جمعیت سنی ها زیاده ؟ که چی؟

خردبین

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته.

1. جمله اول از خودته!!! خودتم میدونی که خیلی خنده دار و بی ارزشه. پس وقتمونو نگیر.
بزرگوار! لطفاادب رارعایت کنید.بحث ماسرشیعه وصفوی است نه سراسلام صدراسلام.به اندازه کافی می توانم روایات تاریخی ازکتب معتبری همانندتاریخ طبری برای اثبات آن بیاورم.بحث اسلام صدراسلام،یک بحث جانبی است که ارتباطی بابحث فعلی ما نداردومن عجالتافقط برای اینکه جواب دوستمان messi راداده باشم ازآن سخن گفتم.درتاپیکی جداگانه می توان مفصلاروی آن هم بحث کردگرچه مسلماشمابعدازروبروشدن باتاریخ،بازهم همان رویه پایین راپیش خواهیدگرفت:

منبع بعدیت یه مستشرق غربیه .
راجر سيوري، استاد بخش مطالعات خاورميانه و اسلام در دانشگاه تورنتو و از شرق شناسان و ايران شناسان بنام هست كه آثار ديگري نيز در زمينه تاريخ و فرهنگ ايران دارد. تخصص ایشون صفویه هست.
لازم یه یادآوری نیس که در حضور این همه دانشمند مسلمان، اعتبار یه مستشرق که همه یافته هاشو تو دانشگاهای کانادا بدست آورده کاملاً زیر سواله. از شما تعجب می کنم!!!:surprised:

بازدوباره توجیه کردن وآسمان ریسمان بافتن شروع شد! باوربفرماییدگریزازحقیقت چیزی راعوض نمی کند. خونریزی حاکمان صفویه چیزی است که حتی اگرازعلمای تاریخ شناس شیعه خودتان هم سوال کنیدمنکرآن نمی شوند.کمی بیشترمطالعه کنیدتامجبورنشویدچنین جواب غیرمنطقی وغیرقابل قبولی رابدهید.کتابی که بنده ازآن سخن گفتم درایران چاپ شده است بامشخصاتی که آن رادادم.مطمئن باشیداگرایرادی درآن وجودداشت درکشوری مثل ایران هرگزبه آن اجازه انتشارداده نمی شد.سرورگرامی! شمانمی توانیداعتبارسخنان یک شرق شناس مشهوررااینگونه زیرسوال ببرید.هیچ دلیلی وجودنداردکه ماوقتی صحبت ازتاریخ صفویه می شودلزومابایدسراغ دانشمندان مسلمان برویم. اگرقصدزیرسوال بردن سخنان اوراداریدبایدبادلایل محکم وقانع کننده اینکاررابکنید.اولاشماازکجافهمیدیدکه ایشان همه یافته هاشو توی دانشگاه کانادابه دست آورده ودومااگرایشان همه یافته هاشوتوی دانشگاه کانادابه دست آورده باشه چه ربطی داردبه عدم تسلط برتاریخ؟مگرکتب تاریخی فقط درخاورمیانه پیدامی شودوسایرکشورهاازآن بی بهره هستند؟اتفاقایک شرق شناس مشهوروغربی چون دچارتعصبات وجزمیت اندیشی اسلامی نیست،می تواندبه تاریخ بادیدبی طرفانه نگاه کند.امایک مسلمان ممکن است تعصبات دینی خودراواردتاریخ کندودست به تحریف آن بزند.اصولامسلمان بودن یاغیرمسلمان بودن هرگزملاک ومعیاربحث های تاریخی نیست که شمامی فرماییدبنده بایداززبان یک مسلمان صحبت کنم.خواهش میکنم ازاین دلایل بیهوده نیاوریدوبیخودبه سمت کسی لنگه کفش پرت نکنید.اگرحرفی برای گفتن نداریدسکوت بهترین کاراست.به یادداشته باشیدکه بهترین راه برای تخریب چیزی،بددفاع کردن ازآن است.بنده به طورمستندازکتابی که درایران حق انتشارگرفته است ازیک شرق شناس مشهوربرای شماتاریخ رانقل می کنم آنوقت شمابه جای اینکه جواب مستندبه بنده بدهیدفقط باگفتن اینکه مااینهمه دانشمندمسلمان داریم چرارفتی سراغ این شرق شناس،سعی دربی اهمیت کردن سخنانش دارید؟!

میدونی علم حدیث چیه؟! :que:
می تونم در مقابل هر حدیثی که آوردی دهها حدیث بیارم، ولی خیلی آشکاره که قبول نمی کنی.
الان بگو اگه حدیث و روایت اونم متواتر قبول داری، بیارم؟

بنده ازکتب خودتان برای شمااحادیث زیادی آوردم.مسلمامن انتظاراین عکس العمل راازشماداشتم که شماسعی درجعلی خواندن احادیث راداشته باشیدچراکه مسلماتحمل رویارویی باحقیقت رانداشتید.تمامی احادیث رابنده ازکتب خودتان آوردم.اگرشمامدعی چیزی غیرازاین هستیدبایدابتداباذکردلایل قانع کننده احادیث بنده راردکنیدوترجیحاازکتب اهل سنت برای ادعای خوددلیل بیاورید.همینطوری نمی شودکه شمایک سری احادیث راصرفاچون به مذاقتان خوش نمی آیدزیرسوال ببرید.بلکه بایددلیل محکم و قانع کننده برای انجام اینکارداشته باشید.
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
آقا رضای عزیز یک نکته خدمتتان عارض شوم وآن اینکه تا اینجا شما دلیلتان شاید و اما و اگر بوده که خوب دلیل خوبی نمی باشد.
اصلا مشکل شما با رجعت عقلی است یا نقلی و اگر نقلی لطفا بفرمایید کدام یک از علمای شیعه را موثق می دانید به غیر آنهایی که گفتید شاید از غلاة باشند.

تنها جایی که من اما و شاید آوردم سر دین و مذهب راویان حدیث بوده. بقیه جاها با دلیل و مدرک خدمتتون بودم.
مگه پست دوم من که فرقه غلاة رو توضیح میداد توش شاید و اما و اگری بود؟
شما اگه فکر میکنی عقیدت درسته حرفای منو با دلیل درست و حسابی رد کن، نه با 4صفحه روایات و داستان. دلایل منو با حرف حساب رد کن که منم بگم بله این محقق سنی دلایلش اشتباهه بنا به دلیل این دوستمون. اینکه فلانی و بهمانی رجعت رو قبول دارن که دلیل نمیشه درست باشه.
از اصول مباحثه اینه که من دلایلی میارم برای رد یه موضوع؛ شما هم دلایلی (معتبر) میاری برای رد دلایل من.
ام اینجا من میگم به این دلایل رجعت رو قبول ندارم، شما میای میگی منم به این دلایل قبولش دارم. انگار که نه شما پست های منو می خونی نه من مال شما رو.

