آری خدااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااااااا هست.

رهایی و هجرت

عضو جدید
اول سلام. دوم بگم کسی که نخواااااااااااااااااااااااااهد حقیقت رو بفهمه و قبووووووووووووول کنه.
هر چی هم بگیم .
بازم همه چی رو با هم قاطی میکنه و مخلوط تحویلت میده و نمیپذیره.
سلام دوستان عزیز.هرچند متاسفم واسه .....
اما خوب من به خاطر خدای عزیزم این هارو مینویسم.
بچه ها ببینید در فلسفه دلایل زیادی واسه اثبات همه ی این عالم وجود داره .
و از همه مهمتر واسه اثبات وجود خداوند.
به این دلایل برهان میگویند.
که این برهان در فلسفه تعدادش زیاد هست .که خب کسانی که اهل علم و مطالعه هستن میدونند که نمیشه همش رو الان بگم. چون چند تااااااااااااااا کتاب میشه.


برهان نظم

: برهان امكان
برهان فطرت
: برهان حركت و حدوث
برهان امكان فقري
: برهان معجزه
: برهان تجربه ديني
برهان فطرت

برهان صدیقین با چند تقریری که داره. ....................................................................................


فلسفی گفتن هم واسه همه قابل فهم نیست اما من مطمئنم هر کدام از دوستان گلم که
کمی مطالعه داشته باشن و شروع کنند الفاظ واسشون ملموس میشه. واسه همیین نهایت سعی رو میکنم که ساده بگم ولی خب مجبورم از الفاظ هم استفاده کنم چ.ن علمی است.
اول از همه دوستان خواهش میکنم که بدون اصرار و پافشاری و اجبازی روی اون دیدی که الان دارین این بحث رو بخونیید نیاز فهمیدن و درک عزیزان تامل کردن هست پس تا اخر بخونیید
و خوب تامل کنید و وجدانتون رو قاضی کنید که واقعا دنبال حقیقت باشین .فعلا فقط و فقط به این فکر کنید که میخوایم اثبات کنیم خدااااااااااااااااا هست " کاری به صفات : عدالت و .... } نداشته باشیم.
موجودات اطرافمون
دو حالت ميشود براشون فرض كرد
يا خودشون به وجود امدن.و یا
يكي ديگه بهشون وجود داده.
 
آخرین ویرایش:

رهایی و هجرت

عضو جدید
خب حالا ايا فرض اول ميتونه درست باشه؟
مسلما نه.

: چون كسي كه چيزي رو نداره: چطور ميتونه يك دفعه اون رو دارا بشه؟

پس موجودات اطراف

وجودشون از خودشون نيست

حالا میمونه فرض دوم که از دیگری "این وجود" رو داشته باشند.

و اون ديگري هم اگر اين دو فرض در موردش جاري بشه
پس همين مشكل به وجو مياد" دقت کنید عزیزان" "رو همه جمله هاا تامل کنیم.

حتي اگر ما اين سلسه علت رو تا بي نهايت هم بشماريم
به حدي نميرسه كه اونجا متوقف بشه
مگر

با واجب الوجود
يعني موجودي كه وجودش رو از ديگري نگرفته و در وجودش به ديگري محتاج نيست

و اون در وجودش تكيه به موجود ديگر ندارد
هستي مطلق هست
وجودش بي نقص
و بي كاستي است
حالا اول معنای چند تا از کلمات رو میگم عزیزان.
ممكن الوجود :
ممكن
يعني تساوي بين وجود و عدم وجود.
OK?
يعني مثلا انسان نه اقتضاي وجود دارد نه عدم را
و براي
اينكه از اين حالت تساوي خارج بشه
نياز به علت د اره

و اين علت خود نميتونه" ممكن " یعنی نمیشه که ممکن باشه که وجود داره .

چون فاقد شي نميتونه معطي شي باشه.

معنی این جمله رو با یه مثال میگم
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
شما تو جیبت پولی ندارین .خوب.


حالا
يكي از شما پول ميخواد
ميتوني بهش بدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی:

كسي كه چيزي رو نداره
نميتونه اون رو به ديگران بده
كه در برهان ما
اون وجود هست
كسي ميتونه
به ديگري وجود بده كه از اين وجود بهره مند باشه



شي اي كه هستي و يا نيستي در ذات او ماخوذ نيست.

نسبت به وجود و عدم يكسان هست.

يعني صرف نظر از عامل خارجي
نه وجود و نه عدم
برايش ضروري نيست

و نميتونه
به يكي از دو طرف متصف بشه
چون در غير اين صورت لازم مياد از اين حالت تساوي خارج بشه
در نتيجه
از حالت تساوي خارج شده و ممكن نخواهد بود.


در حالي كه ممكن هست
و اين تناقض هست
و جمع بين تساوي و عدم تساوي در ذات
و اين جمع نقيضين و محال هست
پس هر ممكن الوجودي براي
موجود شدن يا معدوم شدن
نياز به علتي دارد.

كه ان واجب الوجود هست
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
كه ان واجب الوجود هست
پس هر ممكني نيازمند است
و تا هنگامي كه واجب به او وجود ندهد موجود نمي شودو ان واجب همان "واجب الوجود یعنی خداست"
پس خلاصه :1.هر موجودی نیازمند علت هست" اصل علیت"
2. تسلسل در علت تا بی نهایت محاااااااااال است. معنی: " چون اگه این طور بود این عالم محقق نمیشد پس چون الان این عالم محقق شده پس حتما یکی باید "واجب الوجود باشد"
و اون خدااااااااااااااااااااااا اااست. يك مثال ميزنم
فرض كنيد
يك عده قصد دارند
با هم
مسابقه دو بدهند
از شما يك تا ده يا بيست.
يا بيشتر.
داور دستور دو ميدهد
اما كسي حركت نميكند
از شماره يك مي پرسد
چرا شروع نميكني
ميگويد تا شماره دو حركت نكند
من شروع نميكنم.
از شماره دو مي پرسد ميگويد تا سه حركت نكند من حركت نمي كنم
و...
سوال
اگر همه چنين شرطي كنند
چه اتفاقي مي افتد
جواب :مسابقه شروع نمي شود
حال اگر داور برود و بعد از چند دقیقه برگردد. و ببیند مسابقه شروع شده چه نتیجه ای میگیرین؟؟؟؟؟؟؟؟
یکی حتما حتما شروع کردههههههههههههههه. و بدنبال سرش شماره های پایین تر.
پس
وقتي ما اولا مي بينيم
كه هستيم
و هستي ما از خودمان نيست
چه نتيجه اي به دست مي آيد؟؟؟؟؟؟؟؟ پس کسی مارو بوجووووووود اورده .که اون ی که به ما وجود داده وجودش رو از دیگری نگرفته. که اگر اینچنین بود که هیچ چیز نباید بوجوود میامد.
در حالی که میبینیم جهان با این همه موجودات وجوووووووووووووود داره.


