رد پای احساس ...

k.mohammadi · Jun 2, 2011

حرف هایت را سر کوچه داد می زنی...
شاید ...
کسی ته کوچه
پشت پنجره
منتظر صدای توست...

sweetest · Jun 3, 2011

وقتی گوشی را خاموش می کنم
وقتی مشترکی می شوم که در دسترس نیست و خاموش است
وقتی این مشترک روی تخت دراز کشیده و شکاف های سقف را می شمارد
می فهمم گاهی چه خوب است گم شدن در خطوط تلفن و پیدا نشدن...

maryam_22 · Jun 3, 2011

به تو مدیونم همیشه ، مگه میشه بی تو باشم

از شبی که روبه رومه چه جوری بی تو رها شم؟

به تو مدیونم همیشه مثل شب به صبح فردا

مثل موج سرد تنها به نگاه ناز دریا

به تو مدیونم همیشه منه خسته منه بی روح

مثل خاک سرد و تنشه به نوازش های بارون

به تو می رسم دوباره زیر رگبار ستاره

وقتی بارون نگاهت به حریم شب می باره

اگه پایانی نباشی واسه بغض خستگی هام

چه جوری برگردم از این جاده های بی سرانجام؟

تو خدای عاشق هایی به تو مدیونم همیشه

وقتی اسمتو میارم نبض لحظه تازه میشه

به تو می رسم دوباره..........

mclaren · Jun 3, 2011

هوایت که به سرم می زند

دیگر در هیچ هوایی،

نمی توانم نفس بکشم!

عجب نفس گیر است

هوایِ بی توئی!

naghmeirani · Jun 3, 2011

نامه هایم را برای پاره کردن نوشتم
می توانی بسوزانیشان
حرف هایم را بی دلیل گفته ام
می توانی فراموششان کنی
ولی
عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام
نمی توانی دوستم نداشته باشی

mclaren · Jun 4, 2011

امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت

سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم

امشب دوباره تو را گم کرده ام

میان آشفته بازار افکار مبهمم

توی کوچه های بی عبور پاییزی

دستان گرمت را .. نگاه مهربانت را .. شانه های بی انتهایت را

منتظر نشسته ام

maryam_22 · Jun 4, 2011

کاش چون پاییز بودم، کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز، خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد،
آفتاب دیدگانم سرد میشد،
اسمان سینه ام پر درد میشد
ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد،
اشکهایم همچو باران، دامنم را رنگ میزد
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من میخواند شعری آسمانی
در کنارم قلب عاشق شعله میزد،
در شرار آتش دردی نهانی
نغمه من، همچو آوای نسیم پر شکسته،
عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم: چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر: آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام: منزلگه اندوه و درد و بد گمانی
کاش چون پاییز بودم، کاش چون پاییز بودم...

sweetest · Jun 4, 2011

همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست
گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .

mclaren · Jun 5, 2011

گـاه گاهـی دل من می گیرد

بـیـشـتر وقـت غروب

آن زمان که خدا نـیـز پر از تـنـهایـیـست

من وضـو خواهم سـاخـت

از خـدا خواهم خواست که تو تـنها نشوی

و دلـت پر ز خوشی های دمادم باشد

hamedinia_m51 · Jun 5, 2011

sweetest گفت:
همیشه سکوتم به معنای پیروزی تو نیست
گاهی سکوت می کنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .

من نه سکوت میکنم نه فال عشق از برم

فقط به تو خیره شدم ، من از تو هم ساده ترم

تو خوب میفهمی مرا وقتی پر از بهانه ام

naghmeirani · Jun 5, 2011

.. من دلم می خواهد یک سبد شعر بچینم . یک بغل مست شوم از نرگس . بوسه بر دیده ی باران بدهم و برقصم با نور .
.... چه کسی همسفرم خواهد شد ؟!
یادت آمد وقتی ، خواب یک گل دیدی ؟ تا به شب عطر خوشش بوییدی ؟!
... کاش عاشق بودی !
جنس خواب من از این خاطره هاست .
آرزویم اما تپش واژه ی تو در دل این ثانیه هاست.
من دلم می خواهد ، بنویسم ز کتاب دل خود و بپرسم از تو ، ماجرای دل تنهای خدا !
خنده هایت زیباست . دست هایت رنگ تبسم دارند. نیست در باورم آهنگ خزان .
... تو از این چشم من اکنون غزل نور بخوان .
یادت آمد وقتی ، خواب یک گل دیدی ؟ تا به شب عطر خوشش بوییدی ؟!
... کاش عاشق بودی !

