خدا كه از همه چيز آگاه است، چرا انسان‏ها را امتحان و آزمايش مى‏كند؟

[Sarp]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]آزمايش كردن انسان براى فهميدن است؛ ولى آزمايش كردن خدا براى فهميدن نيست؛ بلكه براى آن است كه از انسان عملى سر زند و پاداش و كيفر بر اساس آن عمل باشد.
توضيح آن‏كه، خدا مى‏داند كه فلان شخص در برابر حوادث تلخ و شيرين چه برخوردى خواهد كرد؛ امّا نبايد بر اساس اين دانش به آن شخص اجر و پاداش دهد. همان‏گونه كه ما مى‏دانيم فلان خياط مى‏تواند بدوزد و يا فلان بنّا مى‏تواند بسازد؛ امّا هرگز بر اساس اين علم به او مزد نمى‏دهيم، بلكه بايد از او كارى سر زند تا استحقاق پاداش داشته باشد.
ابزار امتحان الهى؛ نعمت‏ها، نقمت‏ها، حوادث وصحنه‏هاى تلخ و شيرين در طول زندگى است. «و نبلوكم بالشرّ و الخير»(انبياء، 35.)[/FONT]

 

[M.Reza2008]

مطلب یه خورده گنگه. بیشتر توضیح می دی؟

 

[Sarp]

مطلب یه خورده گنگه. بیشتر توضیح می دی؟

رفیق منو از بحث و جدل دینی معاف کنید

 

[JavadMessi]

مطلب یه خورده گنگه. بیشتر توضیح می دی؟

خوب مثله اینکه یه چند صفحه ای دوباره بحث شروع شود
ببین رضا جان معناش واضحه.یه مثال میزنم البته یادت باشه تو مثال مناقشه نیست.معلمی رو فرض کن که می داند تنبلترین شاگردش روفوزه می شود و این دانستن صددرصدیست حالا به نظرت روز امتحان با توجه به این علم میتونه از طرف امتحان نگیره و روفوزش کنه یا برعکس از شاگرد اول کلاس امتحان نگیره چون قبول میشه اونهم با نمره بالا

 

[M.Reza2008]

رفیق منو از بحث و جدل دینی معاف کنید

هدف من هیچوقت بحث و جدل دینی نبوده و نیست.
من همیشه میخواستم موضوع و قسمتهای گنگش برای خودم و دیگران روشن بشه. ولی کمتر کسی بود که میتونست به سوالام جواب درست و حسابی بده. جواب بیشترشون حداقل یه ایراد داشت و نمیشد جواب کاملی به حساب آوردش. واسه همین بحث طولانی می شد و بعضا از موضوع اصلی منحرف.
بعضی مواقع هم دوستان روی چیز بیخودی مدام اصرار می کنن و حاضر نیستن در مورد چیزی که مخالفش باشه حتی فکر کنن؛ فقط می خوان دلیل بتراشن که نه اینی که تا حالا پدرامون بهش معتقد بودن درسته و حرف تو اشتباه. این همون اشتباهیه که بت پرستای عرب جاهلی هم همینکارو می کردن.
خود خدا و پیامبرش ما رو در همه زمینه ها به جز در مورد ذات خدا (چون به جایی نمی رسیم) به تفکر و تعقل تشویق کردن. ولی ما چیکار می کنیم؟
تنها چیزی رو که در زمینه موضوعات مذهبی و اسلامی قبول نداریم همین تفکره

 

[M.Reza2008]

خوب مثله اینکه یه چند صفحه ای دوباره بحث شروع شود
ببین رضا جان معناش واضحه.یه مثال میزنم البته یادت باشه تو مثال مناقشه نیست.معلمی رو فرض کن که می داند تنبلترین شاگردش روفوزه می شود و این دانستن صددرصدیست حالا به نظرت روز امتحان با توجه به این علم میتونه از طرف امتحان نگیره و روفوزش کنه یا برعکس از شاگرد اول کلاس امتحان نگیره چون قبول میشه اونهم با نمره بالا

این مثالو یه بار هم آورده بودی و اونجا هم گفتم و گفتن که این مورد «حدس» معلمه ولی ما در مورد خدا داریم «علم مطلق»ش رو میگیم

 

[JavadMessi]

این مثالو یه بار هم آورده بودی و اونجا هم گفتم و گفتن که این مورد «حدس» معلمه ولی ما در مورد خدا داریم «علم مطلق»ش رو میگیم

خوبه گفتم تو مثل مناقشه نیست.
آخه اینکه دیگه معلومه خداوند به چیزی که اتفاق میفته علم مطلق داره.حالا اگه قبل از اتفاق افتادن ثواب و عقاب کنه پس چیزی اتفاق نیفتاده که بخواد ثواب و عقابی داشته باشه.پس ثواب و عقاب در این صورت بی معنی میشه.

