مدرک تحصیلی اقای علی شریعتی

James.blunet

عضو جدید
دکتری جامعه شناسی
لطف می کنین منبع شو بگین؟ من فقط عکس گواهی مدرک کارشناسی ایشون رو دیدم ؟ شما تصویر مدرک دکتری ایشون رو میتونین نشونم بدین؟
من تا جایی که تحقیق کردم رشته ایشون جامعه شناسی نبوده
 

Farez 132

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی از پیامک ها هم مال خودش نیست ماله اشخاص دیگه بوده هر کی با هر جمله ای حال میکنه مینویسه پایینش دکتر علی شریعتی
در کل من اصلا این اقا رو قبول ندارم رفت خارج کربات زد اومد ایران خیال کرد همه شبیه اون شدن برا مردم شروع کرد از دموکراسی حرف زدن .
 

moeinz

کاربر بیش فعال
امیدوارم حداقل یه متن از گفته ها و خواسته های دکتر رو خونده باشین و اینو بگین
شریعتی دکترای جامعه شناسی داشت
و فک کنم دکترای ادبیات هم داشتن
 

اقای خاص

عضو جدید
اهل مشهد بود و در دانشگاه مشهد هم ادبیات تدریس میکرد ...جملات ضد و نقیض زیادی هم داشت ...
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینجا رو مطالعه کنین...
این شمع هنوز روشن است و هنوز غافلیم...!

دوست عزیز ویکی پدیا
منبع نیست هر کسی‌ میتونه هرع جور که خواستش ویرایش بکنه اون رو
فقط واسه اطلاعات خودتون گفتم
 

Topcoding

عضو جدید
دوست عزیز ویکی پدیا
منبع نیست هر کسی‌ میتونه هرع جور که خواستش ویرایش بکنه اون رو
فقط واسه اطلاعات خودتون گفتم
ممنون دوست عزیز...البته من هم میدانم که ویکی قابل ویرایشه ولی این طور هم نیست که هر کی هر کی باشه...ولی خوب گفتم حداقل دوست ما آشنا بشه...این که مدرکه....تاریخ به این بزرگی رو هم تحریف میکنند...
اینکه آقای شریعتی دکتر بوده یانه زیاد مهم نیست حداقل برای من..
همیشه اینو به خودم میگم که کسی رو به خاطر مدرکش تایید نکنم و حتی نگاه به خودش هم نکنم بلکه نگاه به حرفاش بکنم...و به انسان عقل دادند تا تشخیص دهد...
یادمون باشه مدرک لیسانسی که اون زمون گرفته میشده از چندتا مدرک دکترایی که الان گرفته میشه ارزشمند بوده...
بگذریم من فقط عقایدم رو گفتم...هر کسی هم آزاده هر جور میخواد بیاندیشد...اصل وریشه را رها کردن و به شاخ و برگ چسبیدن به عقیده من خود را خسته کردن است...
نکته ای که یاد گرفتم: در روزگاری که همه دنبال مدرک میگردند من دنبال درک هستم...!
موفق باشین
یاحق
 
آخرین ویرایش:

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون دوست عزیز...البته من هم میدانم که ویکی قابل ویرایشه ولی این طور هم نیست که هر کی هر کی باشه...ولی خوب گفتم حداقل دوست ما آشنا بشه...این که مدرکه....تاریخ به این بزرگی رو هم تحریف میکنند...
اینکه آقای شریعتی دکتر بوده یانه زیاد مهم نیست حداقل برای من..
همیشه اینو به خودم میگم که کسی رو به خاطر مدرکش تایید نکنم و حتی نگاه به خودش هم نکنم بلکه نگاه به حرفاش بکنم...و به انسان عقل دادند تا تشخیص دهد...
یادمون باشه مدرک لیسانسی که اون زمون گرفته میشده از چندتا مدرک دکترایی که الان گرفته میشه ارزشمند بوده...
بگذریم من فقط عقایدم رو گفتم...هر کسی هم آزاده هر جور میخواد بیاندیشد...اصل را رها کردن و به ریشه چسبیدن به عقیده من خود را خسته کردن است...
موفق باشین
یاحق


من هم با شما موافقم
بت ساختن از دیگران خیلی‌
درست نیست که متأسفانه در بین ما مردم خیلی‌ رایجه
شریعتی‌ انسان خوبی‌ بوده ولی‌ این که هر جمله‌ای رو به ایشون نسبت بدیم هم
دیگه یه کمی‌ مساله رو لوس ( با س سه‌ نقطه !) میکنه
مثل نامه معروف چارلی چاپلین به دخترش که اصلا یک همچین چیزی وجود نداشت !
 

magnet

عضو جدید

اینکه استاد شریعتی ، مدرک دکترا داشتن و نداشتن ، مسئله چندان مهمی نیست .
برفرض مثال که نداشتن ، حالا این دلیل بر رد یا .... ایشون میشه؟
دوستانی که میگن شریعتی فقط جملات قصار و پیامک هاش !!! مشهورن و احتمالاً شریعتی رو با اینا میشناسن ، بیان بگن فلان کتابشو خوندم ، ایراد داشت یا قبول ندارم یا .... این خیلی بهتره تا زیر سوال بردن فرد فرهیخته و والامقامی مثل مرحوم شریعتی.
متأسف میشم که گروهی رو در فروم ها و .. می بینم که به دنبال پایین آوردن شأن بزرگان هستند ، درهمان حال از بزرگی و داستان های غیرقابل باور کورش می گویند.
استارتر هم این مطلب به ذهن مبارکش ! خطور نکرده ، این بحث چندی پیش در چند وبلاگ معلوم الحال !!! (با مقایسه سایر پست های وبلاگ ها) شروع شد و به فروم ها هم کشیده شد.

ضمن اینکه مدرکی مبنی بر رد دکترای ایشون ارائه نمی کنند. یا اینکه کسی از بزرگان یا متفکران هم مطلبی ذکر نکرده اند.

