من خيلي تنهام...

mohammad 87 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
پس معلومه از اینا زیاد به کار می بری که تونستی لب خونی کنی!!!
بهرحال پسرم!! ولییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی تووووووووووووووو خیلی بی تربیت میباشی:cool:
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
غصه نخور اولش سخته...اگه هم اتاقیای خوب داشته باشی میشه بهترین روزای عمرت...منکه بهترین خاطره های زندگیمو ازون دو ترمی که خوابگاه بودم دارم ...بهترین دوستامم ماله همون موقعن
خدا كنه...ولي ميدوني چيه من هيچ وقت از دوست شانس نيووردم با اينكه ترم سه ام ولي بهترين دوستام هنوز همونايين كه دوزان خوش كودكيمو باهاشون بودم...خيلي وقته نتونستم يه دوست خوب پيدا كنم...
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
عزیزم انقدر به خودت سخت نگیر...بالاخره چه بخوای و چه نخوای، باید یه مدتی تو خوابگاه باشی.سعی کن باهاش کنار بیای کم کم..اوایل سخته میدونم.ولی خودت باید به خودت کمک کنی...
كاش همين طوري باشه كه تو ميگي...شب اولش كه خيلي بده تا بعدش...
 

saeed_pacino

عضو جدید
خدا كنه...ولي ميدوني چيه من هيچ وقت از دوست شانس نيووردم با اينكه ترم سه ام ولي بهترين دوستام هنوز همونايين كه دوزان خوش كودكيمو باهاشون بودم...خيلي وقته نتونستم يه دوست خوب پيدا كنم...

در عوض اینجا 1000 تا دوست خوب داری.:redface:
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهرحال پسرم!! ولییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی تووووووووووووووو خیلی بی تربیت میباشی:cool:
خب پسر باشششششششششششششششش باید بی ادبم باشی؟؟؟:cool:

همینی که هستتتتتتتتتتتتتتتت
 

mohammad 87 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترم اول هم خيلي برام سخت بود اونقدر كه مامانم نذاشت ترم دوم برم خوابگاه مي گفت خيلي عصبي و لاغر شدي ...الانم به زور اومدم ...
سخته ولی بهرحال باید عادت کنی دیگه بالاخره این دوره لیسانس باید تموم کرد
کلاسا شروع بشه سرت شلوغ میشه خوابگاه شلوغ میشه
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
كاش همين طوري باشه كه تو ميگي...شب اولش كه خيلي بده تا بعدش...
عادت می کنی کم کممممممممممم...میدونم سخته(من خودمم نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنم) ولی الان چاره ای جز این نداری..
ایشاالله هم اتاقی های خیلی خوبی پیدا کنی که برات قابل تحمل بشه محیط خوابگاه
 

elahe.elahe

عضو جدید
اگه بخوای از الان ناراحن باشی که کارت درومده
بیخیالی طی کن
مثلا به این فکر کن :..........!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
عادت می کنی کم کممممممممممم...میدونم سخته(من خودمم نمیتونم خوابگاه رو تحمل کنم) ولی الان چاره ای جز این نداری..
ایشاالله هم اتاقی های خیلی خوبی پیدا کنی که برات قابل تحمل بشه محیط خوابگاه
مرسي عزيزم...
 

mehdisepehri

عضو جدید
آخیییییی....
خانومی اشکال نداره!
یه کم که بگذره قشنگیای اونجا رو بهتر میبینی...
چون تازه تابستون تموم شده و تازه برگشتی این جوری شدی ، یه کم تحمل کن درس میشه...
پاشو اصلا برو با هم اتاقی هات شوخی کن!
تعریف کن!
پاشین برین بیرون توی محوطه خوابگاه یه دوری بزنین!
کلی حال میده...
سعی نکن با دلتنگی هات بجنگی یا انکارشون کنی!
فقط سعی کن یه گوشه ذهنت بایگانیشون کنیو از حال الانت لذت ببری...
 