عالمی که حرفش حرف حساب باشه، کتابش حاصل تحقیق خودش باشه؛ شما اومدی از کتابی که نویسندش روایت جمع کرده و حتی صحتشونو بررسی هم نکرده برای من دلیل میاری.
اگه دلایل magnet مغلطه نبود من قبولش میکردم یا حداقل در مورد درستیش با هم بحث می کردیم، چون خواسته با دلیل و مدرک چیزی رو اثبات کنه.
در حالی که گفته هاش حتی ارزش خوندن هم نداشت چه برسه جواب دادن
روایات رو هم به دلیل امکان تحریف و حدیث سازی جزو ادله محسوب نمی کنم.
 
آخرین ویرایش:

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز


دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم سید مرتضی علم الهدی عقیده بر رجعت از دیدگاه امامیه را چنین توضیح می دهد: باور شیعه امامیه این است كه خداوند متعال به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهی از شیعیان راكه پیش از ظهور آن حضرت از دنیا رفته اندبه این جهان باز می گرداند تا آنان به پاداش یاوری و همراهی و درك حكومت آن وجود مقدس نایل گردند. همچنین خداوند برخی از دشمنان آن حضرت را زنده می كند تا از آنان انتقام گیرد، بدین صورت كه آشكار شدن حق و بلندی مرتبت پیروان حق را بنگرند و اندوهگین شوند.
از دیدگاه دانشمندان شیعه، هیچ گونه تردیدی در اصل «رجعت» وجود ندارد و همه عالمان بزرگ شیعی اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان اهل بیت بر شمرده اند.

مرحوم علامه مجلسی در كتاب گرانسنگ بحار الانوار می فرماید: عقیده به رجعت، در تمام دوران ها مورد اتفاق مذهب شیعه بوده و این سخن چندان آشكار است كه كسی نمی تواند به انكار آن برخیزد.
شیخ مفید و سید مرتضی نیز اعتقاد به رجعت را نزد شیعه اجماعی شمرده‌اند.
مرحوم شیخ حر عاملی می فرماید: فراوانی شمار نویسندگانی از شیعه كه روایات مربوط به رجعت را در كتاب های خویش گرد آورده اند- كه تعداد آن از هفتاد كتاب بیشتر است - دلیل بر قطعی بودن اعتقاد به رجعت از دیدگاه شیعه است.
شیخ صدوق
نیز اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان تشیع دانسته است.
دانشمندان شیعه برای اثبات رجعت به دلایل قرآنی، روایی و اجماع تمسك جسته اند كه ما تنها به نقل نمونه هایی از این استدلال ها بسنده می كنیم: گواه روشن تحقق رجعت، پیش از هر چیز قرآن كریم است كه در آیه 84 سوره نمل می فرمایدو یوم نحشر من كل امة افواجاً ممن یكذب بآیاتنا فهم یوزعون)؛ روزی كه از هر ملتی، گروهی از آنان را كه آیات ما را تكذیب می كردند، زنده می گردانیم. در این آیه شریفه كه برای اثبات رجعت مورد استناد ائمه(ع) و دانشمندان شیعه قرار گرفته است، سخن از روزی است كه تنها گروهی (و نه همه مردم) برانگیخته می شوند، در حالی كه در قیامت بنا به تصریح قرآن كریم همه انسان ها برانگیخته می گردند، آنجا كه می فرماید و یوم ینفخ فی الصور ففرغ من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله و كل اتوه آخرین)؛ روزی كه در صور دمیده شود، همه كسانی كه در آسمان ها و زمین هستند، مگر آن كس كه خدا را خواهد، به شدت می ترساند و همگان با ذلت نزد او حاضر می گردند.
از مقایسه این دو آیه شریفه چنین به دست می آید كه آیه نخست مربوط به روزی غیر از قیامت است و آن همان روزی است كه در روایات اهل بیت به نام «رجعت» معروف گردیده است.
اما دلیل اصلی اثبات رجعت روایات بی شماری است كه بر وقوع آن صحه می گذارد. مرحوم علامه مجلسی نام بیش از پنجاه تن از عالمان و محدثان شیعه را ذكر می كند كه روایات رجعت را در كتاب های خویش آورده اند كه اسامی برخی از آنها بدین قرار است: سلیم بن قیس هلالی، حسن بن صفار، علی بن ابراهیم قمی، ثقة الاسلام كلینی، عیاشی، كشی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، ابوالفتح كراجكی، نجاشی، شیخ طوسی، ابن طاووس و ... .
مرحوم علامه مجلسی در باره روایات رجعت می فرماید: كسی كه به حقاینت ائمه اطهار(ع) ایمان دارد چگونه می تواند درباره مسأله متواتری كه از آنان نقل شده و نزدیك به دویست روایت صریح در این زمینه رسیده و بیش از چهل تن از ثقات و عالمان شیعه آنها را در كتاب های خود آورده اند، تردید كند؟
شیخ حر عاملی نیز روایات رجعت را فزون از شمار دانسته و در باره آن قائل به تواتر معنوی شده است. ما در این مقام تنها به نقل دو روایت از روایات بی شمار رجعت می پرازیم:


1. از امام صادق(ع) درباره آیه: (ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین) پرسش شد، حضرت در پاسخ فرمود: ذلك فی الرجعة؛ این آیه در مورد رجعت است.
2. همچنین آن حضرت فرمود: لیس منا من لم یؤمن بكرمنا، هر كس به رجعت ما ایمان نداشته باشد، از ما نیست.
افزون بر قرآن و روایات، شمار فراوانی ازعالمان شیعه، عقیده به رجعت را در نزد امامیه اجماعی دانسته اند.



منابعش رو هم برات خلاصه کردم:
المسائل السرویه، شیخ مفید، ص 32، المطبعة مهر، ناشر: المؤتمر العالمی.
رسائل الشریف المرتضی، ج 1، ص 125،تحقیق سید مهدی رجایی، ناشر: دار القرآن، 1405 هـ . ق، مطبعة السید الشهداء.
بحار الانوار، ج 53، ص 144 - 122، الطبعة الاولی، 1405 هـ . ق، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات بیروت.
الایقاظ من الهجعه، باب دوم.
مجمع البیان، ج 1،



:gol:


از دیدگاه دانشمندان شیعه، هیچ گونه تردیدی در اصل «رجعت» وجود ندارد و همه عالمان بزرگ شیعی اعتقاد به رجعت را از ویژگی های پیروان اهل بیت بر شمرده اند.