با این وجود جهت اطلاع دوستان شکاک :


ترجمه و تأیید مدرک دکترای شریعتی




تصویبِ موضوع و استادِ راهنمای تز





تعیین تاریخ جلسه‌ی دفاع تزِ دکتری





مدرک دکتری






تأییدیه سفارت ایران درباره‌ی مدرک دکتری شریعتی




امیدوارم دوستان شهامت عذرخواهی نه از من و بقیه ، بلکه از دکتر شریعتی رو داشته باشن.
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز

اینکه استاد شریعتی ، مدرک دکترا داشتن و نداشتن ، مسئله چندان مهمی نیست .
برفرض مثال که نداشتن ، حالا این دلیل بر رد یا .... ایشون میشه؟
دوستانی که میگن شریعتی فقط جملات قصار و پیامک هاش !!! مشهورن و احتمالاً شریعتی رو با اینا میشناسن ، بیان بگن فلان کتابشو خوندم ، ایراد داشت یا قبول ندارم یا .... این خیلی بهتره تا زیر سوال بردن فرد فرهیخته و والامقامی مثل مرحوم شریعتی.
متأسف میشم که گروهی رو در فروم ها و .. می بینم که به دنبال پایین آوردن شأن بزرگان هستند ، درهمان حال از بزرگی و داستان های غیرقابل باور کورش می گویند.
استارتر هم این مطلب به ذهن مبارکش ! خطور نکرده ، این بحث چندی پیش در چند وبلاگ معلوم الحال !!! (با مقایسه سایر پست های وبلاگ ها) شروع شد و به فروم ها هم کشیده شد.

ضمن اینکه مدرکی مبنی بر رد دکترای ایشون ارائه نمی کنند. یا اینکه کسی از بزرگان یا متفکران هم مطلبی ذکر نکرده اند.

با این وجود جهت اطلاع دوستان شکاک :


ترجمه و تأیید مدرک دکترای شریعتی





تصویبِ موضوع و استادِ راهنمای تز






تعیین تاریخ جلسه‌ی دفاع تزِ دکتری






مدرک دکتری







تأییدیه سفارت ایران درباره‌ی مدرک دکتری شریعتی





امیدوارم دوستان شهامت عذرخواهی نه از من و بقیه ، بلکه از دکتر شریعتی رو داشته باشن.

بت سازی ممنوع
حتا شما دوست عزیز
منظور من این بود
وگرنه مدرک رو که همه دارن حتا کردان مرحوم !
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم خوشم نمياد ازش


بعضي جمله هاش بد نيست


اما خيلي از حرفاش رو خوشم نمياد


بعضي جمله ها مال خودش نيست مثل :‌ترجيح ميدهم با كفش هايم راه بروم تا اينكه در مسجد باشم ....
 

magnet

عضو جدید
بت سازی ممنوع
حتا شما دوست عزیز
منظور من این بود
وگرنه مدرک رو که همه دارن حتا کردان مرحوم !

عجب رویی داری هااااااااااااا
:surprised:
قبلاً دنبال مدرک دکترا بودی و می گفتی ویکی قبول نیست و . . . .
مدرک دکترا نشون دادن (اونم به اونایی که رد می کردن) میشه بت کردن ؟!!!
قبلاً می دونستم دین نداری !!! (خودت بارها تکرار کردی !) الانم فهمیدم آزاده هم نیستی ! حتی نمی تونی بگی آره دکتراش !!! حل شد برام !
:D
می دونم سخته برات ! ، تایپیکهای مختلف اینو نشون داده ! (غیر از دوتا مشخصه اصلی دیگه ات که ناراحت میشی میگیم ! )
موفق باشی.
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز

عجب رویی داری هااااااااااااا
:surprised:
قبلاً دنبال مدرک دکترا بودی و می گفتی ویکی قبول نیست و . . . .
مدرک دکترا نشون دادن (اونم به اونایی که رد می کردن) میشه بت کردن ؟!!!
قبلاً می دونستم دین نداری !!! (خودت بارها تکرار کردی !) الانم فهمیدم آزاده هم نیستی ! حتی نمی تونی بگی آره دکتراش !!! حل شد برام !
:D
موفق باشی.

آخه همش رو نخوندی فقط مطلب در مورد ویکی رو خوندی
هر کی‌ بوده ایشون بوده دمش گرم
حوصله ندارم از اول تعریف کنم بقیه چیزایی هم که نوشتم بخون
دین نداشتن من هم به دین داری تو در ! همه اون کارایی که من می‌کنم تو هم میکنی‌ شیطون
منتها تو دینداری من ندارم
مچمو که شما‌ها میگیرن دست و دلم می‌لرزه !
:biggrin::biggrin::biggrin: :mad:
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
" بررسی مدارک علمی علی شریعتی!!
در مورد مدرک اقای علی شریعتی در بین نوشته هایی که در مورد وی نوشته شده، اقوال مختلفی وجود دارد از دکترای ادبیات گرفته تا جامعه شناسی و تاریخ ولی نکته حائز اهمیت آنجاست که هیچ سند ومدرکی در این زمینه از سوی وی یا مریدانش ارائه نمیشود که در این نوشتار به بررسی در این باره خواهیم پرداخت.
بد نیست قبل از هر چیزی گفته های خود اقای شریعتی را بخوانیم که ادعای چه فضایلی برای خویش داشته است:
از نظر زندگي خصوصي، من دو دکترا، يکي در جامعه شناسي مذهبي (مسلمانان) و ديگري در تاريخ گرفته ام و در ضمن، “مدرسۀ تحقيقات عاليه” (Ecole des hautes études) وابسته به دانشگاه سوربن را نيز در رشتۀ “جامعه شناسي اسلامي” گذراندم و در درس هاي “جامعه شناسي عمومي”، “تاريخ”، “علوم اسلامي” و “کشورهاي توسعه نيافته” شرکت مي کردم.

ر.ک: نهضت امام خمینی، ج3، ص219

این ادعاها توسط اقای شریعتی در قبال بازجویی های ساواک مطرح شده و علاوه بر آن که هیچ سند و مدرکی تا به حال برای این ادعاها پیدا نشده بلکه کمی دور از ذهن نیز به نظر می آید چرا که در کل اقای شریعتی کمتر از 5 سال در فرانسه بوده (1338-1343) آنهم با بورسیه دولت در رشته ادبیات و اخذ دو دکترای نامتناجس آنهم ظرف مدت 5 سال انهم برای کسی که با فرانسه در ابتدای ورودش آشنا نبوده کمی بعید است و البته شواهد دیگری نیز بر بعید بودن صحت این دعاوی وجود دارد که در ادامه به آن میپردازیم.

