پرستنده از پرستیدنی جدا نیست. درک این وحدت زنده، دیانت واقعی است.

haleh_sharif

عضو جدید
یک ماهی اقیانوس پرسید، "مرا ببخش، تو از من مسن تر هستی، پس می توانی به من بگویی: کجا می‌توانم آن چیزی را که اقیانوس نام دارد پیدا کنم؟
ماهی مسن تر پاسخ داد، "اقیانوس چیزی است که تو اکنون در آن هستی."

ماهی ناامید شده گفت، "آه؛ این است؟ ولی این آب است. آنچه من می‌جویم اقیانوس است." و او شناکنان دور شد تا جایی دیگر را بگردد.


همه جویای حقیقت هستند: همه کس در جست و جوی خداوند است، همه طالب معجزات هستند و رازهای منبع زندگی. و اوضاعی یکسان است: ماهی جوان‌تر از ماهی مسن‌تر می‌پرسد: «آن چیز که اقیانوس نام دارد چیست؟ من در موردش خیلی می شنوم.»

و ماهی مسن‌تر می‌گوید، «تو در آن هستی.»

و طبیعتاً ماهی جوان‌تر گفت، «ولی این آب است و من در جست‌وجوی اقیانوس هستم.» او چنان ناکام شده بود که گفت، «بهتر است دور شوم و برای یافتن حقیقت به جایی دیگر بروم و اقیانوس را پیدا کنم.»

خداوند آن اقیانوسی است که شما در آن هستید، زیرا خداوند نام دیگری است برای زندگی.

شما هر لحظه خداوند را با تنفس‌هایتان به درون و بیرون می‌کشید. این خداوند است که در قلب شما می‌تپد. این خداوند است که در خون شما جاری است. خداوند مغزاستخوان شماست و استخوان‌ها و هوشمندی شما و خود آگاهی شماست.
ولی چون ماهی در اقیانوس زاده شده ، بسیار نزدیک است ، فکر می‌کند که این فقط آب است.

این فقط هوا است که شما تنفس می‌کنید. و مردم درست مانند آن ماهی در جست‌وجو هستند و هرگز نخواهند یافت ، تا زمانی که از جست و جو بازایستند و فقط به آنچه که خود هستند نظر کنند، و اینکه آگاهی‌شان چیست و زندگی‌شان چیست. و تعجب خواهند کرد که نیازی نبوده به جایی بروند. هرآنچه که آنان در بیرون و محیط اطراف در پی آن بودند، در درونی‌ترین هسته وجودشان در خودشان وجود داشته است.

تمامی جهان هستی خداوند است. این مذاهب هستند که این کذب را درست کرده‌اند که خداوند دنیا را خلق کرده است و بنابراین این فکر را داده‌اند که خدا و دنیا دو چیز هستند و بنابراین آنان باید در پی خداوند باشند.

من مایلم این دوگانگی را کاملاٌ نابود کنم. خداوند خالق نیست، بلکه خود خلقت است.

او در درختان وجود دارد و در رودخانه ها و در ماه و در خورشید و در تو.

بجز خداوند هیچ چیز وجود ندارد.

جوینده همان جستنی است و صیاد همان صید. و ناظر همان منظر است. و لحظه‌ای که این را دریابی، چنان آسودگی عمیقی خواهد آمد و چنان آرامش عمیقی بر تو نازل می‌شود که قبلاً در خواب هم نمی‌دیدی. چشمانت چنان شفافیتی خواهند یافت که در همه جا زیبایی خواهی دید: یک زیبایی وصف نانشدنی، یک خیر عظیم. در کوچکترین چیز این زندگی تپش کائنات را احساس خواهی کرد. این دنیا پرستشگاه ما است و این خدای ما است و ما بخشی از آن هستیم.
 

haleh_sharif

عضو جدید
از این چیزا شریعتی هم گفته
این رو نمیدونم مال کیه
ولی کلا خدا کجاست؟

تمامی جهان هستی خداوند است. این مذاهب هستند که این کذب را درست کرده‌اند که خداوند دنیا را خلق کرده است و بنابراین این فکر را داده‌اند که خدا و دنیا دو چیز هستند و بنابراین آنان باید در پی خداوند باشند.

