بهرحال پسرم!! ولییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی تووووووووووووووو خیلی بی تربیت میباشیپس معلومه از اینا زیاد به کار می بری که تونستی لب خونی کنی!!!![]()

بهرحال پسرم!! ولییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی تووووووووووووووو خیلی بی تربیت میباشیپس معلومه از اینا زیاد به کار می بری که تونستی لب خونی کنی!!!![]()
ترم سه...یه سوال فنی: شما ترم چندین؟
چطور بعد از دو ترم به خوابگاه عادت نکردی اخه؟ترم سه...
خدا كنه...ولي ميدوني چيه من هيچ وقت از دوست شانس نيووردم با اينكه ترم سه ام ولي بهترين دوستام هنوز همونايين كه دوزان خوش كودكيمو باهاشون بودم...خيلي وقته نتونستم يه دوست خوب پيدا كنم...غصه نخور اولش سخته...اگه هم اتاقیای خوب داشته باشی میشه بهترین روزای عمرت...منکه بهترین خاطره های زندگیمو ازون دو ترمی که خوابگاه بودم دارم ...بهترین دوستامم ماله همون موقعن
كاش همين طوري باشه كه تو ميگي...شب اولش كه خيلي بده تا بعدش...عزیزم انقدر به خودت سخت نگیر...بالاخره چه بخوای و چه نخوای، باید یه مدتی تو خوابگاه باشی.سعی کن باهاش کنار بیای کم کم..اوایل سخته میدونم.ولی خودت باید به خودت کمک کنی...
خدا كنه...ولي ميدوني چيه من هيچ وقت از دوست شانس نيووردم با اينكه ترم سه ام ولي بهترين دوستام هنوز همونايين كه دوزان خوش كودكيمو باهاشون بودم...خيلي وقته نتونستم يه دوست خوب پيدا كنم...
ترم اول هم خيلي برام سخت بود اونقدر كه مامانم نذاشت ترم دوم برم خوابگاه مي گفت خيلي عصبي و لاغر شدي ...الانم به زور اومدم ...چطور بعد از دو ترم به خوابگاه عادت نکردی اخه؟
خب پسر باشششششششششششششششش باید بی ادبم باشی؟؟؟بهرحال پسرم!! ولییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی تووووووووووووووو خیلی بی تربیت میباشی![]()
اوه البته!دوستاي خيلي خوبي مثل شما كه حال ادمو مي فهمن و به جاي مسخره كردن همدردي ميكنن هيچ جا پيدا نميشه به خدا راس مي گم...در عوض اینجا 1000 تا دوست خوب داری.![]()
سخته ولی بهرحال باید عادت کنی دیگه بالاخره این دوره لیسانس باید تموم کردترم اول هم خيلي برام سخت بود اونقدر كه مامانم نذاشت ترم دوم برم خوابگاه مي گفت خيلي عصبي و لاغر شدي ...الانم به زور اومدم ...
عادت می کنی کم کممممممممممم...میدونم سخته(من خودمم نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنم) ولی الان چاره ای جز این نداری..كاش همين طوري باشه كه تو ميگي...شب اولش كه خيلي بده تا بعدش...
بیا تو پیام خصوصی ببینم حالیت کنم دهههههههههههههه!!خب پسر باشششششششششششششششش باید بی ادبم باشی؟؟؟
همینی که هستتتتتتتتتتتتتتتت![]()
سخته ولی بهرحال باید عادت کنی دیگه بالاخره این دوره لیسانس باید تموم کرد
کلاسا شروع بشه سرت شلوغ میشه خوابگاه شلوغ میشه
مرسي عزيزم...عادت می کنی کم کممممممممممم...میدونم سخته(من خودمم نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنم) ولی الان چاره ای جز این نداری..
ایشاالله هم اتاقی های خیلی خوبی پیدا کنی که برات قابل تحمل بشه محیط خوابگاه
مي گي چيكار كنم...نمي تونم...نمي تونم...اگه بخوای از الان ناراحن باشی که کارت درومده
بیخیالی طی کن
مثلا به این فکر کن :..........!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا تو پیام خصوصی ببینم حالیت کنم دهههههههههههههه!!![]()
حتي از تصور كارهايي كه مي گي لذت مي برم...اما فقط از تصورشون...چون توان انجان دادنشونو ندارم...حس مي كنم اعتماد بنفسمو از دست دادم بدجوري خجالتي شدم!آخیییییی....
خانومی اشکال نداره!
یه کم که بگذره قشنگیای اونجا رو بهتر میبینی...
چون تازه تابستون تموم شده و تازه برگشتی این جوری شدی ، یه کم تحمل کن درس میشه...
پاشو اصلا برو با هم اتاقی هات شوخی کن!
تعریف کن!
پاشین برین بیرون توی محوطه خوابگاه یه دوری بزنین!
کلی حال میده...
سعی نکن با دلتنگی هات بجنگی یا انکارشون کنی!
فقط سعی کن یه گوشه ذهنت بایگانیشون کنیو از حال الانت لذت ببری...
اگه ماشين داشتم مرض داشتم بيام خوابگاه؟!بهترین کار اینه که بری بیرون یه دوری بزنی.ماشین داری؟
روز به روز به درجه انحرافت افزوده میشه!!باشه باشههههههههههههههههههههههههههههههههه»»»» شکلک دختر بی قرار!!!![]()
بهترین کار اینه که بری بیرون یه دوری بزنی.ماشین داری؟
پستمو ویرایش کردم.ماشین دارم ولی دیگه جا نداره.هر شب ماشین یکیو سوار میشیم میریم بیرون اینقدر میخندیم که دیونه میشیم.اگه ماشين داشتم مرض داشتم بيام خوابگاه؟!
اما اشكالي نداره اگه تو داري بيا با هم بريم!
من نمیدونم باید من توجیه کنییییییییییییییییی دیگه بی قرار شدمممممممممروز به روز به درجه انحرافت افزوده میشه!!![]()
واي مرسي عزيزم كه اينو گفتي...نه
کجا بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گه ماشین داری برو
اگه نداری نریا من رو دوستم تعصب دارم
تازه الان تو خوابگاه که اجازه ی خروج ندارین دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
خوب منم مي خوام يكم بخندم!جام ميشه من خيلي لاغرم مطمئنم جا ميشه!پستمو ویرایش کردم.ماشین دارم ولی دیگه جا نداره.هر شب ماشین یکیو سوار میشیم میریم بیرون اینقدر میخندیم که دیونه میشیم.
مگه من گفتم خوابگاهم:نکته ی مهمش اینجا بود.اصلا نمیرم.نه
کجا بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گه ماشین داری برو
اگه نداری نریا من رو دوستم تعصب دارم
تازه الان تو خوابگاه که اجازه ی خروج ندارین دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
یکمی فقط تحمل کن ، بزار کلاسا شروع بشه، خوابگاه شلوغ بشه و درگیر درسا بشی، بهت قول می دم از این حال و هوا میای بیرونواي مرسي عزيزم كه اينو گفتي...
نه نداريم...حس "فرار از زندان" بهم دست داد!
صندوق عقب!!!خوب منم مي خوام يكم بخندم!جام ميشه من خيلي لاغرم مطمئنم جا ميشه!