تنها مدرک ارائه شده از طرف مریدان شریعتی:
تنها مدرکی که مریدان اقای شریعتی توانسته اند برای دکتر بودن وی بیاورند سند رو به رو است
http://drshariati.org/show/file/?AID=266&FID=88
البته این مدرک جدای از حواشی که در موردش وجود دارد و به آن خواهیم پرداخت چیزی جز دکترای ادبیات نیست و البته آنهم با نمره پاسابل (passable) یعنی حداقل قابل قبول!! (به همین جهت میگفتم بعیده تو 5 سال دوتا دکترا گرفته باشه اونهم نامتجانس، وقتی همین ادبیات رو هم به زور و با حداقل نمره گرفته)

چند نکته راجع به مدرک فوق:

1- این مدرک در واقع استعلامی است که اداره آموزش و پرورش وقت کرده و طی آن دانشگاه فرانسه تایید میکند که این مدرک “معادل” دکتری است چرا که زمان بورسیه اقای شریعتی رو به اتمام بوده و ان دانشگاه نمیتوانسته تز ایشون رو قبول کنه.

2- تز اقای شریعتی همانطور که خودش هم برای ساواک گفته ترجمه کتاب فضایل بلخ به زبان فرانسه می باشد و هیچ ربطی به جامعه شناسی یا تاریخ و از این قبیل ندارد، :
مضمون اين رساله، که به سرپرستي استاد ژ. لازار، تدوين شده، در زمينهء جامعه شناسي نيست و صرفاً به زبان شناسيِ قرون وسطا در ايران مربوط مي شود.

ر.ک: تفکر اجتماعی شریعتی.شاهرخ اخوي،ص ۱۲۶

3- در مورد این پایان نامه و مدرک اقای شریعتی، دکتر جلال متینی رییس وقت دانشگاه فردوسی مشهد مینویسد: رساله دکترای دانشگاهی شریعتی از نسخه خطی کتاب فضائل بلخ به زبان فرانسه بود. با توجه به مدارک تحصیلی او، موجب تعجب ما شد. نامه ای محرمانه از دانشگاه ادبیات مشهد به دانشگاه پاریس نوشته شد، درباره سوابق تحصیلی شریعتی جوابی که از دانشگاه پاریس آمد به خط اعضای ژوری دفاع از رساله دکترای شریعتی، خلاصه آن این بود که این رساله قابل قبول نیست (در حالی که دانشگاه پاریس تا آن زمان رسالات بی سر و ته بسیاری را برای درجه دکترای دانشگاهی پذیرفته بود) ولی چون نویسنده رساله با بورس دولت ایران مشغول به تحصیل بود و امکان تمدید بورس نیز برایش وجود نداشت، رساله را پذیرفتیم آن هم به پایین ترین درجه یعنی Passable (قابل قبول).

ر.ک : دکتر علی شریعتی در دانشگاه مشهد.چاپ انتشارات ارش در سوئد

4- اما شاید بپرسید اصلا این کتاب فضائل بلخ چیست؟ دوباره نظر شما رو جلب میکنم به گفته دکتر جلال متینی که میگوید: کتاب فضائل بلخ چند سال پیش از انقلاب اسلامی به تصحیح عبدالحی حبیبی دانشمند افغانی در ایران چاپ شد. این کتاب یک متن سنگین فلسفی یا ادبی نیست که ترجمه آن کار هر کسی نباشد. بلکه متن بسیار ساده ای است در شرح احوال بزرگان شهر بلخ که مؤلف درباره هر یک از آنان حداکثر چند صفحه ای نوشته است از فقیه و محدث. و ژیلبرلا زار، استاد راهنمای شریعتی در تألیف و تدوین این رساله دکتری بوده است. ما در مشهد، در دوره لیسانس رشته های مختلف سال ها بود که ترجمه را از عربی یا فرانسه و انگلیسی به زبان فارسی به عنوان رساله دوره لیسانس نمی پذیرفتیم؛ چون متوجه شده بودیم که بعضی از دانشجویان رند، 50 تومانی به طلاب مدارس قدیمی مشهد می دادند و حضرات برایشان ترجمه می کردند.

ر.ک : همان

جمع بندی: اقای علی شریعتی علی رغم ادعاهای خودش برای ساواک و سخنرانیهای مختلفش که خود را چندین دکتر!! میداند و میخواند و همچنین علی رغم برچسبهای علمی که مریدانش به وی میچسبانند، تنها!! در رشته ادبیات مدرک معادل!! دکتری آنهم با حداقل نمره!! کسب کرده است. حال باید دید علت این همه تبلیغات پر سر وصدا برای وی چیست؟؟ آیا این کار راهی برای پوشاندن اشتباهات فاحش دینی و تاریخی وی است ؟؟