من مایلم این دوگانگی را کاملاٌ نابود کنم. خداوند خالق نیست، بلکه خود خلقت است.

او در درختان وجود دارد و در رودخانه ها و در ماه و در خورشید و در تو.

بجز خداوند هیچ چیز وجود ندارد.

به گفته یکی دیگر از بزرگان
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
تمامی جهان هستی خداوند است. این مذاهب هستند که این کذب را درست کرده‌اند که خداوند دنیا را خلق کرده است و بنابراین این فکر را داده‌اند که خدا و دنیا دو چیز هستند و بنابراین آنان باید در پی خداوند باشند.

من مایلم این دوگانگی را کاملاٌ نابود کنم. خداوند خالق نیست، بلکه خود خلقت است.

او در درختان وجود دارد و در رودخانه ها و در ماه و در خورشید و در تو.

بجز خداوند هیچ چیز وجود ندارد.

به گفته یکی دیگر از بزرگان

اول اون بزرگ رو معرفی کن؟
 

peach_69

عضو جدید
خیلی قشنگ بود
اما ما خیلی با درکش فاصله داریم
به عبارتی عمرا اگه بفهمیم که " خدا هواییه که نفس میکشیم....و..."
کل چیزایی که ما تو زندگی بهمون یاد میدن یهجورایی القا میکنه که خدا یه وجود جداست. دین هم یکیشه....همه چی اینجوری نشون میده. پس ما هیچ وقت تو این دنیا نمیتونیم اون وحدت رو بفهمیم
 

haleh_sharif

عضو جدید
خیلی قشنگ بود
اما ما خیلی با درکش فاصله داریم
به عبارتی عمرا اگه بفهمیم که " خدا هواییه که نفس میکشیم....و..."
کل چیزایی که ما تو زندگی بهمون یاد میدن یهجورایی القا میکنه که خدا یه وجود جداست. دین هم یکیشه....همه چی اینجوری نشون میده. پس ما هیچ وقت تو این دنیا نمیتونیم اون وحدت رو بفهمیم


فک می کنم با تغییر طرز فک قشنگ تر زندگی کنیم
من هیچی را نفی نمی کنم
فقط بعضی دیدگاهها می تونه به آدم امید بده
 

peach_69

عضو جدید
فک می کنم با تغییر طرز فک قشنگ تر زندگی کنیم
من هیچی را نفی نمی کنم
فقط بعضی دیدگاهها می تونه به آدم امید بده

از این نظر آره. حداقل میفهمیم حقیقت این چیزی نیست یه از صبح تا شب میزنن تو سرمون
هیچ وقت زندگی با ترس رو دوست نداشتم.....چه برسه به ترس از خدا
اگه احتمال بدم( احتمال چون درکش برام سخته) که خدا اینقدر بهم نزدیکه پس لطفشم نزدیکه.....زندگی خودم بهتر میشه.... محبت به بقیه...و همه اینا باعث رشد روح آدم میشه
 

haleh_sharif

عضو جدید
از این نظر آره. حداقل میفهمیم حقیقت این چیزی نیست یه از صبح تا شب میزنن تو سرمون
هیچ وقت زندگی با ترس رو دوست نداشتم.....چه برسه به ترس از خدا
اگه احتمال بدم( احتمال چون درکش برام سخته) که خدا اینقدر بهم نزدیکه پس لطفشم نزدیکه.....زندگی خودم بهتر میشه.... محبت به بقیه...و همه اینا باعث رشد روح آدم میشه

دقیقا موافقم خدا یعنی هم من هم تو پس من حق ندارم بیام به حقوق تو ضرری بزنم و یا باعث آزار تو شم
خدا یعنی من پس من باید به بالاترین حد برسم نه اینکه انقد خدا را دور ببینم که بعضی وقتا یادم بره
 

peach_69

عضو جدید
دقیقا موافقم خدا یعنی هم من هم تو پس من حق ندارم بیام به حقوق تو ضرری بزنم و یا باعث آزار تو شم
خدا یعنی من پس من باید به بالاترین حد برسم نه اینکه انقد خدا را دور ببینم که بعضی وقتا یادم بره