دمت گرم حرف دل مارو زدی



 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
عالمی که حرفش حرف حساب باشه، کتابش حاصل تحقیق خودش باشه؛ شما اومدی از کتابی که نویسندش روایت جمع کرده و حتی صحتشونو بررسی هم نکرده برای من دلیل میاری.
خوب پس معلوم میشه نمیشناسیشون چون نجاشی و کشی و تاحدودی شیخ طوسی از علمای بزرگ رجال می باشند.
من بازهم متوجه نشدم اشکال شما عقلی است یا نقلی؟!
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
خوب پس معلوم میشه نمیشناسیشون چون نجاشی و کشی و تاحدودی شیخ طوسی از علمای بزرگ رجال می باشند.
من بازهم متوجه نشدم اشکال شما عقلی است یا نقلی؟!

ایرادات صحبتای قبلی من فراموش نشه.
من میگم منبعی که آوردی (بحارالانوار) مجموعه روایته. خارج از روایت چه دلیلی دارین واسه درستی رجعت؟
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایرادات صحبتای قبلی من فراموش نشه.
من میگم منبعی که آوردی (بحارالانوار) مجموعه روایته. خارج از روایت چه دلیلی دارین واسه درستی رجعت؟

او اینکه
شيخ الرئيس ابوعلي سينا كلام معروفي دارد، مي‌فرمايد: هر مطلبي كه به گوش شما مي‌رسد تا مادامي كه برهان قطعي بر بطلان آن اقامه نشده است آن را در ظرف امكان قرار بدهيد.





http://www.rasekhoon.net/article/Show-53291.aspx



یه نگاهی به این صفحه بنداز


ديدگاه ملاصدرا، مسائلی هم‌چون معاد جسمانی، مسخ و رجعت با مسئله تناسخ به معنای مشهور و رايج آن متفاوت بوده و وقوع آن‌ها نه تنها هيچ‌گونه محذور عقلی ندارد، بلكه حتی برخی آيات قرآن و روايات نيز تحقق آن‌ها را تأييد می‌كند
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
ایرادات صحبتای قبلی من فراموش نشه.
من میگم منبعی که آوردی (بحارالانوار) مجموعه روایته. خارج از روایت چه دلیلی دارین واسه درستی رجعت؟

اگر منظورت امکان نداشتن از لحاظ عقلی است که بحثی جداست
اما فکر می کنم منظورت دلیل در قرآن باشه
ببین رضا جان اگه قرار باشه همه چیز را صرفا در نص قرآن بجویی که خوب باید الزام وجود ائمه و اینکه زمین هیچ وقت بدون حجت نیست را هم انکار کنی
اما خوب این آیه قرآنم هم دلیل رجعت می باشد
و یوم نحشر من کلّ أمّة فوجاً ممّن یکذّب بایاتنا فهم یوزعون-سوره نمل,آیه 83
و آن روز كه از هر امّتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‏اند محشور مى‏گردانيم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپيوندند.
با توجه به اینکه خواهی گفت این آیه در مورد قیامت است پس لازم است متذکر شوم در این آیه آمده است گروهی که مطمنا منظور قیامت نیست
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر منظورت امکان نداشتن از لحاظ عقلی است که بحثی جداست
اما فکر می کنم منظورت دلیل در قرآن باشه
ببین رضا جان اگه قرار باشه همه چیز را صرفا در نص قرآن بجویی که خوب باید الزام وجود ائمه و اینکه زمین هیچ وقت بدون حجت نیست را هم انکار کنی
اما خوب این آیه قرآنم هم دلیل رجعت می باشد
و یوم نحشر من کلّ أمّة فوجاً ممّن یکذّب بایاتنا فهم یوزعون-سوره نمل,آیه 83
و آن روز كه از هر امّتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‏اند محشور مى‏گردانيم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپيوندند.
با توجه به اینکه خواهی گفت این آیه در مورد قیامت است پس لازم است متذکر شوم در این آیه آمده است گروهی که مطمنا منظور قیامت نیست

ممنون بحث خوبی بود.
کتاب مفصلی به اسم رجعت وجود دارد که ایات و روایات زیادی را در تایید این مساله اورده است.
دوستان میتوانند به اون هم مراجعه کنند.

من هنوز هم نمیفهمم اخه این دوستان چرا بدون داشتن تخصص در زمینه احادیث و درستی و غلطی اونا نظر میدن.
والله اون طور که ما شنیدیم خود مراجع بعضی وقتا برای بررسی درستی یک حدیث میدن حدیث رو به یک فردی که در این زمینه متخصص است.
انوقت ماها که مهندسی و .. خوندیم ,دو تا کتاب تاریخ و چهار تا حدیث را میخوانیم و این طور با قاطعیت میاییم نظر میدیم و خودمون رو به حق میدانیم.

مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله سید محمدهادی میلانی رحمه الله فرمودند:
من برای یکی از مسائل اعتقادی از فلسفه 12 دلیل داشتم ولی بر خورد کردم به حدیثی از حضرت امام صادق صلوات الله علیه و آن حدیث را روی سرم گذاشتم و 12 دلیل را کنار! رحمت الله علیه
این را می گویند ادب یک فقیه، این را می گویند ادب تشیع، فیلسوف، عارف. وقتی به کلمات چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین می رسد چگونه تواضع می کنند.

خوب همین ادب انسان را میتواند به کجاها که نبرد.

 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
اگر منظورت امکان نداشتن از لحاظ عقلی است که بحثی جداست
اما فکر می کنم منظورت دلیل در قرآن باشه
ببین رضا جان اگه قرار باشه همه چیز را صرفا در نص قرآن بجویی که خوب باید الزام وجود ائمه و اینکه زمین هیچ وقت بدون حجت نیست را هم انکار کنی
اما خوب این آیه قرآنم هم دلیل رجعت می باشد
و یوم نحشر من کلّ أمّة فوجاً ممّن یکذّب بایاتنا فهم یوزعون-سوره نمل,آیه 83
و آن روز كه از هر امّتى، گروهى از كسانى را كه آيات ما را تكذيب كرده‏اند محشور مى‏گردانيم، پس آنان نگاه داشته مى‏شوند تا همه به هم بپيوندند.
با توجه به اینکه خواهی گفت این آیه در مورد قیامت است پس لازم است متذکر شوم در این آیه آمده است گروهی که مطمنا منظور قیامت نیست

نه نمیگم
چون ایات قبل و بعدش در مورد اخرزمانه و این نمی تونه در مورد قیامت باشه. به این میگن یه دلیل خوب و مختصر و مکفی.
این چیزایی که گفتی رو انکار نمی کنم. من میگم چون امکان جعل و تحریف حدیث وجود داره، پس نمیشه به همشون اعتماد کرد و ما از روی احتیاط همشونو کنار میزاریم
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال

من هنوز هم نمیفهمم اخه این دوستان چرا بدون داشتن تخصص در زمینه احادیث و درستی و غلطی اونا نظر میدن.
والله اون طور که ما شنیدیم خود مراجع بعضی وقتا برای بررسی درستی یک حدیث میدن حدیث رو به یک فردی که در این زمینه متخصص است.
انوقت ماها که مهندسی و .. خوندیم ,دو تا کتاب تاریخ و چهار تا حدیث را میخوانیم و این طور با قاطعیت میاییم نظر میدیم و خودمون رو به حق میدانیم.