پی نوشت: در این زمینه حرف برای گفتن زیاد است ولی پرداختن بیش از این ضرورت ندارد و در صورتی که کسی از دوستان تمایل داشته باشد به بررسی بیشتر این مقال خواهیم پرداخت. "
http://forum.imamhussein.tv/f88/t907.html
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
ظهور و سقوط شریعتی
نوشتار حاضر تاريخ است ، تحقيق و بررسي و تحليل سياسي ، اجتماعي و فرهنگي ست. مروريست مختصر و جامعه شناسانه بر يكي از مصيبت هاي عظيم؟ كه در نوع خود نه تنها از مصيبت هايي كه بر اين مرز و بوم وارد آمده شباهت كمتري ندارد ، بلكه بنابر ويژگي هاي خويش ، يكي از رذيلانه ترين و نابكارانه ترين آنهاست.
براي شناخت “ شريعتي “ ، بايستي نخست ، منشاء و ماهيت قدرت او را بشناسيم. اين بسيار مهم است كه بدانيم چگونه مي شود كه يك انسان در سايه انديشه اينهمه قدرت يابد و قدرت انديشه ي او اينهمه مال و جان و فكر و آثار بشري را به دست نابودي بسپارد‌ ؟
اين قدرت به موجب چه عواملي بوجود مي آيد و تثبيت مي شود ؟ قطعا كساني يا گروه ها و طبقاتي در ايجاد و استحكام اين قدرت ذينفع هستند ، در غيراينصورت اگر نفع يك فرد به تنهايي در يك قدرت تامين شود آن قدرت هرگز نميتواند دوام و بقا داشته باشد.
براي شناخت اين عوامل لازم است ، محيط اجتماعي و سياسي ايران را پس از ظهور “ شريعتي “ و رخداد 22 بهمن 57 بشناسيم و بدانيم كه كشور ما در چه وضعي قرار داشت و چه كساني و با چه مشخصاتي سرنوشت سياسي و اجتماعي جامعه را در دست داشته اند.
پس از حادثه ي 28 امرداد 32 13و فروپاشي دولت محمد مصدق آرايش نيروهاي سياسي در كشور به طور كلي برهم خورد و شاه برنامه اي براي تصفيه نيروهاي وابسته به بيگانه اعم از توده اي ، به اصطلاح ملي ، چپ و غيره كه وابستگيشان به شرق و غرب مسجل شده بود را تصويب نمود و توانست نيروهاي سياسي وابسته را نسبتا مهار كند. پس از يك دوره از ناآرامي و بلواي سياسي ، كشور در مسير سازندگي قرار گرفته و با استفاده از آرامش سياسي نسبي جهش هايي را به سوي آباداني طي مي كرد . اما همان نيروهاي اهريمني كه اساس و هيمنه ي ايران را هدف گرفته بودند با طراحي برنامه اي بلند مدت در غالب حركتي فكري فرهنگي با هم متحد شدند. از ارتجاع چپ گرفته تا مرتجيعين … و از بلوك شرق گرفته تا بلوك غرب. و در اين ميان غرب ، يا فراماسونري و امپرياليزم جهاني ابتكار عمل را در دست داشته است . روحانيت با استفاده از وجهه مردمي و سادگي كلام و ظاهرشان در بين انبوه كم سواد اما به شدت سنتي نفوذ مي كردند ، مساجد بهترين پايگاه براي نفوذ در انبوه مردم شد. اما براي به حركت درآوردن مردم ابتدا بايد روشنفكران و نخبگان به حركت در‌ آيند عامه كه همواره دنباله رو نخبگان است. نخبگان هم كه زبان روحانيت را نمي فهميدند. اساسا آخوند را مظهر كهنه پرستي و عقب ماندگي ميدانستند.
پديده ي شريعتي زماني شكل گرفت كه جامعه روشنفكري ايران در بخش مبارز و مقاوم خود تحت تاثير دو جريان فكري عمده بر اين جامعه بود .
از يك سو اسلام راديكال كه توسط ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق نمايندگي ميشد و ديگر جريان انديشه ي چپ راديكال كه سازمانهاي انقلابي چپ آن را بيان ميداشتند. ويژگي هر دو اين جريان ، نخست راديكال بودن اين انديشه ها بود و اينكه آنها بدنبال يك حركت انقلابي بودند تا بتوانند در قالب تبلور سياسي آن رژيم حاكم را سرنگون سازند. نگراني دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي پهلوي و نيز نگراني بخشهاي سنتي و محافظه كار سبب شد كه از اوايل دهه ي پنجاه با سرمايه گذاري برروي نهادي بنام حسينيه ارشاد تلاش كردند با ايجاد يك جريان نوين فكري كه خط تازه اي را مطرح كنند ، تا بتوانند در مقابل خطوط فكري اسلام راديكال سياسي و چپ راديكال انقلابي ايستادگي نمايد و جوانان را به سمت خود جلب كند ـ نخست بخشي از روحانيت نسبتا مدرن اين پروژه را در دست گرفتند و امثالي چون مرتضي مطهري و ناصر مكارم شيرازي به صحنه آمدند تا جوانان و بخصوص دانشجويان را بخود جلب كنند.
پس بايد راهي انديشيده مي شد و شد. “ شريعتي “ رسالت اين امر را برعهده گرفت انديشه ي مذهبي در پوششي از جملات بسيار آتشين انقلابي ، چاشني كلامش ادبيات جذابي بود كه هر انسان ناآگاهي را تحت تاثير قرار مي داد. كروات ميزد و ريش مي تراشيد ، مشروب ميخورد ، سيگار ميكشيد و آنگاه از ارتجاعي ترين انديشه ها نيز حمايت ميكرد. كه “ دكتر غلامحسين صديقي “ استاد استادان و دوست نزديك مصدق به ايشان گفتند : پسرم سواد تو بدرد زباله داني ميخورد. و حق آمدن به دانشگاه را نداري . صديقي كه از عوامل شاه نبود وزير همان مصدقي بود كه شريعتي و عمله اكله اش زير عكس اش سينه مي زدنند.
علي شريعتي بتازگي از پاريس و پس از انجام تحصيلات بي سرانجام در جستجوي پست دانشگاهي و شهرت و نام بود. و در اين فرصت بود كه وي بدليل قدرتش در سخن سرايي مورد توجه اين جريانها قرار گرفت. بهمين خاطر حسينيه ارشاد تبديل به پايگاه سلسله سخنرانيهايي از علي شريعتي شد و با تلاش فرآوان بازاريهاي مسلمان و مذهبي آثار وي در تعداد انبوه توليد و ميان جوانان ، بخصوص دانشجويان پخش و توزيع ميشد.
دكتر پس از بازگشت از پاريس شروع به درس دادن حول محور اسلام ميشود ، اسلام شناسي كه ايشان در مشهد درس ميدهند با اسلام شناسي كه در تهران به آن مي پردازند زمين تا آسمان متفاوت بود. اسلام شناسي مشهد طرحي ست از اسلام نه شيعي و نه سُني ، اسلام وحدت بخش. به طوري كه از خلفاي راشدين با احترام ياد ميكند. زماني كه دكتر در مشهد مشغول به تدريس بودند. حسينيه ارشاد تاسيس ميشود ، كه تاسيس چنين نهادي در تاريخ ايران بسيار مهم است. نخست اينكه خود واژه ي “ ارشاد “ نام وزارت اطلاعات و جهانگردي عربستان سعودي بود. در سفرهايي كه آقاي همايون و ميناچي به عربستان داشتند ( اين دو نفر از پايه گزاران حسينيه ارشاد در ايران هستند) با گرفتن پول از عربستاني1 كه نقش عمده اي در تحولات جهان و بخصوص كشورهاي اسلامي بازي ميكند ، حسينيه ارشاد را تاسيس ميكنند.
در همان زمان از سوي ملاها با اين حسينيه مخالفتهايي ميشود كه از جمله اتهاماتي كه ملاها مطرح ميكردند اين بود كه مي گفتند : آنها وهابي اند.
علامت ” لا ” كه برروي كتابهاي دكتر علي شريعتي نقش بسته نيز آرم سعوديها بود همانگونه كه بسياري از ملاهاي زمان شريعتي طي حملاتي اين مسئله را مطرح ساختند كه يك واقعيت هم بود.
يكي از نكات مثبت علي شريعتي بيان شيوا و نيز طبع شعر و ادبيات وي بود. بطوري كه يك فرد بيسواد با بيان شيواي خود ميتواند يك دانشمند و فيلسوف را نيز مجذوب خودش كند.
آثاري را كه پيش و پس از مرگ و امروزه به شكل كتاب از او در اختيار خواننده قرار داده شد همان مجموعه حرافي هائيست كه سراسر آن بيگانه پرستي و توهين به فرهنگ ملي و تمام مفاخر ايراني است. كه او در طي ساليان در سايه حمايت ساواك و فضاي بازي كه در اختيارش بود انجام داد.
آثار مكتوب “ شريعتي “ بجز كتاب كوير كه به لحاظ نثر ادبي قابل تامل است و نه به لحاظ مفاهيم و انديشه ي دروني آن خلاصه ميشود به چند كتاب بي ارزش به لحاظ علمي و فرهنگي . اما همين آثار بي ارزش و همين انديشه ي ويرانگر “ شريعتي “ وقتي به زيور كلام آراسته شد. نسل پر ادعا اما بي اطلاع را به وادي نيستي سرازير نمود بقول خود او هبوط در كوير.

