نظريه انفجار بزرگ محال است

saman_1810

عضو جدید
نظريه انفجار بزرگ محال است


ابتدا بايد بدانيم كه سرعت فرار چيست ؟

اگر از سطح كره زمين گلوله‌اي را به طرف آسمان با سرعتي ( سرعت اوليه ) كمتر از سرعت فرار پرتاب كنيم [ با صرف نظر كردن از نيروي مقاومت هوا ] اين گلوله به سطح سياره زمين بر مي‌گردد . در واقع هرگاه گلوله‌اي را به طرف بالا پرتاب كنيم ، گلوله تا ارتفاع معيني بالا ميرود ، سرعت آن به صفر مي‌رسد و دوباره به سطح زمين بر ميگردد . در نقطه اوج ، گلوله تنها داراي انرژي پتانسيل است . هر چه سرعت اوليه گلوله بيشتر باشد ، تا ارتفاع بيشتري صعود مي‌كند . با اين مقدمه مي توانيم سرعت فرار را اينگونه تعريف كنيم :

سرعت فرار = مينيمم سرعت لازم براي عدم بازگشت گلوله به سطح سياره زمين است
چون گلوله به سطح زمين باز نمي گردد پس تا بينهايت به حركت خود ادامه مي دهد و چون مينيمم مقدار لازم است ، پس گلوله در بينهايت متوقف مي شود . با استفاده از روابط انرژي پتانسيل گرانشي و انرژي جنبشي جسم مي توان فرمولي براي سرعت فرار بيان كرد .
اگر انرژي پتانسيل گرانشي يك دستگاه شامل دو جسم در فاصله بي نهايت را برابر صفر در نظر بگيريم به راحتي مي توان اثبات كرد كه :


كه در اين رابطه U انرژي پتانسيل ، M جرم زمين ، m جرم گلوله ، G ثابت گرانش و r فاصله مركز زمين تا مركز گلوله است . با توجه به مطالب گفته شده در بالا مي توان گفت كه :


K انرژي جنبشي و Vesc سرعت فرار گلوله ميباشد . رابطه اخير ، فرمول سرعت فرار براي گلوله است و چنانكه ديده مي شود اين سرعت به جرم گلوله بستگي ندارد . همچنين متوجه مي شويم كه اگر فاصله دو جسم به صفر ميل كند سرعت فرار به بينهايت ميل خواهد كرد .
با در نظر گرفتن شعاع و جرم ، سرعت فرار براي برخي از اجرام سماوي منظومه شمسي به صورت زير است :
سرعت فرار از سطح خورشيد برابر 617.5 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح عطارد 4.4 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح زهره 10.4 كيلومتر بر ثانيه ، از زمين 11.2 كيلومتر بر ثانيه و از ماه 2.4 كيلومتر بر ثانيه و از مريخ 5 كيلومتر بر ثانيه ميباشد .
نظريه پردازان انفجار بزرگ مدعي هستند كه تمام جرم ( ماده ) و انرژي امروزه موجود در كيهان ، در چند ميليارد سال پيش در گوي بسيار چگال ( كوچك به اندازه يك نخود يا يك ذره اتمي ) ، داغ و متراكم بوده است و بعد از انفجار اين گوي ، ماده و انرژي انتشار يافته و كيهان پديدار شده است . اينك برسي خواهيم كرد كه آيا اين نظريه ميتواند درست باشد ؟