ق.ظ): مي گويند نيوتن يك رفيق ملحد داشت

كه خدا را باور نداشت

روزي نيوتن يك ماكت

از منظومه شمسي درست كرد

و در اتاقش قرار داد

يك وقت ان دوست ملحد

به ديدن نيوتن امد

و از ديدن ان ماكت بسيار شگفت زده شد

گفت چه وقتي اسن را درست كردي
pas
چقدر زيباست

نيوتن در جواب گفت

همينطوري در اتقا من به وجود امده

اتاق

دوستش گفت چنيني چيزي امكان ندارد

نيوتن اسرار كرد

كه نه

همينطور است كه من مي گويم

و اين ماكت يك دفعه در اتاق من به وجود امده

از نيوتن اسرار و از دوست ملحدس انكار

ملحدش

بعد از

نيوتن گفت

خب

چطور شما در مورد

اين ماكت خود بخود به وجود امدن را انكار ميكني

اما اين عالم با اين عظمت خود بخود به وجود امده

و خالق ندارد

و ان دوستش

متنبه شد

و ايمان اورد

اين دنيا همانطور ه.

روزي پيامبر از پيرزني پرسيد تو خدا را چطور براي خود اثبات كرده اي

گفت

همينطور كه من

اين دوك نخ ريس را مي چرخانم

و اين مي چرخدو اگر دست نگه دارم

مي ايستد

پس اين دنيا با اين همه عظمت و اين امسان و ستار گان و ماه و خورشيد

نميتواند بدون

چرخاننده باشد
.این همه ادم متفکر تو این عالم اومدن که اون همه از فکر و مغزشون هم کااااااااااااااااااااااار کشیدن .نیوتن. انیشتین. ابوعلی سیناااااااااااا. ملاصدرااااااااااااااااااا ااا. مادام کورییییییییییی.و...............دا نشمندان دیگر نمیتونستن با این فکر و عقلشون که دیگه میدوننین چه قدر اهل فکر بودن .بیان بگن خدااااااااااااااااااااااا ا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اون وقت شما هاااااااااااااا بی هیچ تاملی بدون دانسته هاااااااااااااااااا بی هیچ کشفی از عالم .ادعاااااااااااااااا میکنین که به این نتیجه رسیدین که خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااا نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




بچه هااا اونقدر هااااااااااااااا هم سخت نیست .اگه کمی تامل کنید کانلا متوجه میشین.
" خواهشن دوستان هم دیگه بی خودی ایراد نگیرن چون این فلسفه هست و فلسفه یه علم هست در کل جهااااااااااااااان مثل تمام علم های دیگه نیاز به مطالعه داره .مثلا شمارو که همین طوری نمیفرستن اتاق عمل که عمل کنید .درسته؟ چون علمش رو باید بخونیید .
خوب کسی که قلبا به یقین نرسیده باید اول مطالعه کنه بعد به نتیجه برسه بعد حصول قلبی میشه."
در ضمن عزیزان اگه کسی واقعا خدارو قبول نداشته باشه طبق اصول و علم اگه کمی پیش بره باید بدونه که به پوچی میرسه و اصلا تعجب میکنم اگه هکچین کسی الان باشه چطور داره زندگی میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟باید خودکشی میکرد.اما من مطمئنم همه یاون دوستان عزیز هم که گفتن خدا نیست واقعا تو دلشون میدونند که هست فقط میخواستن یه خورده با دلایل واسشون مشخص بشه.
در ضمن من که خودم رشته ام فلسفه نبوده. من که معارف یا طلبگی نخوندم.؟؟/من یا دانشجوی مهندسی صنایع هستم.مثل همه شماهاااااااااا که محصلین یا تمام کردین.
اما اون شب هم به "ARASHPAK" گفتم من بررسی کردم به یقین رسیدم.
{در ضمن حتی اگه هیچ کسی تو این سلیت نتونه پاسخ های شمارو بده اصلا دلیلی نداره که فکر کنیم پاسخی براش نیست .چون دوستان هم حتما مطالعه ندارن که نمیتونند جواب بدن.{میدونید که کاملا منطقی است}پس خیلی بی منطقی هست که الکی هوراااااااااا بکشیم که چون کسی نمیتونه جواب بده پس ما داریم درست میگیم.}
هر علمی متخصص داره. شما وقتی بیمار هستین میرین کجااااااااااااااااا؟پیش پزشک .نمیرین که تو کارخونه پیش یه مهندس بگین من بیمارم خوبم کن.
درسته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاملا واضح هست. پس واسه هر سوال دیگه ی تخصصی هم باید پیش متخصص اون علم رفت نه خودمون واسه خودمون تعریف کنیم خودمون هم چون نمیدونیم جواب چیه واسه هم کف بزنیم.
دوستان گلم بیاین دنبال روشنایی باشیم .دنبال حقیقت.
ناراحتی چراااااااااااااااااا؟ دشمنی چرااااااااااااااااااااااا ؟حداقل همه که به انسانیت اعتقاد دارین.
این گل هاااااااااااااااااااا هم تقدیم به همه ی دوستان گلم .تک تکتون.


یاد فکرت باشد


هرکجا رفتی هر کجا هستی ای دوست


زندگی را تو بساز


و


خدا به تماشای تو ایستاده ست.
 