بررسي محتواي آثار شريعتي نشان ميدهد كه وي سخنراني قاهر بود كه با به هم بافتن مفاهيم برگرفته از علوم انساني و اجتماعي متفاوت سعي ميكند به بناي يك ايدئولوژي اسلامي بپردازد. يعني يك دستگاه فكري كه بايد پاسخگوي تمامي مسائل انسان جامعه و جهان باشد. اين همان چيزي ست كه از آن به عنوان جهانبيني توحيدي علي شريعتي نام ميبرند. اگر به محتواي دستگاه فكري شريعتي نگاه كنيم به چند ويژگي خاص برميخوريم :

1 ـ دستگاه فكري شريعتي فاقد روش و متُد علمي است و برپايه ي سر هم بافي هاي اختراع شده توسط ذهنيت هاي خود او استوار است.

2 ـ تركيب مفاهيم برگرفته شده از علوم جامعه شناسي ، دانش تاريخ ، فلسفه و يا اقتصاد يك تركيب نامنظم اندكه از هيچ منطقي پيروي نمي كند مگر متقاعد ساختن مخاطب براي رسيدن به نتايج از قبل تعيين شده ، به همين خاطر نظام استدلالي علي شريعتي يك نظام كاملا غير علمي محسوب ميشود.
3 ـ تاريخي كه شريعتي از مفاهيم علوم اجتماعي مانند : فرآيند تاريخي ، طبقه اجتماعي ، پروسه ي اجتماعي ، نابرابري هاي طبقاتي و غيره ارايه ميدهد زاييده تخيلات و تفكرات خود اوست و فاقد مرجعيت مستند قابل اعتبار ميباشد.
4 ـ شريعتي به تمامي اين مفاهيم انتخاب شده يكبار جوهر مذهبي داد و از اين طريق به طور مثال بسياري از مفاهيم ماركسيستي را از محتواي تاريخي خود خالي كرد و يك تعريف مذهبي من درآوردي را بر آنها سوار نمود.
دكتر شريعتي با گرفتن تمامي ارزشهاي مكاتب ديگر مانند : ماركسيسم به آن رنگ و لاب اسلامي داد. و زمينه ي پيشرفت و گسترش سازمان كه امروزه از آن با عنوان منافقين ياد ميشود را بوجود آورد. امت و امامت را نيز علي شريعتي مطرح نمود كه سرلوحه ي انقلاب 57 قرار گرفت.
و اما « آزادي ، برابري و برادري »2 سه شعار نيك اهورايي كه وسيله ي دست سازمانهاي مخوف اهريمني همچون فراماسونري گشته ، اينبار هم وسيله ي دست فردي بنام علي شريعتي گشت . اما اين سه شعار را دكتر از روي سكه هاي فرانسه كه برروي همه ي آنها نوشته شده ، برداشت كرد و براي آن داستانها و افسانه ها بافت ، آن را به خواب ديد و بعدها با عرفان ارتباط داد.
اما نكته اي كه بيش از هر چيزي داراي اهميت است بيگانه جويي و بيگانه پرستي دكتر است كه حتا براي آن مجبور به گفتن دروغ هاي بزرگي شد. از آنجمله ” امه ستر ” رئيس يكي از جزاير مستعمره ي فرانسه بود ، بنام جزيره مارتينك در حالي كه دكتر شريعتي از او يك غول ضد استعمار ساخته بود ، خود امه ستر يك استعمارگر چيره دست بود ، و عامل دولت استعماري فرانسه . جاي تعجب نبود اگر دكتر شريعتي ملكه اليزابت را بزرگترين مبارز ضد استعمار بيان مي داشتند. و يا از ملكه ويكتوريا بعنوان بزرگترين مبارز تاريخ بشر ياد ميكردند. اما بدتر از اين عرايض دكتر در مجموعه هاي ( بظاهر كتاب ) ”هجرت و تمدن” و ”آري اينچنين بود برادر” ميباشد. بگونه اي كه در كتاب هجرت و تمدن رويه هاي 13 و 14 دكتر درباره ي نژاد آريا اينچنين ميگويد : « بزرگترين قوم مهاجر كه در تاريخ بشر مي شناسيم قوم آريايي است . در 1200 تا 1500 سال پيش از ميلاد يعني 3200 تا 3500 سال پيش اين اقوام وحشي و فاقد هرگونه تمدني از قسمتهاي شمال شرقي يا شرق بحر خزر يا نواحي جنوب روسيه (درست روشن نيست ) به طرف پايين سرازير ميشوند… تمدن هاي بزرگ تاريخ بشري مثل تمدن هند كه پيش از 3000 سال سابقه درخشان دارد و قوم متمدن كهن سال ايران كه در 2000 سال پيش به نسبت آنروز داراي تمدن درخشاني است و يونان كه داراي يك تمدن بسيار عظيمي است كه هنوز انوار فكري و هنري اش بر دنيا و فرهنگ و تمدن امروز پرتو انداخته است و تمدن اروپا هم ، همه تمدن هاي نژاد آريا هستند… اين اقوام مختلف آريايي وحشياني بودند كه وقتي وارد ايران و هند شدند بوميان را قتل عام و كشتار كردند و اصولا در لحجه اين بوميان مثل دراويديهاي آن زمان (بوميان هند آن زمان) آريايي به معني وحشي و ددمنش و خونخوار و بيرحم و غارتگر بود. آريايي ها با اين صفات مشخص ميشدند براي اينكه از اين قوم جز جنايت و وحشيگري و آدم كشي چيزي نديده بودند و آريايي هم چنين بود. اين قوم كه به درنده خويي در ذهن همه انسان هاي بومي در هند و ايران و يونان معروف بود بزرگترين تمدنهاي بشري را يا دسته اي از درخشانترين تمدن هاي بشري را ساخته است ، مانند تمدن هند ، تمدن ايران باستان ، تمدن يونان ، تمدن روم و تمدن اروپا . » جاي شگفتي ست من كه تاكنون در جايي چنين چيزهايي را نخوانده بودم راستش را بخواهيد نخستين باري كه اين جملات را خواندم براي مدتي شوكه شدم ...

