در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود
از گوشه اي برون آي اي كوكب هدايت
تا ز میخانه دمی نام و نشان خواهد بود/سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
در اين شب سياهم گم گشت راه مقصود
از گوشه اي برون آي اي كوكب هدايت
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد.......نقش هر نغمه که زد راه به جایی داردیادم امد که شبی با تو از ان کوچه گذشتم
پر گشودیم و در ان خلوت دل خواسته گشتیم/
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را...!
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد.......نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد
تشويش ندارم كه من تشنه ي آبم
گر تشنگي ام را به تو تعبير نمايم
باران شده اي بر اين خسته ي خرابم
یك لحظه از اين واژه گذر كن كه ببيني!
/
نفسم گرفت ازاین شهر
یا این دل شکسته من را صبور کن
یا حداقل از خرابه دلم یکبار عبور کن
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارتز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارانه هوای بوستانم نه هوای دوستانم
بروید ای رفیقان به سفر که من اسیرم
"سعدی"
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارتز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
تو با قطرات باران طلوع کردیآب حیات منست خاک سر کوی دوست/گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |