غم و ماتمی که این فضای روحانی دارد بیش از آن است که بتوان در چند سطر آن را معنا کرد، باید باشی و ببینی تا بدانی غم و ماتم نوای "چمریونه" چگونه دوستداران حسین (ع) را به کوچه ها و هیئات می کشاند. مردم خرم آباد و استان لرستان ماندن در خانه را در روز عاشورا ناثواب می دانند. آنها از ابتدای روز در اولین خیمه گاه گل بر سر و شانه می گذارند و پس از مراسم عزاداری در تکیه های محلات شهر در قالب دستجات سینه زنی و زنجیر زنی به سمت مرکز شهر حرکت می کنند.
از همه کوچه ها و خیابانها و خانه های شهر مردم بیرون می زنند. انگار قیامتی در راه است که این گونه بی تاب مردم به سطح شهر آمده اند.دستجات زنجیر زنی با توقف در جلوی هر خیمه (تکیه) با مداحی مداح آن تکیه عزاداری کرده و سپس به تکیه بعدی می روند.
عزاداری که به زحمت یک سالش تمام شده است
زن جوانی روی سر پسر نوزادش گل می مالد. به زحمت یک سالش تمام شده است. نامش را حسین گذاشته و می گوید: نذر کرده ام حسین ام هر سال در غم شهادت حسین فاطمه در روز عاشورا در مراسم گل مالی شرکت کند.
زن جوان با انگشتان دستش تصویر یک دست را - به نشانه دستان از تن جدا شده عباس- با گل معطر روز عاشورا روی لباس سبز حسین کوچکش می نگارد و زیر لب زمزمه می کند: السلام علیک یا ابوالفضل العباس(ع).
از ارادت مردمان لرستان به حسین و عباس هر چه بگوییم ذره ای نیست در مقابل این همه عشق و محبت. ارادت مردمان این دیار تا پای عشق و جان رفته و روح همه لرستانیها را به تسخیر خود درآورده است.
برای دیدن مراسم روز عاشورا در هیئت های قدیمی شهر خرم آباد باید به محلات پشت بازار و درب دلاکان رفت. هیئت های سینه زنی این محلات از قدیمی ترین های شهر هستند.
صبح عاشورا در این محلات غوغایی به پاست. بازار شهر تعطیل شده و بر سر در همه مغازه ها پرچم سیاه افراشته شده است. همه عزاداران حسینی خود را گل مالی کرده اند و برخی نیز در نوبت هستند تا میاندار سرتاپایشان را با گل معطر روز عاشورا آذین ببندد.
برخی دور آتش ایستاده اند تا گل روی لباسشان خشک شود، برخی دیگر نیز در نوبت هستند تا در گل عزای حسینی غلت بخورند و برخی دیگر نیز دوره زده اند و سینه می زنند و دستهایشان را گاهی در آسمان می چرخانند و سوزناک فریاد برمی آورند: هی روو...هی روو...هی روو...
اگر در کربلا بودم، شاید...
اینجا همه چیز به رنگ گل و ماتم است. دانه های گل در موهای پسر جوان آرام آرام غلت می خورد و روی گونه هایش می نشیند. اشک ها راه خود را در میان گل نازکی که روی صورت پسر جوان نشسته است پیدا می کند.
با دیدن ما که در حال تهیه عکس از مراسم عزاداری هستیم سرش را روی زانوهایش پنهان می کند. مردانگی پسران لر را در اشک های پاکی می توان دید که از صبح عاشورا برای غریبی حسین باران می شوند و بر روی گلهای خشک شده روی گونه ها کویر را لبریز می سازد.از او راجع به آرزویش می پرسم و آرام می گوید: اگر در کربلا بودم، شاید...
آئین چهل منبری در روز تاسوعا- خرم آباد
و شاید اگر در روز عاشورا بود حرفی بیش از اشک هایش برای غریبی حسین فاطمه داشت.
هیئت های عزاداری که از کوچه های شهر به مانند رودخانه های کوچکی به سمت مرکز شهر سرازیر شده اند به هم می پیوندند.
عزیز زهراست کفن ندارد...
گرد و غباری که از سینه زدن هیئت های عزاداری به آسمان بلند می شود آرام روی زمینه سیاه چادرم می نشیند. امروز از آسمان شهر خرم آباد خاک می بارد و زمین در عزای مردمی آسمانی توان اشک ریختن را بازمی یابد.
