دوستداران دکتر علی شریعتی بیان اینجا

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هنگامی دستم را دراز کردم که دستی نبود هنگامی لب به زمزمه گشودم که مخاطبی نداشتم و هنگامی تشنه آتش شدم که در برابرم دریا بود و دریاو دریا….
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند! توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است:
درست مثل این است که طبیبی – یه به هر حال ادمی – دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که << جوش نزن >> و << زخم نشو >> . و بعد هم بگوید که به طور مثال << زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ; جوش صورت فلان قدر بد است !
این اگر چه درست است – اصولا چه تاثیری دارد؟چه می خواهد بشنود و چه نتیجه ای می خواهد بگیرد؟ به جای این صحبت ها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوشها در زندگی روحی این بچه و این نسل به وجود امده ; ان ریشه ها را باید یافت.
تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد ، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک اگاهی انسانی پیدا کند و اینها نماینده یک طرز فکر باشد.
ایا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟ نه ، طرز تفکر خاص نیست ، بلکه به عنوان یک تیپ خاص است ، که در ان مومن دارد ، فاسق دارد ، بداندیش دارد ، خوش اندیش دارد ، خلاصه همه جور ادمی دارد! البته حجاب غیر از چادر است . چادر فرم است.
اصل قضیه این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟
معمولا انگیزه این است که << مادرم همینطور بوده ،خاله ام همین طور بوده ، محیطمان همین طور است. >>این یک لباس سنتی است ; نشانه عقب مانده در حال مرگ است.جلویش را هم نمی توان گرفت ; بخواهی ده سال دیگر ادامه بدهی ، بعد از سال یازدهم تمام می شود.رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است ، یعنی تکامل جامعه به سمت ترک ان سمبل های سنتی املی.
بنابراین شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید ، انها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد; شما نمی توانید مدلش را بدوزید و تنش کنید!او خودش انتخاب می کند.شما رابطه عاشقانه بین او و این عالم بر قرار کنید ; او خودش به نماز می ایستد.هی به زور بیدارش نکنید!
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدایا : خودخواهی را چندان درمن بکش تاخودخواهی دیگران را احساس نکنم واز آن در رنج نباشم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مذهب،اگر پیش از مرگ به کار نیاید،پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد - از دکتر علی شریعتی
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی نمی توانی فریاد بزنی، ناله نکن! خاموش باش!
قرن ها نالیدن به کجا انجامید؟!
تو محکومی به زندگی کردن تا شاهد مرگ آرزوهای خود باشی.
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی - از دکتر علی شریعتی

کی معنیشو می دونه؟
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
قلم توتم من است، قلم توتم ماست،
به قلم سوگند، به خون سیاهی که از حلقوم‌اش می‌چکد سوگند،
به زجه‌های دردی که از سینه‌اش بر می‌آید سوگند،
که توتم مقدس‌ام را نمی‌فروشم،
به دست زورش تسلیم نمی‌کنم،
به کیسه‌ی زرش نمی‌بخشم،
به سر انگشت تزویرش نمی‌سپارم.
دستم را قلم می‌کنم و قلمم را از دست نمی‌گذارم.
چشم‌هایم را کور می‌کنم، گوشهایم را کر می‌کنم،
پاهایم را می‌شکنم ،انگشتانم را بند بند می‌برم،
سینه‌ام را می‌شکافم، قلبم را می‌کشم،
حتی زبانم را می‌برم و لبم را می‌دوزم.
اما قلم‌ام را به بیگانه نمی‌دهم..."
 

turquoise

عضو جدید
کاربر ممتاز
من هرگز تعطیل و بی‌پناه نخواهم ماند. هیچ‌گاه "تنهایی و کتاب و قلم"، این سه روح و سه زندگی و سه دنیای مرا کسی از من نخواهد گرفت. قصر بلند و زیبای تنهائی و از آن دو یار همیشگی‌ام کتاب و قلم. دیگر چه می‌خواهم؟ آزادی چهارمین بود که به آن نرسیدم و آن را از من گرفتند. اما این سه را که نمی‌توانند گرفت. حتی به زندان هم که می‌روم، این‌ها وفادارتر می‌شوند..."
 

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
مال شریعتیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


خیر
مال حمید مصدق بود
آخه یه بار قرار بود به جز جملات دکتر حرف دیگه ای هم اگه هست بزنیم که منتقلش کردیم به یه تاپیک دیگه عزیز
 
آخرین ویرایش:

negin1990

عضو جدید
کاربر ممتاز
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
از دیده به جای اشک خون می آید

دل خون شده ، از دیده برون می آید

دل خون شده از این غصه که از قصه ی عشق

می دید که آهنگ جنون می آید

می رفت و دو چشم انتظارم بر راه

کان عمر که رفته ، باز چون می آید ؟

با لاله که گفت حال ما را که چنین

دل سوخته و غرقه به خون می آید

کوتاه کن این قصه جان سوز ای شمع

کز صحبت تو ، بوی جنون می آید

دكتر شريعتي
 

دختر معمار

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود, زیبایی نبود, خوبی هم شاید[/FONT][FONT=&quot]
اگر عشق نبود به کدامین بهانه می خندیدیم و می گریستیم؟
کدام لحظه ناب را اندیشه می کردیم؟
چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بیگمان پیش تر از اینها مرده بودیم, اگر عشق نبود[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای خداوند!
به علمای ما مسئولیت
و به عوام ما علم
و به مومنان ما روشنایی
و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم
و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور
و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی
و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده
و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری
و به دینداران ما دین
و به نویسندگان ما تعهد
و به هنرمندان ما درد
و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف
و به نومیدان ما امید
و به ضعیفان ما نیرو
و به محافظه کاران ما گشتاخی
و به نشستگان ما قیام
و به راکدان ما تکان
و به مردگان ما حیات
و به کوران ما نگاه
و به خاموشان ما فریاد
و به مسلمانان ما قرآن
و به شیعیان ما علی(ع)
و به فرقه های ما وحدت
و به حسودان ما شفا
و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به مجاهدان ما صبر
و به مردم ما خودآگاهی
و به همه ملت ما همت، تصمیم و استعداد فداکاری
و شایستگی نجات و عزت
ببخش
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاش .....

به زمانی برگردم که .....

شکستن مدادم تنها غم زندگیم بود
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
با همه چیز درآمیز و با هیچ چیز آمیخته مشو در انزوا پاک ماندن نه سخت است و نه با ارزش.
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
*آدم بالاخره می میره حالا من به اسهال خونی بمیرم بهتره یا به خاطر حرفم؟
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم دکتر علی شریعتی
 

Similar threads

بالا