آخرین ویرایش:

رهایی و هجرت

عضو جدید


دوستان ببینید هنوز من کامل متن رو نزدم جواب ایشون بین 2 تا پست من هست..ایشون همه رو خوند و منصفااااااااااااااااانه فکر کرد و
به نتیجه رسید
.الان دیگه واقعا براتون متاسفم.
اگه نیست چرا داری زندگی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا خود کشی نمیکنی وقتی خدایی نیست؟ وقتی این زندگی پوچ هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیگه بهتره چیزی نگم. مخصوصا به شمااااااااااااا.متاسفم.
 

mehrshad53

اخراجی موقت
دوستان ببینید هنوز من کامل متن رو نزدم جواب ایشون بین 2 تا پست من هست..ایشون همه رو خوند و منصفااااااااااااااااانه فکر کرد و
به نتیجه رسید
.الان دیگه واقعا براتون متاسفم.
اگه نیست چرا داری زندگی میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا خود کشی نمیکنی وقتی خدایی نیست؟ وقتی این زندگی پوچ هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیگه بهتره چیزی نگم. مخصوصا به شمااااااااااااا.متاسفم.

خودکشی؟
چرا؟
شما که اعتقاد دارین که اون دنیا هست باید ارزو کنین که زودتر بمیرین که برین بهشت.
ما باید این دم عمر را غنیمت شمریم!!!!!
در ضمن فکر کردی تاحالا نخوندیم این چیزا را که شما بیای بهمون بگی؟
اونم توی جمهوری اسلامی!!!!!!!!!!!!
 

abdola_farzad

عضو جدید
خودکشی؟
چرا؟
شما که اعتقاد دارین که اون دنیا هست باید ارزو کنین که زودتر بمیرین که برین بهشت.
ما باید این دم عمر را غنیمت شمریم!!!!!
در ضمن فکر کردی تاحالا نخوندیم این چیزا را که شما بیای بهمون بگی؟
اونم توی جمهوری اسلامی!!!!!!!!!!!!
in tarze fekre shoma doste aziz kolan moshkel dare aslan injori nist ke shoma migi
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
in tarze fekre shoma doste aziz kolan moshkel dare aslan injori nist ke shoma migi

عزیز شما اگه باقی نظر های ایشون رو تو تاپیک های قبلی بخونید متوجه میشین مشکل که چه عرض کنم....................
بهتره هیچی نگیم و سکوت کنیم. در مقابل کسی مثل ایشون.
حتی حاضر نیست تامل کنه....................بی خیال .
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودکشی؟
چرا؟
شما که اعتقاد دارین که اون دنیا هست باید ارزو کنین که زودتر بمیرین که برین بهشت.
ما باید این دم عمر را غنیمت شمریم!!!!!
در ضمن فکر کردی تاحالا نخوندیم این چیزا را که شما بیای بهمون بگی؟
اونم توی جمهوری اسلامی!!!!!!!!!!!!

منهم هميشه فكر كردم اين دوستاني كه به بهشت و دوزخ معتقدند قاعدتا بايد ميل داشته باشند هر چي ممكنه طول زندگيشون كوتاه باشه تا با گناهان كمتر برند براي حساب و كتاب !!! و اساسا عمر طولاني فقط يك زحمت براشون بحساب مياد چون ممكنه باعث بشه بهشت از دستشون بره . :surprised:

در ضمن با تشكر از دوستي كه اين مطالب رو اينجا درج كردند بايد بگم اين چيزائي كه ايشون در اين تاپيك زدند فقط يك كپي پيست از مطالبي هستش كه بارها و بارها در كتابهاي مختلف ديني دوران تحصيل ديديم .
 

vahid321

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز به برهان علیت یه اشکال اساسی وارده و خیلی قابل استناد نیست.
فرض کن تو همیشه به یه در نگاه میکنی. همیشه میبینی بعد از اینکه یه توپ میاد یه گربه هم دنبالش میاد. میتونی نتیجه بگیری که پس هر وقت توپ میاد حتما گربه هم دنبالش میاد؟
توجه کن که خلاصه نوشتم و حوصله توضیح بیشتر ندارم
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
منهم هميشه فكر كردم اين دوستاني كه به بهشت و دوزخ معتقدند قاعدتا بايد ميل داشته باشند هر چي ممكنه طول زندگيشون كوتاه باشه تا با گناهان كمتر برند براي حساب و كتاب !!! و اساسا عمر طولاني فقط يك زحمت براشون بحساب مياد چون ممكنه باعث بشه بهشت از دستشون بره . :surprised:

در ضمن با تشكر از دوستي كه اين مطالب رو اينجا درج كردند بايد بگم اين چيزائي كه ايشون در اين تاپيك زدند فقط يك كپي پيست از مطالبي هستش كه بارها و بارها در كتابهاي مختلف ديني دوران تحصيل ديديم .
اولا بار هاااااااااااااا ندیدیم بلکه شاید یکی 2 بار.
بعدشم دیدن مهم نیست .فهمیدن مهم هست.
تامل کردن مهم هست. و خواستن واسه فهمیدن.
همون موقع که دیدین هم نمیخواستین گوش کنید و تامل کنین و بدانید واقعا .از سر مجبوری دنبال پاس کردن ...............................
اثبات وجود خداا خیلی برهان داره .کسی که دنبال حقیقت باشه میره و همه اش رو میخونه. تامل میکنه.
و بعد همه چیز رو که دونست نتیجه گیری میکنه.
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
دوست عزیز به برهان علیت یه اشکال اساسی وارده و خیلی قابل استناد نیست.

فرض کن تو همیشه به یه در نگاه میکنی. همیشه میبینی بعد از اینکه یه توپ میاد یه گربه هم دنبالش میاد. میتونی نتیجه بگیری که پس هر وقت توپ میاد حتما گربه هم دنبالش میاد؟
توجه کن که خلاصه نوشتم و حوصله توضیح بیشتر ندارم​

بله .گربه حالا چراااااااااااااااااااا؟
عزیز وقتی توپ میاد انسان یا حیوانی علت اون بوده .توپ که بدون وارد شدن انرژی توسط کسی یا چیزی نمیاد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خودش که پرواز نمیکنه/
در ضمن دقیق نخوندین؟ گفتم خیلی برهان وجود داره.
.........................................
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
منهم هميشه فكر كردم اين دوستاني كه به بهشت و دوزخ معتقدند قاعدتا بايد ميل داشته باشند هر چي ممكنه طول زندگيشون كوتاه باشه تا با گناهان كمتر برند براي حساب و كتاب !!! و اساسا عمر طولاني فقط يك زحمت براشون بحساب مياد چون ممكنه باعث بشه بهشت از دستشون بره . :surprised:

در ضمن با تشكر از دوستي كه اين مطالب رو اينجا درج كردند بايد بگم اين چيزائي كه ايشون در اين تاپيك زدند فقط يك كپي پيست از مطالبي هستش كه بارها و بارها در كتابهاي مختلف ديني دوران تحصيل ديديم .


