ضمن تشکر از همه دوستان
spow جان من با رویکرد خاصی از نظرات شما موافقم و با صحبت فلق هم همینطور. شعار را باید کنار گذاشت تا از این وضعی که هستیم به در اییم.
اما چند نکته
اول اینکه ما در علاج یک ضعف اولین قدم را نباید اشتباه برداریم و ان این که بیایید سوالی از خودمان بپرسیم.
1. آیا به لحاظ معرفت شناختی میا اسلام و مسیحیت فرقی نبود؟ در کنکاش در مورد جنگهای صلیبی به این بر می خوریم که مسیحیان به چند دلیل به مسلمانان حمله کردند از جمله اینکه مسلمانان درا دشمن عیسی و بدعت گذار در دین او می دانستندو نیز اسلام را دین دانش می دانستند. و رنسانس در جامعه غربی با دعوت دانشمندان مسلمان به شمال ایتالیا اغاز شد. تجار ایتالیا که پیرفی با شتاب مسلمانان رو می دیدند چند تن از دانشمندا ن مسلمان را دعوت کرده و به انها جا و مکان زندگی و تدریس دادند.
کلیسای وقت مسلمانان را تکفیر کرد زیرا علوم انها را با دین مغایر میدانستند. از سوی دیگر پیامبر اسلام فرمود اطلبو العلم ولو به السین
یعنی دین را اگر چه در چین باشد طالب باشید. مطمئنا منظور پیامبر از طلب علم در چین علم فقه نبوده بلکه علوم تجربی بوده.
انچه کلیسا را بر تکفیر مسلمانان واداشت بسط تفکرات علوم تجربی توسط مسلمانان بود کما انکه در طب و سیمی و ریاضیات حرفهای مفصلی برای گفتن داشتند و این مسلمانان بودند که غرب را با ارسطو باز آشنا کردند. ارسطو سر سلسله ی علوم تجربی است به نوعی.
نکته ی دیگر ان است که بزرگان اسلام (شیعه) چه در دانش تاریخ چه اخلاق و چه دیگر علوم سرامد بودند. ما در موسیقی و نجوم و باقی علوم و هنرهای تجربی حرف های اساسی برای گفتن داشتیم اما با دور شدن از ائمه ی اطهار کم کم تفکر جزمی بر جامعه حاکم شد. اما همیشه قدرت تعصبات از جریان مخالف ان بیشتر است مثل وضع فعلی وهابیت. پیشنها می کنم بحث رواداری را به قلم اینجانب در وبلاگ مفاهمه مطالعه بفرمایید البته اگر وقت داشتید
http://www.mofaheme.blogfa.com/page/ravadari.aspx
کتاب چگونه ماما شدیم کتاب ارزشمندی است و آقای زیبا کلام هم از دلسوزان کشور اند که دست به ریشه یابی مشکلات می زنند اما یک سوال
ما بعد از اسلام پیشرفت کردیم یا پس رفت
تمام افتخارات علمی ما مفاخر علمی ما در دوران اسلامی اند شما فقط و فقط پنج نفر از مفاخر علمی ایران قبل از اسلام را برای من نام ببرید که در دنیا نامبردار باشند ببینید می توانید. هر آنچه اندیشمند و دانشمند ما داریم که در دنیا به انها می نازیم به نماز و روزه اشان بیشتر از آخوند های امروز پایبند بودند . و هر کدام در حالی که دانشمندان علوم تجربی بودند دانشمندان دینی هم بودند و تا همین قبل از انقلاب و رو حانیون در حوزه فلسفه و نجوم و ریاضیات و منطق و ... هم می خواندند هنووز که هنوز است اصول فقه هم می خوانند . اصول فقه یک دانش بین المللی است و مشمول بند سه از قسمت اول اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری است. که به عنوان اصول کلی حقوقی در سراسر دنیا پذیرفته شده است.
اما ماجرا سویه ی دیگری هم دارد و آنها به قرار زیر اند
هر تفکری وقتی در سطح جامعه به گوش عوام رسد عامیانه هم عمل می شود و گاهی عامی ها حاکم می شوند. من پیشنهاد می کنم کتاب کوچک تخت فولاد رو مطالعه کنید. متوجه می شوید عالم برجسته ای مانند آیت الله محمد باقر درچه ای در یک صد سال چیش همان چیزهایی را که دکتر سروش و حامد ابوزید و دیگران می گویند را گفته است البته خیلی دینی و جالب.
آنچه در دنیای فعلی سیاست می بینید با اسلام قیاس نکنید
تاریخ به روشنی نشان می دهداگر ائمه اطهار حکومت را در دست داشتند وضعما که هیچ وضع دنیا هم بدین گونه نبود. آنچه از وضع فعلی ما در ایران می بینید قابل قیاس با سیره ی اهل بیت نیست
این شمشیری که شما می گویید اسلام با ان گسترش یافته همه چیزش را نمی داند. اگر اداب جنگهای مسلمنان را با مدرن ترین حقوق بشر دوستانه که نام جدید حقوق جنگ یا حقوق مخاصمات مسلحانه است قیاس کنید باز هم حقوق اسلام بالا تر است و مترقی تر و البته باید مترقی تر هم بشود و اما نکته ها
1. اسلام مانند هر دینی داعیه ی گسترش دارد.
2. اسلام دین علم است و این را حتی مسیحیان قرون وسطی هم خوب فهمیده اند.
3. بسیاری از عقب ماندگی های امروز ما ناشی از ببخشید شاهان بی عرضه ای هستند و نیز مردم بی عرضه که بر ایران حکومت کرده اند.
4. اسرائیل دینی ترین و متعصب ترین کشور دنیاست و در عین حال پیشرفته ترین کشور دنیا
5. دین به واسطه ی داشتن عناصر غیر قابل احصا و احراز به شدت در معرض توهم و خطر موهومات و خرافات قرار دارد. پس همیشه باید به دنبال جلوگیری از ان بود همانطور که یک لبرال دموکراسی غالب بر جهان هست اما در سراسر دنیا از هر شهر و کشور به شهر و کشور دیگر متفاوت است. دین را مانند هر اندیشه ی دیگری باید به روز نگه داشت.
6. ایمان مسأله ای شخصی و غیر قابل احراز است. اگر به دنبال احراز دین داری و ایمان مردم رفتیم و بر ان شدیم که بدانیم فلانی چقدر مومن است عنصر مخربی به نام ریا رشد می کند و از درون حکومت های دینی را منفجر می کند. ایمان باید شخصی باشد نباید به دنبال احراز ایمان باشیم. اما دین باید اجتماعی باقی بماند این امکان وجود دارد.
7. پروفسور محمد اچ فاضل استاد ارشید حقوق بین الملل دانشگاه تورنتو در مقاله ای خیلی جالب نوشته بود: اگر نژاد دغدغه ی برجسته ی قرن بیستم بود بدون شک دین بویژه اسلام مهمترین دغدغه ی قرن بیست و یکم است. اگر خواستید من متن این مقاله به زبان انگلیسی رو دارم براتون می فرستم.
دکتر پیروز مجتهد زاده در یکی از شماره های نشریه ی اطلاعات اقتصادی و سیاسی در بح ث هویت ملی و دموکراسی گفته بودند حکومت ایالات متحده همانطور که می بینید روز به روز به سمت دینی تر شدن است.
بنده به عنوان دانشجوی ارشد بین الملل شاهدم که به روز ترین مباحث بین المللی انچنان اخلاقی هستند که مثلا کتاب های توماس فرانک رو که مطالعه می کنید احساس می کنید دارید نهج البلاغه رو می خونید. حرفهای زیادی برای گفتن هست و وقت ما کم. امید که بیشتر بتوانم از نظرات شما دوستان استفاده کنم.