شما وقتی جلو چشمت میبینی حدیثی از یکی از ائمه رو جعل کردن که در شان ایشون نیست همچین حرفی بزنن باز میای میگی درسته؟
ما هم با قاطعیت نمیگیم احادیث رو بریزید دور و همش دروغه و .... ما میگیم در مورد اثبات یه موضوع نمیشه به احادیث اکتفا و بلکه اصلا استناد کرد.
 

►MOHSEN◄

عضو جدید
ما هم با قاطعیت نمیگیم احادیث رو بریزید دور و همش دروغه و .... ما میگیم در مورد اثبات یه موضوع نمیشه به احادیث اکتفا و بلکه اصلا استناد کرد.
چرا اتفاقا کسی که اعتقاد راسخ به احادیث داشته باشه به راحتی همون براش حجته
علمای شعیه و راویان حدیث به قدری روی احادیث وسواس و دقت نظر داشتن که اگه تو سلسله روات یک نفر بود که شک در امامی بودنش بود یا حتی اگه فرد امامی اثنی عشری بود که یه جایی از یکی از بزرگان عامه رو تایید کرده بود حدیثی که از طریق این فرد رسیده بود از درجه صحت ساقط میکردن
و همچنین بزرگان حدیث رو خود اهل بیت تایید کردن مثل زراره(رحمة الله علیه) که مورد تایید حضرت صادق(علیه السلام) بودن و درباره ایشان فرمود:اگه زراره نبود هیچ یک احادیث ما به شما نمیرسید
و یا حدیث امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) که در باره مرحوم ثقة الاسلام کلینی فرمود:الکافی کافٍ لشیعتنا(کتاب کافی برای شیعیان ما بس است)
که نشان دهنده صدق گفتار این حاملان حدیثه
واینکه علما خیلی بیشتر از ما نگران این بحث بودن و به وجود آمدن علم رجال بخاطر همین علت بود وگرنه وجود علم رجال و نوشتن نسب نامه افراد چه دلیلی داشت؟!!
مثلا کتاب وسایل الشیعه شیخ حر عاملی به قدر متقن و مورد اعتماده که معروف شده به چکش علما!
یعنی اگر فقیهی بخواد دنبال حدیثی فقهی بگرده دیگه نیاز به گشتن تو کتابهای احادیث نداره که اول بگرده حدیث و پیدا کنه و دوبرابرش بگرده دنبال راوی حدیث چون بسیار مورد اعتماده و جای هیچ شکی رو باقی نمیذاره
 
آخرین ویرایش:

JavadMessi

مدیر بازنشسته
نه نمیگم
چون ایات قبل و بعدش در مورد اخرزمانه و این نمی تونه در مورد قیامت باشه. به این میگن یه دلیل خوب و مختصر و مکفی.
این چیزایی که گفتی رو انکار نمی کنم. من میگم چون امکان جعل و تحریف حدیث وجود داره، پس نمیشه به همشون اعتماد کرد و ما از روی احتیاط همشونو کنار میزاریم
خوب خدا رو شکر که اینو قبول کردی که این نشان از حقیقتجو بودنت داره.ان شاالله که هممون تو این راه سربلند باشیم:gol:
خوب در مورد احادیث هم رضا جان اگر تمام اونها رو بخوای کناربگذاری.مجبور میشی کل دین و به خصوص عترت رو هم به این وسیله رد کنی چون شیعه را شیخ مفید و طوسی و کلینی و صدوقها هستند که به ما ارائه کرده اند و حقیقتا بدون وجود آنها شیعه ای وجودنداشت.در طول تاریخ بعد از آنان تمام علما به ایشان اقتدا کرده اند حتی هم اکنون هم اینچنین است.پس آنها همواره مورد وثوق اسلام بوده اند
ممکن است گاهی روایت مردود در بین روایات وجود داشته باشد اما خوب شدت وضعف دارد.مثلا در مورد کتب شیخ صدوق این روایات بسیار بسیار کم است شاید هم نیست.در کل با علوم حدیثی و قرآنی می توان سند آنرا مورد بررسی قرار داد.
 
آخرین ویرایش:

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
البته این حرف کاملا اشتباهیه، چون در این صورت مسیحیها برحق ترین امت روی زمینند. این دلیل سرتاپا غلطه.
اما کم بودن ما هم دلیل حقانیت ما نیست (خلاف آیه ای که آوردین) چه کسی میدونه کدوم یک از مذاهب شیعه و سنی کاملا درسته.
هرکدوم اشتباهاتی دارن و هیچکدوم مصون از خطا نیست و اون اسلام نابی که پیامبر معرفی کرد میشه گفت دیگه وجود نداره.
سنی ها به خاطر لجبازی با شیعیان یه سری موارد مثل امامت و احادیث و معصومیت ائمه و... رو قبول ندارن
شیعه ها هم بیش از حد غرق خرافات و اغراق هستند. مثل اعتقاد به "مهدی" (منظورم امام زمان نیست، اسم و نسب این امامه) یا رجعت ائمه و پیامبران در آخرالزمان یا شنوا و بینا دونستن پیامبر و امامان پس از رحلت و شهادت و.....
شاید اگه بتونیم اشتباهات رو از مذهب شیعه حذف کنیم اون اسلام ناب صدر اسلام رو دوباره زنده می کنیم
عزیزم این که شما نمیدونی کی بر حقه دلیل نمیشه که هیچ کس ندونه
با ایات قران رجعت ائمه ثابت میشه برو مطالعه کن بهش میرسی.هر مسئله ای که شما توش شک داری دلیل بنمیشه ردش کنی
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
عزیزم این که شما نمیدونی کی بر حقه دلیل نمیشه که هیچ کس ندونه
با ایات قران رجعت ائمه ثابت میشه برو مطالعه کن بهش میرسی.هر مسئله ای که شما توش شک داری دلیل بنمیشه ردش کنی