دكتر در كتاب “ آري اينچنين بود برادر “ به تمام مفاخر ملي حمله ور ميشود و با زيركي و فريبكاري خاص و غير مستقيم آتشكده ها و نيز آثار تمدن شكوهمند ايران مانند : تخت جمشيد را بيرحمانه قصرها و كاخهاي ظلم و ستم معرفي ميكند ، از زرتشت اينچنين ياد ميكند : « و زرتشت در آذربايجان مبعوث شد. و بي آنكه با ما تازيانه خوردگان و عزاداران دخمه ها ؛ دخمه اي گور هزاران برادر بوده ، سخني بگويد ؛ به بلخ شتافت و در سلامت دربار گشتاسب ، از ما بُريد…»
درباره ي ماني چنين ميگويد : « و ماني از نور گفت و به ظلمت تاخت ؛ و روشني را در گوش ما زندانيان ظلمت ظلم ، زمزمه كرد ؛ گفتيم اينك اوست كه نجاتمان را ميخواند. اما گفتار روشنش را در كتابي پيچيد و به شاپور ساساني هديه كرد و در تاجگذاريش خطبه خواند و افتخارش همه اين شد كه در ركاب “شاپور“ سر نديب و هند و بلخ را كشت. و بعد اين چنينمان شكست و شكستمان را سرود كه : آنكه شكست ميخورد از ذرات ظلمت است و آنكه پيروز ميشود ، از ذات نور ! … » در جايي ديگر از اين كتاب مي نويسد : «… آمدم از ايران ، از نظام موبدان تبارهاي بزرگ كه همواره براي جنگها و قدرتها به بردگيمان ميكشيدند …» در جايي ديگر اينچنين دست رد بر مليت خود مي زند : «…نميدانم ديگر راهي ، فرا رويم نبود به كجا بايد مي رفتم ؛ به موبدان خود چگونه مي توانستم ؟ به معبدهايي بازگردم كه همواره همدست و همدستان قدرتها و فريبها بودند ؟ به رهبران و مدعيان آزادي و مليتم ؟ اينها همه كساني بودند كه در حكومت انقلاب جديد ، قدرتهاي خانوادگيشان را در خراسان و سيستان و گرگان از دست داده بودند و اكنون براي به دست آوردن حكومت خانوادگي و احياء نظام جاهليشان مي جنگيدند.» در جايي ديگر سخنان غير علمي اش را اينگونه مشخص ميشود كه تاريخ ايران را به پنج هزار سال كاهش ميدهد كه نشان از بي اطلاعي دكتر از مسائل تاريخي و فرهنگي كشور خود ميباشد :« .. مردي يافتم كه دختر و پسرش وارث پرچم سرخي بودند كه در طول تاريخ در دستان ما بود و پيشوايان ما اين است كه بعد از پنج هزار سال ؛ از ترس آن معبدهايي كه تو مي شناسي و من ؛ از ترس آن بناهاي عظيمي { منظور دكتر قطعا تخت جمشيد و كاخ كسرا يا ايوان مدائن است ‍} كه تو قربانيش شدي و من از ترس آن قدرتهاي هولناكي كه تو مي داني و من … و من از ترس آن معابد هولناك { منظور آتشكده ها ‍} و قصرهاي هراس آور و آن گنجينه ها كه همه با خون و رنج ما فراهم شد ؛ به اين خانه پناه ميآوريم و سر بر در اين خانه ي متروك مي گذارم و غم قرنها را زار مي گريم.» دكتر در ادامه مي نويسد :‌ « … به اقامتگاهم بازگشتم و به برادري از گروه بيشمار بردگان نامه اي نوشتم و آنچه را كه در عرض پنج هزار سال بر ما رفته بود ، برايش شرح دادم . پنج هزار سالي كه او نبوده است ، اما بردگي و برده در شكلهاي مختلفش بوده است … » طبق اسناد تاريخي و بنا به نظر پژوهشگران ، تاريخ نويسان ، باستان شناسان ، دانشمندان در ايران زمين هيچگاه برده داري وجود نداشته و از آنجايي كه ترجمه ي كتيبه هاي موجود در تخت جمشيد را بيگانگاني ترجمه كرده اند در آن كتيبه ها حقوق تك تك افرادي كه در ساخت اين بناي عظيم و شكوهمند ياري رسانده اند ياد شده همچنين متن منشور آزادي حقوق بشر خوشبختانه موجود است اين متن توسط كوروش كبير صادر شده و در آن برده گي و برده داري بكلي در سراسر قلمرو شاهنشاهي ايران را ممنوع كرده . و جاي بسي خوشحالي دارد كه لوحه ي جاودانه ي حقوق بشر كوروش كبير در دست بيگانگان است چرا كه اگر دست علي شريعتي ها به آن مي رسيد خدا مي داند چه بلايي بسرش مي آوردند. لااقل بيگانگان در حفظ و حراست از آثار فرهنگي و تاريخي ما تلاش بيشتري ميكنند.

 

nmd

عضو جدید
میدونید اینا از کجا ناشی میشه
از اینجا که اصولا اکثرا حتی یک کتابهم از دکتر کامل نمیخونن یا چه عرض کنم اصلا نمیخونن و با تک جملاتی میخوان به یک برداشت صحیحی از شخصیت ایشون برسن
قطعا شما به تضادهای زیادی میرسید چون یک جمله رو از یک بحث میکشید بیرون هرچند زیبا باشه اما ناقصه.........
در ضمن اشخاصی مثل دکتر شدن یک نمادی برا نشون دادن روشن فکری و افراد باحفظ و تکرار یک سری جملات از ایشون میخوان خودشونو روشنفکر جلوه بدن هرچند اگه به اونا بگیم روشن فکر شریعتی حقیقتا یک امل بوده!!!!
من فکر میکن یکی از مهمترین جنبه های دکترکه هنوزهم زیاد کسی بهش نمیپردازه جامعه شناسی زیبایی هست که ارائه میکنه

و یک نکته من به شما قول میدم اگه الان دکتر زنده بود و سیکل هم نداشت با همین سخرانیهاش میتونست هرچندتا دکتری که میخواد بگیره و جامعه شناسی تدریس کنه!!!!!

