من نمی دونم چرا یه سری به زور می خوان بگن فلانی اعتقادت درست نیست! حالا چه اعتقاد داشته باشه به وجود خدا، چه نداشته باشه!
چیکار دارید به هم. هر کی هر جور راحته بذارید زندگی کنه.![]()
علم ریاضیات ثابت می کند که نظریه Big Bang باطل است.
چند نفر با درس آمار و احتمالات آشنایی دارند؟
وقتی یک تاس پرتاب می کنید احتمال اینکه یک عدد خاصی ظاهر شود، یک ششم می باشد.
یا مثلا اگر از بین 100 نفر بخواهند یک نفر را برای جایی استخدام کنند احتمال اینکه آن یکنفر شما باشید یک درصد می باشد.
با این مقدمات برویم به سراغ Big Bang .
فرض کنیم که واقعا همه چیز به طور شانسی از یک Big Bang به وجود اومده باشه.
حالا برویم به سراغ سیستم های مختلف بدن انسان.
مثلا سیستم گوارشی به ترتیب:
دندان، زبان، حلق، مری، معده، روده
دوستانی که با آمار و احتمالات آشنایی دارند اگر قرار باشد همه اینها به ترتیب و بر اثر یک اتفاق پشت سر هم قرار بگیرند چند درصد احتمال وجود دارد که اینها به درستی پشت سر هم قرار بگیرند؟ (فقط فرض کنید که اگر مثلا جای معده با زبان عوض می شد، چه می شد؟!!!!)
برویم سراغ چشم انسان و نگاه کنید به عظمت و قدرت خداوند.
همه کسانی که با ریاضیات آشنایی دارند می دانند که در یک هندسه سه بعدی به شکل کره اگر بخواهیم یک زاویه به خصوص انتخاب کنیم، بینهایت زاویه متفاوت وجود دارد؛ حالا اگر قرار باشد که چشم انسان بر اثر یک اتفاق دقیقا در زاویه ای قرار بگیرد که هم اکنون می باشد چقدر احتمال وجود دارد؟ صفر درصد ، احتمال آن صفر است. یک تقسیم بر بینهایت می شود صفر.
اینها فقط دو مثال کوچک از بینهایت مخلوقی بود که خداوند آفریده!!!! شما می توانید بینهایت مورد دیگر را هم مثال بزنید.
یعنی احتمال اینکه جهان از یک Big Bang به طور تصادفی درست شده باشد صفر است. یعنی طبق علم ریاضیات وقتی احتمال چیزی صفر باشد آنگاه احتمال متمم آن 100 درصد است. یعنی احتمال وجود خدا 100 درصد می باشد.
همه اینها نشان می دهند که یک خالق قادر بر اساس نظم و ترتیب جهان را آفریده است. حالا مهم نیست که تکامل وجود داشته باشد یا نه. مهم این است که طبق علم ریاضیات ثابت می شود که همه چیز را خداوند بر اساس نظم و ترتیب خلق کرده است.
.
من یک سوال از کسانی که به خدا اعتقاد ندارند، می پرسم.
1- در کل دو حالت وجود دارد یا خدا هست یا نیست.
2- دو گروه انسان وجود دارند. عده ای خدا را قبول دارند و عده ای دیگر خدا را قبول ندارند.
سوال:
بعد از مرگ :
اگر خدایی وجود نداشته باشد، گروهی که به خدا ایمان داشتند چقدر ضرر کرده اند؟؟؟
اگر خدایی وجود داشته باشد که قطعا وجود دارد، گروهی که به خدا ایمان نداشتند چه کار می خواهند بکنند؟!!! یا به طور عامیانه چه خاکی می خواهند بر سرشون بریزند؟!!!
این کاپلو به هیچکس جواب نمی دهد. سوالات من را هم جواب نداده است.
فقط شروع کرده یک سری افکار باطل را بیان کردن .
جواب منطقی ندارد فقط شروع کرده به حاشیه رفتن و از یک شاخه به یک شاخه دیگر پریدن.
من هم مانند بسیاری از دوستان دیگر فکر می کنم ادامه دادن به بحث با ایشان بیفایده باشد زیرا ایشان دلایل منطقی و عقلی شما را قبول نمی کند.