Lord Kevinz

عضو جدید
کاربر ممتاز
بهترین کار اینه که بری بیرون یه دوری بزنی.

اگه چهار تا رفیق جوک داشتی دیگه این حس بهت دست نمیداد.مثل من که دیگه از خونه خوشم نمیاد.اینقدر میخندوننت که شیکم درد میگری اشک از تو چشات میزنه بیرون.
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
آخیییییی....
خانومی اشکال نداره!
یه کم که بگذره قشنگیای اونجا رو بهتر میبینی...
چون تازه تابستون تموم شده و تازه برگشتی این جوری شدی ، یه کم تحمل کن درس میشه...
پاشو اصلا برو با هم اتاقی هات شوخی کن!
تعریف کن!
پاشین برین بیرون توی محوطه خوابگاه یه دوری بزنین!
کلی حال میده...
سعی نکن با دلتنگی هات بجنگی یا انکارشون کنی!
فقط سعی کن یه گوشه ذهنت بایگانیشون کنیو از حال الانت لذت ببری...
حتي از تصور كارهايي كه مي گي لذت مي برم...اما فقط از تصورشون...چون توان انجان دادنشونو ندارم...حس مي كنم اعتماد بنفسمو از دست دادم بدجوري خجالتي شدم!
 

elahe.elahe

عضو جدید
بهترین کار اینه که بری بیرون یه دوری بزنی.ماشین داری؟


نه
کجا بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گه ماشین داری برو
اگه نداری نریا من رو دوستم تعصب دارم:gol:
تازه الان تو خوابگاه که اجازه ی خروج ندارین دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
 

Lord Kevinz

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه ماشين داشتم مرض داشتم بيام خوابگاه؟!
اما اشكالي نداره اگه تو داري بيا با هم بريم!
پستمو ویرایش کردم.ماشین دارم ولی دیگه جا نداره.هر شب ماشین یکیو سوار میشیم میریم بیرون اینقدر میخندیم که دیونه میشیم.
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه
کجا بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گه ماشین داری برو
اگه نداری نریا من رو دوستم تعصب دارم:gol:
تازه الان تو خوابگاه که اجازه ی خروج ندارین دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
واي مرسي عزيزم كه اينو گفتي...
نه نداريم...حس "فرار از زندان" بهم دست داد!
 

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
پستمو ویرایش کردم.ماشین دارم ولی دیگه جا نداره.هر شب ماشین یکیو سوار میشیم میریم بیرون اینقدر میخندیم که دیونه میشیم.
خوب منم مي خوام يكم بخندم!جام ميشه من خيلي لاغرم مطمئنم جا ميشه!
 

Lord Kevinz

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه
کجا بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گه ماشین داری برو
اگه نداری نریا من رو دوستم تعصب دارم:gol:
تازه الان تو خوابگاه که اجازه ی خروج ندارین دارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
مگه من گفتم خوابگاهم:نکته ی مهمش اینجا بود.اصلا نمیرم.
الان خونه ی دوستمم.
شبا یه 2 یا 3 ساعتی میاییم بیرون کرجو به...-.......-....میدیم بر میگردم میریم خونه.خلاصه کار ما اینه.فکر کنم دیگه منطقه ی گوهرلند ماهارو بشناسن.
 
آخرین ویرایش:

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي مرسي عزيزم كه اينو گفتي...
نه نداريم...حس "فرار از زندان" بهم دست داد!
یکمی فقط تحمل کن ، بزار کلاسا شروع بشه، خوابگاه شلوغ بشه و درگیر درسا بشی، بهت قول می دم از این حال و هوا میای بیرون :smile:
از طرفی اگه تو روحیت اینطوری باشه، خونواده و مخصوصا مامانتم باید همش غصه بخوره...پس به خاطر اونا هم که شده سعی کن کنار بیای.ما هم اینجا تنهات نمیزاریم:gol::smile:
 
بالا