اظهار نظر1
اظهار نظر1
سلامی دوباره حضور همه ی دوستان عزیزم و همچنین سپاس از حضور و همراهی شما.
قبل از هر چیز باید بگم که این تاپیک و موضوعش ، ثمره ی مشورت و همفکری با چند تن از دوستان دانشمند و عزیز تالار معماری بوده ، و "چند روز" در موردش بحث و مشورت شده ، تا به این صورت در اومده ، و جا داره که از این عزیزان تشکر و قدردانی کنم .

و اما مشکلات خودم که بسیار بسیار زیاده ؛ اما عمده ترین و پر چالش ترین مشکلات من در معماری، شامل ضعف در اشنایی با مسایل سازه ای و فنی ساختمان ، و در دسترس نبودن معماران بزرگ برای دیدار و مصاحبت میشه.(چرا که چند صباحی با یکی از شاگردان بسیار محترم آقای"دکتر پیرنیا "و جناب "کامران دیبا" مصاحبت داشتم و قاطعانه اعتراف میکنم که یکی از تاثیرگذارترین آیتم ها ، در شکل گیری شخصیت معماری من بوده و هست).و افسوس ،که از این فیض عظیم محروم شدم .
دوست عزیز سلام
سال نو شما هم مبارک باشه...
اول باید به خاطر قرار دادن این تاپیک و این که اطلاع رسانی کردی ازت تشکر کنم...
من فکر میکنم مشکل بیشتر دانشجویان معماری اینه که نمیتونن انچه رو که یاد میگیرند به طور درست در پروزه عملی و سر ساختمان پیاده کنند...
چون که مطالب اموزش داده شده، خصوصا در درسهایی مثل عناصر و جزئیات به طور عملی، کامل و دقیق ارائه نمیشند این مطالب فرار میشند و در ذهن ما نمیمونند و این هم یک ضعف دیگه محسوب میشه.
سلام بر شما ؛ سال نو شما هم مبارک و خجسته .
بابت تعاریفتون ممنونم .
با نظر شما موافقم ؛ تقریبا میشه گفت که قریب به اتفاق ما (دانشجویان معماری)، در مباحث اجرایی از قبیل سازه و عناصر جزییات و ... مشکل داریم که شاید یکی از دلایلش شیوه ی اموزشی معماری ما باشه .
البته اگر فعلا این دلیل رو نادیده بگیریم(ضعف در شیوه ی آموزش)، باید به خودمون رجوع کنیم و ببینیم که چرا ما به دنبالش نیستیم؟! بعضی از علوم وابسته به معماری ، در فضایی غیر آکادمیک آموخته میشن از قبیل کارگاه های ساختمانی.
شاید یک دلیل دیگه ای که بشه ذکر کرد، به روز نبودن ماست . چرا که دنیای تکنولوژی و مصالح ، هر روز شاهد ترقی و نواوری هستش، اما ما هنوز به شیوه های ساختمان سازی و مصالح قدیمی فکر میکنیم .(نمونه ی بارزش ، طراحی های ما در طرح های مختلف هستش که به دلیل ضعفمون ، سراغ سازه های مدرن و ... نمیریم).
خوشحال میشم اگر دوستان ، ایرادات و نقایص صحبت هامو یاداوری کنن.
با سرچ تو اینترنت واقعا مشکل دارمممم چیزیو که بتونه کمکم کنه پیدا نمیشه
بله ، اینم یکی دیگه از مشکلاته ؛ ما به سیستم اینترنت کشورمون کاری نداریم(اگر چه معتقدم که در سطح بسیار پایینی نسبت به دنیا قرار داریم).اما طبق موضوع تاپیک بخواهیم خودمون رو بررسی کنیم و در خود تغییری ایجاد کنیم، باید بفهمیم که ریشه ی این نقصان کجاست؟
در یک پست بالاتر ، دوست عزیزم جناب jentleman_arch بحث خوبی کزدن و تقریبا جواب این موضوع رو دادن .
من اگر بخوام کاملترش کنم ، باید عرض کنم که مشکل اصلی ما در این زمینه ، دانش کم ما در حوزه ی زبان انگلیسیه ؛ ما اگر به قدر ضرورت زبان انگلیسی بلد باشیم ، میتوانیم به راحتی به منابع دسترسی داشته باشیم و ازشون استفاده کنیم .
ضمنا به نظرم نحوه ی صحیح سرچ کردن هم ، مهم و تاثیر گذاره .(که چند تا تاپیک با همین موضوع توی باشگاه وجود داره).
یکی از مشکلات مبانی نظری ضعیف . و یکی از مشکلاتی که خیلی هم شاخص و زیاد برخورد داریم عدم مهارت در پرسپکتیو!
ای کاش دوستان عزیز، بیشتر در این مواردی که مد نظرشون هستش، صحبت کنن ، که بحث رو مفصل تر پیگیری کنیم .
مبانی نظری ما ، نه تنها در زمینه ی معماری، بلکه در اکثر علوم و هنرها وضعیت اسفناک و بغرنجی داره (5 سال تجربه ی تحصیل این رو به من ثابت کرده).
مصداق این مشکل ، سرانه ی مطالعات ماست .که به روزی چند دقیقه میرسه . در ادامه ، با کمک دوستان عزیز ، بیشتر در این مورد صحبت و همفکری خواهیم کرد.
