شيريني موفقيت پس از تلخي شكست

Sarp

مدیر بازنشسته
آنهایی که امروز بالاتر از بقیه قرارگرفته اند، به راحتی به این جایگاه و موقعیت نرسیده اند . آنها تجربه های ناموفق و متعددی را از سر گذرانده اند و اغلب، به خصوص آنهایی که در حافظه تاریخ جاخوش کرده اند، بعد از شکست های متعدد و مواجهه با موانع گوناگون به این جایگاه دست یافته اند.

سوایکایروهوندا

هوندا،تجارت میلیارد دلاری اش را با مشکلات متعدد ومتنوعی شروع کرد وبه موفقیت رساند. در خواست هوندا برای کار در تویوتا موتور پذیرفته نشد واو مدت زیادی را بیکار گذراند. وی در این زمان ،اسکوترهایی را با وسایلی که در خانه داشت ، ساخت وسرانجام تجارت موفق خودش را شروع کرد.

اکیوموریتا

شاید این اسم را تا به حال نشنیده باشید ولی بدون شک ، اسم کمپانی او یعنی " سونی " را بارها شنیده اید . اولین محصول وتولید سونی یک پلوپز بود که بدبختانه بیشتر وقت ها پلو در آن می سوخت ! این اولین شکست در اولین قدم باعث توقف موریتا وشریک های دیگرش نشد. آنها کم کم نقاط ضعفشان را پوشاندند و شرکتشان را به یک شرکت مولتی میلیاردی تبدیل کردند.

والت دیسنی

امروزه دیسنی میلیاردها دلار از فروش کالاها ، فیلم ها ودایر کردن پارک هایشان در گوشه گوشه دنیا درآمد حاصل می کند،ولی خود والت دیسنی یک شروع سخت را تجربه کرده است . در آن زمان وی را از روزنامه اخراج کرده بودند . به این بهانه که خالی از تخیل است وایده های جذابی ندارد! بعد از آن ، دیسنی کارهای زیادی را امتحان کرد که معمولا با ورشکستگی وشکست تمام می شد . ولی او ادامه داد تا توانست در نهایت دستور العمل موفقیت در کار را کشف کند.

آلبرت اینشتین

اینشتین تا 4 سالگی حرف نمی زد ونمی توانست تا 7 سالگی بخواند . به همین دلیل معلم وپدر ومادرش فکر می کردند،او کند ذهن وغیر اجتماعی است . وی از مدرسه اخراج شد و در پذیرش دانشگاه زوریخ هم رد شد. همه این مسائل باعث شد وی کمی دیرتر به موفقیت برسد. ولی در نهایت آلبرت اینشتین جایزه را برد وفیزیک نوین را متحول کرد.

برادران رایت

این دو برادر قبل از باز کردن مغازه دوچرخه فروشی که به ایده پرواز در آنها منجر شد ، در حال مبارزه با افسردگی و بیماری خانوادگی شان بودند. بعد از شکست های متعدد در اختراع ماشین پرواز و بعداز سال ها کار سخت وشکست خوردن تعداد زیادی از نمونه های پروازی ، در نهایت توانستند هواپیمایی بسازند که بتواند در آسمان بماند وحرکت کند.