ممنون-ایشون واقعا دنبال حقیقت هستند.البته بنده و شما هم به همینگونه که انشاالله خداوند به برکت ائمه راه را از چاه بر ما روشن سازد
البته در این مورد مثل اینکه به لطف خدا حقیقت را دریافتند
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
البته این حرف کاملا اشتباهیه، چون در این صورت مسیحیها برحق ترین امت روی زمینند. این دلیل سرتاپا غلطه.
اما کم بودن ما هم دلیل حقانیت ما نیست (خلاف آیه ای که آوردین) چه کسی میدونه کدوم یک از مذاهب شیعه و سنی کاملا درسته.
هرکدوم اشتباهاتی دارن و هیچکدوم مصون از خطا نیست و اون اسلام نابی که پیامبر معرفی کرد میشه گفت دیگه وجود نداره.
سنی ها به خاطر لجبازی با شیعیان یه سری موارد مثل امامت و احادیث و معصومیت ائمه و... رو قبول ندارن
شیعه ها هم بیش از حد غرق خرافات و اغراق هستند. مثل اعتقاد به "مهدی" (منظورم امام زمان نیست، اسم و نسب این امامه) یا رجعت ائمه و پیامبران در آخرالزمان یا شنوا و بینا دونستن پیامبر و امامان پس از رحلت و شهادت و.....
شاید اگه بتونیم اشتباهات رو از مذهب شیعه حذف کنیم اون اسلام ناب صدر اسلام رو دوباره زنده می کنیم
سلام اقا رضا
من به صورت اجمالی بحث رو دنبال کردم و دیدم که دوستان لطف کردن و دلایلشون رو بیان کردن
من یه مدرکی میخام بهت نشون بدم که دلالت بر رجعت داره من خودم با تحقیق و یادداشت برداری از ایات به این مستندات رسیدم حالا این که شما دوس داری قبول کنی یا نه دیگه میل خودته
شما برو داستان ذوالقرنین رو در سوره کهف بخون ایه 98 سوره کهف رو هم مد نظر داشته باش .حالا برو سوره انبیا و ایه 95 و 96 رو هم بخون .خوب به چی رسیدی؟ در سوره انبیا حرف از بازگشت زده شده ولی کدوم بازگشت؟شاید بگی منظور قیامته در صورتی که میدونیم در قیامت همه بازگشت میکنن نه عده خاصی از افراد.توجه کن در اینجا میگه اهل دیاری را که هلاک کردیم دیگر دیگر زندگی بر انها حرام گشت و هرگز به دنیا بر نخاهند گشت .اگر منظور این ایه قیامت باشه این با اصل تعریف قیامت در تضاده .چون قیامت مال همس ولی میدونیم که رجعت مال همه نیست و خاص افراد صالحه با شرایطی خاص.
مستندات خیلی روشن و واضحه و مو لا درزش نمیره
حالا بازم میگی رجعت دروغه؟میل خودته
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
چرا اتفاقا کسی که اعتقاد راسخ به احادیث داشته باشه به راحتی همون براش حجته
علمای شعیه و راویان حدیث به قدری روی احادیث وسواس و دقت نظر داشتن که اگه تو سلسله روات یک نفر بود که شک در امامی بودنش بود یا حتی اگه فرد امامی اثنی عشری بود که یه جایی از یکی از بزرگان عامه رو تایید کرده بود حدیثی که از طریق این فرد رسیده بود از درجه صحت ساقط میکردن
و همچنین بزرگان حدیث رو خود اهل بیت تایید کردن مثل زراره(رحمة الله علیه) که مورد تایید حضرت صادق(علیه السلام) بودن و درباره ایشان فرمود:اگه زراره نبود هیچ یک احادیث ما به شما نمیرسید
و یا حدیث امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) که در باره مرحوم ثقة الاسلام کلینی فرمود:الکافی کافٍ لشیعتنا(کتاب کافی برای شیعیان ما بس است)
که نشان دهنده صدق گفتار این حاملان حدیثه
واینکه علما خیلی بیشتر از ما نگران این بحث بودن و به وجود آمدن علم رجال بخاطر همین علت بود وگرنه وجود علم رجال و نوشتن نسب نامه افراد چه دلیلی داشت؟!!
مثلا کتاب وسایل الشیعه شیخ حر عاملی به قدر متقن و مورد اعتماده که معروف شده به چکش علما!
یعنی اگر فقیهی بخواد دنبال حدیثی فقهی بگرده دیگه نیاز به گشتن تو کتابهای احادیث نداره که اول بگرده حدیث و پیدا کنه و دوبرابرش بگرده دنبال راوی حدیث چون بسیار مورد اعتماده و جای هیچ شکی رو باقی نمیذاره

پس طبق این حرفایی که شما میزنی ما اصلا نباید حدیث جعلی یا تحریفی داشته باشیم درسته؟
یا لااقل تو ایران اینطور باشه. یا بین کتابای مشهور چنین چیزی نباشه و همشون درست باشن.
اگه جوابت اره ست باید بگم کاملا در اشتباهی.
بعضی احادیثو یکی تایید می کنه و بعد که معلوم میشه درست نبوده به جای حذفش روش سرپوش میذارن.
اگه کتابی که من خوندم رو خونده بودی اینطوری دودستی به احادیث نمی چسبیدی
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
خوب خدا رو شکر که اینو قبول کردی که این نشان از حقیقتجو بودنت داره.ان شاالله که هممون تو این راه سربلند باشیم:gol:
خوب در مورد احادیث هم رضا جان اگر تمام اونها رو بخوای کناربگذاری.مجبور میشی کل دین و به خصوص عترت رو هم به این وسیله رد کنی چون شیعه را شیخ مفید و طوسی و کلینی و صدوقها هستند که به ما ارائه کرده اند و حقیقتا بدون وجود آنها شیعه ای وجودنداشت.در طول تاریخ بعد از آنان تمام علما به ایشان اقتدا کرده اند حتی هم اکنون هم اینچنین است.پس آنها همواره مورد وثوق اسلام بوده اند
ممکن است گاهی روایت مردود در بین روایات وجود داشته باشد اما خوب شدت وضعف دارد.مثلا در مورد کتب شیخ صدوق این روایات بسیار بسیار کم است شاید هم نیست.در کل با علوم حدیثی و قرآنی می توان سند آنرا مورد بررسی قرار داد.

بله خدارو شکر. ما که واسه جنگ و دعوا اینجا گفتگو نمی کنیم، یه اشکالاتی هست می خوایم برطرف شه و اگه نشد بقیه هم ازش مطلع باشن بهتره.
ما همه روایاتو همیشه کنار نمی ذاریم. فقط وقتی که میخوایم موضوع مهمی رو اثبات کنیم اینکارو می کنیم تا احادیث شبهه دار به نتیجه ای که میگیریم خللی وارد نکنه.

