خدا نکنه عزیزمخداروشکر، قربونت برم من مادرشوهر مهربون
وای به خودم میگم کی اینهمه بزرگ شدم که مادرشوهر شدم
اینم از عوارض ازدواج تو سن پایینه با عروسم ۱۸سال فاصله سنی دارم
هر چه میخواهد دل تنگت بگو!
- شروع کننده موضوع yasin10
- تاریخ شروع
وای به خودم میگم کی اینهمه بزرگ شدم که مادرشوهر شدم
اینم از عوارض ازدواج تو سن پایینه با عروسم ۱۸سال فاصله سنی دارم
مامان منم با داماد و عروسش 19 سال فاصله سنی دارهخدا نکنه عزیزم
وای به خودم میگم کی اینهمه بزرگ شدم که مادرشوهر شدم
اینم از عوارض ازدواج تو سن پایینه با عروسم ۱۸سال فاصله سنی دارم
چه خبر خوبیخونه رو نو خریدی؟
یه خبر خوب شنیدم واقعا ایشالله که حقیقت داشته باشه
یه شیرخوارگاه توی مشهد همه بچه هاش صاحب خانواده شدن وشیرخوارگاه تعطیل شد
یکی رو نمی‌شناختم دقیق اما اطمینان داشتم که یک کسی هست که میشه بهش کاملا اعتماد کرد و آدم درستی هست ، احساس میکنم آدم فروشی میکنه 
باورم نمیشه .چی آدم ها رو از این رو به اون رو میکنه؟
جالبه می‌دونن کارشون درست نیست و یا تکرارش کنن و نظر انسانیت اشتباه هست یا خدا هم راضی نیست . ولی براشون اهمیتی نداره ! می دونن ازشون سواستفاده میشه ولی چرا اجازه میدن ؟ من اجازه نمی‌دم .. دوست دارن سواری بدن !
دیگه بمن ربطی نداره چه کارای پلشتی میکنن ولی روی من اجرا نکنن . راضی نیستم.
باورم نمیشه .چی آدم ها رو از این رو به اون رو میکنه؟جالبه می‌دونن کارشون درست نیست و یا تکرارش کنن و نظر انسانیت اشتباه هست یا خدا هم راضی نیست . ولی براشون اهمیتی نداره ! می دونن ازشون سواستفاده میشه ولی چرا اجازه میدن ؟ من اجازه نمی‌دم .. دوست دارن سواری بدن !
دیگه بمن ربطی نداره چه کارای پلشتی میکنن ولی روی من اجرا نکنن . راضی نیستم.
آخرین ویرایش:
عزیزم چندین بار به خونه شون که از ۱۱۸ گرفتم زنگ زدم مادرشون گفت که فوت شده . قبرشو هم من دیدم ... خدا رحمتش کنه .سلام امیدوارم حالتون خوب باشه،یکبار با همین آقا وحید که میگین بشینید قشنگ صحبت کنید و یک درصد فکر کنید اشتباه میکنید و بهش وقت بدین بزارین حرفش رو بهتون بزنه،براتون از صمیم قلب ازدواج موفق رو آرزو می کنم و آرامشی که دنبالش هستین
فاز الانم خستگی بابت هفته ی شلوغی که داشتم و خوشحالی بابت اینکه فردا تعطیلم
خدارحمتشون کنه ،آدمهای مجرد مگه نمی تونن از زندگی لذت ببرن؟ شما کارمند هستین و دخترخانم هستین که با دخترهای امروزی که خطهای قرمز رو رد می کنن متفاوت هستین پس قدر خودتون رو خودتون بدونید و خودتون رو دست کم نگیرین ،زندگی کنید مگه حتما باید یکی باشه؟ تا می تونید خوش باشین که دیگه این روزها برنمی گرده
این دوره همه ی خانمها میخواهند کارمند باشن و حقوق ثابت داشته باشن پس این موقعیتی که دارین به هیچ عنوان از دست ندین و خودتون محیط رو برای خودتون مثبت کنید،شاید قبلا فردی بهتون ابراز علاقه کرده و الان اون فرد نیست خب نباشه،شما به خاطر اون فرد زندگی نکنید؟ چرا اخه؟ به فکر خودتون باشید و تا میدونید به خودتون برسین و سرتون بالا باشه
چرا هست ... من از چیز دیگه ای ناراحتم
