مشاعرۀ سنّتی

[mani24]

یک رودخانه پر از خون دیدم گفتن دیوانه شدی
اما من دیدم که خونهای ادم برفیها در ان جاریست
چشمان من زیبا نیست یا مردم...

ماندم این گوشه در میان تل از خاطره ها
تا ز یادم نرود خاطرات شب و روزم با تو
گر چه این خاطره ها لحظاتی تلخ وشیرین دارد
لیک هر لحظه ی این خاطره ها
نقش بستند درون دل من
و تو رفتی
من با همه خاطره ها تنها ماندم
تنها ماندم

 

[RZGH]

من هرگز........
​یکی را دوست می دارم ولی افسوس

او هرگز نمی داند

نگاهش میکنم شاید بخواند از نگاه من

که او را دوست می دارم

ولی افسوس

او هرگزنگاهم را نمی خواند

دروغ می گفت
دیگری را دوست می داشت
بارها به او گفتم دوستم داری
گفت اری.......................

 

[hamid221]

سروده دلم

سروده دلم

ماندم این گوشه در میان تل از خاطره ها
تا ز یادم نرود خاطرات شب و روزم با تو
گر چه این خاطره ها لحظاتی تلخ وشیرین دارد
لیک هر لحظه ی این خاطره ها
نقش بستند درون دل من
و تو رفتی
من با همه خاطره ها تنها ماندم
تنها ماندم

مرگ را با تمام عواقبش ترجیح میدهم
وقتی کنارمی اما با من نیستی

 

[mani24]

دروغ می گفت
دیگری را دوست می داشت
بارها به او گفتم دوستم داری
گفت اری.......................

یك سبد پر ز ستاره با ماست


روی یك سفره احساس


كه بین من و تو پیداست


قلب من سخت اسیر احساس


عشق تو


قطره اشكی است


كه از گوشه چشمت پیداست


روح تو یك گل سرخ تنهاست


حس من


چون یك موج


در تب و تاب دریاست


دستم از دوری دستت تنهاست


چشم تو


رنگ قشنگی است


كه در برگ درختان پیداست.

 

[RZGH]

مرگ را با تمام عواقبش ترجیح میدهم
وقتی کنارمی اما با من نیستی

یه نگاه سبزتازه مثل جنگلای غربت
منا می کشونه تادل دلا می کشونه تا من

 

[RZGH]

یك سبد پر ز ستاره با ماست


روی یك سفره احساس


كه بین من و تو پیداست


قلب من سخت اسیر احساس


عشق تو


قطره اشكی است


كه از گوشه چشمت پیداست


روح تو یك گل سرخ تنهاست


حس من


چون یك موج


در تب و تاب دریاست


دستم از دوری دستت تنهاست


چشم تو


رنگ قشنگی است


كه در برگ درختان پیداست.

توبگوچه فایده داره قصه های عاشقونه...............

 

[mani24]

یه نگاه سبزتازه مثل جنگلای غربت
منا می کشونه تادل دلا می کشونه تا من

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان

نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست


سر فرا گوش من آورد به آواز حزین

گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست


عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند

کافر عشق بود گر نشود باده پرست

 

[hamid221]

سروده دلم

سروده دلم

یك سبد پر ز ستاره با ماست


روی یك سفره احساس


كه بین من و تو پیداست


قلب من سخت اسیر احساس


عشق تو


قطره اشكی است


كه از گوشه چشمت پیداست


روح تو یك گل سرخ تنهاست


حس من


چون یك موج


در تب و تاب دریاست


دستم از دوری دستت تنهاست


چشم تو


رنگ قشنگی است


كه در برگ درختان پیداست.

تا خیال رفتن در سر نداری
بدان که راکدی و اثر نداری
بر بند بساط سکوت را
کافیست این همه راز داری

 

[mani24]

توبگوچه فایده داره قصه های عاشقونه...............

همگان در گذرند

باز بی هیچ تامل در من

سر به سوی آسمان می سایم؛

من نمی دانم...

صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است

 

[RZGH]

تا خیال رفتن در سر نداری
بدان که راکدی و اثر نداری
بر بند بساط سکوت را
کافیست این همه راز داری

شرمنده تشکر ندارم
یادان روز به خیر
نقطه چین وانچه می دانی به خیر

 

[RZGH]

همگان در گذرند

باز بی هیچ تامل در من

سر به سوی آسمان می سایم؛

من نمی دانم...

صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است

تورفتی درحسرت بازگشتن تو
یک اسمان اشک ان شب درکوچه پاشیده بودم

 

[hamid221]

شرمنده تشکر ندارم
یادان روز به خیر
نقطه چین وانچه می دانی به خیر

رازها دارم از ان دوران که گذشت
دفترها پر کرده ام از ان رازها

 

[hamid221]

سروده دلم

سروده دلم

شرمنده تشکر ندارم
یادان روز به خیر
نقطه چین وانچه می دانی به خیر

رازها دارم از ان دوران که گذشت
دفترها پر کرده ام از ان رازها

 

[hamid221]

سروده دلم

سروده دلم

شرمنده تشکر ندارم
یادان روز به خیر
نقطه چین وانچه می دانی به خیر

رازها دارم از ان دوران که گذشت
دفترها پر کرده ام از ان رازها

 

[RZGH]

همگان در گذرند

باز بی هیچ تامل در من

سر به سوی آسمان می سایم؛

من نمی دانم...