k.mohammadi · Jun 5, 2011

من کجای این زمینم،تو بگو
تو مرا می فهمی
من تورا می خواهم
تق تقی می شنوم بر در دوست
آب چشمه جاری
می شنوی ...؟
سایش آب به روی سنگ را...
این صدا را ناب ترین شعر زمان می دانم
و تو هم می دانی
که در این لحظه کسی هست که چشمان تو را
یاد کند...

mclaren · Jun 5, 2011

http://www.www.www.iran-eng.ir/%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B2%20%C3%98%C2%AE%C3%99%C2%88%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%A8%20%C3%99%C2%BE%C3%98%C2%B1%C3%99%C2%8A%C3%98%C2%AF%C3%99%C2%85%20%20%C3%9A%C2%86%C3%98%C2%B4%C3%98%C2%A7%C3%99%C2%85%20%C3%99%C2%BE%C3%98%C2%B1%20%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B4%C3%9A%C2%A9%20%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%88%C3%98%C2%AF%20%20%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%84%C3%99%C2%86%C3%98%C2%AF%20%C3%98%C2%B4%C3%98%C2%AF%C3%99%C2%85%20%C3%99%C2%88%20%C3%99%C2%8A%C3%99%C2%87%20%C3%98%C2%B1%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B3%C3%98%C2%AA%20%C3%98%C2%B1%C3%99%C2%81%C3%98%C2%AA%C3%99%C2%85%20%C3%98%C2%B3%C3%99%C2%85%C3%98%C2%AA%20%C3%9A%C2%A9%C3%99%C2%85%C3%98%C2%AF%20%20%C3%98%C2%AA%C3%99%C2%86%C3%99%C2%87%C3%98%C2%A7%20%C3%99%C2%8A%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%AF%C3%9A%C2%AF%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B1%C3%9B%C2%8C%20%C3%98%C2%A7%C3%98%C2%B2%20%C3%98%C2%AA%C3%99%C2%88%20%20%C3%98%C2%B9%C3%98%C2%B7%C3%98%C2%B1%C3%98%C2%AA%20%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%88%C3%98%C2%AF%20%C3%9A%C2%A9%C3%99%C2%87%20%C3%98%C2%B1%C3%99%C2%88%C3%9B%C2%8C%20%C3%99%C2%BE%C3%99%C2%8A%C3%98%C2%B1%C3%99%C2%87%C3%99%C2%86%C3%99%C2%85%20%C3%98%C2%AC%C3%98%C2%A7%20%C3%99%C2%85%C3%99%C2%88%C3%99%C2%86%C3%98%C2%AF%C3%99%C2%87%20%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%88%C3%98%C2%AF%20%20%C3%98%C2%B3%C3%98%C2%B1%20%C3%9A%C2%A9%C3%98%C2%B4%C3%99%C2%8A%C3%98%C2%AF%C3%99%C2%85%20%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%88%C3%9B%C2%8C%20%C3%99%C2%86%C3%98%C2%A8%C3%99%C2%88%C3%98%C2%AF%C3%99%C2%86%C3%98%C2%AA%20%C3%98%C2%B1%C3%99%C2%88%20%20...از خواب پريدم

چشام پر اشک بود

بلند شدم و يه راست رفتم سمت کمد

تنها يادگاری از تو

عطرت بود که روی پيرهنم جا مونده بود

سر کشيدم بوی نبودنت رو

...

sweetest · Jun 6, 2011

mclaren · Jun 6, 2011

از تـ ُ چـهـ پنهــانـ

گــاهۓ برایـم آنقـدر خواستنـۓ مۓ شوۓ

کـ شـروع مۓ کنم

بـ شمــارش تکـ تکـ ثانیـهـ

براۓ یکـ بار دیگـر رسیـدن

بـ بوۓ تنتــ ...

naghmeirani · Jun 6, 2011

آسمان را مرخص می کنم
دیگر
به هوا هم نیازی ندارم !!!
تو خودت را ...
مثل آسمان ...
مثل هوا ...
مثل نور ...
پهن کرده ای روی همه لحظه هایم...!

Ekram · Jun 6, 2011

ومن درطراوت اوهام سبزم خوابيدم و

دل به پنجرهء سپرد م كه تو

درآن لبخند خواهي كاشت...

.

naghmeirani · Jun 6, 2011

با درودی به خانه می آیی و
با بدرودی
خانه را ترک می گویی
ای سازنده!
لحظه ی ِ عمر ِ من
به جز فاصله یِ میان این درود و بدرود نیست:
این آن لحظه ی ِ واقعی ست
که لحظه ی ِ دیگر را انتظار می کشد.
نوسانی در لنگر ساعت است
که لنگر را با نوسانی دیگر به کار می کشد.
گامی است پیش از گامی دیگر
که جاده را بیدار می کند.
تداومی است که زمان مرا می سازد
لحظه ای است که عمر ِ مرا سرشار می کند.