براي اينكار ميبايست سرعت فرار براي ماده و انرژي را در گوي چگال ( ابتداي انفجار و لحظاتي بعد از پيدايش كيهان يا فضا - زمان ) حساب كنيم . سرعت فرار برابر خواهد بود با حد معادله كلي سرعت فرار ، زماني كه جرم گوي به بينهايت و شعاع آن به صفر ميل مي‌كند . براي اينكه جرم كيهان غير قابل تصور و بينهايت بوده و شعاع اين گوي به علت فشار گرانشي غير قابل تصور اين مقدار جرم عظيم ، در حد صفر بوده است ( يعني چيزي به اندازه شعاع يك ذره اتمي ) . مقدار كلي اين حد بينهايت است ، پس ميتوان به راحتي نتيجه گرفت كه هيچ چيز ( ماده ، جرم يا انرژي ) توان خروج و فرار از اين گوي را نداشته است . هر چند كه حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور مطرح ميشود و سرعت نور نيز مقدار پيش پا افتاده و بسيار كمي در مقابل اين مقدار سرعت فرار فوق‌العاده زياد و غير قابل درك است . پس ميتوان به اين نتيجه كلي رسيد كه اين گوي در صورت وجود ، مكان بسته‌اي بوده است كه خروج و فرار از آن غير ممكن و محال مي‌نمايد . پس اگر گويچه‌اي با اين مشخصات در كيهان به علت تجمع تمامي اجرام و انرژي‌ها تشكيل شود ، ماده ( جرم ) و انرژي محكوم است تا به ابديت در اين وضعيت ناهنجار باقي بماند و هيچ عاملي نخواهد توانست ماده و انرژي را از آن مجددا به بيرون بكشد و كيهاني ديگر مشابه كيهان ما را پديدار كند . پس نظريه انفجار بزرگ كه توجيهي براي انبساط و پديدار شدن كيهان فعلي ماست ، بسيار محال و غير ممكن مي‌نمايد . به بيان شيواتر همانطور كه مي‌دانيم نور توان خروج و فرار از درون سياه چاله ها ( پايين‌تر از شعاع شوارتس شيلد ) را ندارد . اينك اين سوال مطرح ميشود كه نور حاصل از انفجار بزرگ چگونه توان فرار از آن ميدان گرانش غير قابل تصور را داشته است و بعد از سرد شدن تبديل به امواج پس زمينه كيهان شده است ؟ و اصولا خود نور سرد نمي‌شود بلكه طيف انتشاري اجسام داغ در هنگام سرد شدن خود جسم ، به طرف طيف قرمز حركت مي‌كند . حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور است كه براي نظريه انفجار بزرگ كافي نيست . نظريه انفجار بزرگ براي توجيه كيهان ، سرعت بينهايت مي‌خواهد ( مي‌طلبد ) كه نسبيت را نقض مي‌كند . اينك دو گزينه داريم 1- صحت تئوري نسبيت 2- صحت نظريه انفجار بزرگ ، انتخاب با شماست . ولي به نظر ميرسد كه فعلا صحت تئوري نسبيت انتخاب شود و نظريه انفجار بزرگ مردود شود !

نويسنده : محمدرضا طباطبايي

منبع : http://www.ki2100.com/physics/big-bang2.htm
 

tanhairib

عضو جدید
نظريه انفجار بزرگ محال است


ابتدا بايد بدانيم كه سرعت فرار چيست ؟

اگر از سطح كره زمين گلوله‌اي را به طرف آسمان با سرعتي ( سرعت اوليه ) كمتر از سرعت فرار پرتاب كنيم [ با صرف نظر كردن از نيروي مقاومت هوا ] اين گلوله به سطح سياره زمين بر مي‌گردد . در واقع هرگاه گلوله‌اي را به طرف بالا پرتاب كنيم ، گلوله تا ارتفاع معيني بالا ميرود ، سرعت آن به صفر مي‌رسد و دوباره به سطح زمين بر ميگردد . در نقطه اوج ، گلوله تنها داراي انرژي پتانسيل است . هر چه سرعت اوليه گلوله بيشتر باشد ، تا ارتفاع بيشتري صعود مي‌كند . با اين مقدمه مي توانيم سرعت فرار را اينگونه تعريف كنيم :

سرعت فرار = مينيمم سرعت لازم براي عدم بازگشت گلوله به سطح سياره زمين است
چون گلوله به سطح زمين باز نمي گردد پس تا بينهايت به حركت خود ادامه مي دهد و چون مينيمم مقدار لازم است ، پس گلوله در بينهايت متوقف مي شود . با استفاده از روابط انرژي پتانسيل گرانشي و انرژي جنبشي جسم مي توان فرمولي براي سرعت فرار بيان كرد .
اگر انرژي پتانسيل گرانشي يك دستگاه شامل دو جسم در فاصله بي نهايت را برابر صفر در نظر بگيريم به راحتي مي توان اثبات كرد كه :


كه در اين رابطه U انرژي پتانسيل ، M جرم زمين ، m جرم گلوله ، G ثابت گرانش و r فاصله مركز زمين تا مركز گلوله است . با توجه به مطالب گفته شده در بالا مي توان گفت كه :


