10 روز اسارت دختر در اتاقک سیاه همسرش

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
10 روز اسارت دختر در اتاقک سیاه همسرش

دختر دانشجو 10 روز در اتاقک سیاه همسر شکنجه*گر خود زندانی بود. این دختر که دانشجوی رشته دندانپزشکی پس از فرار از زندان سیاه برای شکایت به دادسرا مراجعه کرد.

شیوا به بازپرس شعبه اول دادسرای منیریه تهران، گفت: «یک*سال پیش برای خرید به پاساژی در تهران رفته بودم، در آنجا با پسری به نام بابک آشنا شدم. وی می*گفت که در مالزی در رشته it درس خوانده است. پس از مدتی وی به همراه خانواده*اش به خواستگاری*ام آمد و با رضایت خانواده*ها به عقد یکدیگر درآمدیم».

دختر در ادامه گفت که بر خلاف آنچه فکر می کرده همسرش جوان بد اخلاقی بوده و بر سر هر مساله ای با او درگیر می شده است. وی ادامه داد: «قرار بود 6 ماه بعد مراسم عروسی*مان را جشن بگیریم و وارد زندگی مشترک شویم اما من هیچ اشتیاقی برای زندگی در کنار بابک نداشتم».

وی افزود: «چند وقت پیش با هم درگیر شدیم. بابک در خیابان مرا به باد کتک گرفت و بعد با چاقو تهدیدم کرد، وی مرا به خانه پدر و مادرش برد و در زیرزمین خانه* زندانی*ام کرد. مادرش را در مقابل چشمان من به باد کتک می*گرفت و من حتی اجازه اعتراض هم نداشتم. بابک می*گفت همسر عقدی*اش هستم و باید هرچه می*گوید اطاعت کنم. 10 روز در اتاقک سیاه زندانی بودم. کتکم می*زد و می*گفت نباید اجازه بدهم پدر و مادرم در زندگی*مان دخالت کنند».

وی ادامه داد: «شوهرم از من می*خواست که در همان زیرزمین به همراه پدر و مادرش زندگی کنم اما من مخالف بودم. پس از چند روز وقتی بابک برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بود، موفق شدم از آنجا فرار کنم. از ترس به خانه عمویم رفتم و ماجرای 10 روز شکنجه در اتاقک سیاه را برای وی تعریف کردم. عمویم نیز موضوع را به پدرم گفت. می*خواستم به دادگاه خانواده بروم و درخواست طلاق بدهم اما بابک با پدرم تماس گرفت و او را تهدید به مرگ کرد. بعد برای من sms های تهدیدآمیز فرستاد و گفت چنانچه به خانه او بازنگردم با اسید مرا می*کشد».
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
نازييييييييي چه عاشقانه.واسش smsميفرستاده:redface:
 
بالا