دكتر در كتاب “ آري اينچنين بود برادر “ به تمام مفاخر ملي حمله ور ميشود و با زيركي و فريبكاري خاص و غير مستقيم آتشكده ها و نيز آثار تمدن شكوهمند ايران مانند : تخت جمشيد را بيرحمانه قصرها و كاخهاي ظلم و ستم معرفي ميكند ، از زرتشت اينچنين ياد ميكند : « و زرتشت در آذربايجان مبعوث شد. و بي آنكه با ما تازيانه خوردگان و عزاداران دخمه ها ؛ دخمه اي گور هزاران برادر بوده ، سخني بگويد ؛ به بلخ شتافت و در سلامت دربار گشتاسب ، از ما بُريد…»
درباره ي ماني چنين ميگويد : « و ماني از نور گفت و به ظلمت تاخت ؛ و روشني را در گوش ما زندانيان ظلمت ظلم ، زمزمه كرد ؛ گفتيم اينك اوست كه نجاتمان را ميخواند. اما گفتار روشنش را در كتابي پيچيد و به شاپور ساساني هديه كرد و در تاجگذاريش خطبه خواند و افتخارش همه اين شد كه در ركاب “شاپور“ سر نديب و هند و بلخ را كشت. و بعد اين چنينمان شكست و شكستمان را سرود كه : آنكه شكست ميخورد از ذرات ظلمت است و آنكه پيروز ميشود ، از ذات نور ! … » در جايي ديگر از اين كتاب مي نويسد : «… آمدم از ايران ، از نظام موبدان تبارهاي بزرگ كه همواره براي جنگها و قدرتها به بردگيمان ميكشيدند …» در جايي ديگر اينچنين دست رد بر مليت خود مي زند : «…نميدانم ديگر راهي ، فرا رويم نبود به كجا بايد مي رفتم ؛ به موبدان خود چگونه مي توانستم ؟ به معبدهايي بازگردم كه همواره همدست و همدستان قدرتها و فريبها بودند ؟ به رهبران و مدعيان آزادي و مليتم ؟ اينها همه كساني بودند كه در حكومت انقلاب جديد ، قدرتهاي خانوادگيشان را در خراسان و سيستان و گرگان از دست داده بودند و اكنون براي به دست آوردن حكومت خانوادگي و احياء نظام جاهليشان مي جنگيدند.»​

ببخشدی کدوم ابلهی این ارجیفو نوشته
شما که دنبال حقیقتید!!به جای کپی پیست یه بار همین کتاب آری این چنین بود برادر روبخونید !!!!!!!!!!!!

راستی شراب خوردن دکتر روهم من از شما دارم میشنوم!!!!!!!!
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونید اینا از کجا ناشی میشه
از اینجا که اصولا اکثرا حتی یک کتابهم از دکتر کامل نمیخونن یا چه عرض کنم اصلا نمیخونن و با تک جملاتی میخوان به یک برداشت صحیحی از شخصیت ایشون برسن
قطعا شما به تضادهای زیادی میرسید چون یک جمله رو از یک بحث میکشید بیرون هرچند زیبا باشه اما ناقصه.........
در ضمن اشخاصی مثل دکتر شدن یک نمادی برا نشون دادن روشن فکری و افراد باحفظ و تکرار یک سری جملات از ایشون میخوان خودشونو روشنفکر جلوه بدن هرچند اگه به اونا بگیم روشن فکر شریعتی حقیقتا یک امل بوده!!!!
من فکر میکن یکی از مهمترین جنبه های دکترکه هنوزهم زیاد کسی بهش نمیپردازه جامعه شناسی زیبایی هست که ارائه میکنه

و یک نکته من به شما قول میدم اگه الان دکتر زنده بود و سیکل هم نداشت با همین سخرانیهاش میتونست هرچندتا دکتری که میخواد بگیره و جامعه شناسی تدریس کنه!!!!!


[/CENTER]
ببخشدی کدوم ابلهی این ارجیفو نوشته
شما که دنبال حقیقتید!!به جای کپی پیست یه بار همین کتاب آری این چنین بود برادر روبخونید !!!!!!!!!!!!

راستی شراب خوردن دکتر روهم من از شما دارم میشنوم!!!!!!!!


آقا شما تازه رسیدین لطفا صف رو بهم نزن
همه چیزایی که اینجا هستش کپی‌ پیست شده نکنه فکر کردین
بنده تاریخ شناسم
هنوز هم میگم بحث در مورد بت نساختن از دیگران بود که به اینجا کشده شد

وگرنه اراجیف ( از هر دو طرف ) تا دلتون بخود توی سرزمین مجازی گیر میاد
رفیقتون به من گفتن نه دین داری نه آزاده
من هم از سایت ملقب به امام حسین براشون اینجا گذشتم که بدونه همه هم از
آقای شریعتی‌ خوششون نمییاد
 

nmd

عضو جدید
آقا شما تازه رسیدین لطفا صف رو بهم نزن
همه چیزایی که اینجا هستش کپی‌ پیست شده نکنه فکر کردین
بنده تاریخ شناسم
هنوز هم میگم بحث در مورد بت نساختن از دیگران بود که به اینجا کشده شد

وگرنه اراجیف ( از هر دو طرف ) تا دلتون بخود توی سرزمین مجازی گیر میاد
رفیقتون به من گفتن نه دین داری نه آزاده
من هم از سایت ملقب به امام حسین براشون اینجا گذشتم که بدونه همه هم از
آقای شریعتی‌ خوششون نمییاد

لینک سایت!!!!
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز
میدونید اینا از کجا ناشی میشه
از اینجا که اصولا اکثرا حتی یک کتابهم از دکتر کامل نمیخونن یا چه عرض کنم اصلا نمیخونن و با تک جملاتی میخوان به یک برداشت صحیحی از شخصیت ایشون برسن
قطعا شما به تضادهای زیادی میرسید چون یک جمله رو از یک بحث میکشید بیرون هرچند زیبا باشه اما ناقصه.........
در ضمن اشخاصی مثل دکتر شدن یک نمادی برا نشون دادن روشن فکری و افراد باحفظ و تکرار یک سری جملات از ایشون میخوان خودشونو روشنفکر جلوه بدن هرچند اگه به اونا بگیم روشن فکر شریعتی حقیقتا یک امل بوده!!!!
من فکر میکن یکی از مهمترین جنبه های دکترکه هنوزهم زیاد کسی بهش نمیپردازه جامعه شناسی زیبایی هست که ارائه میکنه

و یک نکته من به شما قول میدم اگه الان دکتر زنده بود و سیکل هم نداشت با همین سخرانیهاش میتونست هرچندتا دکتری که میخواد بگیره و جامعه شناسی تدریس کنه!!!!!