K انرژي جنبشي و Vesc سرعت فرار گلوله ميباشد . رابطه اخير ، فرمول سرعت فرار براي گلوله است و چنانكه ديده مي شود اين سرعت به جرم گلوله بستگي ندارد . همچنين متوجه مي شويم كه اگر فاصله دو جسم به صفر ميل كند سرعت فرار به بينهايت ميل خواهد كرد .
با در نظر گرفتن شعاع و جرم ، سرعت فرار براي برخي از اجرام سماوي منظومه شمسي به صورت زير است :
سرعت فرار از سطح خورشيد برابر 617.5 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح عطارد 4.4 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح زهره 10.4 كيلومتر بر ثانيه ، از زمين 11.2 كيلومتر بر ثانيه و از ماه 2.4 كيلومتر بر ثانيه و از مريخ 5 كيلومتر بر ثانيه ميباشد .
نظريه پردازان انفجار بزرگ مدعي هستند كه تمام جرم ( ماده ) و انرژي امروزه موجود در كيهان ، در چند ميليارد سال پيش در گوي بسيار چگال ( كوچك به اندازه يك نخود يا يك ذره اتمي ) ، داغ و متراكم بوده است و بعد از انفجار اين گوي ، ماده و انرژي انتشار يافته و كيهان پديدار شده است . اينك برسي خواهيم كرد كه آيا اين نظريه ميتواند درست باشد ؟



براي اينكار ميبايست سرعت فرار براي ماده و انرژي را در گوي چگال ( ابتداي انفجار و لحظاتي بعد از پيدايش كيهان يا فضا - زمان ) حساب كنيم . سرعت فرار برابر خواهد بود با حد معادله كلي سرعت فرار ، زماني كه جرم گوي به بينهايت و شعاع آن به صفر ميل مي‌كند . براي اينكه جرم كيهان غير قابل تصور و بينهايت بوده و شعاع اين گوي به علت فشار گرانشي غير قابل تصور اين مقدار جرم عظيم ، در حد صفر بوده است ( يعني چيزي به اندازه شعاع يك ذره اتمي ) . مقدار كلي اين حد بينهايت است ، پس ميتوان به راحتي نتيجه گرفت كه هيچ چيز ( ماده ، جرم يا انرژي ) توان خروج و فرار از اين گوي را نداشته است . هر چند كه حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور مطرح ميشود و سرعت نور نيز مقدار پيش پا افتاده و بسيار كمي در مقابل اين مقدار سرعت فرار فوق‌العاده زياد و غير قابل درك است . پس ميتوان به اين نتيجه كلي رسيد كه اين گوي در صورت وجود ، مكان بسته‌اي بوده است كه خروج و فرار از آن غير ممكن و محال مي‌نمايد . پس اگر گويچه‌اي با اين مشخصات در كيهان به علت تجمع تمامي اجرام و انرژي‌ها تشكيل شود ، ماده ( جرم ) و انرژي محكوم است تا به ابديت در اين وضعيت ناهنجار باقي بماند و هيچ عاملي نخواهد توانست ماده و انرژي را از آن مجددا به بيرون بكشد و كيهاني ديگر مشابه كيهان ما را پديدار كند . پس نظريه انفجار بزرگ كه توجيهي براي انبساط و پديدار شدن كيهان فعلي ماست ، بسيار محال و غير ممكن مي‌نمايد . به بيان شيواتر همانطور كه مي‌دانيم نور توان خروج و فرار از درون سياه چاله ها ( پايين‌تر از شعاع شوارتس شيلد ) را ندارد . اينك اين سوال مطرح ميشود كه نور حاصل از انفجار بزرگ چگونه توان فرار از آن ميدان گرانش غير قابل تصور را داشته است و بعد از سرد شدن تبديل به امواج پس زمينه كيهان شده است ؟ و اصولا خود نور سرد نمي‌شود بلكه طيف انتشاري اجسام داغ در هنگام سرد شدن خود جسم ، به طرف طيف قرمز حركت مي‌كند . حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور است كه براي نظريه انفجار بزرگ كافي نيست . نظريه انفجار بزرگ براي توجيه كيهان ، سرعت بينهايت مي‌خواهد ( مي‌طلبد ) كه نسبيت را نقض مي‌كند . اينك دو گزينه داريم 1- صحت تئوري نسبيت 2- صحت نظريه انفجار بزرگ ، انتخاب با شماست . ولي به نظر ميرسد كه فعلا صحت تئوري نسبيت انتخاب شود و نظريه انفجار بزرگ مردود شود !