ولی من هنوز یه سوال برام مونده. ما میگیم فرقه منحرف غلاة هم به رجعت اعتقاد دارن؛ امکان داره این عده یکم نمک و فلفل این قضیه رو بیشتر کرده باشن؟ مثل رجعت پیامبر ما و امت های پیشین؟یه سریشون هم به رجعت فکر کنم اسمش "محمد حنفیه" بود، هم اعتقاد دارن.
اصلا اگه امام زمان بیاد چه نیازی هست بقیه ائمه و پیامبران هم برگردن؟ یه چراغ به این پرنوری واسه روشن کردن کل دنیا کافیه.
مثلا میگن میان انتقامشونو از قاتلاشون بگیرن (که اونا هم برمیگردن). تا جایی که من یادم میاد و شنیدم اونا اهل انتقام شخصی نبودن و همیشه حق خودشونو میبخشیدن.
یا چرا کافرا برمی گردن؟ مگه جهنم برزخی براشون کافی نیست؟
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
ولی من هنوز یه سوال برام مونده. ما میگیم فرقه منحرف غلاة هم به رجعت اعتقاد دارن؛ امکان داره این عده یکم نمک و فلفل این قضیه رو بیشتر کرده باشن؟ مثل رجعت پیامبر ما و امت های پیشین؟یه سریشون هم به رجعت فکر کنم اسمش "محمد حنفیه" بود، هم اعتقاد دارن.
غلات که قائل به مقام ربوبیت و تناسخ و...بوده اند که از نظر شیعه امامیه مردود است و اصلا فکر نکنم بیش از امام صادق(ع) را قبول داشته باشند.فرض را هم این بگیریم که رجعت را قبول دارند که فکر نکنم قبول داشته باشند دلیل بر رد یا اشکال به آن نمی شود.
اصلا اگه امام زمان بیاد چه نیازی هست بقیه ائمه و پیامبران هم برگردن؟ یه چراغ به این پرنوری واسه روشن کردن کل دنیا کافیه.
خوب ما که سر رجعت به توافق رسیدیم انشاالله!اما دلیل رجعت چه می تواند باشد؟

رجعت (بازگشت به دنيا) امرى همگانى نيست ، بلكه امرى اختصاصى است و تنها كسانى رجعت مى كنند كه به ايمان خالص و يا شرك خالص ‍ رسيده باشند. از اين روى بازگشت مجدد اين دو گروه به دنيا به منظور تكميل يك حلقه تكاملى براى گروه اول و پست ترين درجه انحطاط براى گروه دوم است .
به ديگر سخن : چون مؤ منان واقعى در مسير تكامل معنوى با موانعى در زندگى روبرو بوده اند تكامل آنان ناتمام مانده است چرا كه در پرتو دولت كريمه و عدالت زندگى نكرده اند و در زندگى اجتماعى پيوسته با جباران و ستمگران روبرو بوده اند و لذا در بعد تكامل اجتماعى دچار نواقص و كمبودهايى شده اند.
پس حكمت الهى اقتضا مى كند كه با رجعت و بازگشت به دنيا آخرين مسير تكامل خويش را طى كنند.
مؤ منان واقعى كه پيوسته در زندگى فردى خويش از هيچ عمل صالحى كوتاهى نكرده اند، در روز رجعت با مشاهده مجازات ستمگران و نظاره تشكيل حكومت صالحان بر روى زمين و نصرت دين خدا به اوج تكامل نائل مى شوند، در مقابل منافقان و جباران تاريخ كه از هيچ جنايتى بر بشريت فروگذارى نمى كردند به دنيا بر مى گردند تا به بخشى از مجازاتهاى خويش برسند و در دادگاه بشريت به سزاى اعمال ننگين خود نائل شوند.
در نتيجه بازگشت اين دو گروه به جهان پس از مرگ درسى از عظمت الهى است كه مردم با مشاهده آن مى توانند به اوج تكامل معنوى نائل گردند."مكارم شيرازى ، ناصر، تفسير نمونه ، ج 15،ص 560"
 

►MOHSEN◄

عضو جدید
پس طبق این حرفایی که شما میزنی ما اصلا نباید حدیث جعلی یا تحریفی داشته باشیم درسته؟
یا لااقل تو ایران اینطور باشه. یا بین کتابای مشهور چنین چیزی نباشه و همشون درست باشن.
اگه جوابت اره ست باید بگم کاملا در اشتباهی.
بعضی احادیثو یکی تایید می کنه و بعد که معلوم میشه درست نبوده به جای حذفش روش سرپوش میذارن.
اگه کتابی که من خوندم رو خونده بودی اینطوری دودستی به احادیث نمی چسبیدی
نه من منکر حدیث جعلی نیستم
در این زمینه حدیث داریم که اگر حدیثی با قرآن مخالف بود فضربوه علی الجدار(آنرا به دیوار بکوبید)
فکر میکنم همین حدیث رو هم در مقابله حدیث با عقل هم شنیده باشم!
البته بحث من در مورد اعتماد به کتاب بود یعنی میشه به یه سری از کتابها راحت اعتماد کرد هر چند که تحقیق هیچ ایرادی نداره
اما ما در کتاب های معتبر این مشکل و نداریم و یا حداقل کمتر داریم
مثلا در مورد مجموعه کتب الکافی شامل اصول و فروع و روضه حتی عده ای از اصولیون هم به این کتاب کاملا اعتماد دارند
البته این بحث،بحث خیلی مفصلیه که برمیگرده به مبحث اخباریون و اصولیون که خیلی پیچیدس و فعلا جاش اینجا نیست
اما در مورد سرپوش گذاشتن باید بگم که اصلا اینطوری نیست
اون چیزی که شما اسمشو میذاری سرپوش،سرپوش نیست بلکه استدلاله
ما(شیعه) هیچ وقت مثل برادرانمون! نمیایم احادیثی که در کتابی اومده حالا یا ضعیف السند بوده یا به نفعمون نبوده! حذفش کنیم و هیچ وقت هم این اتفاق نمیوفته چون همه کتاب ها برای ما ارزش مندند
برای نمونه اگه قرار بود کتابی احادیثش حذف بشه بحارالانوار از همه سزاوارتر بود
به جای اینکه ما بیایم احادیثو از کتابی حذف کنیم احادیث برگزیده و صحیح رو در کتاب های دیگه جمع آوری میکنیم نمونش مثل کتاب میزان الحکمه
ویا مثلا احادیثی که میرزای نوری در کتاب فصل الخطاب بر تحریف قرآن جمع کرده بود و حذف میکردیم اما به جای این کار علما اومدن کتابهای بسیار جامع و کاملی در این باره نوشتن مثل کتابهای آیت الله خویی،علامه حسن زاده،آیت الله معرفت،حواشی علامه شعرانی و ...
که جای بحثی و باقی نذاشت
راستی اون کتابی هم که خوندی به ما هم معرفی کن تا استفاده کنیم
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
نه من منکر حدیث جعلی نیستم
در این زمینه حدیث داریم که اگر حدیثی با قرآن مخالف بود فضربوه علی الجدار(آنرا به دیوار بکوبید)
فکر میکنم همین حدیث رو هم در مقابله حدیث با عقل هم شنیده باشم!
البته بحث من در مورد اعتماد به کتاب بود یعنی میشه به یه سری از کتابها راحت اعتماد کرد هر چند که تحقیق هیچ ایرادی نداره
اما ما در کتاب های معتبر این مشکل و نداریم و یا حداقل کمتر داریم
مثلا در مورد مجموعه کتب الکافی شامل اصول و فروع و روضه حتی عده ای از اصولیون هم به این کتاب کاملا اعتماد دارند
البته این بحث،بحث خیلی مفصلیه که برمیگرده به مبحث اخباریون و اصولیون که خیلی پیچیدس و فعلا جاش اینجا نیست
اما در مورد سرپوش گذاشتن باید بگم که اصلا اینطوری نیست
اون چیزی که شما اسمشو میذاری سرپوش،سرپوش نیست بلکه استدلاله
ما(شیعه) هیچ وقت مثل برادرانمون! نمیایم احادیثی که در کتابی اومده حالا یا ضعیف السند بوده یا به نفعمون نبوده! حذفش کنیم و هیچ وقت هم این اتفاق نمیوفته چون همه کتاب ها برای ما ارزش مندند
برای نمونه اگه قرار بود کتابی احادیثش حذف بشه بحارالانوار از همه سزاوارتر بود
به جای اینکه ما بیایم احادیثو از کتابی حذف کنیم احادیث برگزیده و صحیح رو در کتاب های دیگه جمع آوری میکنیم نمونش مثل کتاب میزان الحکمه
ویا مثلا احادیثی که میرزای نوری در کتاب فصل الخطاب بر تحریف قرآن جمع کرده بود و حذف میکردیم اما به جای این کار علما اومدن کتابهای بسیار جامع و کاملی در این باره نوشتن مثل کتابهای آیت الله خویی،علامه حسن زاده،آیت الله معرفت،حواشی علامه شعرانی و ...
که جای بحثی و باقی نذاشت
راستی اون کتابی هم که خوندی به ما هم معرفی کن تا استفاده کنیم