بزرگترین نعمت خدا به انسان زندگیه و واسه همینه که انجام هر کار مضر برای سلامتی حرامه و خود کشی یکی از گناهان بزرگ
چرا انشان باید دوست داشته باشه عمرش کوتاه باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عمر طولانی یک نعمته که خدا به هر کسی نمیده
چرا این طوری نگیم که عمر طولانی اسبابی بشه برای ثواب بیشتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
بزرگترین نعمت خدا به انسان زندگیه و واسه همینه که انجام هر کار مضر برای سلامتی حرامه و خود کشی یکی از گناهان بزرگ
چرا انشان باید دوست داشته باشه عمرش کوتاه باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عمر طولانی یک نعمته که خدا به هر کسی نمیده
چرا این طوری نگیم که عمر طولانی اسبابی بشه برای ثواب بیشتر؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ممنونم.
دوست گرامی البته این دوستان کلا میگن خدایی نیست.
حالا چه رسد به بهشت جهنم.
 

زيگفريد

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولا بار هاااااااااااااا ندیدیم بلکه شاید یکی 2 بار.
بعدشم دیدن مهم نیست .فهمیدن مهم هست.
تامل کردن مهم هست. و خواستن واسه فهمیدن.
همون موقع که دیدین هم نمیخواستین گوش کنید و تامل کنین و بدانید واقعا .از سر مجبوری دنبال پاس کردن ...............................
اثبات وجود خداا خیلی برهان داره .کسی که دنبال حقیقت باشه میره و همه اش رو میخونه. تامل میکنه.
و بعد همه چیز رو که دونست نتیجه گیری میکنه.

مطمئن باشيد من خيلي بيشتر از شما و خيليهاي ديگه سر اينطور تحقيقات و مطالعات وقت گذاشتم و فقط هم به اون كتابهاي درسي اكتفا نكردم و به نتيجه هم رسيدم كه گويا با نتايج شما متفاوته .

لابد شما در دانشگاه درساتون رو فقط برا پاس كردن ميخونيد كه در مورد ديگران اينطور فكر مي كنيد .
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
رهایی و هجرت
ببین عزیز من.این نظرات فلسفی برهان نظم و برهانی دیگه ای که در صفحه اول اوردی.از 5000 سال پیش که هنوز ادیان ابراهیمی به وجود نیومده بودند وجود داشته.
بشر از همین وقتی که در کوه جنگل زندگی میکرد.پیش خودش میگفت که
1:من چطور به وجود امدم
2:چه چیزی مرا بوجود اورد
3:چرا بوجود امدم.
4:این موجودات دیگه چرا بوجود امدن.
.
5:باید خالق قدرتمندی باشه که این همه چیز ها را در کنار هم قرار داده .
6:و هزار تا سوال دیگه
نه اون موقع و نه تا به حال هیچکی به جواب این سوال نرسیده.
ادیان مختلفی بوجود امدن.که دلیلش نیاز بشر به یک چیز قدرتمند که بتونه که به کمکش برسه.
مثلا خشکسالی میشد .و غیره.

میدونی حرف حساب ما چیه .ما میگیم که شما از کجا میدونید که خدای ادیان ابراهیمی همانند خدا های دیگر دروغ نباشه.؟؟؟

همیشه 2 تا سوال وجود داره
1:خالق هست؟
2:این خالق کیه؟
حتی بیخدایان هم بر وجود خالق اطمینان دارند.
ولی جواب اصلی سوال دوم هست.این خالق کیه؟؟؟؟؟
بشر از وقتی که تاریخ داره .یک چیزی را میپرستید.یعنی مطمئن باش همیشه در یک جامعه ای 99 درصد مردمش به یک چیز اعتقاد دارند که دلیلش یک چیز روانشناسی هستند که الان وقت نمیشه بگم.
فکر کردی ادیان دیگه و مذاهب دیگه برای خودشون پیامبر نداشتند.حالا ما اسم پیامبر را شنیدم.ولی اون خورشید پرست هم برای خودش پیامبر و چیز های دیگه داشت.برای خودش کتاب مقدس داشت.برای خودش عزاداری داشت.برای خودش قربانی کردن داشت.برای خودش ایین های مذهبی داشت.
اون بت پرست هم همینطور.
ما میگیم این ادیان ابراهیمی همانند تمام ادیان و مذاهب دیگر تاریخ بشریت از دروغ و نا صحیح هست.
فکر کردی الان تو چین و هند بت پرست وجود نداره.
یک مثال برات میزنم.مثال هم از منبع خودتون میزنم.فیلم محمد رسول الله را شما دیدی.
زمانی که یار های پیامبر به حبشه فرار کردند.اون عرب ها هم رفتند که این ها را برگردونند و پیش پادشاه حبشه رفتند.اون یار پیامبر داشت میگفت که این ها بت پرست هستند و سنگ چوبی را میپرستند.میدونی اون عرب چی جواب داد.گفت که ما روحی که درون بت هست را قبول داریم نه خود سنگ را.
شما الان برو هند میبینی یک نفر ساعت ها داره به یک بت تعظیم میکنه.ازش میپرستی چرا داری به یک سنگ جواب میدی.بهت همین جواب را میده.پس فکر نکن که الان در همین جهان بت پرست نداریم.اون عرب 1400 سال پیش هم به روح درون بت اعتقاد داشت.

حالا چرا بقیه ادیان کم فروغ شدند و 99 درصد از بین رفتند.
چون مثلا یک نفر میومد بت را میشکست .یا مثلا در مناطقی حتی مردم اب را میپرستیدند.تو اون منطقه کم ابی میومد.مردم براشون سوال پیش میومد.
ولی چرا این خدا ادیان ابراهیمی از بین نرفت.
چون ادعا میشه که قابل دید نیست.و نا مرئی هست.