نويسنده : محمدرضا طباطبايي

منبع : http://www.ki2100.com/physics/big-bang2.htm

لطفا به بنده ایمیل بزنید تا در این رابطه با هم صحبت کنیم
TANHAIRIB@GMAIL.COM
در متن ایمیل خیلی خلاصه خود را معرفی کنید و رشته تحصیلی و محل را برایم بنویسید تا مطلب را ادامه بدهیم.
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
لطفا به بنده ایمیل بزنید تا در این رابطه با هم صحبت کنیم
TANHAIRIB@GMAIL.COM
در متن ایمیل خیلی خلاصه خود را معرفی کنید و رشته تحصیلی و محل را برایم بنویسید تا مطلب را ادامه بدهیم.

شما چرا تا تكون ميخوري ميگي ايميل ؟؟؟

خب هر چي ميخواي بگي همينجا بگو


در ضمن من امروز بخشي از پژوهشم رو كشف كردم كه يهت بگم شاخ در مياري ، همه قوانين نيوتن رو زير سوال ميبره
 

arya.jahangostar

اخراجی موقت
فکر میکنم استارتر تاپیک اشتباه میکنند

هنگام انفجاربزرگ هنوز قوانین ماده به طوری که مامیشناسیم نبوده

و به خصوص ماده در ان زمان تولید نشده بوده

اگر خوب نظریه انفجار بزرگ را مطالعه کنید مدتی بعد از انفجار بزرگ ماده و گرانش خلق شده است

و در اصل کلیه نیروهای بنیادی و ذرات بنیادی ان موقع وجود نداشته اند که بخواهد چنین مسائلی باشد.

فکر میکنم کمی بیشتر نظریه انفجار بزرگ را مطالعه نمائید بهتر باشد چون که این همه فیزیکدان تابحال این حرف شما به ذهنشون رسیده
و اگر میتوانستند خیلی زودتر از من و شما به همین راحتی که شما اثبات نمودید نظریه انفجار بزرگ را رد میکردند!

در انفجار بزرگ طبق زمان بندی نیروهای بنیادی و ذرات بنیادی خلق میشود و در فضا گسترده شده و سپس مسائلی که شما میفرمائید مطرح میشوند.

ولی در کل به نظر من هر چند تریلیون سال یک بار ماده و ذرات بنیادی و نیروهای بنیادی متراکم و در هم فرو میریزد و دوباره نابود شده و از اول انفجار جدیدی رخ میدهد.

مانند قلب که خون را یک بار به درون خود جمع و یک بار بیرون میدهد

خلقت و فضا در حال ضربان و پمپاژ ماده و ذرات بنیادی و نیروهای بنیادی به فضا و دوباره به درون خود است و چون زمان معنی ندارد
شاید به اندازه تریلیونها بار چنین اتفاقی افتاده باشد.

از نظر علمی چنین چیزی کاملا شدنی است

ولی گاهی اوقات ما انقدر مغز خودمان را کوچک میگیریم که چنین چیزهای بزرگی را نمیخواهیم در مغزمان جای بدهیم.
 