http://uploadfa.com/9691dyqyd1ip
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه جالب تو این تاپیک اگه چیزی به نفع کسی نباشه کسی جواب نمیده

با ادامه مباحثی که مطرح شدهکاملا مشخصه که کی دنبال جوابه وکی نیست
خوش باشید
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
چه جالب تو این تاپیک اگه چیزی به نفع کسی نباشه کسی جواب نمیده

با ادامه مباحثی که مطرح شدهکاملا مشخصه که کی دنبال جوابه وکی نیست
خوش باشید

اگه منظورتون منم دیدم شما داری پستای اولو پیش میکشی واسه همین گفتم حرفی نزنم تا آخر تاپیکو بیاید بعد. در واقع نمی خواستم بحث دوبتره تکرار بشه یا هی شما رو ارجاع بدم به وسط تاپیک.
امیدوارم به دل نگرفته باشید
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگه منظورتون منم دیدم شما داری پستای اولو پیش میکشی واسه همین گفتم حرفی نزنم تا آخر تاپیکو بیاید بعد. در واقع نمی خواستم بحث دوبتره تکرار بشه یا هی شما رو ارجاع بدم به وسط تاپیک.
امیدوارم به دل نگرفته باشید
راستش منظورم شما بودید.ممنون از توضیحی که دادید.ببخشید اگه بد برداشت کردم.عذر میخام
 

►MOHSEN◄

عضو جدید
اگه کتابی که من خوندم رو خونده بودی اینطوری دودستی به احادیث نمی چسبیدی
این کتابی که شما خوندید کتاب موجهی نیست چون توسط فرد مجهول الحالی(و دراصل معلوم الحال) نوشته شده که گرایشات وهابی مئابانه و سلفی داره و نقد های بسیاری بر نوشته های اون هست
برای آشنایی بهتر با این شخصیت و نوشته هاشون این موضوعات و حتما دنبال کنید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11684
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3261
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11725
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23404
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
این کتابی که شما خوندید کتاب موجهی نیست چون توسط فرد مجهول الحالی(و دراصل معلوم الحال) نوشته شده که گرایشات وهابی مئابانه و سلفی داره و نقد های بسیاری بر نوشته های اون هست
برای آشنایی بهتر با این شخصیت و نوشته هاشون این موضوعات و حتما دنبال کنید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11684
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3261
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11725
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=23404

اتوبیوگرافیشو هم بخون. مخصوصا قسمت نظر خمینی درباره همین آدم مجهول/معلوم الحال
علاوه بر اون تو خود اسلام هم داریم که نگاه نکن کی میگه، ببین چی میگه
 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
اتوبیوگرافیشو هم بخون. مخصوصا قسمت نظر خمینی درباره همین آدم مجهول/معلوم الحال
علاوه بر اون تو خود اسلام هم داریم که نگاه نکن کی میگه، ببین چی میگه

نگاه نکن چی میگه.ببین برای چی میگه!
یعنی شما تمام نظرات این یارو رو قبول کردی؟!
 

►MOHSEN◄

عضو جدید
اتوبیوگرافیشو هم بخون. مخصوصا قسمت نظر خمینی درباره همین آدم مجهول/معلوم الحال
علاوه بر اون تو خود اسلام هم داریم که نگاه نکن کی میگه، ببین چی میگه
درباره اتوبیوگرافی
این نوع خاطرات، گاه با ادعاها و خودستاییها و اظهار نظرهای یک طرفه نویسنده همراه است. نویسندگان آنها به چیزهایی می پردازند که به جهتی مورد توجه یا علاقه و احیاناً مخالف سلیقه و نظرشان بوده است.
بهتر بود که کاملتر میخوندی
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=358509&postcount=51
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=354900&postcount=13

در ضمن ما باید اینو میگفتیم
نگاه کن ببین چی میگه
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
درباره اتوبیوگرافی
بهتر بود که کاملتر میخوندی
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=358509&postcount=51
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=354900&postcount=13

در ضمن ما باید اینو میگفتیم
نگاه کن ببین چی میگه

خیله خب. فرض می کنیم این بابا همینطوری که شما میگین تمایلات وهابی و سلفی داره.
یارو مخفی که نشده بوده. درست تو حوزه قم و جلو چشم اخوند و مجتهدا بوده. چطور میشه اونجا با این افکار و عقاید که به هیچ وجه هم قصد پنهون کردنشونو نداشت (وگرنه 10-12تا کتاب نمی نوشت) زندگی کنه و کسی کاری به کارش نداشته باشه. حداقل کارری که میتونستن باهاش بکنن این بود که خلع لباسش کنن.
مطمئن باش اینطوری که شما فکر می کنی و این خشکه مقدسه ها پشت سرش و بعد مرگش میزنن نیست.
 

►MOHSEN◄

عضو جدید
خیله خب. فرض می کنیم این بابا همینطوری که شما میگین تمایلات وهابی و سلفی داره.
یارو مخفی که نشده بوده. درست تو حوزه قم و جلو چشم اخوند و مجتهدا بوده. چطور میشه اونجا با این افکار و عقاید که به هیچ وجه هم قصد پنهون کردنشونو نداشت (وگرنه 10-12تا کتاب نمی نوشت) زندگی کنه و کسی کاری به کارش نداشته باشه. حداقل کارری که میتونستن باهاش بکنن این بود که خلع لباسش کنن.
مطمئن باش اینطوری که شما فکر می کنی و این خشکه مقدسه ها پشت سرش و بعد مرگش میزنن نیست.
شما که ما رو هم جز خشک مقدسا آوردی!!!
البته بگم منم با خشک مقدسی(به تعبیر امام خر مقدسی) مخالفم ولی ببین عزیز هر کس که با عقاید مخالف اصل و ناصحیح مبارزه کرد که خشک مقدسی نیست
به نقل از سایت ولیعصر (عج)
http://www.valiasr-aj.com
الان اينها از سيد أبو الفضل برقعي، يك بت ساخته‌اند و او را، آيت ا... العظمي معرفي مي‌كنند كه از اساتيد برجسته حوزه علميه قم بود. هر روز نوارهاي ايشان در مورد اهانت به مقدسات شيعه و اهانت به مراجع عظام تقليد و به مسخره گرفتن زيارت ائمه (عليهم السلام) را در شبكه نور، مرتباً پخش مي‌كنند و شبكه‌هاي عربي هم با زيرنويس عربي پخش مي‌كنند. با اين‌كه سوابق ايشان كاملا واضح و روشن است. بله، ايشان در حوزه علميه بودند و در زمان حضرت آيت ا... العظمي بروجردي (ره) بود و كتاب رسائل و مكاسب تدريس مي‌كردند و به خاطر جسارتي كه در مسجد امام (ره) نسبت به حضرت آيت ا... العظمي بروجردي كردند و جسارت وقيحي نسبت به ايشان كردند، جوانان و مردم قم ريختند و ايشان را از قم بيرون كردند و ايشان به تهران رفت و در مسجد وزير دفتر كه مادر مصدق آن را ساخته بود، مدتي آنجا بود و آنجا هم به اهانت‌هايش ادامه داد و شيعيان او را هم از آنجا بيرون كردند. كتاب منهاج السنة إبن تيمية، از قرن هفتم تا الان، يك ترجمه فارسي دارد كه آن هم به قلم ايشان نوشته شده است. چند سال پيش كه به مكه مشرف شده بوديم، وقتي وارد بيت ا... الحرام مي‌شديم، اين قفسه‌هاي كوچكي را كه قرآن در آن مي‌گذارند، مي‌ديديم كه يكي در ميان، يك قرآن گذاشته‌اند و يك ترجمه منهاج السنة إبن تيمية به قلم سيد أبو الفضل برقعي گذاشته‌اند؛ اين واقعا مايه ننگ است. البته ايشان حدود 70 تأليف مخطوط و مطبوع دارد و از اين تعداد، حدود 30 كتاب را به نفع شيعه نوشته و 40 كتاب را عليه شيعه نوشته است. ولي ايشان در آخر عمر، از اين جسارت‌هايش پشيمان شد؛ ولي پشيماني فايده‌اي ندارد:
وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآَنَ وَ لَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
سوره نساء/آيه18
يكي از دوستان نزديك ايشان، جناب آقاي حسيني ورجاني براي خود من نقل مي‌كرد و مي‌گفت: «در همان بيماري كه از دنيا رفت، ما به عيادت او رفته بوديم و ايشان وصيت‌نامه‌اش را براي ما خواند و گفت من شيعي هستم و معتقد به امامت و عصمت 12 امام هستم و اشتباه كرده بودم». وقتي ايشان را از تهران بيرون كردند، به روستاي كن در اطراف تهران رفت و در منزل پسرش زندگي مي‌كرد و وصيت كرد: «اگر شيعيان اجازه دادند، جنازه مرا در امام‌زاده شعيب (عليه السلام) دفن كنيد تا شايد ايشان مرا شفاعت كنند و خداوند از گناه من بگذرد».
الان، جسارتي كه عليه شيعه يا تخريب أفكار جوانان، توسط نوارهاي ايشان انجام مي‌گيرد، در كمتر صحبتي و در كمتر سخنراني مي‌بينم انجام شده باشد. البته آقاي عثمان الخميس آن چهره وهابي تند و تكفيري كه همه او را مي‌شناسند كه تندي‌ها و اهانت‌هاي او و آقاي عرعور و آقاي ملازاده هم به نفع شيعه است و قطعا شيعيان را در عقائدشان راسخ‌تر مي‌كند. لذا، يكي از چيزهايي كه ما بايد روي آن حساس باشيم و حوزه علميه هم روي آن سرمايه‌گذاري بكند و همايش‌هاي مختلف بگذارد، شناساندن چهره‌هايي مانند سيد أبو الفضل برقعي است كه امروز اينها را به عنوان چهره‌هاي شيعي معرفي مي‌كنند كه فلان شخص، شيعي بوده و به سني شده و اين حرف‌ها را مي‌زند. يا اگر جايي مي‌بينند كه چهره شيعي پيدا نمي‌كنند، چهره‌سازي مي‌كنند. مثلا كتاب‌هاي متعددي در عربستان سعودي چاپ شده است به نام حضرت آيت ا... العظمي سبحاني و علامه عسگري (ره).
پیشنهاد میکنم متن کامل این مطلب را که توسط استاد حسینی قزوینی بیان شده رو حتما مطالعه کنید
لینک صفحه کامل این مطلب
موضوع: بررسي شيوه‌هاي تبليغي وهابيت عليه شيعه
 

M.Reza2008

کاربر بیش فعال
البته چون شما تا حالا ایشونو نمیشناختید و اظهارات الانتون هم حرف خودتون نیست شاید جزو خشکه مقدسا نباشید.
من که بهتون گفتم بدخواه زیاد داره.
یکی باهاش دشمنی داره میاد ازش بد میگه؛ یکی هم ازش خوشش میاد ازش تعریف می کنه. خودش هم که معلومه دیگه نمی گه ماست من ترشه.
چطور باید بفهمیم کی راست میگه و کی دروغ؟ از کجا بفهمیم که نظر چه کسی بیطرفانه و منصفانه ست؟
 
بالا