 

[M.Reza2008]

خوبه گفتم تو مثل مناقشه نیست.
آخه اینکه دیگه معلومه خداوند به چیزی که اتفاق میفته علم مطلق داره.حالا اگه قبل از اتفاق افتادن ثواب و عقاب کنه پس چیزی اتفاق نیفتاده که بخواد ثواب و عقابی داشته باشه.پس ثواب و عقاب در این صورت بی معنی میشه.

یعنی واقعا فکر می کنی برای خدا قبل و بعد و اول و آخر معنی داره؟
الگوی جنابعالی هم همینطوری فکر می کنه؟ اگه اینطوره پس عالم نبوده که هیچ، متفکر هم نبود.
یه بار بحثش شد. زمان مخلوق خداست و خدا نمی تونه درگیر و وابسته به مخلوقش باشه

اصلا خدا برای چی انسان رو خلق کرد؟ برای اینکه به خوباش جایزه بده و بداشو بندازه تو آتیش؟
یعنی اینه نهایت حکمت خداوندی؟ اینه معنی اون جمله معروف «من چیزی می دونم که شما نمی دونید»؟

 

[JavadMessi]

یعنی واقعا فکر می کنی برای خدا قبل و بعد و اول و آخر معنی داره؟
الگوی جنابعالی هم همینطوری فکر می کنه؟ اگه اینطوره پس عالم نبوده که هیچ، متفکر هم نبود.
یه بار بحثش شد. زمان مخلوق خداست و خدا نمی تونه درگیر و وابسته به مخلوقش باشه

اصلا خدا برای چی انسان رو خلق کرد؟ برای اینکه به خوباش جایزه بده و بداشو بندازه تو آتیش؟
یعنی اینه نهایت حکمت خداوندی؟ اینه معنی اون جمله معروف «من چیزی می دونم که شما نمی دونید»؟

رضا جون تو بحث فلسفی با من کل ننداز
منظور از قبل همون ثواب و عقاب بدون عمل بود.یکی از صفات خداوند هم خالق است و لازمه ذات او و صفت او خلق کردنه و اگر این خلق کردن نبود نعوذ بالله برای خدا نقص ایجاد میشد.خداوند فیاض مطلق است و این لازمه و در اصل عین ذات خداوند است و لازمه این فیاض بودن خلق کردن است
حالا شما مشکلت چیه بگو تا بحث کنیم البته امیدوارم که حرفات حرفه برقعی نباشه باز.

 

[Sarp]

هدف من هیچوقت بحث و جدل دینی نبوده و نیست.
من همیشه میخواستم موضوع و قسمتهای گنگش برای خودم و دیگران روشن بشه. ولی کمتر کسی بود که میتونست به سوالام جواب درست و حسابی بده. جواب بیشترشون حداقل یه ایراد داشت و نمیشد جواب کاملی به حساب آوردش. واسه همین بحث طولانی می شد و بعضا از موضوع اصلی منحرف.
بعضی مواقع هم دوستان روی چیز بیخودی مدام اصرار می کنن و حاضر نیستن در مورد چیزی که مخالفش باشه حتی فکر کنن؛ فقط می خوان دلیل بتراشن که نه اینی که تا حالا پدرامون بهش معتقد بودن درسته و حرف تو اشتباه. این همون اشتباهیه که بت پرستای عرب جاهلی هم همینکارو می کردن.
خود خدا و پیامبرش ما رو در همه زمینه ها به جز در مورد ذات خدا (چون به جایی نمی رسیم) به تفکر و تعقل تشویق کردن. ولی ما چیکار می کنیم؟
تنها چیزی رو که در زمینه موضوعات مذهبی و اسلامی قبول نداریم همین تفکره

اتفاقا من هم برای همین به نتیجه نرسیدنهاش هست که ترک کردم این بحثها رو
قبلا خیلی بحث میکردم سر این مسائل

الان در مورد این مسائل فقط کلاه خودمو قاضی میکنم
عقلم قبول کنه قبول میکنم
قبول نکنه قبول نمیکنم

 

[s1m5j8]

عقل پیامبر درونی
انبیا پیامبران بیرونی
اولی بدون دومی جوابگو نیست

 