yahssina

عضو جدید
نظريه انفجار بزرگ محال است
ابتدا بايد بدانيم كه سرعت فرار چيست ؟اگر از سطح كره زمين گلوله‌اي را به طرف آسمان با سرعتي ( سرعت اوليه ) كمتر از سرعت فرار پرتاب كنيم [ با صرف نظر كردن از نيروي مقاومت هوا ] اين گلوله به سطح سياره زمين بر مي‌گردد . در واقع هرگاه گلوله‌اي را به طرف بالا پرتاب كنيم ، گلوله تا ارتفاع معيني بالا ميرود ، سرعت آن به صفر مي‌رسد و دوباره به سطح زمين بر ميگردد . در نقطه اوج ، گلوله تنها داراي انرژي پتانسيل است . هر چه سرعت اوليه گلوله بيشتر باشد ، تا ارتفاع بيشتري صعود مي‌كند . با اين مقدمه مي توانيم سرعت فرار را اينگونه تعريف كنيم :سرعت فرار = مينيمم سرعت لازم براي عدم بازگشت گلوله به سطح سياره زمين است چون گلوله به سطح زمين باز نمي گردد پس تا بينهايت به حركت خود ادامه مي دهد و چون مينيمم مقدار لازم است ، پس گلوله در بينهايت متوقف مي شود . با استفاده از روابط انرژي پتانسيل گرانشي و انرژي جنبشي جسم مي توان فرمولي براي سرعت فرار بيان كرد .اگر انرژي پتانسيل گرانشي يك دستگاه شامل دو جسم در فاصله بي نهايت را برابر صفر در نظر بگيريم به راحتي مي توان اثبات كرد كه :
كه در اين رابطه U انرژي پتانسيل ، M جرم زمين ، m جرم گلوله ، G ثابت گرانش و r فاصله مركز زمين تا مركز گلوله است . با توجه به مطالب گفته شده در بالا مي توان گفت كه :
K انرژي جنبشي و Vesc سرعت فرار گلوله ميباشد . رابطه اخير ، فرمول سرعت فرار براي گلوله است و چنانكه ديده مي شود اين سرعت به جرم گلوله بستگي ندارد . همچنين متوجه مي شويم كه اگر فاصله دو جسم به صفر ميل كند سرعت فرار به بينهايت ميل خواهد كرد .با در نظر گرفتن شعاع و جرم ، سرعت فرار براي برخي از اجرام سماوي منظومه شمسي به صورت زير است :سرعت فرار از سطح خورشيد برابر 617.5 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح عطارد 4.4 كيلومتر بر ثانيه ، از سطح زهره 10.4 كيلومتر بر ثانيه ، از زمين 11.2 كيلومتر بر ثانيه و از ماه 2.4 كيلومتر بر ثانيه و از مريخ 5 كيلومتر بر ثانيه ميباشد . نظريه پردازان انفجار بزرگ مدعي هستند كه تمام جرم ( ماده ) و انرژي امروزه موجود در كيهان ، در چند ميليارد سال پيش در گوي بسيار چگال ( كوچك به اندازه يك نخود يا يك ذره اتمي ) ، داغ و متراكم بوده است و بعد از انفجار اين گوي ، ماده و انرژي انتشار يافته و كيهان پديدار شده است . اينك برسي خواهيم كرد كه آيا اين نظريه ميتواند درست باشد ؟
براي اينكار ميبايست سرعت فرار براي ماده و انرژي را در گوي چگال ( ابتداي انفجار و لحظاتي بعد از پيدايش كيهان يا فضا - زمان ) حساب كنيم . سرعت فرار برابر خواهد بود با حد معادله كلي سرعت فرار ، زماني كه جرم گوي به بينهايت و شعاع آن به صفر ميل مي‌كند . براي اينكه جرم كيهان غير قابل تصور و بينهايت بوده و شعاع اين گوي به علت فشار گرانشي غير قابل تصور اين مقدار جرم عظيم ، در حد صفر بوده است ( يعني چيزي به اندازه شعاع يك ذره اتمي ) . مقدار كلي اين حد بينهايت است ، پس ميتوان به راحتي نتيجه گرفت كه هيچ چيز ( ماده ، جرم يا انرژي ) توان خروج و فرار از اين گوي را نداشته است . هر چند كه حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور مطرح ميشود و سرعت نور نيز مقدار پيش پا افتاده و بسيار كمي در مقابل اين مقدار سرعت فرار فوق‌العاده زياد و غير قابل درك است . پس ميتوان به اين نتيجه كلي رسيد كه اين گوي در صورت وجود ، مكان بسته‌اي بوده است كه خروج و فرار از آن غير ممكن و محال مي‌نمايد . پس اگر گويچه‌اي با اين مشخصات در كيهان به علت تجمع تمامي اجرام و انرژي‌ها تشكيل شود ، ماده ( جرم ) و انرژي محكوم است تا به ابديت در اين وضعيت ناهنجار باقي بماند و هيچ عاملي نخواهد توانست ماده و انرژي را از آن مجددا به بيرون بكشد و كيهاني ديگر مشابه كيهان ما را پديدار كند . پس نظريه انفجار بزرگ كه توجيهي براي انبساط و پديدار شدن كيهان فعلي ماست ، بسيار محال و غير ممكن مي‌نمايد . به بيان شيواتر همانطور كه مي‌دانيم نور توان خروج و فرار از درون سياه چاله ها ( پايين‌تر از شعاع شوارتس شيلد ) را ندارد . اينك اين سوال مطرح ميشود كه نور حاصل از انفجار بزرگ چگونه توان فرار از آن ميدان گرانش غير قابل تصور را داشته است و بعد از سرد شدن تبديل به امواج پس زمينه كيهان شده است ؟ و اصولا خود نور سرد نمي‌شود بلكه طيف انتشاري اجسام داغ در هنگام سرد شدن خود جسم ، به طرف طيف قرمز حركت مي‌كند . حد نهايي سرعت در نظريه نسبيت سرعت نور است كه براي نظريه انفجار بزرگ كافي نيست . نظريه انفجار بزرگ براي توجيه كيهان ، سرعت بينهايت مي‌خواهد ( مي‌طلبد ) كه نسبيت را نقض مي‌كند . اينك دو گزينه داريم 1- صحت تئوري نسبيت 2- صحت نظريه انفجار بزرگ ، انتخاب با شماست . ولي به نظر ميرسد كه فعلا صحت تئوري نسبيت انتخاب شود و نظريه انفجار بزرگ مردود شود ! نويسنده : محمدرضا طباطبايي منبع : http://www.ki2100.com/physics/big-bang2.htm
در مقیاس کیهانی برای توجیه نظریه نسبیت و در مقیاس اتمی باید فیزیک کوانتوم رو بررسی کرد. و چون بیگ بنگ هم اتمی بوده (خیلی کوچک) و هم کیهانی (خیلی سنگین) یا باید از هر دو استفاده کرد فعلاً. یا به نظریه استرینگ روی آورد.
 

