مشاعرۀ سنّتی

[Ghazal_joon]

شکرفروش که عمرش دراز باد چرا

تفقدی نکند طوطی شکرخا را

 

[Motahare89]

ره بیدادگران بخت من آموخت تو را ورنه دانمم تو کجا و ره بیدادگران

 

[♥@SH!M♥]

ره بیدادگران بخت من آموخت تو را ورنه دانمم تو کجا و ره بیدادگران

نشد از سایه ی خود هم بگریزند دمی
هرچه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند
چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند

 

[t.askari]

دارد لب من تشنگي بوسه بسيار

چون مزرعه خشك كه دارد غم باران

 

[t.askari]

نيست چون دسترسي تا رخ زيبات ببوسم

مي‌شوم در گذرت خاك كه تا پات ببوسم

بوسه خواهم ز تو امروز دهي وعده فردا

كو من دل شده را عمر كه فردات ببوسم؟

 

[t.askari]

[FONT=Ali_Web_Malper]مةرهةمي زام و قةراري د‍پ بريندارانة شةو[/FONT]
[FONT=Ali_Web_Malper]خةپوةتي شيرين و جصذواني ئةويندارانة شةو[/FONT]​

مرهم آلام و قرار دلهاي خسته‌ است شب
خلوتي شيرين و ميعاد عاشقان است شب
​

 

[t.askari]

به هر دیگی که می جوشد میاور کاسه و منشین

که هر دیگی که می جوشد درون چیزی دگر دارد

 

[t.askari]

دوش در خواب لب نوش ترا بوسيدم

خواب ما به بود از عالم بيداري ما

 

[t.askari]

از بهر بوسه‌اي كه لبت بر لبم دهد

جان را هزار مرتبه برلب رسانده است

 

[elnaz66]

تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم

ز اسباب پریشانی ترا ای عشق کم دارم

ورزی

 

[mut]

تنی آلوده درد و دلی لبریز غم دارم

ز اسباب پریشانی ترا ای عشق کم دارم


ورزی

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن ...
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن ...
وفا کنیم و ملامت بریم و خوش باشیم ،
که در طریقت ما کافریست رنجیدن ...

 

[Mehraz-6128]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

 

[Mehraz-6128]

تو که گفته ای تامل نکنی جفای خوبان
بکنی اگر چو سعدی نظری بیازمایی

 

[elnaz66]

یا لبم را میرسانم بر سر میگون دوست

یا سرم را میگذارم بر سر پیمان عشق

بسطامی

 

[Mehraz-6128]

قیامت قامت و قامت قیامت
قیامت میکند این قدو قامت
موذن گر ببیند قامتت را
به قد قامت بماند تا قیامت

(فکر کنم از ژولیده نیشابوری)

 

[elnaz66]

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد

جور باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

عماد خراسانی

 

[Mehraz-6128]

دلا دیشب گه میکردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من

 

[elnaz66]

ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق

گفتم ای خواجه عاقل ، هنری بهتر از این؟

حافظ

 

[Mehraz-6128]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

ه الف .سایه

 

[elnaz66]

تا چند کنیم از تو قناعت به نگاهی

یک عمر قناعت نتوان کرد الاهی

شهریار

 

[Mehraz-6128]

تشکرام تموم شدن شرمنده
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟

حافظ

 

[elnaz66]

در شب هجران چراغم غیر شمع ماه نیست

آنهم از بخت سیاهم گاه هست و گاه نیست

 

[Mehraz-6128]

تاب بنفشه میدهد طره مشکسای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو

حافظ

 

[elnaz66]

وداع جان و تنم ، استماع رفتن تست

مرو ، که گر بروی خون من به گردن تست

وحشی بافقی

 

[Mehraz-6128]

تورا چنانکه تویی هر نظر کجا بیند؟
به قدر معرفت خویش هر کسی کند ادراک

خافظ

 

[elnaz66]

کار ما در شهر با شوخ بلا افتاده است

عاشقیم و کار عاشق با خدا افتاده است

سائل دماوندی

 

[Mehraz-6128]

تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد

سعدی

 

[elnaz66]

دل از درد جدایی میکشد آهی و میگوید

که تنهایی عجب دردیست داد از دست تنهایی

جغتایی

 

[امیر افشار]

[h=4]یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بی‌دل بدیم
پرده برانداختی کار به اتمام رفت[/h]

 

[elnaz66]

تنگ شد از غم دل جای به من

یک دل و این همه غم وای به من

بسطامی