احمق ترین بچه گربه ای که تابحال دیده اید!

[negin:-]

یكی از سایت‌های روسیه اعلام كرد كه بچه گربه‌ای علاقه خاصی به بودن در شیشه مربا و مكان‌های تنگ و باریك دارد.
«یوری كوروتان» صاحب این بچه گربه در مصاحبه‌ای با رسانه‌های روسیه گفت: «سیوشا» بچه گربه نژاد هیمالیایی است كه علاقه خاصی به نقاط خاص و ویژه‌ منزل دارد.


صاحب این گربه در ادامه به روزنامه‌ دیلی میل خاطر نشان كرد: مساله جالب اینجاست كه این بچه گربه به راحتی داخل شیشه مربا یا خمره می‌رود و به همان آسانی هم خارج می‌شود. او حتی درون ماشین لباسشویی هم می‌رود.

صاحب «سیوشا» در این باره عنوان كرد: یك روز صدایی از آشپزخانه شنیدم و به سرعت به سمت محل صدا رفتم. چیزی كه دیدم اصلا باور كردنی نبود. او داخل شیشه مربا رفته بود. از او تصاویری تهیه كرده و در اینترنت منتشر كردم.

​

​

 

[fateme_003]

احمق!!!

 

[آتيش]

نیگا کن گربش خله!!!

 

[negin:-]

نیگا کن گربش خله!!!

گناه داره مسخرش نکنین

 

[آتيش]

گناه داره مسخرش نکنین

باشه

 

[یک دختره]

حقشه..... انقدر از گربه بدم میاد............

 

[MOΣIN]

ميازار موري كه دانه كش است

 

[negin:-]

باشه

ممنون

حقشه..... انقدر از گربه بدم میاد............

چی حقشه؟؟؟؟؟

 

[b_xxxxxxeman]

بدبخت....رفته كجا گير افتاده

 

[b_xxxxxxeman]

حقشه..... انقدر از گربه بدم میاد............

باز خدا را شكر دسته شما نيوفتاده...خوب جايي گير كرده....خداجووون شكرت..طفلكي

 

[یک دختره]

باز خدا را شكر دسته شما نيوفتاده...خوب جايي گير كرده....خداجووون شكرت..طفلكي

دست من میفتاد که با دستای خودم خفش میکردم... وای نه من میترسم بهش دست بزنم..... شما اگه بدونید من چقدر از گربه میترسم.... میخواید بگم؟بخندین؟

 

[b_xxxxxxeman]

دست من میفتاد که با دستای خودم خفش میکردم... وای نه من میترسم بهش دست بزنم..... شما اگه بدونید من چقدر از گربه میترسم.... میخواید بگم؟بخندین؟

بفرمايين بگين تا بخنديم
البته قريب به اتفاق دخترا از گربه ميترسن...نيدونم چي داره

 

[medi2536]

دست من میفتاد که با دستای خودم خفش میکردم... وای نه من میترسم بهش دست بزنم..... شما اگه بدونید من چقدر از گربه میترسم.... میخواید بگم؟بخندین؟

همون فكر كنم از دست شما فرار كرده
فهميده اوضاع خطريه

 

[یک دختره]

باشه....

یک روز رفتم توی حیاط مون داشتم قدم میزدم یکهو یک گربه سیاه دیدم کنارم یک جیغ بلد زدم پریدم تو خونه از ترس داشتم سکته میکردم.... شبش خوابیدم .... خواب دیدم که خونه تنهام.... در ها همه بسته هس.... یک گربه تو خونمون گیر کرده... دیدم از توی حیاط صدا میاد... رفتم تو حیاط دیدم یک دنیا گربه پشت سر هم تو حیاط ایستادن.... گربه ها رنگارنگ بودن حرف هم میزدن... یک گربه اومد نزدیگ گفت اون دوستمون که تو خونتونه رو بیارش بیرون واگرنه میخوریمت.... منم درو محکم بسته دیدم همه گربه داره به در فشار میارن تا باز بشه بیان منو بخورن..... همین طور داد میزدم ومیگفتم کمککککککککککککککککککککککککککککک که یکهو با صدای جیغ بیدار شدم

 

[medi2536]

باشه....

یک روز رفتم توی حیاط مون داشتم قدم میزدم یکهو یک گربه سیاه دیدم کنارم یک جیغ بلد زدم پریدم تو خونه از ترس داشتم سکته میکردم.... شبش خوابیدم .... خواب دیدم که خونه تنهام.... در ها همه بسته هس.... یک گربه تو خونمون گیر کرده... دیدم از توی حیاط صدا میاد... رفتم تو حیاط دیدم یک دنیا گربه پشت سر هم تو حیاط ایستادن.... گربه ها رنگارنگ بودن حرف هم میزدن... یک گربه اومد نزدیگ گفت اون دوستمون که تو خونتونه رو بیارش بیرون واگرنه میخوریمت.... منم درو محکم بسته دیدم همه گربه داره به در فشار میارن تا باز بشه بیان منو بخورن..... همین طور داد میزدم ومیگفتم کمککککککککککککککککککککککککککککک که یکهو با صدای جیغ بیدار شدم

اوني كه ميخواست تو رو بخوره گربه بود يا شير و پلنگ؟

 

[یک دختره]

اوني كه ميخواست تو رو بخوره گربه بود يا شير و پلنگ؟

گربه بود.... با یک اوبهتی هم حرف میزد که...

 

[maryam_a]

باشه....

یک روز رفتم توی حیاط مون داشتم قدم میزدم یکهو یک گربه سیاه دیدم کنارم یک جیغ بلد زدم پریدم تو خونه از ترس داشتم سکته میکردم.... شبش خوابیدم .... خواب دیدم که خونه تنهام.... در ها همه بسته هس.... یک گربه تو خونمون گیر کرده... دیدم از توی حیاط صدا میاد... رفتم تو حیاط دیدم یک دنیا گربه پشت سر هم تو حیاط ایستادن.... گربه ها رنگارنگ بودن حرف هم میزدن... یک گربه اومد نزدیگ گفت اون دوستمون که تو خونتونه رو بیارش بیرون واگرنه میخوریمت.... منم درو محکم بسته دیدم همه گربه داره به در فشار میارن تا باز بشه بیان منو بخورن..... همین طور داد میزدم ومیگفتم کمککککککککککککککککککککککککککککک که یکهو با صدای جیغ بیدار شدم

عجب خوابایی میبینی!! خوابای من همش صفحه سیان

 

[maryam_a]

بیشتر تز اینکه احمق باشه چندشه.........

 

[medi2536]

گربه بود.... با یک اوبهتی هم حرف میزد که...

حالا دوستشونو ازاد كردي يا خوردنت؟

 

[یک دختره]

عجب خوابایی میبینی!! خوابای من همش صفحه سیان

اره دیگه من همش خواب گربه میبینم نیس خیلی بهش فکر میکنم

 

[یک دختره]

حالا دوستشونو ازاد كردي يا خوردنت؟

احتمالا خوردنم..... ایش......!!!!!!!!! انقدر پرو هستن این گربه ها اننان میان از کنارت رد میشن نگات میکنن انگار اونا صاحب خونه هستن ما اضافی هستیم

 

[medi2536]

احتمالا خوردنم..... ایش......!!!!!!!!! انقدر پرو هستن این گربه ها اننان میان از کنارت رد میشن نگات میکنن انگار اونا صاحب خونه هستن ما اضافی هستیم

 

[b_xxxxxxeman]

باشه....

یک روز رفتم توی حیاط مون داشتم قدم میزدم یکهو یک گربه سیاه دیدم کنارم یک جیغ بلد زدم پریدم تو خونه از ترس داشتم سکته میکردم.... شبش خوابیدم .... خواب دیدم که خونه تنهام.... در ها همه بسته هس.... یک گربه تو خونمون گیر کرده... دیدم از توی حیاط صدا میاد... رفتم تو حیاط دیدم یک دنیا گربه پشت سر هم تو حیاط ایستادن.... گربه ها رنگارنگ بودن حرف هم میزدن... یک گربه اومد نزدیگ گفت اون دوستمون که تو خونتونه رو بیارش بیرون واگرنه میخوریمت.... منم درو محکم بسته دیدم همه گربه داره به در فشار میارن تا باز بشه بیان منو بخورن..... همین طور داد میزدم ومیگفتم کمککککککککککککککککککککککککککککک که یکهو با صدای جیغ بیدار شدم