Gordia

عضو جدید
لطفا به بنده ایمیل بزنید تا در این رابطه با هم صحبت کنیم
TANHAIRIB@GMAIL.COM
در متن ایمیل خیلی خلاصه خود را معرفی کنید و رشته تحصیلی و محل را برایم بنویسید تا مطلب را ادامه بدهیم.


شما اگه خیلی علم و اطلاعات دارین چرا همین جا مطالبتونو نمیذارین که دیگران هم فیض ببرن؟؟!!
من که هیچ علتی نمی بینم که دوستان به شما ایمیل بدن و آمار و اطلاعاتشونو دراختیارتون بذارن اصلن مشخص نیست چه جور آدمی باشین . من اگه جای اونا بودم هیچ وقت به شما ایمیل نمیدادم و.. اعتماد به شما اصلا صلاح نیست!!
اینجا جای بحث گروهیه نه فقط ادعا داشتن و ایمیل دادن به این و اون.
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
1- انبساط كيهان

زماني دانشمندان كشف كردند كه كهكشان هايي كه ما را احاطه كرده اند در حال دور شدن از ما هستند و تمامي كهكشانها در حال دور شدن از مركز هستي هستند كه باور مي رود اين نقطه،نقطه اي است كه بيگ بنگ در آن رخ داده است.
اين كشف،تئوري بيگ بنگ را استوار كرد.همانطور كه مي دانيد، در ابتدا،تمامي فضا در يك نقطه بود(هيچ چيز ديگري نبود).اين نقطه تمامي مواد موجود امروز را شامل مي شد و امكان دارد حدس بزنيد كه آن نقطه انبساط يافته است و جهان از آن نقطه فاصله نگرفته است.جهان همان نقطه است!
در تصوير زير بالوني را مي بينيد كه ابتدا يك نقطه بوده و آن نقطه مانند شكلي كه مي بينيد انبساط يافته است.