صورتم بارانی است یا آسمان بارانی است

همه ازمن گریزانندتونیزبگذرازاین تنها



دگران روندوایندتویی که می مانی

 

[RZGH]

رازها دارم از ان دوران که گذشت
دفترها پر کرده ام از ان رازها

ای بی وفا رفتی کجا
سراغ ازما بهترش

 

[mani24]

ای بی وفا رفتی کجا
سراغ ازما بهترش

با من بمان
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره هاست.»
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند

 

[RZGH]

با من بمان
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره هاست.»
همچنان خواهم راند
همچنان خواهم خواند

دنیای باتوبودن دنیای ناشناسه
وقتی نگین چشمات لبریزه التماسه
با اون لبای بسته حرفای تازه داری
خوندم من از نگاهت انگاردوستم می داری

 

[mani24]

دنیای باتوبودن دنیای ناشناسه
وقتی نگین چشمات لبریزه التماسه
با اون لبای بسته حرفای تازه داری
خوندم من از نگاهت انگاردوستم می داری

معلومه.............

یاد ت باشه هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن
کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست.
اشک های تو را پاک می کند و دست هایت را صمیمانه می فشارد.
تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت
و اگر باور داشته باشی می بینی حتی ستاره ها هم با تو حرف می زنند.
باور کن که با او هرگز تنها نیستی
فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی . . .

 

[RZGH]

معلومه.............

یاد ت باشه هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کن
کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست.
اشک های تو را پاک می کند و دست هایت را صمیمانه می فشارد.
تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت
و اگر باور داشته باشی می بینی حتی ستاره ها هم با تو حرف می زنند.
باور کن که با او هرگز تنها نیستی
فقط کافیست عاشقانه به آسمان نگاه کنی . . .

یه کم ازبرگشتن قشنگ تو وقتی گذشت
یکی اومدویه ذره وفاتوازمن گرفت

 

[mani24]

یه کم ازبرگشتن قشنگ تو وقتی گذشت
یکی اومدویه ذره وفاتوازمن گرفت

توهم رفتنت...ندیدنت ...نشنیدن صدایت...

در سکوت این شبهای بی پنجره ، به تو می اندیشم و باز هم مثل همیشه به احساس مبهمی که از من داری می اندیشم.

 

[RZGH]

توهم رفتنت...ندیدنت ...نشنیدن صدایت...

در سکوت این شبهای بی پنجره ، به تو می اندیشم و باز هم مثل همیشه به احساس مبهمی که از من داری می اندیشم.

ماهی همیشه تشنه ام
درزلال لطف بیکران تو
می برد مرا به هرکجا
که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو

 

[mani24]

ماهی همیشه تشنه ام
درزلال لطف بیکران تو
می برد مرا به هرکجا
که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو

و صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد

پشت دریا شهری ست
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.

پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت

من باید برم ممنونم ازاینکه حوصله کردید

 

[RZGH]

و صدای پر مرغان اساططیر می آید در باد

پشت دریا شهری ست
که درآن وسعت خورشید به اندازه چشمان سحرخیزان است
شاعران وارث آب و خرد و روشنی اند.

پشت دریاها شهری ست!
قایقی باید ساخت

من باید برم ممنونم ازاینکه حوصله کردید

اتفاقامنم توفکررفتن بودمby
تماشای توزیباست اگربگذارند
دل من وسعت دریاست اگربگذارند
به قشنگی ابرهاست اگربگذارند

 

[bahar01]

اتفاقامنم توفکررفتن بودمby
تماشای توزیباست اگربگذارند
دل من وسعت دریاست اگربگذارند
به قشنگی ابرهاست اگربگذارند

دوشینه فتادم ز پی اش مست و خـــــــراب
مست از می عشق او نه از باده جــــــــام!
دانست که عاشقم ولی میپرسیــــــــــــــد:
این کیست؟ کجاییست؟ چرا خورده شراب؟

 

[bahar-64]

دوشینه فتادم ز پی اش مست و خـــــــراب
مست از می عشق او نه از باده جــــــــام!
دانست که عاشقم ولی میپرسیــــــــــــــد:
این کیست؟ کجاییست؟ چرا خورده شراب؟

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

 

[b65241]

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام

تو مستریح و به افسوس می‌رود ایام


شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم

چگونه شب به سحر می‌برند و روز به شام

 

[mrsos256]

مرا دو دیده به راه و دو گوش بر پیغام
تو مستریح و به افسوس می‌رود ایام

شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم
چگونه شب به سحر می‌برند و روز به شام

من مانده ام مهجور از او، بيچاره و رنجور ازو
گويي که نيشي دور ازو، در استخوانم ميرود

 

[b65241]

من مانده ام مهجور از او، بيچاره و رنجور ازو
گويي که نيشي دور ازو، در استخوانم ميرود

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست

ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست


برادران طریقت نصیحتم مکنید

که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگست

 

[*Chakavak*]

دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست

ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست


برادران طریقت نصیحتم مکنید

که توبه در ره عشق آبگینه بر سنگست

تا کی به بزم غیر ، بدان روی آتشین
بنشینی و به آتش حسرت نشانیم...