فقط یک فیزیکدان را قبول دارد. عقل را قبول ندارد!!!
باز هم سوالم را تکرار میکنم.
از کجا میدونید که این خالق همون الله و خدای ادیان ابراهیمی هست.
ایا 1 درصد امکان نداره که این الله همچون خدایان دیگه دروغی باشه
آیا میدانید که خرافهترین خرافات در قرآن است؟
نخست خلاصهای از مطلب را مینویسم و سپس به شرح آن میپردازم؛
از نظر قرآن خورشید و ماه در بین طبقات آسمان قرار دارند (نوح/15) و سایر ستارگان، زینت آسمان پائینی هستند(صافات/6)؛ پس برای رفتن به ماه باید از تمام ستارگان آسمان عبور نمود
آیا داستان جن، چیزی جز خرافه است؟
در همین داستان خرافی، خرافات بسیاری را مشاهده مینمائیم که پرتاب شهاب سنگ از سوی الله، برای زدن به جنها، استراق سمع نمودن جنها از دربار الهی و روی صندلی نشستن در کنار آسمان، نمونهای از این خرافات است(جن/9)و صافات/9 )و ادامهی آیات
همچنین لمس نمودن آسمان از سوی جنها(جن/8
آیا این خرافه نیست که خورشید در حرکت است(یس/37 رعد/2 و زمر/5)؟
و در زیر زمین ، جائی به نام ثری (طه/6)که زمین بر آن قرار دارد ، الله را سجده میکند
قرآن تصور میکند که ماه باریک و کلفت میگردد (یس/38) و با حرکتش به دور زمین، الله را سجده مینماید
ستارگان هم الله را سجده مینمایند، زیرا به دور زمین در حرکتند . اما قرآن هرگز نگفته که زمین ، الله را سجده مینماید، زیرا زمین ثابت است
اگر الله آسمان را رها نماید، بر روی زمین سقوط میکند (فاطر/41) و این الله است که آسمان را نگه داشته تا بر زمین نیفتد، پس او را شاکر باشید(حج/65) ضمنا هر لحظه ممکن است تکهای از آسمان بر زمین بیفتد(طور/4)
از دید قرآن ، زمین و آسمان در ابتدا به هم چسبیده بودند ،که الله آسمان را بلند کرد و آنرا بالا برد (انبیاء/30)
ابر از آسمان میروید(نمل/25) و در آسمان دریائی است شیرین به نام معصرات که باران از آنجا میبارد
، که باران از آنجا میریزد(عم/14) و از برخورد این دو دریاست که مروارید و مرجان درست تشکیل میگردد. این همان اعتقاد قدماست که بیان میشود، مروارید از برخورد قطرات باران، بر دهان صدفها شکل میگیرد (رحمن/22) و آیات قبل و بعدش..
در ضمن به این ادعا که رب المشرقین و رب المغربین، دلیلی بر کروی بودن زمین است، پاسخ داده خواهد شد
خورشید و ماه بسیار دورتر از سایر ستارگان هستند
در صافات/6 قرآن میگوید که ما آسمان (و نه آسمانها) دنیا را به ستارگان زینت دادیم
إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ (صافات/6) ما آسمان دنیا (پائين) را با ستارگان تزيين كرديم.
در این آیه گفته شده که ستارگان زینت آسمان هستند و تمام ستارگان، در آسمان دنیا(پائین) قرار دارند
خورشید در حرکت است و پائین ثری الله را سجده میکند
خورشید از نظر قرآن در حرکت است و این حرکت باعث پیدایش شب و روز میگردد, در یس/37و 38 به روشنی به این امر اشاره شده
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيم و خورشيد كه پيوسته به سوي قرارگاهش در حركت است، اين تقدير الله قادر و دانا است
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ وبراى ماه منزلهايى معين كردهايم تا چون شاخك خشك قوسی شکل خوشه خرما برگردد ِ/قرآن تصور میکرد که خود ماه باریک میگردد)
لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام درفلک الله را تسبیح مینمایند)
پس ازبحث چگونگی پیدایش شب و روز , بیان شده که خورشید جهت رسیدن به محل استقرارش (محل سجده کردنش یا طبق قول بعضیها دائما در حرکت است , تا اینکه قیامت برسد و در آن هنگام است که استقرار می یابد), در حرکت است؛ دلیلش را نیز در زمر/5 باید جستجو کرد
"خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ آسمانها و زمين را به حق آفريد، شب را بر روز ميپيچد، و روز را بر شب، و خورشيد و ماه را مسخر فرمان خويش قرار داد، هر كدام تا اجل مسمی (مدتی معین) به حركت خود ادامه ميدهند، آگاه باشيد او قادر بخشنده است .