من یک سوال شما دارم.شما همین مطالب را که نوشتی .برو بخون ببین به سوال زیر من جواب میده؟؟
سوال من این هست که یک دلیل بیار که من مطمئن بشم که این خدای ادیان ابراهیمی همون خالقی هست که بشر از شکل گیری تمدن دنبال پیدا کردنش بود؟؟؟
 

رهایی و هجرت

عضو جدید
رهایی و هجرت
ببین عزیز من.این نظرات فلسفی برهان نظم و برهانی دیگه ای که در صفحه اول اوردی.از 5000 سال پیش که هنوز ادیان ابراهیمی به وجود نیومده بودند وجود داشته.
بشر از همین وقتی که در کوه جنگل زندگی میکرد.پیش خودش میگفت که
1:من چطور به وجود امدم
2:چه چیزی مرا بوجود اورد
3:چرا بوجود امدم.
4:این موجودات دیگه چرا بوجود امدن.
.
5:باید خالق قدرتمندی باشه که این همه چیز ها را در کنار هم قرار داده .
6:و هزار تا سوال دیگه
نه اون موقع و نه تا به حال هیچکی به جواب این سوال نرسیده.
ادیان مختلفی بوجود امدن.که دلیلش نیاز بشر به یک چیز قدرتمند که بتونه که به کمکش برسه.
مثلا خشکسالی میشد .و غیره.

میدونی حرف حساب ما چیه .ما میگیم که شما از کجا میدونید که خدای ادیان ابراهیمی همانند خدا های دیگر دروغ نباشه.؟؟؟

همیشه 2 تا سوال وجود داره
1:خالق هست؟
2:این خالق کیه؟
حتی بیخدایان هم بر وجود خالق اطمینان دارند.
ولی جواب اصلی سوال دوم هست.این خالق کیه؟؟؟؟؟
بشر از وقتی که تاریخ داره .یک چیزی را میپرستید.یعنی مطمئن باش همیشه در یک جامعه ای 99 درصد مردمش به یک چیز اعتقاد دارند که دلیلش یک چیز روانشناسی هستند که الان وقت نمیشه بگم.
فکر کردی ادیان دیگه و مذاهب دیگه برای خودشون پیامبر نداشتند.حالا ما اسم پیامبر را شنیدم.ولی اون خورشید پرست هم برای خودش پیامبر و چیز های دیگه داشت.برای خودش کتاب مقدس داشت.برای خودش عزاداری داشت.برای خودش قربانی کردن داشت.برای خودش ایین های مذهبی داشت.
اون بت پرست هم همینطور.
ما میگیم این ادیان ابراهیمی همانند تمام ادیان و مذاهب دیگر تاریخ بشریت از دروغ و نا صحیح هست.
فکر کردی الان تو چین و هند بت پرست وجود نداره.
یک مثال برات میزنم.مثال هم از منبع خودتون میزنم.فیلم محمد رسول الله را شما دیدی.
زمانی که یار های پیامبر به حبشه فرار کردند.اون عرب ها هم رفتند که این ها را برگردونند و پیش پادشاه حبشه رفتند.اون یار پیامبر داشت میگفت که این ها بت پرست هستند و سنگ چوبی را میپرستند.میدونی اون عرب چی جواب داد.گفت که ما روحی که درون بت هست را قبول داریم نه خود سنگ را.
شما الان برو هند میبینی یک نفر ساعت ها داره به یک بت تعظیم میکنه.ازش میپرستی چرا داری به یک سنگ جواب میدی.بهت همین جواب را میده.پس فکر نکن که الان در همین جهان بت پرست نداریم.اون عرب 1400 سال پیش هم به روح درون بت اعتقاد داشت.

حالا چرا بقیه ادیان کم فروغ شدند و 99 درصد از بین رفتند.
چون مثلا یک نفر میومد بت را میشکست .یا مثلا در مناطقی حتی مردم اب را میپرستیدند.تو اون منطقه کم ابی میومد.مردم براشون سوال پیش میومد.
ولی چرا این خدا ادیان ابراهیمی از بین نرفت.
چون ادعا میشه که قابل دید نیست.و نا مرئی هست.



من یک سوال شما دارم.شما همین مطالب را که نوشتی .برو بخون ببین به سوال زیر من جواب میده؟؟
سوال من این هست که یک دلیل بیار که من مطمئن بشم که این خدای ادیان ابراهیمی همون خالقی هست که بشر از شکل گیری تمدن دنبال پیدا کردنش بود؟؟؟


فعلا خوابم میاد.
فقط این هایی رو که نوشتی " فکر کردی فلان ... فکر کردی فلاتن.............." به من نچسبون .از کجا مدونی من اینهارو نمیدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فعلا بی خیال.
در ضمن اسمون ریسمون نکنین .منم مسئول پاسخگویی شما نیستم. تو متنم هم توضیح دادم.
همه اون چیزا رو هم که گفتین همه اون راه هارو ابراهیم رفت.................یکی یکی.........
 

vahid321

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله .گربه حالا چراااااااااااااااااااا؟
عزیز وقتی توپ میاد انسان یا حیوانی علت اون بوده .توپ که بدون وارد شدن انرژی توسط کسی یا چیزی نمیاد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خودش که پرواز نمیکنه/
در ضمن دقیق نخوندین؟ گفتم خیلی برهان وجود داره.
.........................................
درسته ولی بیش از همه به این استناد میشه
از کجا میدونی عامل افتادن اون توپ انسان یا حیوان بوده؟ حالا اونم اون گربه کذاییی؟
راستش من خیلی موافق اینجور برهان های عقلی و ریاضی گونه برای اثبات مسائلی مثل ایمان به خدا نیستم.ولی خوب اینم داشته باشید:
در اسلام خداروشکر علما به علوم انتزاعی کاری نداشتن برای اینکه عقیده داشتن از این طریق هم میشه به خدا رسید
اگر فیلم کنتکت یا تماس رو دیده باشید به نوعی این قضیرو نشون میده.
خداوند جهان را به زبان اعداد خلق کرده است(کپلر)
آیا فکر میکنید این بشر بود که اعداد رو اختراع کرد؟ خیر. بشر فقط اعداد رو کشف کرد! چرا؟
ممکنه کسی یه اختراعی انجام بده و بعد یه دفعه متوجه بشه که هزاران رابطه عجیب بین اجزای اختراعش برقراره؟!
میدونیم که اعداد پی و عدد نپر و رادیکال منفی یک اصم هستند. خوب حالا عدد نپر به توان i ضربدر پی چند میشه؟
به نظر من برای اثبات وجود خدا از طریق ریاضیات همین کافیه.
البته یه سری از افراد هم از طریق بحثهای آنتروپی خدا براشون اثبات شده .
شکی نیست که اساس همه این علوم لائیکه. ولی چطور میشه که از دل این ماهیت لائیک اعتقاد به خدا و اعتقاد به نیرویی برتر سر بر میاره؟ چیزی که بالای 99 درصد مردم کره زمین بهش اعتقاد دارن.
به هر حال زندگی بدون خدا خیلی ترسناکه . زندگی در تاریکی مطلق. احساس سرگردانی
احساس اینکه کل هستی و کائنات با اینهمه عظمت؛ حیات با اینمه پیچیدگی فقط حاصل چند اتفاقه. وحشتناکه:gol:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر میخواهی هستی را بشناسی , خودت را بشناس.

