی از دستانش را در دستان بودا گذاشت . آنگاه بودا گفت :
«حالا كف بزن» كدخدا بیشتر تعجب كرد و گفت:
« هیچ كس نمی‌تواند با یك دست كف بزند»
بودا لبخندی زد و پاسخ داد :
«هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این كه مردان دهكده نیز هرزه باشند . بنابراین مردان و پول‌هایشان است كه از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند .»
 

هستی65

عضو جدید
سلام به دوستان عزیزم

سلام به دوستان عزیزم

مزرعه :

خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک

کنار مزرعه کار و زندگی میکردند.


کلبه ان ها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای.


اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه ان قدر گیرشان می امد،


که شکم شان را به سختی سیر کنند.


اما یک سال بدون هیچ علتی محصول،


کمی بیش تر از حد معمول به دست آمد.


در نتیجه کمی بیش از نیازشان پول به دست آوردند.


زن کاتولوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کشید و ورق زد.


همچنان که صفحات آن را یکی یکی ورق می زد.


افراد خانواده هم دورش جمع می شدند.


بالاخره زن آینه بسیار زیبایی دید و به نظرش رسید


که از همه چیز بهتر است.پیش از آن هرگز آینه ای نداشتند.


از آن جا که پول کافی برای خریدش داشتند،زن آن را سفارش داد.


در حدود یک هفته بعد وقتی که همه در مزرعه سرگرم کار بودند،


مردی سوار بر اسب از راه رسید.او بسته ای در دست داشت.


و خانواده به استقبالش رفتند.


به محض اینکه امضاء دادند و بسته را تحویل گرفتند،

همه در کلبه دور مادرشان جمع شدند.


زن، اولین کسی بود که بسته را باز کرد و در آینه نگاه کرد،


و جیغ زد: مرد تو همیشه میگفتی که من زیبا هستم.من واقعا زیبا هستم!!!


مرد آینه را به دست گرفت،در آن نگاه کرد ، لبخندی زد و گفت:


تو همیشه میگفتی که من خشن هستم.


ولی من جذاب هستم.


نفر بعدی دختر کوچک شان بود که در آینه نگاه کرد و گفت:


مامان ، مامان ،چشم های من شبیه تو هست!!!


اتفاق ناخواسته این بود که


پسر کوچک شان که مثل همه بچه ها بسیار پر انرژی بود،


از راه رسید و پیش از هر اقدامی از سوی آن ها آینه را قاپید.


او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده و صورتش از ریخت افتاده بود.


او فریاد زد:


من زشتم!!! من زشتم!!!


در حالی که میلرزید به پدرش رو کرد و گفت:


پدر، آیا من همیشه همین ریخت بودم؟؟


بله پسرم.همیشه همین ریخت بودی


با این حال تو من را دوست داری؟؟


بله پسرم، دوستت دارم.


چرا؟؟؟برا چه من را دوست داری؟؟؟


چون که مال من هستی!!


....


و من هر روز صبح وقتی که صادقانه به خودم نگاه میکنم


میبینم درونم زشت است، از خدا میپرسم،


آیا دوستم داری؟ و او همیشه جواب میدهد:بله


وقتی که میپرسم چرا دوستم داری؟


او میگوید:


چون مال من هستی.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پاهایم را که درون آب میزنم, ماهی ها جمع میشوند...!

شاید این ها هم فهمیده اند, عمری “طعمهء روزگار” بوده ام.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
مرغ عشق فخر فروشی مکن …
معشوق تو نیز به لطف قفس است که وفادار مانده … !
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به زندگی حمله میکنم….
چون اون بالاخره منو میکشه؟!!!!
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
برهنه ات میکنند تا بهتر شکسته شوی…
نترس گردوی کوچک!
آنچه سیاه میشود روی تو نیست،
دست آنهاست.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ميدوني وقتي خدا داشت بدرقه ات مي کرد بهت چی گفت ؟
جايی که ميری مردمي داره که می شکننت
نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم .
تو تنها نيستی.
توکوله بارت عشق ميزارم که بگذری، قلب ميزارم که جا بدی، اشک ميدم که همراهيت کنه، ومرگ که بدونی برميگردی پيشم
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز

دوستی را از کویر آموختم که به عشق
خورشید از دریا بودنش گذشت.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زندگی مثل سیگار است. روشن که شد، بکشی یا نکشی، تا انتها می سوزد.
 

NEW MOHAMMAD

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
فلسفه الاكلنگ اثبات بزرگي كسي است كه فرومينشيند تاديگري پرواز را تجربه كند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا