من حتی شماره یه دعانویس رو هم گرفتم از یکی از دوستهام ولی جرئت زنگ زدن بهش رو ندارم. نمیتونم خودم رو راضی کنم که بهش زنگ بزنممنم همین مشکل و دارم به ملکی داریم انگار طلسم شده فروش نمیره واقعا کلافه شدم چون پولش و لازم دارم
من حتی شماره یه دعانویس رو هم گرفتم از یکی از دوستهام ولی جرئت زنگ زدن بهش رو ندارم. نمیتونم خودم رو راضی کنم که بهش زنگ بزنممنم همین مشکل و دارم به ملکی داریم انگار طلسم شده فروش نمیره واقعا کلافه شدم چون پولش و لازم دارم
به نظرم اینکار و نکن .شاید وقتش نشدهمن حتی شماره یه دعانویس رو هم گرفتم از یکی از دوستهام ولی جرئت زنگ زدن بهش رو ندارم. نمیتونم خودم رو راضی کنم که بهش زنگ بزنم
شاید لازمه با تراپیست صحبت کنیولی من واقعا از لحاظ روحی خسته شدم و بهم ریختم.
احساسی که در مورد خودم دارم اینه که افتادم توی یک چالهی عمیق که نمیتونم ازش بیام بیرون و هی دارم کمک میخوام و تلاش میکنم برای بیرون اومدن از اون چاله ولی هیچ فایدهای نداره و نمیتونم ازش بیام بیرون.
من بینهایت نگران خودم هستم، نگرانم که این استرسها و اضطرابهایی که کم کم داره دائمی و هر روزه میشه، برام موندگار بشه و تبدیل به یه مریضی جدی بشه. خیلی نگرانم![]()
هیچ وقت این کارو نکن، شروعش با خودته ولی پایانش نهمن حتی شماره یه دعانویس رو هم گرفتم از یکی از دوستهام ولی جرئت زنگ زدن بهش رو ندارم. نمیتونم خودم رو راضی کنم که بهش زنگ بزنم
آره فکر خوبیه، موافقمبیا بپیچونیمش
به جای آزادی بریم برج میلاد![]()
من فکر میکنم ذوق از ته دلم برای پارسال اواخر اردیبهشت بود، روزی که خبر دادن یه مرحله از کارهامون جلو رفت. بعدش دیگه...آخرین بار کی از ته دل خندیدی ؟
من: یادم نیست![]()
دیروز از خیابون رد میشدم از تو یه مغازه یهو صدای خنده بلند اومد از اون خنده ها که کمتر شنیده میشهمن فکر میکنم ذوق از ته دلم برای پارسال اواخر اردیبهشت بود، روزی که خبر دادن یه مرحله از کارهامون جلو رفت. بعدش دیگه...![]()
منم یه پیراهن میخوام بدوزم،حوصله دوختن رو ندارم،خیلی گشتم که یه چیزی مثل این مدلی که میخوام رو آماده پیدا کنم ولی نشد، مجبور شدم بدوزمشبه لباسم که دوختش نصفه مونده
حس خیاطی نیست 🫤
دوخت اصلی تموم شده .لباس مجلسی دوختم جواهر دوزی روش مونده . خیلی زمان بر و ظرافت میخوادمنم یه پیراهن میخوام بدوزم،حوصله دوختن رو ندارم،خیلی گشتم که یه چیزی مثل این مدلی که میخوام رو آماده پیدا کنم ولی نشد، مجبور شدم بدوزمش![]()
ممنون .خیلی خوشگلهبه سلامتی مبارک باشه
آروم آروم روزی نیم ساعت بشین و بدوز، تا آخر محرم تموم میشه
من اینو میخوام بدوزم، برای مراسم چهلمِ آخر هفته بپوشم،البته خرج کارهاش رو انقدر روشن نگرفتم، رنگهاش نرمالتره.
مشاهده پیوست 24095808
من این کار و دوختم البته دنباله پشتشو دوست نداشتم ساده دوختمبه سلامتی مبارک باشه
آروم آروم روزی نیم ساعت بشین و بدوز، تا آخر محرم تموم میشه
من اینو میخوام بدوزم، برای مراسم چهلمِ آخر هفته بپوشم،البته خرج کارهاش رو انقدر روشن نگرفتم، رنگهاش نرمالتره.
مشاهده پیوست 24095808
خیلی قشنگه، مبارکهمن این کار و دوختم البته دنباله پشتشو دوست نداشتم ساده دوختممشاهده پیوست 24095809
فدات عزیزم.اره دامنش فون شده . اره رنگش همینهخیلی قشنگه، مبارکه
دنباله نزاشتی، یعنی دامنش رو فون کردی؟
منم دنباله دوست ندارم، اصلا قشنگ نیست نمیدونم چرا الکی مد شده
ساده خیلی شیکتر شده حتما
رنگ پارچه هم همین رنگه؟
برای مراسم پسرت دوختی مادرشوهر جون؟فدات عزیزم.اره دامنش فون شده . اره رنگش همینه
منم دنباله دوست ندارم
اره البته هنوز تصمیم نگرفتم اینو بپوشم .شاید برم بخرم .مراسم زیاده بالاخره یه جا بدرد میخورهبرای مراسم پسرت دوختی مادرشوهر جون؟![]()
آره تعداد مراسمها زیاده، تازه باید فکر لباس دخترت هم باشی، کلی کار دارین و تا چشم به هم بزنین محرم و صفر تموم میشهاره البته هنوز تصمیم نگرفتم اینو بپوشم .شاید برم بخرم .مراسم زیاده بالاخره یه جا بدرد میخوره
بقول خواهرم تو بدوز نپوشیدی خودم میپوشم،![]()
لباس دخترم خودش یه پروژه جداستآره تعداد مراسمها زیاده، تازه باید فکر لباس دخترت هم باشی، کلی کار دارین و تا چشم به هم بزنین محرم و صفر تموم میشه![]()
به نظر منم آماده بهتره، بیشتر پول میدی ولی خیالت راحتهلباس دخترم خودش یه پروژه جداست
میبرمش تهران هر چی دوست داره بخره
به قول خودش کل اینستا رو شخم زده،![]()
زیاد خندیدم حتی گاهی از ته دلآخرین بار کی از ته دل خندیدی ؟
من: یادم نیست![]()
شش عصر رفتهما دیروز ساعت ۶ عصر آب محل کارمون رفت، امروز ساعت ۳ ظهر اومد
فکر میکردم اونجا این مشکل نباشه، که متاسفانه هست
ما امروز ساعت ۳خاموشی داشتیمبه اینکه دیشب 9 شب برقمون قطع شد، کل خیابون شده بود ظلمات![]()
ما 5 تا 7ما امروز ساعت ۳خاموشی داشتیم
خیلی گرم بود![]()
شش عصر رفته
سه بعداز ظهراومده؟
چه خبره؟![]()
دستشویی داشتن ینی؟کلیه های بچه ها داشت در میومد
نمیدونم چرا انقدر طولانی بود
شایدم آخرای شب وصل شده باز دوباره صبح قطع شده
آره دیگهدستشویی داشتن ینی؟
بد دردیه![]()