بعضی ها صلیب را روی گور خود میگذارند و برخی آنرا لنگر کشتی میسازند.

در مورد خدا هم همین کار را میکنیم.
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
فعلا خوابم میاد.
فقط این هایی رو که نوشتی " فکر کردی فلان ... فکر کردی فلاتن.............." به من نچسبون .از کجا مدونی من اینهارو نمیدونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فعلا بی خیال.
در ضمن اسمون ریسمون نکنین .منم مسئول پاسخگویی شما نیستم. تو متنم هم توضیح دادم.
همه اون چیزا رو هم که گفتین همه اون راه هارو ابراهیم رفت.................یکی یکی.........

من که نفهمیدم چی گفتی.اگر کسی فهمید به من هم بگه
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
رهایی و هجرت
ببین عزیز من.این نظرات فلسفی برهان نظم و برهانی دیگه ای که در صفحه اول اوردی.از 5000 سال پیش که هنوز ادیان ابراهیمی به وجود نیومده بودند وجود داشته.
بشر از همین وقتی که در کوه جنگل زندگی میکرد.پیش خودش میگفت که
1:من چطور به وجود امدم
2:چه چیزی مرا بوجود اورد
3:چرا بوجود امدم.
4:این موجودات دیگه چرا بوجود امدن.
.
5:باید خالق قدرتمندی باشه که این همه چیز ها را در کنار هم قرار داده .
6:و هزار تا سوال دیگه
نه اون موقع و نه تا به حال هیچکی به جواب این سوال نرسیده.
ادیان مختلفی بوجود امدن.که دلیلش نیاز بشر به یک چیز قدرتمند که بتونه که به کمکش برسه.
مثلا خشکسالی میشد .و غیره.

میدونی حرف حساب ما چیه .ما میگیم که شما از کجا میدونید که خدای ادیان ابراهیمی همانند خدا های دیگر دروغ نباشه.؟؟؟

همیشه 2 تا سوال وجود داره
1:خالق هست؟
2:این خالق کیه؟
حتی بیخدایان هم بر وجود خالق اطمینان دارند.
ولی جواب اصلی سوال دوم هست.این خالق کیه؟؟؟؟؟
بشر از وقتی که تاریخ داره .یک چیزی را میپرستید.یعنی مطمئن باش همیشه در یک جامعه ای 99 درصد مردمش به یک چیز اعتقاد دارند که دلیلش یک چیز روانشناسی هستند که الان وقت نمیشه بگم.
فکر کردی ادیان دیگه و مذاهب دیگه برای خودشون پیامبر نداشتند.حالا ما اسم پیامبر را شنیدم.ولی اون خورشید پرست هم برای خودش پیامبر و چیز های دیگه داشت.برای خودش کتاب مقدس داشت.برای خودش عزاداری داشت.برای خودش قربانی کردن داشت.برای خودش ایین های مذهبی داشت.
اون بت پرست هم همینطور.
ما میگیم این ادیان ابراهیمی همانند تمام ادیان و مذاهب دیگر تاریخ بشریت از دروغ و نا صحیح هست.
فکر کردی الان تو چین و هند بت پرست وجود نداره.
یک مثال برات میزنم.مثال هم از منبع خودتون میزنم.فیلم محمد رسول الله را شما دیدی.
زمانی که یار های پیامبر به حبشه فرار کردند.اون عرب ها هم رفتند که این ها را برگردونند و پیش پادشاه حبشه رفتند.اون یار پیامبر داشت میگفت که این ها بت پرست هستند و سنگ چوبی را میپرستند.میدونی اون عرب چی جواب داد.گفت که ما روحی که درون بت هست را قبول داریم نه خود سنگ را.
شما الان برو هند میبینی یک نفر ساعت ها داره به یک بت تعظیم میکنه.ازش میپرستی چرا داری به یک سنگ جواب میدی.بهت همین جواب را میده.پس فکر نکن که الان در همین جهان بت پرست نداریم.اون عرب 1400 سال پیش هم به روح درون بت اعتقاد داشت.

حالا چرا بقیه ادیان کم فروغ شدند و 99 درصد از بین رفتند.
چون مثلا یک نفر میومد بت را میشکست .یا مثلا در مناطقی حتی مردم اب را میپرستیدند.تو اون منطقه کم ابی میومد.مردم براشون سوال پیش میومد.
ولی چرا این خدا ادیان ابراهیمی از بین نرفت.
چون ادعا میشه که قابل دید نیست.و نا مرئی هست.



من یک سوال شما دارم.شما همین مطالب را که نوشتی .برو بخون ببین به سوال زیر من جواب میده؟؟
سوال من این هست که یک دلیل بیار که من مطمئن بشم که این خدای ادیان ابراهیمی همون خالقی هست که بشر از شکل گیری تمدن دنبال پیدا کردنش بود؟؟؟

همین قدر می تونم بگم اگر خدایی وجود داشته باشه آره همون خدا بود
 

نازی معمار

عضو جدید
انتخاب راه دين، مطابق فطرت است

انتخاب راه دين، مطابق فطرت است

فطرت، بر وزن خلقت و به معناى آن است​
. هر نوع احساسى در انسان آه در پديد آمدن آن،استاد و مربّى و تمرين نقش نداشته، و امرى دائمى و هميشگى، در همه مردم، همه مكانها و همه زمان ها باشد، از آن احساس، گاه به فطرت و زمانى به غريزه تعبير مى شود. البتّه معمولاً غريزه به آن سرى از احساسات و تمايلات گفته مى شود که در حيوان و انسان، هر دو باشد، مانند احساس گرسنگى و تشنگى. آرى، نشانه فطرى بودن يك موضوع همان عموميّت آن است. مثلاً علاقه مادر به فرزند، فطرى است، يعنى احساسى است که بدون معلّم و مربّى و تلقين، در آفرينش او نهفته شده و عموميّت دارد، يعنى در هر زمان و مكان و در هر رژيم و نظامى، اين علاقه را در مادران خواهيد يافت.