ميگم..دخترا بيشترشون با گربه مشكل دارن
اخه منم يه بار تو يه كوچه خلوت داشتم ميرفتم...هيشكي نبود تو كوچه...مي ديدم كه داره از روبرو يه دختر مياد
تو دله خودم ميگفتم...به به چه دختر خو شگليو نازي..از اين جور حرفا ديگه
يه 5 متر مونده بودم به هم كه ديدم دختر با يه حالته ترس و گريه همرا با يه نيمچه صداي گريه مانندي گرايش پيدا كرد به سمت من...منم از تعجب مونده بودم كه اين چيكار ميكنه...فك كردم كه داره مسيرشو عوض ميكنه اما ديدم نه اين داره مياد تو بغلم...اومد تو فاصله 10 سانتي از من وايساد...منم دهن باز نگاش ميكردمفك كردم حتما زيادي خشگل شدم كه ميخاد بياد تو بغلم
يه هو ديدم با دستش داره اشاره ميكنه به پشت سر من ...زبونشم بند اومده...فقط با اشاره ميحرفه
پشت سرمو نگاه كردم ديدم....واي واي يه گربه سياه نشسته درست وسط كوچه....آي خنديدم آي خنديدم

خلاصه از گربه خاهش كردم كه بره اونور تا خانوم رد بشه

 

[b_xxxxxxeman]

انگار اونا صاحب خونه هستن ما اضافی هستیم

اينو باحال اومدي...اي ول به تو

 

[یک دختره]

ميگم..دخترا بيشترشون با گربه مشكل دارن
اخه منم يه بار تو يه كوچه خلوت داشتم ميرفتم...هيشكي نبود تو كوچه...مي ديدم كه داره از روبرو يه دختر مياد
تو دله خودم ميگفتم...به به چه دختر خو شگليو نازي..از اين جور حرفا ديگه
يه 5 متر مونده بودم به هم كه ديدم دختر با يه حالته ترس و گريه همرا با يه نيمچه صداي گريه مانندي گرايش پيدا كرد به سمت من...منم از تعجب مونده بودم كه اين چيكار ميكنه...فك كردم كه داره مسيرشو عوض ميكنه اما ديدم نه اين داره مياد تو بغلم...اومد تو فاصله 10 سانتي از من وايساد...منم دهن باز نگاش ميكردمفك كردم حتما زيادي خشگل شدم كه ميخاد بياد تو بغلم
يه هو ديدم با دستش داره اشاره ميكنه به پشت سر من ...زبونشم بند اومده...فقط با اشاره ميحرفه
پشت سرمو نگاه كردم ديدم....واي واي يه گربه سياه نشسته درست وسط كوچه....آي خنديدم آي خنديدم

خلاصه از گربه خاهش كردم كه بره اونور تا خانوم رد بشه

خیلی دوست داشتی گربه نزدیک تر بیاد که دختره قشنگ بپره تو بغلت نه؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[Shiny Moon]

حقشه..... انقدر از گربه بدم میاد............

ليلا خانم تو رو خدا اين حرفو نزن.....گربه نداشتي بدوني چقدر نازه......

 

[mahifouladi]

عجب شاسکولیه این. البته حقشه.

 

[dzzv_13]

گربه هم گربه های قدیم ..

خلاصه از گربه خاهش كردم كه بره اونور تا خانوم رد بشه

در گیر این خواهش کردنت ایم ..

 

[medi2536]

ميگم..دخترا بيشترشون با گربه مشكل دارن
اخه منم يه بار تو يه كوچه خلوت داشتم ميرفتم...هيشكي نبود تو كوچه...مي ديدم كه داره از روبرو يه دختر مياد
تو دله خودم ميگفتم...به به چه دختر خو شگليو نازي..از اين جور حرفا ديگه
يه 5 متر مونده بودم به هم كه ديدم دختر با يه حالته ترس و گريه همرا با يه نيمچه صداي گريه مانندي گرايش پيدا كرد به سمت من...منم از تعجب مونده بودم كه اين چيكار ميكنه...فك كردم كه داره مسيرشو عوض ميكنه اما ديدم نه اين داره مياد تو بغلم...اومد تو فاصله 10 سانتي از من وايساد...منم دهن باز نگاش ميكردمفك كردم حتما زيادي خشگل شدم كه ميخاد بياد تو بغلم
يه هو ديدم با دستش داره اشاره ميكنه به پشت سر من ...زبونشم بند اومده...فقط با اشاره ميحرفه
پشت سرمو نگاه كردم ديدم....واي واي يه گربه سياه نشسته درست وسط كوچه....آي خنديدم آي خنديدم

خلاصه از گربه خاهش كردم كه بره اونور تا خانوم رد بشه

بعد چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[LEGEND.MM]

بعد چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گربه خواهشش رو پذیرفت و کنار رفت ! اون خانم هم رد شد و ایشون هم به مسیرشون ادامه دادن ...