।همچنین در رعد/2 باز به این موضوع اشاره شده است
للّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لأَجَلٍ مُّسَمًّى يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاء رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ الله همان كسي است كه آسمان را بدون ستونی که می بینید(همانگونه که میبینید) نسیت آفريد سپس بر عرش استيلا يافت و خورشيد و ماه را مسخر ساخت كه هر كدام تا زمان معيني حركت دارند كارها را او تدبير ميكند آيات را تشريح مينمايد تا به لقاي پروردگارتان يقين پيدا نمائید
اگر بپذیریم که ماه دارای مسیر دایرهای (فلکی ) شکلی است که به دور زمین میگردد, پس خورشید نیز باید مانند ماه دارای همین مسیر باشد
الله ستارگان را برای این خلق کرده تا ما در تاریکی( شب) خشکی و دریا, راهمان را گم نکنیم:
وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُواْ بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ।انعام/97) و اوست كسى كه ستارگان را براى شما قرار داده تا به وسيله آنها در تاريكيهاى خشكى و دريا را به يقين ما دلايل را براى گروهى كه مىدانند به روشنى بيان كردهايم
همهی ستارگان مشغول سجده کردن الله هستند:
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ حج/18 آيا نديدي كه سجده ميكنند براي الله تمام كساني كه در آسمانها و زمين هستند و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، و بسياري از مردم، اما بسياري ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمي است، و هر كسي را الله خوار كند كسي او را گرامي نخواهد داشت، خداوند هر كار را بخواهد انجام میدهد!
سجدهی ماه، خورشید و ستارگان، هنگامی است که در مسیر گردششان بدور زمین، به پائین ثری(پائین ترین جائی که خورشید در هنگام گرش بدور زمین, به آن نقطه میرسد و زمین بر روی آن قرار دارد ) میرسند.
زمین بر روی پدیدهای موهوم به نام ثری قرار دارد.
البته شاید خیلیها ندانند که ثری کجاست.
قرآن در طه/6 دقیقا به این نقطه اشاره کرده است:
لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى برای اوست (الله) آنچه را که در آسمانها و زمین و آنچه که بین این دو است و آنچه که پائین ثری است.
اما هرگز قرآن نگفته که زمین برای الله سجده میکند, زیرا زمین را ثابت میداند:
وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ رعد/15همه آنها كه در آسمانها و زمين هستند از روي اطاعت يا اكراه و همچنين سايههاي آنها - هر صبح و عصر - براي خدا سجده مي کنند.
الله آب باران را مسقیما از دریای آسمان (معصرات ) نازل میکند:
وَأَنزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاء ثَجَّاجًا(عم/14) اگر قرآن را بخوانیم متوجه خواهیم شد که در دنیا دو دریا وجود دارد , یکی دریای زمینی و دیگری دریای آسمان , دریای زمینی برای صید و کشتیرانی است و دریای آسمان برای بارش باران آفریده شده است:
هیچنین یکی از این دریاها شیرین و یکی دیگر شور میباشد:
وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَّحْجُورًا فرقان/53 اوست كسى كه دو دريا را به سوى هم روان كرد اين يكى شيرين [و] گوارا (دریای آسمان که آب باران از اوست ) و آن يكى شور [و] (دریای زمینی ) است و ميان آن دو مانع و حريمى استوار قرار داد
خطاب به شما:خطاب به شما Sparrow :
شما میگید محمد تو قرآن گفته که خورشید در حرکته !
خوب یکم واقعی تر به موضوع نگاه میکنیم
چرا نگفته زمین در حرکته؟
1400 سال پیش (یا الان فرقی نداره) طرف نگاه آسمون میکرده میدیده ماه و خورشید در طول شب و روز حرکت میکنن.