[/CENTER]
ببخشدی کدوم ابلهی این ارجیفو نوشته
شما که دنبال حقیقتید!!به جای کپی پیست یه بار همین کتاب آری این چنین بود برادر روبخونید !!!!!!!!!!!!

راستی شراب خوردن دکتر روهم من از شما دارم میشنوم!!!!!!!!

در ضمن من قبل از اینکه ایشون واسه من مدرک رو کنه منظورم چیزی دیگه‌ای بود جواب منو اول این زیر ببینید بدا تصمیم بگیرید


"من هم با شما موافقم
بت ساختن از دیگران خیلی‌
درست نیست که متأسفانه در بین ما مردم خیلی‌ رایجه
شریعتی‌ انسان خوبی‌ بوده ولی‌ این که هر جمله‌ای رو به ایشون نسبت بدیم هم
دیگه یه کمی‌ مساله رو لوس ( با س سه‌ نقطه !) میکنه
مثل نامه معروف چارلی چاپلین به دخترش که اصلا یک همچین چیزی وجود نداشت ! "
 

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز


البته توصیه می‌کنم
ادامه مطالب لینک رو نخونید
چون بنده هیچ بی‌ احترامی به شخصه نه به آقای شریعتی نه بکسی دیگه کردم
فقط پیستیدم !
ولی‌ ظاهراً دوستان دیندار نه آزاده ! دیگه خیلی‌ پیاز داغش رو زیاد کردن !
 

nmd

عضو جدید
در ضمن من قبل از اینکه ایشون واسه من مدرک رو کنه منظورم چیزی دیگه‌ای بود جواب منو اول این زیر ببینید بدا تصمیم بگیرید


"من هم با شما موافقم
بت ساختن از دیگران خیلی‌
درست نیست که متأسفانه در بین ما مردم خیلی‌ رایجه
شریعتی‌ انسان خوبی‌ بوده ولی‌ این که هر جمله‌ای رو به ایشون نسبت بدیم هم
دیگه یه کمی‌ مساله رو لوس ( با س سه‌ نقطه !) میکنه
مثل نامه معروف چارلی چاپلین به دخترش که اصلا یک همچین چیزی وجود نداشت ! "

بیچاره شریعتی که هر اراجیفی بهش نسبت بودن از کفرنامه کارو تا.......
نقل میکنن که رفته بود عربستان اجازه سخنرانی بهش نداده بودن میخندید که تو ایران بهم میگن سنی تو عربستان شیعه تند رو
الا ای حال بت سازی کار اشتباهیه به هرحال انسانهای بزرگ و پرکار قطعا اشتباه هم دارن اما!!!!!!!!!!!!!!!!!


:D
 

magnet

عضو جدید
آقا شما تازه رسیدین لطفا صف رو بهم نزن

علی برو ته صف !!! :D
بعد توام منماااااا
باز !

همه چیزایی که اینجا هستش کپی‌ پیست شده نکنه فکر کردین
بنده تاریخ شناسم

نه آقا ، فقط کپی پیست می کنی ، یه کم إدیت کن بشه خوندش !!!



هنوز هم میگم بحث در مورد بت نساختن از دیگران بود که به اینجا کشده شد

کدوم بحث؟
پست اول رو بخون بعد !
حالت خوش نیست هااااا
:smile:

وگرنه اراجیف ( از هر دو طرف ) تا دلتون بخود توی سرزمین مجازی گیر میاد
رفیقتون به من گفتن نه دین داری نه آزاده
من هم از سایت ملقب به امام حسین براشون اینجا گذشتم که بدونه همه هم از
آقای شریعتی‌ خوششون نمییاد

خودتون چندبار از بی دینی گفتین نه من ! من گفتم بپذیرین تا نشون بدین آزاده هستین ، حرف منو نه ، حرفی که راست میگه و مدرک هم نشون میده رو بپذیرین.


سایت ملقب به امام حسین ؟ نه ، سایت مسمی به نام مبارک امام حسین (ع).
تازه اینم فرومه ، مث اینجا ، الان یکی بیاد از پست های شما تو اینجا
جای دیگه لینک بده ، نشون میده که همه بی خداییم یا خدایی که ما میگیم و شما قبول ندارین !!! یا نشون میده همه خارج تشریف داریم ؟!!! ازشما بعیده ! :D



:D

حالا به من خندیدی یا به FORUM ؟!


مشخص نیس؟!!!
 
  • Like
واکنش ها: nmd

shanim

عضو جدید
کاربر ممتاز

علی برو ته صف !!! :D
بعد توام منماااااا
باز !



نه آقا ، فقط کپی پیست می کنی ، یه کم إدیت کن بشه خوندش !!!





کدوم بحث؟
پست اول رو بخون بعد !
حالت خوش نیست هااااا
:smile:



خودتون چندبار از بی دینی گفتین نه من ! من گفتم بپذیرین تا نشون بدین آزاده هستین ، حرف منو نه ، حرفی که راست میگه و مدرک هم نشون میده رو بپذیرین.


سایت ملقب به امام حسین ؟ نه ، سایت مسمی به نام مبارک امام حسین (ع).
تازه اینم فرومه ، مث اینجا ، الان یکی بیاد از پست های شما تو اینجا
جای دیگه لینک بده ، نشون میده که همه بی خداییم یا خدایی که ما میگیم و شما قبول ندارین !!! یا نشون میده همه خارج تشریف داریم ؟!!! ازشما بعیده ! :D




:Dمشخص نیس؟!!!




بابا هم تو خوبی‌ هم شریعتی‌ خدا
برو حالش رو ببر !
" خدایا ما حال نداریم به راه راست هدایت بشویم تو خودت راه راست را به سوی ما کج کن "
 
بالا