:gol::gol:
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا ذهن انسان خواهان موقعیتی افراطی است؟ تو یا باید یک باخدا باشی و یا یک بی خدا؛ باید یا مخالف باشی و یا موافق. ذهن به تو اجازه ی داشتن یک جایگزین سوم نمی دهد. دلیلش ساده است: جایگزین سوم، مرگ ذهن می شود. ذهن با افراط و تفریط زنده است: این خود خوراک ذهن است.
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایی وجود ندارد، ولی این به آن معنا نیست که من بی خدا هستم. یقین است که من باخدا نیستم __
می گویم که خدا وجود ندارد __ ولی این به آن معنا نیست که شما باید به قطب مخالف __ بی خدایی__ بپرید. انسان بی خدا نیز می گوید که خدا وجود ندارد، ولی وقتی من این را می گویم، تفاوت بزرگی بین جمله ی من و جمله ی انسان بی خدا وجود دارد __ زیرا من در عین حال می گویم که خداگونگی
godliness وجود دارد.
 

Schneider

مدیر بازنشسته
فوق العاده بود
گاهی لازمه آدم یچیزایی رو بش یادآوری کنن
این از اونا بود
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
خدایی وجود ندارد، ولی این به آن معنا نیست که من بی خدا هستم. یقین است که من باخدا نیستم __
می گویم که خدا وجود ندارد __ ولی این به آن معنا نیست که شما باید به قطب مخالف __ بی خدایی__ بپرید. انسان بی خدا نیز می گوید که خدا وجود ندارد، ولی وقتی من این را می گویم، تفاوت بزرگی بین جمله ی من و جمله ی انسان بی خدا وجود دارد __ زیرا من در عین حال می گویم که خداگونگی
godliness وجود دارد.
اینا که میگی یعنی چی؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینا که میگی یعنی چی؟
میگم ممکنه من نتونم خدارو درک کنم ولی نمیشه گفت من بی خدا هستم. درک خدا نیازمند یکسری سلولهای ذهنی است که خیلی ها ندارند. ولی نمیتونن بگن که خدایی وجود نداره . اونا نمیتونن پیداش کنن.
 

Tabrizli Atila

اخراجی موقت
میگم ممکنه من نتونم خدارو درک کنم ولی نمیشه گفت من بی خدا هستم. درک خدا نیازمند یکسری سلولهای ذهنی است که خیلی ها ندارند. ولی نمیتونن بگن که خدایی وجود نداره . اونا نمیتونن پیداش کنن.

نمیشه که
چیزی که نشه فهمید یا اینکه درکش کرد رو چجوری باید باور کرد؟
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیشه که
چیزی که نشه فهمید یا اینکه درکش کرد رو چجوری باید باور کرد؟
دلیلی نداره بزور باورش کنی. میتونی خودت باشی و براحتی زندگیتو بکنی. اینجوری پیشرفتت هم بیشتر میشه چون میدونی که خودت تنهایی و پارتی نداری.
وقتی می گویم خدا وجود ندارد، شخصیت دادن به خدا را انکار می کنم. می گویم خدا وجود ندارد، ولی یک خداگونگی عظیم وجود دارد. این خداگونگی غیرشخصی است، یک انرژی خالص. تحمیل کردن هرگونه شکلی بر آن زشت است. شما خودتان را بر آن تحمیل می کنید. لحظه ای که مسحیت ازبین برود، خدای مسیحی ازبین خواهد رفت
 

haleh_sharif

عضو جدید
دلیلی نداره بزور باورش کنی. میتونی خودت باشی و براحتی زندگیتو بکنی. اینجوری پیشرفتت هم بیشتر میشه چون میدونی که خودت تنهایی و پارتی نداری.
وقتی می گویم خدا وجود ندارد، شخصیت دادن به خدا را انکار می کنم. می گویم خدا وجود ندارد، ولی یک خداگونگی عظیم وجود دارد. این خداگونگی غیرشخصی است، یک انرژی خالص. تحمیل کردن هرگونه شکلی بر آن زشت است. شما خودتان را بر آن تحمیل می کنید. لحظه ای که مسحیت ازبین برود، خدای مسیحی ازبین خواهد رفت

شما دین را قبول داری؟
 
  • Like
واکنش ها: ayja

Similar threads

بالا