2- امواج پس زمينه ي كيهاني

منابع انرژي و جرم دلالت بر ابن دارند كه جهان در گذشته چگال تر و گرم تر بوده است.بلافاصله پس از بيگ بنگ جهان داراي دمايي بيش از يك ميليون درجه ي سانتي گراد داشت. با گذست زمان،جهان انبساط يافت و همزمان سرد سد و امروز دماي جهان در حدود سه درجه ي كلوين(270- درجه ي كلوين) است.
جهان با مشخصات طيفي اي تابش مي كند كه با اين دما همخواني دارد.
جزئيات:توزيع مادع در جهان يكسان است.اين فرض ظاهرا به دو شكل تائيد شده است.يكي با بازديد از كهكشانها و ديگري نوسانات ضعيف در تابش راديويي پس زمينه ي كيهاني.
در بيگ بنگ داغ،جهان قابل مشاهده شروع به انبساط آني در 12-15 ميليارد سال پيش مي كند.سپس چون،جهان به انبساط ادامه مي دهد و به تدريج فاصله ي بين كهكشان ما و كهكشان هاي خارجي افزايش مي يابد.انبساط جهان سبب تبديلات نور آبي رنگ به قرمز و قرمز رنگ به فرو سرخ مي شود.بنابراين،كهكشانهاي دور كه با سرعت زياد از ما دور مي شوند،قرمز تر ديده مي شوند.اين انبساط،همچنين،تابش هاي پس زمينه ي كيهاني را سرد مي كند.بنابر اين تابش هاي پس زمينه ي كيهاني كه امروزه در دماي 2.28 درجه ي كلوين هستند،در جهان اوليه،گرمتر بودند.
بعلاوه،طيف گرمايي تابش هاي پس زمينه ي كيهاني در ابرهاي گازي دور،گرمتر هستند.
چون نور با سرعت محدودي حركت مي كند ما اين ابرهاي دور را در زمانهاي اوليه مي بينيم؛در گذشته ي جهان،كه جهان چگالتر و گرمتر بود.
عملا ما گذشته را مي بينيم.(همچنيناست براي بسياري از ستارگاني كه شما مي بينيد.شما ميليون ها سال پيش ستارگان را مي توانيد ببينيد و گاهي اوقات عم چند ميليارد سال پيش آنها را!)

3- برهم كنش هسته اي كيهاني.فراواني هليوم

حدود 25% جرم كيهان،از هليوم است.ستارگان در طول عمر كيهان نمي توانستند اين مقدار هليوم را توليد كنند.براي همين،فرض ذيل بيشتر مورد قبول دانشمندان است.تنها چگالي و دماي بالا در مرحله هاي اوليه ي جهان،منايب است براي توليد هليوم از هيدروژن؛دقيقا سه دقيقه پس از بيگ بنگ شرايط،شبيه به شرايط درون ستارگان بود.مدل هاي جهان اوليه،پيش بيني مي كنند كه 25% از هيدروژن موجود در آن زمان بايد به هليوم تبديل شده باشند.به هر حال شرايط،به گونه اي بود كه اجازه ي تشكيل عناصر سنگين تر از هليوم را نمي داد.
جزئيات:يك ثانيه پس از بيگ بنگ،دماي جهان دقيقا 10 ميليارد درجه بود و جهان پر بود از دريايي از نوترون ها،پروتون ها،الكترون ها،پاد الكترون ها(پوزيترون ها)،فوتون ها و نوترينوها.
هنگامي كه جهان سرد شد،نوترونها به پروتونها و الكترونها تبديل شدند و يا با ساير نوترونها تركيب پيدا كرده و دوتريم ها را ساختند.در سه دقيقه ي نخستين جهان،اكثر دوتريوم ها تركيب شدند ،هليوم ها را ساختند.مقدار اندكي ليتيوم نيز در آن زمان ساخته شد.
پيشگويي فراواني دوتريوم،هليوم و ليتيوم وابسته است به چگالي ماده ي معمولي در جهان اوليه.اگر چگالي ماده ي معمولي دقيقا 3% از چگالي بحراني باشد، در اينصورت نظريه،دقيقا ميزان زياد اين عناصر را پيشگويي مي كند.
يك ماهواره بايد بتواند مستقيما چگالي اين ماده ها را اندازه بگيرد و مقدار مشاهده شده را با برهم كنش هسته اي كيهاني بيگ بنگ مقايسه كند.اين مي تواند يك آزمايش مهم براي اين مدل باشد.
 

tanhairib

عضو جدید
شما اگه خیلی علم و اطلاعات دارین چرا همین جا مطالبتونو نمیذارین که دیگران هم فیض ببرن؟؟!!
من که هیچ علتی نمی بینم که دوستان به شما ایمیل بدن و آمار و اطلاعاتشونو دراختیارتون بذارن اصلن مشخص نیست چه جور آدمی باشین . من اگه جای اونا بودم هیچ وقت به شما ایمیل نمیدادم و.. اعتماد به شما اصلا صلاح نیست!!
اینجا جای بحث گروهیه نه فقط ادعا داشتن و ایمیل دادن به این و اون.