Ekram · Jun 6, 2011

دریا به سرش زده پری می رقصد

ناهید کنار مشتری می رقصد

بانو تو مگر چه کرده ای با عالم

با عشق تو رود بندری می رقصد

naghmeirani · Jun 6, 2011

قصه اینجوری شروع شد

من و چشمات و ترانه

تو رو خواستن تا همیشه

گریه و اشک شبانه

تو می دونی تا همیشه

من به یاد تو می مونم

هر چی که ترانه دارم

واسه ی چشمات می خونم

mclaren · Jun 6, 2011

هيچـــ كســ

ويراني ام را حســـ نكرد

روز رفتنــــــــت را به خاطــــــــــر داری ؟

کفــــــش هایــــت را بغل کــــــــرده بــــودی . . .

مبـــــادا صدایـــــش گوش هایـــــم را آزار دهـــــــــد ! ! !

نـــــوک ِ پا ، نـــــوک ِ پا دور شــــدی

از همیـــــن گوشــــهـ کنــــار

.

.

.

و امــــــــروز

بی ســــــر و صـــــــــدا پیدایـــــت شد

تـــــا بــــه رخ نکشـــــــــی اشتباهاتـــــــــــــم را

ایـــــن بـــــار کفــــش هایـــــت را می دزدم

مبــــــــــادا فکـــــر ِ رفتــــــــــن به ســـــرت بزنــــــــد

macalister · Jun 6, 2011

مناجات با خدای مهربانم

مناجات با خدای مهربانم

ای خدای مهربانم !
در قلبهای کوچکمان محفل بزرگی بنام بیت الله قرار داده ای که تنها جایی هست که شیطان ملعون جرات ورود به آنجا را ندارد.

خداوندا!
تو را عاجزانه میخوانم و از درگاه بی نیازت خواهانم که آنچه برایمان خوب هست عنایت فرما و آنچه برایمان ضرر دارد حتی زمینه اش را هم فراهم نساز و ما را توفیق در بنده گی و قوت ترک گناه عنایت فرما.

آمین یا رب العالمین

k.mohammadi · Jun 7, 2011

چه زيبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذيرفتي! چه فريبنده ! آغوشم برايت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !چه كودكانه ! همه چيزم شدي ! چه زود ! به خاطره يك كلمه مرا ترك كردي ! چه ناجوانمردانه ! نيازمندت شدم ! چه حقيرانه! واژه غريبه خداحافظي به من آمد! چه بيرحمانه! من سوختم

naghmeirani · Jun 7, 2011

غروب

خیال نکن
اگر برای کسی
تمام شدی
امیدی هست
خورشید
از آنجا که غروب می کند
طلوع نمی کند

mec1386 · Jun 7, 2011

در برابر وحشی ترین تازیانه ها،
سکوت مردانه
و غرورآمیز مرد نباید بشکند.
در برابر هیچ دردی،
لب مرد به شِکوه نباید آلوده گردد.
من از نالیدن بیزارم.
سنگین ترین دردها و خشن ترین ضربه های آفرینش،
تناه می توانند
مرا به سکوت وادارند.
نالیدن،زاریدن،گله کردن،شکایت،بد است.....

naghmeirani · Jun 7, 2011

تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا

عطر دستهایت ، دلتنگی ام را به باد می سپارد . . .

Ekram · Jun 7, 2011

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم پیاده خواهم رفت

naghmeirani · Jun 7, 2011

چترت را ببند
سري به كلبه باراني ام بزن
كمي زير باران ديدگانم خيس شو
و اگر مجالي براي همنوايي بود
...كمي با من همنوا شو

mec1386 · Jun 7, 2011

دوست داشتن از عشق برتر است

و من هرگز

خودرا

تا سطح بلندترین قله ی عشقهای بلند

پایین نخواهم

mclaren · Jun 7, 2011

گمـــــــــان می کـــــردم وقتــــــــی نبــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــاشم

دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــرد

1 روز

1 ماه

1 سال

از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذرد . . .

چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ

وقــــتی دلت با دیگریســــــــت ...

رد پای احساس ...

کاربر بیش فعال

عضو جدید

عضو جدید

کاربر حرفه ای

مدیر ارشد

کاربر حرفه ای

عضو جدید

عضو جدید

کاربر حرفه ای

عضو جدید

مدیر ارشد

کاربر بیش فعال

کاربر حرفه ای

عضو جدید

کاربر حرفه ای

مدیر ارشد

عضو جدید

مدیر ارشد

عضو جدید

مدیر ارشد

کاربر حرفه ای

عضو جدید

کاربر بیش فعال

مدیر ارشد

عضو جدید

مدیر ارشد

عضو جدید

مدیر ارشد

عضو جدید

کاربر حرفه ای

Similar threads