البتّه ممكن است عواملى سبب شدّت و ضعف آن احساس شود، زيرا گاهى يكى از احساسات درونى بر ديگرى پيروز میشود​
. در انسان، هم علاقه به مال هست و هم علاقه به خوشى و سلامتى، ولى اين علاقه ها در همه افراد يكسان نيست، بعضى مال را فداى جان و بعضى جان را فداى مال می کنند. همان گونه که در ميان اعراب جاهلى، علاقه به آبرو و خيال اينكه داشتن دختر ننگ است، سبب می شد که پدر از علاقه به فرزند دست کشيده، با دست خود، دخترش را زنده به گور کند. بنابراين، معناى فطرى بودن، آن نيست که انسان در عمل نيز دائماً دنبال آن برود زيرا چه بسا فطرتى روى مسأله فطرى ديگر را بپوشاند.

يكى از آثار مسأله فطرت، احساس افتخار است​
. کسى که روى مرز فطرت گام بر می دارد در خود احساس آرامش مى کند، مادرى که فرزند خود را در آغوش گيرد، احساس غرور مى کند و حتّى به مادرى که به فرزند خود بی مهرى کرده انتقاد مى کند، آرى، آن افتخار و اين انتقاد همه از آثار فطرت است.

 

نازی معمار

عضو جدید
دينِ فطرى يعنى چه؟

دينِ فطرى يعنى چه؟

هنگامى که مى گوييم دين فطرى است، يعنى مايه ها و ريشه هاى دين در نهاد هر بشرى نهفته است. اصول و فروع دين، اخلاق و معارف و مبانى دين با خلقت و فطرت انسان هماهنگ است. انسان ها در هر سن و سالى که باشند و در هر زمان و مكانى که زندگى کنند، می خواهند بدانند سرچشمه هستى کجاست؟ اين، همان ريشه توحيد است.

انسان مى خواهد کسى او را راهنمايى کند، حقّ و باطل را براى او بگويد، او در درون احساس مى کند به راهنما نياز دارد، و اين ريشه نبوّت و امامت است.
پاداش دادن و کيفر کردن، همچنين انتظار پاداش و کيفر در برابر خوبیها و بدى ها در درون هر انسانى وجود دارد. اگر شما گلى به کودکى داديد، لبخند مى زند و اگر او را اذيّت کرديد، اخم مى کند و مى گريد. آن لبخند و اين اخم، پاداش وکيفر عمل شماست واين عكس العمل فطرى، ريشه اعتقاد به معاد است.


تشكّر از ولىّ نعمت و اظهار خضوع در مقابل کسى که به انسان خدمتى کرده، ريشه عبادات و نماز است.
توجّه به محرومان و مستمندان و علاقه به رفع مشكلات همنوعان، ريشه خمس و زکات و انفاق است.


توجّه به نجات يك انسان گرفتار و کسى که در خطر است و علاقه به سعادت ديگران ريشه امر به معروف و نهى از منكر است.


البتّه نحوه انجام عبادات و اينكه مثلاً نماز را چگونه و چند رکعت بخوانيم و با چه زبان و شيوه اى انجام دهيم، تعبّدى است و بايد ببينيم راهنمايان و رهبران دينى چه شيو هاى را براى ما بيان کرده اند.



 

نازی معمار

عضو جدید
فطرت در قرآن

فطرت در قرآن

کلمه فطرت يك بار در قرآن آمده، ولى آيات متعدّد در مورد امور فطرى است که در اينجا به برخى از آنها اشاره می کنيم:

١- آياتى مثل آيه « اشتروا الضلالة بالهدى »(بقره، ١٦ )، آنان هدايت را دادند و گمراهى را خريدند
. که معلوم می شود انسان هدايتى فطرى داشته ولى آن را با گمراهى معاوضه کرده است.

٢- آياتى مانند آيه « نسوا اللّه » (توبه، ٦٧ )، خدا را فراموش کردند. که بيانگر اين مطلب است که اعتقاد به خدا وجود داشته ولى آنها فراموش کرده اند.
٣- آياتى که از بازگشت به خويشتن سخن می گويد « يا ايها الّذين آمنوا عليكم انفسكم » (مائده١٠٥ ) و « أتأمرون الناس بالبرّ و تنسون انفسكم » ( بقره، ٤٤ )
4- آياتى که می گويد: کجا مى رويد؟ « انّى تؤفكون » (غافر، ٦٢ ) اين آيات بيانگر اين است که انسان همانند ظرف خالى نيست که از بيرون پر شود، بلكه داراى اندوخته ها و ذخاير درونى است.
5 - آياتى که مى گويد: انسان بر نفس خودش آگاه است، « بل الانسان على نفسه بصيرة »

( قيامت، ١٤)
٩- آيات عهد و پيمان و ميثاق انسان با خدا « ألم أعهد اليكم يا بنى آدم »( قيامت، ١٤ )

سؤال: اگر اعتقاد به خدا فطرى است، چرا عدّه اى به دين و خدا معتقد نيستند؟


پاسخ: دين فطرى است، لكن ممكن است برخى در شناخت سرچشمه هستى اشتباه کنند، مانند نوزادى که در جستجوى شير و در صدد يافتن سينه مادر براى مكيدن است، ولى به جاى آن پستانك مى مكد. علاوه بر آنكه امور فطرى گاه ممكن است تحت الشّعاع امور ديگر واقع شود.


 
آخرین ویرایش:

نازی معمار

عضو جدید
غبارهاى فطرت

غبارهاى فطرت

فطرت، گاهى کاملاً آشكار و گاهى غبار آلود است. در اينجا مناسب است از چيزهايى که مانع درخشش فطرت است و چون تكّه اى ابر و يا توده هاى غبار روى امور فطرى را مى پوشاند نام ببريم.
١- تقليد کورکورانه از ديگران.