جی . کی . رولینگ

نویسنده سرشناس " هری پاتر " که قبل از انتشار این رمان ، زنی بی پول ، افسرده ومطلقه بود و سعی می کرد فرزندش را به تنهایی بزرگ کند؛ امروز بعداز استقبالی که از کتابش " هری پاتر " به عمل آمد ،به یکی از ثروتمند ترین زنان دنیا تبدیل شده است !
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر چيزي از روي خلاقيت در درونت نشو و نمو يافت و عامل رشد تو شد، آن روحاني، خلاقانه و آسماني است. همه مذاهب دنيا بر اين نكته اتفاق‌نظر دارند كه خداوند خالق است. به فرض هم كه خداوند خالق نباشد، اما من يك چيز را مي‌دانم و آن اينكه تو هر قدر خلاق‌تر شوي، خداشناس‌تر مي‌شوي. وقتي خلاقيت تو به اوج رسيد، و زندگي تو سراسر خلاق شد، تو در خدا زندگي مي‌كني، بنابراين او بايد خالق هستي باشد، چون افراد خلاق از همه به او نزديك‌ترند..
به آنچه انجام مي‌دهي عشق بورز. هنگام انجام آن مكاشفه‌گر باش، حال اين كار هر چه مي‌خواهد باشد. آن‌وقت خواهي ديد كه حتي نظافت كردن هم كاري مبتكرانه مي‌شود. آن هم با چه عشقي!! تقريباً در حالت آواز و رقص در درون. اگر كف زمين را با عشق تميز كني، انگار تابلوي نامرئي زيبايي را كشيده‌اي. تو آن لحظه را با چنان شعفي گذراندي، كه به تو رشدي دروني بخشيد. تو پس از انجام كار خلاق، ديگر آن آدم سابق نيستي.
خلاقيت يعني به هر كاري كه به آن مشغولي، عشق بورزي، از آن لذت ببري و براي آن جشن بگيري. شايد هيچ‌كس به ارزش كار تو پي نبرد، چه كسي تو را به خاطر شستن كف اتاق تمجيد مي‌كند‌؟ نه نام تو را در تاريخ ثبت مي‌كنند و نه روزنامه‌هاي عكس تو را همراه با مشخصات به چاپ مي‌رسانند. اينها همه‌اش نامربوط است؛ تو از آن لذت مي‌بري. ارزش اين كار تو دروني است.
اگر شهرت خود به خود در پي آن آمد؛ بهتر. اگر شهرتي در كار نبود؛ باز هم چه بهتر!
ملاك شهرت نيست. نكته مهم اين است كه تو هر كاري كه مي‌كني از آن لذت ببري و به آن عشق بورزي.
بنابراين اگر به دنبال آوازه و شهرت هستي و فكر مي‌كني هر وقت مثل پيكاسو مشهور شدي، آن‌وقت خلاق هستي؛ به خطا رفته‌اي. در حقيقت تو آن موقع ديگر به هيچ‌وجه خلاق نيستي، بلكه سياستمداري جاه‌طلب هستي.
باور تو باور نيست درهايي را به رويت مي‌گشايد و درهايي را به رويت مي‌بندد. اگر باور غلطي داشته باشي، آن‌وقت همين باور، همچون دري بسته همه‌‌جا سر راهت سبز مي‌شود.
وقتي هر كاري كه مي‌كني، راز و نياز عاشقانه تو با معشوق، باشد، آنگاه خلاق مي‌شوي. كافي است دستي از روي عشق و نشاط به سر چيزي پيش پا افتاده و كوچك بكشي تا به چيزي خارق‌العاده و شگفت‌انگيز بدل گردد
 

Massumi.A

عضو جدید
اگر چيزي از روي خلاقيت در درونت نشو و نمو يافت و عامل رشد تو شد، آن روحاني، خلاقانه و آسماني است. همه مذاهب دنيا بر اين نكته اتفاق‌نظر دارند كه خداوند خالق است. به فرض هم كه خداوند خالق نباشد، اما من يك چيز را مي‌دانم و آن اينكه تو هر قدر خلاق‌تر شوي، خداشناس‌تر مي‌شوي. وقتي خلاقيت تو به اوج رسيد، و زندگي تو سراسر خلاق شد، تو در خدا زندگي مي‌كني، بنابراين او بايد خالق هستي باشد، چون افراد خلاق از همه به او نزديك‌ترند..
به آنچه انجام مي‌دهي عشق بورز. هنگام انجام آن مكاشفه‌گر باش، حال اين كار هر چه مي‌خواهد باشد. آن‌وقت خواهي ديد كه حتي نظافت كردن هم كاري مبتكرانه مي‌شود. آن هم با چه عشقي!! تقريباً در حالت آواز و رقص در درون. اگر كف زمين را با عشق تميز كني، انگار تابلوي نامرئي زيبايي را كشيده‌اي. تو آن لحظه را با چنان شعفي گذراندي، كه به تو رشدي دروني بخشيد. تو پس از انجام كار خلاق، ديگر آن آدم سابق نيستي.
خلاقيت يعني به هر كاري كه به آن مشغولي، عشق بورزي، از آن لذت ببري و براي آن جشن بگيري. شايد هيچ‌كس به ارزش كار تو پي نبرد، چه كسي تو را به خاطر شستن كف اتاق تمجيد مي‌كند‌؟ نه نام تو را در تاريخ ثبت مي‌كنند و نه روزنامه‌هاي عكس تو را همراه با مشخصات به چاپ مي‌رسانند. اينها همه‌اش نامربوط است؛ تو از آن لذت مي‌بري. ارزش اين كار تو دروني است.
اگر شهرت خود به خود در پي آن آمد؛ بهتر. اگر شهرتي در كار نبود؛ باز هم چه بهتر!
ملاك شهرت نيست. نكته مهم اين است كه تو هر كاري كه مي‌كني از آن لذت ببري و به آن عشق بورزي.
بنابراين اگر به دنبال آوازه و شهرت هستي و فكر مي‌كني هر وقت مثل پيكاسو مشهور شدي، آن‌وقت خلاق هستي؛ به خطا رفته‌اي. در حقيقت تو آن موقع ديگر به هيچ‌وجه خلاق نيستي، بلكه سياستمداري جاه‌طلب هستي.
باور تو باور نيست درهايي را به رويت مي‌گشايد و درهايي را به رويت مي‌بندد. اگر باور غلطي داشته باشي، آن‌وقت همين باور، همچون دري بسته همه‌‌جا سر راهت سبز مي‌شود.
وقتي هر كاري كه مي‌كني، راز و نياز عاشقانه تو با معشوق، باشد، آنگاه خلاق مي‌شوي. كافي است دستي از روي عشق و نشاط به سر چيزي پيش پا افتاده و كوچك بكشي تا به چيزي خارق‌العاده و شگفت‌انگيز بدل گردد