چیزه عجیبی نیست ؟!!!![]()
اتفاقاً به حرکت زمین هم اشاره شده:خطاب به شما Sparrow :
شما میگید محمد تو قرآن گفته که خورشید در حرکته !
خوب یکم واقعی تر به موضوع نگاه میکنیم
چرا نگفته زمین در حرکته؟
1400 سال پیش (یا الان فرقی نداره) طرف نگاه آسمون میکرده میدیده ماه و خورشید در طول شب و روز حرکت میکنن.
چیزه عجیبی نیست ؟!!!![]()
در آیه 88 سوره نمل می خوانیم: و تری الجبال تحسبها جامدة و هی تمر مر السحاب صنع الله الذی اتقن کل شیء انه خیبر بما تفعلون:
« کوهها را می بینی و آنها را جامد و ساکن می پنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند، این آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفرید، او از کارهایی که شما انجام می دهید آگاه است».
وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا﴿۲۸﴾
وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاء كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءتْ مُرْتَفَقًا﴿۲۹﴾
نَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا﴿۳۰﴾
أُوْلَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِّن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا﴿۳۱﴾
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا رَّجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا﴿۳۲﴾
كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا﴿۳۳﴾
و با كسانى كه پروردگارشان را صبح و شام مىخوانند [و] خشنودى او را مىخواهند شكيبايى پيشه كن و دو ديدهات را از آنان برمگير كه زيور زندگى دنيا را بخواهى و از آن كس كه قلبش را از ياد خود غافل ساختهايم و از هوس خود پيروى كرده و [اساس] كارش بر زيادهروى است اطاعت مكن(۲۸)
و بگو حق از پروردگارتان [رسيده] است پس هر كه بخواهد بگرود و هر كه بخواهد انكار كند كه ما براى ستمگران آتشى آماده كردهايم كه سراپردههايش آنان را در بر مىگيرد و اگر فريادرسى جويند به آبى چون مس گداخته كه چهرهها را بريان مىكند يارى مىشوند وه چه بد شرابى و چه زشت جايگاهى است(۲۹)
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند [بدانند كه] ما پاداش كسى را كه نيكوكارى كرده است تباه نمىكنيم (۳۰)
آنانند كه بهشتهاى عدن به ايشان اختصاص دارد كه از زير [قصرها]شان جويبارها روان است در آنجا با دستبندهايى از طلا آراسته مىشوند و جامههايى سبز از پرنيان نازك و حرير ستبر مىپوشند در آنجا بر سريرها تكيه مىزنند چه خوش پاداش و نيكو تكيهگاهى (۳۱)
و براى آنان آن دو مرد را مثل بزن كه به يكى از آنها دو باغ انگور داديم و پيرامون آن دو [باغ] را با درختان خرما پوشانديم و ميان آن دو را كشتزارى قرار داديم(۳۲)
هر يك از اين دو باغ محصول خود را [به موقع] مىداد و از [صاحبش] چيزى دريغ نمىورزيد و ميان آن دو [باغ] نهرى روان كرده بوديم(۳۳)
و براى او ميوه فراوان بود پس به رفيقش در حالى كه با او گفت و گو مىكرد گفت مال من از تو بيشتر است و از حيث افراد از تو نيرومندترم(۳۴)
و در حالى كه او به خويشتن ستمكار بود داخل باغ شد [و] گفت گمان نمىكنم اين نعمت هرگز زوال پذيرد(۳۵)
و گمان نمىكنم كه رستاخيز بر پا شود و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم قطعا بهتر از اين را در بازگشتخواهم يافت(۳۶)
علم ریاضیات ثابت می کند که نظریه Big Bang باطل است.
چند نفر با درس آمار و احتمالات آشنایی دارند؟
وقتی یک تاس پرتاب می کنید احتمال اینکه یک عدد خاصی ظاهر شود، یک ششم می باشد.
یا مثلا اگر از بین 100 نفر بخواهند یک نفر را برای جایی استخدام کنند احتمال اینکه آن یکنفر شما باشید یک درصد می باشد.
با این مقدمات برویم به سراغ Big Bang .
فرض کنیم که واقعا همه چیز به طور شانسی از یک Big Bang به وجود اومده باشه.
حالا برویم به سراغ سیستم های مختلف بدن انسان.
مثلا سیستم گوارشی به ترتیب:
دندان، زبان، حلق، مری، معده، روده
دوستانی که با آمار و احتمالات آشنایی دارند اگر قرار باشد همه اینها به ترتیب و بر اثر یک اتفاق پشت سر هم قرار بگیرند چند درصد احتمال وجود دارد که اینها به درستی پشت سر هم قرار بگیرند؟ (فقط فرض کنید که اگر مثلا جای معده با زبان عوض می شد، چه می شد؟!!!!)
برویم سراغ چشم انسان و نگاه کنید به عظمت و قدرت خداوند.
همه کسانی که با ریاضیات آشنایی دارند می دانند که در یک هندسه سه بعدی به شکل کره اگر بخواهیم یک زاویه به خصوص انتخاب کنیم، بینهایت زاویه متفاوت وجود دارد؛ حالا اگر قرار باشد که چشم انسان بر اثر یک اتفاق دقیقا در زاویه ای قرار بگیرد که هم اکنون می باشد چقدر احتمال وجود دارد؟ صفر درصد ، احتمال آن صفر است. یک تقسیم بر بینهایت می شود صفر.
اینها فقط دو مثال کوچک از بینهایت مخلوقی بود که خداوند آفریده!!!! شما می توانید بینهایت مورد دیگر را هم مثال بزنید.
یعنی احتمال اینکه جهان از یک Big Bang به طور تصادفی درست شده باشد صفر است. یعنی طبق علم ریاضیات وقتی احتمال چیزی صفر باشد آنگاه احتمال متمم آن 100 درصد است. یعنی احتمال وجود خدا 100 درصد می باشد.
همه اینها نشان می دهند که یک خالق قادر بر اساس نظم و ترتیب جهان را آفریده است. حالا مهم نیست که تکامل وجود داشته باشد یا نه. مهم این است که طبق علم ریاضیات ثابت می شود که همه چیز را خداوند بر اساس نظم و ترتیب خلق کرده است.
_______________________________________________________
خیلی جالب بود واسه من
کسی میتونه این اثبات رو رد کنه؟ فکر نکنم
ممنون بابت این پست
اینجاست که شما دو راهی رو اشتباه انتخاب می کنید. بین راه فلسفی و راه علمی برای اثبات وجود خدا.
ويژگيهاي معرفت(علوم) تجربي
مواجه: مشاهدات تكرارناپذير نظير موجودات فرازميني و...
- مبتني بر تجربه و مشاهده همگاني
تجربه: مشاهدات تكرارپذير نظير مغناطيس و...
- مبتني برفرضيه(آزمايشات پاستور، اديسون و..)
درقلمرو خاصي صحت دارند(دستگاه اينرسي)
- قانونمندي؛ بر پايه تئوري و قانون تفسيرپذيرند(قوانين نيوتن و كپلر)
- توانايي پيشبيني و نه پيشگويي(حركت فضاپيما و تاثير دارو)
- گزينشي بودن روش علم: مطالعه و تجربه همه جوانب يك پديده در علم جايي ندارد
- ابطالپذيري يعني سازش نداشتن با همه پديدههاي ممكن
بتوان ابطال قانون را تصور كرد(قانون دوم، عدم تساوي زواياي تابش و بازتابش)
نقش تجربه در علم، كشف بطلان است نه اثبات صحت
آيا«هركس وقت مرگش برسد ميميرد» ابطالپذير(علمي) است؟
فلسفه چيست؟
- تعريف عام: معادل با معناي اول علم يعني تمام دانش شامل علوم تجربي
- تعريف خاص: مخالف تعريف دوم علم(آگاهي تجربي) و معادل متافيزيك
- فلسفه علم (فيزيك): خود علم (فيزيك) به عنوان يك موجود خارجي مطالعه ميشود.
- معرفت علمي در طول (شكم) معرفت متافيزيكي است (مثال پلانك در خاكشناسي و تپه)
- روش متافيزيك، روش تعقلي و منطقي است نه روش تجربي: بررسي گرم شدن آب و رسيدن ميوه در حوزه ترموديناميك و بيوشيمي است و بررسي خود تغيير در حوزه متافيزيك
- هدف متافيزيك، ارائه تفسيري عام و فراگير از همه پديدههاي محسوس و نامحسوس است.