٢- رفاه گرايى و غوطه ور شدن در مادّيات.




٣- تأثيرپذيرى از محيط. حضرت موسى عليه السلام به اتّفاق قوم خود که خداپرست بودند، وارد منطقه اى شد که مردم آن بت مى پرستيدند، همين که نگاه قوم موسى به آنها و بتهايشان افتاد،به حضرت گفتند: براى ما نيز خدايى از بت قرار ده، « اجعل لنا الهاً آما لهم آلهَة» ( اعراف، ١٣٨)




٤- رفيق بد. چه بسا فردى خودش، خوب و بد را می فهمد و میداند، امّا رفيق بد، او را منحرف مى سازد. قرآن مى فرمايد: انسان گمراه در روز قيامت مى گويد: «يا ويلتى ليتنى لم أتّخذ فلاناً خليلاً لقد اضلّنى عن الذّکر» (فرقان، ٢٩ تا ٣٠ ) اى کاش فلانى را دوست نگرفته بودم، او مرا از ياد خدا غافل و منحرف ساخت.
5- تبليغات سوء. ممكن است با تبليغات مسموم، کارهاى پسنديده، ناپسند و امور ناپسند،
پسنديده جلوه داده شود. مانند تبليغات فرعون مبنى بر خدايى خويش که مورد پذيرش قوم او قرار گرفت. « أنا ربّكم الاعلى » ،( نازعات، ٢٤ )




٦- تهديد و ايجاد ترس و دلهره از سوى مخالفان دين.





٧- خود باختگى در برابر افكار و عقايد ديگر مكاتب.




٨ - پيروى از هنرمندان منحرف. هنگامى که حضرت موسى عليه السلام براى مناجات و دريافت وحى به کوه طور عزيمت فرمود، سامرى که يك هنرمند بود از اين فرصت استفاده کرد و با ساخت گوساله اى، مردم را گوساله پرست نمود. « فاخرج لهم عِجلاً جسداً له خُوار »( طه، ٨٨ )




٩- اکثريّت گرايى. گاهى انسان خود مى داند مطلبى باطل و نارواست، امّا به خاطر اينكه اکثريّت آنرا مى پسندند، بر اساسِ « خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو »از جامعه پيروى و تبعيّت مى کند.




١٠ - وسوسه هاى شيطانى.




١١ - تمسخر شنيدن. گاهى انسان به خاطر احتراز از تمسخر ديگران، از بيانِ دريافتهاى صحيح خود دست بر مى دارد.



١٢ - هوا و هوس. تمايلات نفسانى و پيروى از غرائز، از بروز امور فطرى جلوگيرى مى کند.



 

Cyberlife

عضو جدید
نمیخوام ادای این آدمهای عاقل اندر سفیه رو دربیارم ولی به عقل کوچیک خودم وقتی به آسمان شب نگاه میکنم و یک ستاره رو میبینم خیلی وحشت میکنم ٬ میدونی چرا ؟

چون وقتی میبینم که این ستاره از فاصله چند میلیون یا میلیارد سال نوری از زمین قابل دیدنه با خودم فکر میکنم که اندازه این ستاره چقدر میتونه باشه که از اون فاصله نورش

به زمین میرسه ؟ چه کسی میتونه یک چنین چیز با عظمتی رو درست کنه ؟ من میتونم یا شما میتونید ؟

بزرگترین چیزی که تا حالا یک نفری و بدون کمک هیچ کس درست کردی چی بوده ؟ میخوام اینو بدونم

حالا چند میلیارد از اون ستاره ها که هر کدامشون چند هزار برابر بزرگتر از خورشید ما هستند توی این جهان وجود داره ؟

دانشمندان ما نهایت علمشون رو روی هم گذاشتن و یک تلسکوپ کوچولوی ناقابل ساختن و دارن به این شاهکار هنری نگاه میکنن و این کار چه کسی میتونه باشه ؟

هیچ از خودتون پرسیدید ؟

من به دین و مذهب آدمها کاری ندارم و به طرز تفکر شما هم کاری ندارم. تنها چیزی که برام مهمه اینه که اگه در این دنیا اگه خوبی کنی ٬ خوبی میبینی و اگه بدی کنی ٬ بدی

میبینی این مسئله ای هست که من بهش رسیدم و سعی میکنم خط زندگیم رو بر این اساس تنظیم کنم ٬ مطمئن هستم که این کار من بی جواب نمی مونه حتی اگه اون

دنیایی در کار نباشه و کل زندگی ما توی این دنیا خلاصه بشه .

ما آدمهای بسیار بسیار کوچولو توی این دنیا چی به خودمون میگیم ؟

چطور جرات میکنیم در برابر کسی که داره این همه به ما لطف میکنه و به ما فرصت زندگی کردن در این جهان رو داده ٬ بد میگیم.

تنها کسی که ضرر میکنه خود ما هستیم و اگه بخواد میتونه چند درجه سیاره بسیار بسیار کوچیک ما رو از محور خودش خارج کنه تا همه ما مثل بستنی یخی بشیم.

ولی به ما فرصت داده که توی این جهان خوبی کنیم و پاداش خوبی هامون رو بگیریم یا بدی کنیم و سزای اون رو ببینیم.

هیچ کس از خوبی و عشق بدش نمیاد و هیچکس هم از ظلم و ستمکاری خوشش نمیاد.

تهرانی ها و ساکنان شهرهای بزرگ رو نمیدونم ٬‌ ولی توی شهرستان ما تمام ستاره ها معلومه و من هر شب به آسمان شب نگاه میکنم و اون کسی رو که به من

فرصت دیدن این زیباییها رو داده رو شکر میکنم.

توی کشور ما هم خیلیا دارن ادای خدا پرستها رو در میارن و از سادگی مردم سوء استفاده میکنند و با قاشق داغ پیشونی خودشون رو میسوزونن در حالی که یک

بار هم نماز واقعی نخوانده اند و همه این کارها رو به خاطر جمع کردن ثروتی که متعلق به مردم این کشوره انجام میدن. در مورد این آدمها هم میتونم اینو بگم که

اینها به دست خودشون نابود میشن و به زودی از ایران رانده میشن.
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا