اتفاقامنم توفکررفتن بودمbyو صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد
پشت دریا شهری ست
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.
پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت
من باید برم ممنونم ازاینکه حوصله کردید
تماشای توزیباست اگربگذارند
دل من وسعت دریاست اگربگذارند
به قشنگی ابرهاست اگربگذارند