[M.Reza2008]

اتفاقا من هم برای همین به نتیجه نرسیدنهاش هست که ترک کردم این بحثها رو
قبلا خیلی بحث میکردم سر این مسائل

الان در مورد این مسائل فقط کلاه خودمو قاضی میکنم
عقلم قبول کنه قبول میکنم
قبول نکنه قبول نمیکنم

رضا جون تو بحث فلسفی با من کل ننداز
منظور از قبل همون ثواب و عقاب بدون عمل بود.یکی از صفات خداوند هم خالق است و لازمه ذات او و صفت او خلق کردنه و اگر این خلق کردن نبود نعوذ بالله برای خدا نقص ایجاد میشد.خداوند فیاض مطلق است و این لازمه و در اصل عین ذات خداوند است و لازمه این فیاض بودن خلق کردن است
حالا شما مشکلت چیه بگو تا بحث کنیم البته امیدوارم که حرفات حرفه برقعی نباشه باز.

اقا بابک راس میگه این بحثا کمتر احتمال داره به نتیجه برسه. چون هیچ کس سعی نمی کنه روی حرفای طرف مقابل فکر کنه و فقط می خواد عقاید خودشو به بقیه دیکته کنه.
حالا منم سعی می کنم این بحث آخرم باشه یا اگه خواستی تو باهو دنبالش کنیم.

اونوقت این جمله «با من کل ننداز» کری بود دیگه؟ شما بیا یاهو ببینیم کی تو فلسفه کم میاره.
حرف منم ربطی به فلسفه نداشت، منطق بود.

من در مورد خلق انسان صحبت کردم نه سایر موجودات. اگه خدا انسان رو خلق نمی کرد چون موجودات دیگه هم بودن صفت خالق از بین نمی رفت.

حرفای برقعی چه مشکلی داشت؟ به قول آقا بابک شما کلاه خودتو قاضی کن نه حرفای یه مشت خشکه مقدس عقب مونده.
الانم حرفام از برقعی نیست، خیالت راحت شد؟

 

[M.Reza2008]

عقل پیامبر درونی
انبیا پیامبران بیرونی
اولی بدون دومی جوابگو نیست

این عقلی هم که اقا بابک میگن با بارون بهاری واسه ایشون نازل نشده، نتیجه تحقیقات و مطالعاتشونه که آموزه های پیامبرمون هم شاملش میشه.
بیخودی سعی نکن ایراد بگیری

 

[ranalean]

امتحان واسه اینه که با قرار گرفتن در موقعیت های مختلف (معمولاسخت) انسان ها خودشونو بهتر بشناسن.

 

[JavadMessi]

اقا بابک راس میگه این بحثا کمتر احتمال داره به نتیجه برسه. چون هیچ کس سعی نمی کنه روی حرفای طرف مقابل فکر کنه و فقط می خواد عقاید خودشو به بقیه دیکته کنه.
حالا منم سعی می کنم این بحث آخرم باشه یا اگه خواستی تو باهو دنبالش کنیم.

اونوقت این جمله «با من کل ننداز» کری بود دیگه؟ شما بیا یاهو ببینیم کی تو فلسفه کم میاره.
حرف منم ربطی به فلسفه نداشت، منطق بود.

من در مورد خلق انسان صحبت کردم نه سایر موجودات. اگه خدا انسان رو خلق نمی کرد چون موجودات دیگه هم بودن صفت خالق از بین نمی رفت.

حرفای برقعی چه مشکلی داشت؟ به قول آقا بابک شما کلاه خودتو قاضی کن نه حرفای یه مشت خشکه مقدس عقب مونده.
الانم حرفام از برقعی نیست، خیالت راحت شد؟

مشکلت مبهمه آقا رضا
این دیکته کردن مطمئنی که فقط برای دیگران است؟
منظورت رو از خشکه مقدس عقب مونده نفهمیدم!!!!!
در مورد برقعی هم امیدوارم رضا جون این همه علمای طراز اول از صدر اسلام تا کنون رو ول نکنی و حرف اینو بچسبی اونم به این دلیل که حرفش متفاوته و اهل بیت رو هم به ظاهر قبول داشته(سیاست انگلیسی)
یه جا دیگه هم عرض کردم که آفت فلسفه موندن در خود فلسفست(به خودمم هم میگم).فلسفه تا زمانی به درد میخوره که بخوای با اون به عقاید محکم برسی و گرنه زمانی که از راه دین که از عقل محض(وحی)گرفته شده جدا شد به گمراهی می انجامد