نزدیک های ظهر عاشورا است و عزاداران بی تابتر از صبح سینه می زنند و نوحه می خوانند: این بدن از کیست که سر ندارد/ عزیز زهراست کفن ندارد...
روش سینه زنی در خرم آباد به این صورت است که اول نشسته و با یک دست سینه می زنند بعد وقتی نوحه خوان فریاد می زند "ای وای شهیدان به دشت کربلا"، همگی سرپا می ایستند و ضمن جواب دادن به نوحه خوان در مقابل هم با دو دست به سینه می زنند و بعد از آن به عزاخانه دیگری می روند.
آنچه مهم است این است که با گذشت سالها هیچ گونه تغییری در روش عزاداری مردم لرستان رخ نداده و همچنان شکوه و ماندگاری گذشته خود را حفظ کرده است.
مراسم عزاداری مردم لرستان تا ظهر ادامه دارد و در نهایت با رسمی موسوم به "طوق اشگس" به پایان می رسد.
طوق نمادی است از علم حضرت ابوالفضل (ع) (علمدار کربلا) که در عزاداری های مرسوم در برخی از نقاط استان برافراشته نگه داشته می شود و سنتی موسوم به "علم برداری" یا "علم گردانی" نیز در این زمینه مرسوم است.
علم مرسوم معمولا از چوبی به بلندی هشت تا ده متر به عنوان محور اصلی تشکیل شده که از یک متر به بالای آن از چندین حلقه متصل به چوب اصلی تشکیل می شود.
پارچه ای هم از جنس مخمل دور حلقه ها می بندند و در بالا و انتهای آن قندیلی نقره قرار می دهند و اطراف آن را با نوارهای رنگی ریشه دار و آینه های کوچک می آرایند که این علم تا ظهر عاشورا به وسیله عزاداران حاجتمند حمل شده و در نهایت در پایان ظهر عاشورا به نشانه افتادن علم حضرت عباس (ع) قسمت های مختلف آن از هم جدا می شود که در اصطلاح به این عمل "طوق اشگس" می گویند.
دخیل حرف های نگفته بر علم عزاداری عباس(ع)
غمی که هنگام باز کردن و فرود آمدن علم در قلب مردمان لر می نشیند شهادت علمدار کربلا حضرت عباس (ع) را در اذهان یادآوری می کند.
پارچه ها و نخ های سبزی که عزاداران حسینی به علم گره زده اند پر از حرف های نگفتنی است. از حاجات پیرزنی که برای عاقبت به خیری پسرش دخیل می بندد تا زن جوانی که هنوز بیماری فرزندش ناامیدش نساخته است.
بیماران زیادی بوده اند که با دخیل بستن به علم شیرمرد کربلا حضرت ابوالفضل العباس(ع) حاجت روا شده اند و حال هر ساله در پیشاپیش هیئت های عزاداری برای غریبی حسین و عباس زنجیر و سینه می زنند.
زن جوانی به پای علم جدا شده اشک می ریزد و ضجه می زند. او حاجتی دارد که می داند جز بر در خانه باب الحوائج جای دخیل نیست. صدای اشک های آرام و زمزمه های یا ابوالفضل اش قلبمان را به درد می آورد. تند تند لبهایش را به هم می زند و دعا می خواند و من می دانم همینجاست که کرم عباس هر معجزه ای را مبهوت می کند.
پلکهای بی خواب لرستان در شب شام غریبان
و اما مراسم شام غریبان در لرستان حال و هوای دیگری دارد. عزاداران لرستانی از عصر روز عاشورا به مدت سه شب با پیچیدن یک دستار سیاه مخصوص به نام "کت" به سر و گردن و شانه های خود و با روشن کردن شمع در عزاداری شام غریبان شرکت می کنند.
شام غریبان در این دیار سراسر شمع هایی است که برای داغ زینب کبری روشن نگه داشته می شوند و این لرستان است که تا صبح در غم غریبی حسین و داغ دل زینب خواب ندارد.
علاوه بر آئین های یاد شده مراسم های دیگری نیز در ایام محرم و عاشورا در لرستان مرسوم است. برپایی سقاخانه، چهل منبری، تعزیه خوانی و عزاداری در خانه آیت الله بروجردی موسوم به خانه "آقا" از دیگر آئین هاییست که در استان لرستان هر ساله همزمان با محرم برگزار می شود.
منبع : سایت خبری تابناک