واقعاً میتوان گفت عشق منشا هر حرکت تکاملی و زیباست که نتیجه ای جز رضایت درونی ندارد .
مگر نه آنکه خداوند با عشق انسان را آفرید و روح خود را در او دمید .
 

پيرمرد فروم

عضو جدید
اگر چيزي از روي خلاقيت در درونت نشو و نمو يافت و عامل رشد تو شد، آن روحاني، خلاقانه و آسماني است. همه مذاهب دنيا بر اين نكته اتفاق‌نظر دارند كه خداوند خالق است. به فرض هم كه خداوند خالق نباشد، اما من يك چيز را مي‌دانم و آن اينكه تو هر قدر خلاق‌تر شوي، خداشناس‌تر مي‌شوي. وقتي خلاقيت تو به اوج رسيد، و زندگي تو سراسر خلاق شد، تو در خدا زندگي مي‌كني، بنابراين او بايد خالق هستي باشد، چون افراد خلاق از همه به او نزديك‌ترند..
به آنچه انجام مي‌دهي عشق بورز. هنگام انجام آن مكاشفه‌گر باش، حال اين كار هر چه مي‌خواهد باشد. آن‌وقت خواهي ديد كه حتي نظافت كردن هم كاري مبتكرانه مي‌شود. آن هم با چه عشقي!! تقريباً در حالت آواز و رقص در درون. اگر كف زمين را با عشق تميز كني، انگار تابلوي نامرئي زيبايي را كشيده‌اي. تو آن لحظه را با چنان شعفي گذراندي، كه به تو رشدي دروني بخشيد. تو پس از انجام كار خلاق، ديگر آن آدم سابق نيستي.
خلاقيت يعني به هر كاري كه به آن مشغولي، عشق بورزي، از آن لذت ببري و براي آن جشن بگيري. شايد هيچ‌كس به ارزش كار تو پي نبرد، چه كسي تو را به خاطر شستن كف اتاق تمجيد مي‌كند‌؟ نه نام تو را در تاريخ ثبت مي‌كنند و نه روزنامه‌هاي عكس تو را همراه با مشخصات به چاپ مي‌رسانند. اينها همه‌اش نامربوط است؛ تو از آن لذت مي‌بري. ارزش اين كار تو دروني است.
اگر شهرت خود به خود در پي آن آمد؛ بهتر. اگر شهرتي در كار نبود؛ باز هم چه بهتر!
ملاك شهرت نيست. نكته مهم اين است كه تو هر كاري كه مي‌كني از آن لذت ببري و به آن عشق بورزي.
بنابراين اگر به دنبال آوازه و شهرت هستي و فكر مي‌كني هر وقت مثل پيكاسو مشهور شدي، آن‌وقت خلاق هستي؛ به خطا رفته‌اي. در حقيقت تو آن موقع ديگر به هيچ‌وجه خلاق نيستي، بلكه سياستمداري جاه‌طلب هستي.
باور تو باور نيست درهايي را به رويت مي‌گشايد و درهايي را به رويت مي‌بندد. اگر باور غلطي داشته باشي، آن‌وقت همين باور، همچون دري بسته همه‌‌جا سر راهت سبز مي‌شود.
وقتي هر كاري كه مي‌كني، راز و نياز عاشقانه تو با معشوق، باشد، آنگاه خلاق مي‌شوي. كافي است دستي از روي عشق و نشاط به سر چيزي پيش پا افتاده و كوچك بكشي تا به چيزي خارق‌العاده و شگفت‌انگيز بدل گردد
سلام
واقعا قشنگ و جالب بود
 

Similar threads

بالا