شاید از این ناراحتین یکسری افراد درست باهاتون رفتار نکردن،خب الان چکار باید کرد؟ ادامه زندگی هم با فکر کردن و حرص خوردن به قدیم بگذره؟ گاهی افراد از روی دلسوزی کاری رو انجام میدن که درست نیست باید بخشید و گذشت چاره ای هست؟ادامه ی زندگیتون رو خودتون قشنگ بسازین و خودتون به زندگیتون حس و حال و تنوع بدین
نغمه جون جواب این پست منو بذار .. من هیچ علاقه ای به این نفر و خانوم های همکارش نداشته و ندارم ، باعث سوءتفاهم میشهسلام امیدوارم حالتون خوب باشه،یکبار با همین آقا وحید که میگین بشینید قشنگ صحبت کنید و یک درصد فکر کنید اشتباه میکنید و بهش وقت بدین بزارین حرفش رو بهتون بزنه،براتون از صمیم قلب ازدواج موفق رو آرزو می کنم و آرامشی که دنبالش هستین
فاز الانم خستگی بابت هفته ی شلوغی که داشتم و خوشحالی بابت اینکه فردا تعطیلم
آخرین ویرایش:
متوجه نشدم یاسی جان!
پست هایی که به تاپیک جواب داده نشده به این تاپیک منتقل میشه
ب کدوم یه نفر علاقه نداری؟
نغمه جان پس کلا پست دوست عزیزمون رو حذف کن .. !سلام امیدوارم حالتون خوب باشه،یکبار با همین آقا وحید که میگین بشینید قشنگ صحبت کنید و یک درصد فکر کنید اشتباه میکنید و بهش وقت بدین بزارین حرفش رو بهتون بزنه،براتون از صمیم قلب ازدواج موفق رو آرزو می کنم و آرامشی که دنبالش هستین
فاز الانم خستگی بابت هفته ی شلوغی که داشتم و خوشحالی بابت اینکه فردا تعطیلم
بی خودی که نمی تونم حذف کنم عزیز، اون پست مشکلی نداره
دوستان عزیزم یه چیزی منو نگران کرده ممکنه از نظر منطقی درست درنیاد یا حدسم اشتباه باشه ، نگاه من عاشق تعدادی شدم و اونا ازدواج کردن با دیگری ،من هیچکدوم شون رو ندیدم و فقط صداشون رو شنیدم ، اون آقایون منو با خانم هاشون جابجا کردن و بچه دار شدن ... یا پاک شدن ، حالا اونا در اصل بچه های من هستن و من دستمال ، و اونا با خانم هاشون در رفتن خارج از کشور ! برا همون میگم راشون ندن ، ولی از نظر من حروم هستن ! مگه نه ؟ این جوری میشه ؟ اینه که میگن خودش نباید شیر بده !؟
آخرین ویرایش:
آره گلم من دارم با شما حرف میزنم و هر کی آنلاین هست !من متوجه نشدم چی گفتی
دوستان عزیزم رو خطاب به ما گفتی؟
این متن رو برای ما نوشتی که جواب بدیم؟
.
فاز گیج بودن
آخرین ویرایش:
چرا اونا بچه های تو هستن؟؟!!دوستان عزیزم یه چیزی منو نگران کرده ممکنه از نظر منطقی درست درنیاد یا حدسم اشتباه باشه ، نگاه من عاشق تعدادی شدم و اونا ازدواج کردن با دیگری ،من هیچکدوم شون رو ندیدم و فقط صداشون رو شنیدم ، اون آقایون منو با خانم هاشون جابجا کردن و بچه دار شدن ... یا پاک شدن ، حالا اونا در اصل بچه های من هستن و من دستمال ، و اونا با خانم هاشون در رفتن خارج از کشور ! برا همون میگم راشون ندن ، ولی از نظر من حروم هستن ! مگه نه ؟ این جوری میشه ؟ اینه که میگن خودش نباید شیر بده !؟
چرا اون بچه ها حروم هستن طفلکی ها؟؟
یاسی عزیز. لطفا فقط به تاپیک ها جواب بده
مگه انار رسیده شده؟
تشریف بیار عزیزم قدمت رو چشمبه اینکه:
من یه بار باید برم انار ساوه بگیرم ببینم فرقش با انار ما چیه
قربونت برم عزیزم، ایشالله مزاحمت میشم ولی فعلا علی‌الحساب برم بازارِ همینجا و ببینم انار ساوه پیدا میشه یا نه.
حتما هست ولی چون خیلی انار خور نیستم تا حالا دقت نکردم بهش
عزیزم مادرها کلا نفس نمیکشن هر دوره سختی خودشو داره
بله واقعا
غر هاش رو پیش بقیه هم نمیگه، دیروز از مدرسه اومد تا بخوابه کلا داشت غر میزد، برای همه چی از مدرسه، دوستهاش، سخت بودن درس، غذا نمیخورم سیرم، چرا میخوابی بیدار شو، بابا چرا دیر کرده، من چرا باید شبها تنها بخوابم، نریم بیرون خونه باشیم، یعنی دیروز اصلا حرف عادی نزد، کلا غر بود
ولی خیلی چیزها دوره‌ایه، احساس میکنم این مدل غر زدنهاش برای این سن و دوره هست و یه مدت بگذره درست میشه.
البته بعدش چالش بعدی شروع میشه
خوب محیط جدید داره تجربه میکنه.زمان می‌بره .دوست جدید پیدا کنه آرومتر میشه .باید صبورتر باشی و دل به دلش بدی .بچه ها دلتنگی که دارند و با نق زدن و لج کردن نشون میدن .صبور باش که دوران بلوغ حسابی از خجالتت در میادبله واقعا
غر هاش رو پیش بقیه هم نمیگه، دیروز از مدرسه اومد تا بخوابه کلا داشت غر میزد، برای همه چی از مدرسه، دوستهاش، سخت بودن درس، غذا نمیخورم سیرم، چرا میخوابی بیدار شو، بابا چرا دیر کرده، من چرا باید شبها تنها بخوابم، نریم بیرون خونه باشیم، یعنی دیروز اصلا حرف عادی نزد، کلا غر بود
ولی خیلی چیزها دوره‌ایه، احساس میکنم این مدل غر زدنهاش برای این سن و دوره هست و یه مدت بگذره درست میشه.
البته بعدش چالش بعدی شروع میشه
دوران بلوغ؟خوب محیط جدید داره تجربه میکنه.زمان می‌بره .دوست جدید پیدا کنه آرومتر میشه .باید صبورتر باشی و دل به دلش بدی .بچه ها دلتنگی که دارند و با نق زدن و لج کردن نشون میدن .صبور باش که دوران بلوغ حسابی از خجالتت در میاد
نه بابا همین الانش هم شخصیتی داره که اصلا نمیتونی باهاش ذره‌ای تند صحبت کنی.
باید کاملا دقیق و حساب شده و مثل یه آدم سن بالا با احترام کامل باهاش حرف بزنی
دقیقا می‌دونم چی میگی فقط صبوری جواب میدهدوران بلوغ؟
نه بابا همین الانش هم شخصیتی داره که اصلا نمیتونی باهاش ذره‌ای تند صحبت کنی.
باید کاملا دقیق و حساب شده و مثل یه آدم سن بالا با احترام کامل باهاش حرف بزنی
Similar threads
Similar threads
-
هر چیزی در مورد اعداد ؛ عدد زندگیت چیه ؟ عدد شانست چیع ؟ محبوب ترین عدد !- شروع شده توسط yas87
- پاسخ ها: 0
-
-
-
-
بیا تو و به زبون خاص یا محلی شهر خودت هر چی دلت میخواد و هروقت دلت میخواد شعر بخون- شروع شده توسط setare2013
- پاسخ ها: 152