سلام با تشکر از تایپیک مفیدتون
من مشکلم اینه که واسه کارم 1کانسپته توپ دارم اما نمیتونم اونو به خوبی تو طرحم نشون بدم و مشکل دومم که 2ترمه پیدا کردم اینه که استاد میگه بازار میوه طراحی کن بعد نشونش میدم میگه اینکه 1ساختمون اداری عالیه بعدا حتما ازش استفاده کن میگه آب نما طراحی کن طرحمو نشون میدم میگه این که تندیسه واقعا موندم چیکار کنم!
سلام .
ممنونم دوست من.
به نظرم اکثر ما ، دچار این مشکل باشیم ، ولی بر خلاف نظر jentleman_arch عزیز (در پست بالا)، علت اصلی این مشکل نرم افزار نیست ، بلکه ضعف در حوزه ی مبانی نظریه .
ما باید اونقدر شناختمون از عملکردهای معماری و مفاهیم و مبانیشون زیاد باشه که بتونیم تشخیص بدیم که مثلا این فرم خاص، یا این شیوه ی برخورد با موضوع ، جزء فلان دسته قرار میگیره .
برای مثال ، وقتیکه ما در طرح مجتمع های مسکونی یا بیمارستان ، بیش از حد از شکست و انحنا و عناصر الحاقی استفاده کنیم ، کمتر کسی قادره که در اولین نگاه ، تشخیص بده که این بنا ، دارای چه عملکرد و کاربری ای هستش؛ و این نشان از ضعف یک طرح است که مثلا مسکونی باشه، ولی در نگاه اول با تجاری اشتباه گرفته بشه .
در وهله ی بعد ، باز اضافه میکنم که ای بسا آشنایی با نرم افزارهای قدرتمند طراحی و ... ، کار رو خیلی انتزاعی و فرمیک کنه، و شخص طراح ، بدون هیچ فکر و ایده و مفهومی ، چند تا تداخل احجام و ... انجام بده و به یه فرم متنوع برسه(این چیزیه که من بارها و بارها شاهدش بودم).
البت منظورم از این صحبت ها ، به هیچ وجه کمرنگ کردن نرم افزار نیست، بلکه منطورم اینه که در مرحله ی
طراحی(یعنی مشکل Eagle Golden عزیز)مسیولیت اصلی رو
فکر و مغز معمار ، و بعد
دست او به عهده میگیره .(ضعیف بودن دست هم ملاک خوبی نیست؛ به اسکیس های اولیه جناب لوکوربوزیه و ... رجوع فرمایید).
سلام
ممنون بابت تایپیک واقعا جای خالیه همچین بحثیحس میشد
به جز مورد یکی مونده به اخری من تمام مشکلات مطرح شده رو دارم
و کلی مشکل دیگه
از نر اهمییت هم همشون مهمن
باید به همش پرداخت
سلام بر شما دوست عزیز.
خواهش میکنم ، شما لطف دارید.
توی این تاپیک همه ی عزیزان ، استارتر هستن و باید هر کسی به نوبه خودش، مسئولیت هدایت و پیشبرد مباحث رو به عهده بگیره.
انشاالله مشکلات خودتون رو به اشتراک بگذارید ، تا درباره ش بیشتر بحث بشه .
والا من نميدونم ضعفمو تو كدوم گزينه پيدا كنم
مشكل من عدم آگاهي اساتيدم هست
شما حق داری وروجک عزیز؛ همه ی ما این نقطه ضعف اصلی رو خوب میشناسیم و چند ساله که داریم باهاش دست و پنجه نرم میکنیم .
اما فعلا (
بر حسب مصلحت) در اینجا به بررسی سایر مشکلات نمیپردازیم ؛ انشاالله بعد از بررسی و نتیجه گیری این مباحث و تحلیل امار نظرسنجی ، در تاپیک های دیگری، به این مقولات خواهیم پرداخت .
بزرگترین مشکل استاد محوریه
اساتید نظر خودشون رو اعمال میکنن و خیلی وقتا خلاقیت رو از دانشجوها میگیرن
بعضی وقتام ضعف علمی اساتیده
خیلی وقتام عدم انگیزه دانشجواست
به ما که یاد دادن معماری رو خودتون باید برین دنبالش و درس دانشگاه بخش کوچیکی رو پوشش میده
و اما استاد محوری که ReD_CoDE گرامی اشاره کردن:
در این گزینه ، ما میتوانیم دو نوع برداشت داشته باشیم؛
اول اینکه منظور از استاد محوری این چیزی باشه که شما گفتید ، که باز با عرض پوزش باید بحثش رو به بعد موکول کرد ، و فقط به مشکلات خودمون بپردازیم .
دوم اینکه منظور از استاد محوری ، همونیه که در گزینه های نطرسنجی وجود داره ، که برای توضیح بیشترش باید عرض کنم که مفهموش اینه که گاهی اوقات ، ما (دانشجوی معماری) ، نمیخوایم زحمت بکشیم و مطالعه و بررسی و آزمون و خطا داشته باشیم، و نه قدرت خلاقیت رو در خودمون پرورش دادیم و نه توان ریسک و جسارت در طراحی رو داریم؛ نتیجه این میشه که همیشه مترصد موقعیتی می شینیم که استاد برامون خط بکشه و هر جلسه طرحمون رو پیش ببره. و این مورد هم ،نمونه های بسیاری رو در کلاسهای طرح همه ی ما داره .
.
.
.
در آخر ، اضافه میکنم که مطالب عرض شده در بالا ، صرفا نظرات شخصی من بوده(نه به عنوان استارتر، بلکه به عنوان یک دانشجوی معماری)، و خوشحال میشم که دوستان عزیز و دانشندم ، نواقص صحبت هامو اصلاح و یادآوری کنن .
بابت تطویل کلام ، عذرخواهی میکنم .
موفق و پیروز باشید...
