آشنایی دانشجویان واحد نجف آباد

zahra_216

عضو جدید
کاربر ممتاز
فکر کردی میتونی ما رو بپیچونی بعد همه شارژ را رو خودت هپلی هپو کنی.....:razz:

من که راضی نیستم..من حقم رو می خوام........آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآیییییی:w06:
راست میگه خب یالا حقشو بده.......اونم حق منو بده............
 

sara.mortazavi

کاربر حرفه ای
salm
lehrsa hastam az tehran
yeki 2st pesare mano az daneshgah shoma bor zade:cry:
mehdi،mohandesi metalozhi:mad:
یعنی مابریم دوستتو پیدا کنیم؟
دوستت خودش نامرد بوده که ولت کرده...توهم بیخیالش شو.....(نظر من)
راست میگه خب یالا حقشو بده.......اونم حق منو بده............

من حق مسلمم رو می خوام.....منم سهم دارم.....من نمیذارم حقم بخوری....من تو دانشگاه حق آب و گل دارم....:mad:
من شماها رو میشناسم؟؟؟؟!!!!!!شما ها کی هستین؟
 

mammad.mechanic

عضو جدید
راست میگه خب یالا حقشو بده.......اونم حق منو بده............
ای بابا...هرکس به فکر خویش است....:razz:
salm
lehrsa hastam az tehran
yeki 2st pesare mano az daneshgah shoma bor zade:cry:
mehdi،mohandesi metalozhi:mad:
بر زده ؟یعنی دقیقا چیکار کرده؟
یعنی مابریم دوستتو پیدا کنیم؟
دوستت خودش نامرد بوده که ولت کرده...توهم بیخیالش شو.....(نظر من)



من شماها رو میشناسم؟؟؟؟!!!!!!شما ها کی هستین؟

الان یهو یادت رفت ما رو.....دیگه ما رو نمیشناسی..باشه...از قدیم گفتن گذر پوست به یه جاهایی میفته...

رد پای یکی اینجاها پیدا شده......
sarina.1992
 

sara.mortazavi

کاربر حرفه ای
ای بابا...هرکس به فکر خویش است....:razz:

بر زده ؟یعنی دقیقا چیکار کرده؟


الان یهو یادت رفت ما رو.....دیگه ما رو نمیشناسی..باشه...از قدیم گفتن گذر پوست به یه جاهایی میفته...

رد پای یکی اینجاها پیدا شده......
sarina.1992
سارینا کیه؟
 

mammad.mechanic

عضو جدید
بیبین کارادا


البته میدونم چرا الان هنگیدی!!
مال درساست
:surprised:
پ نه پ جنیفر لپز رو میگم....
نه قربونت برم.......با خودش مشکل داره.........شما فرشته ای
:mad: پا چه خاری.....
میدونم....از بچگی همین طور بوده:w11:

آره یادت چقدر گل پایی می گرفتم می خوردی زمین...:D
 

masoud.avard

عضو جدید
واااااااااااااااااااااااااااااای
امروز رفتم دانشگاه و انصراف دادم
راحت شدددددددددددددددددددددم
 

befar

عضو جدید
[h=6]خدایا کفر نمی‌گویم،

پریشانم،

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.

خداوندا تو مسئولی.

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است،

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…[/h]
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
"واسه اونایی که این ترم اخرین کارت ورود به جلسه رو میگیرن صلوات بفرست خدا شماها رو هم از این دانشگاه نجات بده" ترم آخریا دستابالا!!!!!!!!!!!!!:);)

آخی... چه حالی میده...
هنوزم njf جشن فارق التحصیلی برا دانشجوهاش نمیگیره؟
 

ghzshadow

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی جشن نمیگیره؟
اه بدم میاد ازش

والا زمان ما که جشنی گرفته نشد. حالا بحث جشن نیست. مهم اون لوح هست که به دانش آموخته میدن. لوح یکی از بچه های دانشگاه سمنانو دیدم که تو جشن فارق التحصیلی بهش داده بودن. لوح سنگی( اگه اشتباه نکنم) بود که داخلش حکاکی شده بود و مطلب نوشته شده بود...
تو نجف اباد بعد چند ماه یکی از کتابخونه مرکزی به من زنگ زده که چرا نمیای کادوی دانشجو ممتازیتو بگیری.... رفتم میبینم یه کیف که روش آرم دانشگاه نجف آباده دادن :دی جالبه والا....
 
بالا