علیک "شما اگه خیلی علم و اطلاعات دارین چرا همین جا مطالبتونو نمیذارین که دیگران هم فیض ببرن؟؟!!"
علیک سلام

علت ان این بود که من شما ها را نمیشناسم
برای مشخص شدن این که بنده چه جور آدمی هستم فقط کافی بود که سوال میشد، که نشد.
بهتر بود که هر کس به جای خود تصمیم بگیرد
ولی در هر حال صلاح مملکت خویش خسروان دانند
خوشحال میشوم که راه پاک کردن تمام انچه که به عزیزان گفته ام و باعث رنجش بقیه شده است را به من نشان دهید تا آنها را معدوم کرده و باعث احساس امنیت همه شوم.

گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
خرم آن روز که با دیده گریان بروم
تا زنم آب در میکده یک بار دگر
معرفت نیست در این قوم خدا را سببیتا برم گوهر خود را به خریدار دگر
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر
گر مساعد شودم دایره چرخ کبودهم به دست آورمش باز به پرگار دگر
عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارندغمزه شوخش و آن طره‌ی طرار دگر
راز سربسته ما بین که به دستان گفتندهر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعتکندم قصد دل ریش به آزار دگر
بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاستغرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر

این فالی بود که 20 سال پیش که خدمت سربازی را شروع کرده بودم به نیت اینکه بدانم آخر خدمتم چگونه خواهد بود، گرفتم و تا امروز بجر یک بیت بقیه ان برایم اتفاق افتاده است.
چه خوب میشد که این بحث گروهی که شما میفرمائید بصورت رو در رو و بدور از دنیای مجازی صورت میگرفت.
قبل از این که ترک میکردم
این قوم را

درود بر شما
 

farizin

عضو جدید
با كمال معذرت و ضمن تائيد حرف دوست عزيزمون...شما نميتونين قوانين فيزيك كوانتوم رو مورد دنياي ماكرو بكار ببريد...اين رو با اين فرمول نميشه نظريه بيگ بنگ رو زير سوال برد.
 

Gordia

عضو جدید
علیک "شما اگه خیلی علم و اطلاعات دارین چرا همین جا مطالبتونو نمیذارین که دیگران هم فیض ببرن؟؟!!"
علیک سلام

علت ان این بود که من شما ها را نمیشناسم
برای مشخص شدن این که بنده چه جور آدمی هستم فقط کافی بود که سوال میشد، که نشد.
بهتر بود که هر کس به جای خود تصمیم بگیرد
ولی در هر حال صلاح مملکت خویش خسروان دانند
خوشحال میشوم که راه پاک کردن تمام انچه که به عزیزان گفته ام و باعث رنجش بقیه شده است را به من نشان دهید تا آنها را معدوم کرده و باعث احساس امنیت همه شوم.

گر بود عمر به میخانه رسم بار دگربجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
خرم آن روز که با دیده گریان برومتا زنم آب در میکده یک بار دگر
معرفت نیست در این قوم خدا را سببیتا برم گوهر خود را به خریدار دگر
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناختحاش لله که روم من ز پی یار دگر
گر مساعد شودم دایره چرخ کبودهم به دست آورمش باز به پرگار دگر
عافیت می‌طلبد خاطرم ار بگذارندغمزه شوخش و آن طره‌ی طرار دگر
راز سربسته ما بین که به دستان گفتندهر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعتکندم قصد دل ریش به آزار دگر
بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاستغرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر

این فالی بود که 20 سال پیش که خدمت سربازی را شروع کرده بودم به نیت اینکه بدانم آخر خدمتم چگونه خواهد بود، گرفتم و تا امروز بجر یک بیت بقیه ان برایم اتفاق افتاده است.
چه خوب میشد که این بحث گروهی که شما میفرمائید بصورت رو در رو و بدور از دنیای مجازی صورت میگرفت.
قبل از این که ترک میکردم
این قوم را

درود بر شما


بعد از حدود یک سال اومدم این جا و خوندم حرفاتونو..... عذر میخام تند صحبت کردم :(
اینجا هیشکی هیشکیو نمیشناسه... ولی خیلیا دوست دارن تمام اطلاعاتشونو در اختیار دیگران بذارن... خیلیا به دیگران کمک میکنن و خیلی ها از بقیه کمک میگیرن ....و اگه بخاییم انسانی فک کنیم احتیاجی نیست که همدیگرو بشناسیم تا به هم کمک کنیم احتیاجی نیست همدیگرو دیده باشیم قبلن تا بخاییم مطلبی بگیم که برای بقیه هم سودمند باشه دوست عزیز:gol:
 

Similar threads

بالا