- هدف متافيزيك پيش بيني در عمل نيست
- علم و متافيزيك دو معرفت مستقلاند با دو روش و با دو عزم
تفاوت قوانين علمي و فلسفي
- مسائل مهم متافيزيك: منشأ، غايت و قلمرو هستي، ريشه تحولپذيري(حركت جوهري) وتنوع، عليت، وجود، حقيقت، ارتباط بخشهاي مختلف هستي
این یه دوره سریع فلسفه علم. شما اگر برای اثبات خدا دلیل فلسفی بخوای، میشه آورد و همین طور برای اثبات عدم وجود خدا اما تا به حال دلیل علمی ای که ویژگی های بالا را داشته باشد، شما دیدید؟ تمام موحدین و ملحدین در طول تاریخ که دلیل و برهان برای خود ارائه کردند، فیلسوف بودند نه دانشمند فیزیک و شیمی.
- هيچ قانون متافيزيكي، كمي نيست در حالي كه اغلب قانونهاي علمي كمياند
- هيچ قانون متافيزيكي را نميتوان از راه تجربه ابطال كرد ولي قوانين علمي از راه تجربه قابل ابطالاند
- قوانين علمي گزينشياند ولي قوانين متافيزيك ناظر به كل پديدههايند
- با قوانين علمي ميتوان حادثهاي خاص را پيشبيني كرد اما با قوانين متافيزيكي خير
- قوانين علمي از راه برهان خلف(برمبناي مقدمات بديهي و نشان دادن تناقض در جايي) قابل اثبات نيستند ولي قوانين متافيزيكي چرا
- در صورت ابطال يك قانون علمي، در مواردي صحيح بوده و كاربرد دارد (قانون دوم نيوتن) ولي ابطال قانون متافيزيكي به معني ابطال كل آن است (احتمال ابطال قانون علت و معلول!)
- راه نقد قوانين فلسفي، تعقل و برهان است ولي قوانين علمي، از روشهاي تجربي نيز ميتوان
- هيچ سخن علمي پاسخ هيچ پرسش فلسفي نيست و هيچ سخن فلسفي پاسخ هيچ پرسش علمي نيست
اما در مورد نظریه پرفسور هاوکینگ، هنوز ایشون فرضیه به وجود آمدن زمین توسط بیگ بنگ را اثبات نکردن که بخوان بر پایه اون یک قانون فلسفی رو نقض کنن. لازمه صحبت ایشون این هست که ابتدا فرضیه شکل گیری جهان توسط بیگ بنگ را اثبات کنند، بعد اثبات کنند که بیگ بنگ همینجوری به وجود آمده.
من آشنایی زیادی با علم احتمالات ندارم، لذا اگر در این چند خط که می نویسم، دوستان دانشمندم، ایرادی دیدند، به بزرگی خود عفو نمایند:
حالا می خواهیم بجای یک تاس n وجهی، m تاس n وجهی را بریزیم
اینجاست که احتمال رویت عدد x معادل m/n خواهد بود،
تکلیف n که مشخص است، به سمت بی نهایت میل میکند،
اما اگر m هم عدد بسیار بزرگی باشد و او نیز میل به بینهایت داشته باشد، آنگاه دیگر نمی توان به راحتی گفت که این احتمال صفر خواهد بود،
سپاسگذارم
منظورتون خداهای سنگیه که یه سری آدمای احمق واسه خودشون میساختن یا میگفتن خورشید خداس؟؟باز هم سوالم را تکرار میکنم.
از کجا میدونید که این خالق همون الله و خدای ادیان ابراهیمی هست.
ایا 1 درصد امکان نداره که این الله همچون خدایان دیگه دروغی باشه
آقای کاپلو
عیسی به دین خود موسی به دین خود!
ما حرف تو را قبول نداریم تو هم حرف ما رو .چیو میخوای ثابت کنی؟
فقط اینو بدون اگه خدا وجود نداشته باشه قانون علت و معلول هم وجود نداره.
لا اله الّا الله