نشانه هاي شعيب بن صالح

سمیه نوروزی

عضو جدید
سلام.از همه ي دوستاني كه لطف كردن و وارد اين تاپيك شدن خواهش مي كنم اين وبلاگ و ببينن و هر نشونه اي كه از شعيب ابن صالح داشتن يا شنيدن رو با نقل قول برام بذارن.پيشاپيش از همگي خيلي خيلي ممنونم.

http://www.u313.blogfa.com/post-151.aspx
 
آخرین ویرایش:

سمیه نوروزی

عضو جدید
دوستان من خودم سعي مي كنم هر چيزي رو كه پيدا كردم اينجا بيارم. اينكه ديدم يه عده معتقدند دكتر احمدي نژاد همون شعيب ابن صالحه خيلي متعجبم كرد....اگرچه خيلي سخته (حداقل براي خودم) اما دوست دارم كاملا بي طرفانه اين موضوع اينجا بررسي بشه.... از همه ي كساني كه كمك كنن ممنون مي شم.
 

سمیه نوروزی

عضو جدید
ساقي رضوان:
خروج خراسانی و وضعیت ایران در عصر ظهور

شخصيتهاي ايراني وياران درفش هاي سياه

اندك زماني پيش ازظهورآن بزرگواردر بين ايرانيان دوشخصيت، با عنوان

1) سيد خراساني به عنوان رهبر سياسي(1)
2) شعيب بن صالح به عنوان رهبر نظامي جواني گندم گون،با ريش كم پشت ازاهالي ري يا سمرقند كه به سمت فرماندهي كل قواء نائل ميگردد(2)

ظاهرشده وايرانيان تحت رهبري اين دو فرد نقش مهمي را درامرظهورايفا ميكنند.
ياران درفش هاي سياه كه ايرانيان ميباشند از نخستين زمينه سازان ظهور بشمار ميآيند كه مدتي قبل ازحركت سفياني ظاهرميشوند و همزمان با سفياني خروج ميكنند ،رهبري آنان را سيد خراساني و فرماندهي نيروهايشان راشعيب ابن صالح برعهده ميگيرند ودرجايي گفته شده كه خروج آنها نزديك خروج سفياني است و برخي گفته اند كه شش سال قبل از سفياني خروج ميكنند.
درروايات داريم كه حكومت ايران به چند مرحله تقسيم ميشود.

در مرحله اول كه آغازنهضت ظهورميباشد شخصي ازقم قيام ميكند(3).
در مرحله دوم ايران وارد جنگ طولاني ميشود(4).
در مرحله سوم خروج سيد خراساني و شعيب بن صالح صورت ميگيرد(5).
در مرحله چهارم سپردن پرچم اسلام به دست مبارك آقا حجت ابن الحسن عسكري(عج) روحي و ارواحنا الفدا

انقلاب جمهوري اسلامي ايران كه به رهبري امام خميني(ره) درسال 1357 به پيروزي رسيد گواه اين مطلب است كه ايران مرحله اول را طي كرده واما مرحله دوم،احتمال دارد اشاره به جنگ ايران و عراق داشته باشد ولي چون به مدت طولاني اشاره دارد ممكن است كه درگيري بين ايران وشيطان بزرگ آمريكا باشد واما مرحله سوم برخي معتقدند كه رهبر معظم انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي كه از خطه خراسان است همان سيد خراسانيست واكنون منتظر ديگر حوادث ايران هستيم تا حضرت ظهور كنند.
6.دربرخي روايات كه ازمحمد بن حنيفه نقل شده است آمده كه مرحله خروج خراساني وشعيب تا زمان ظهورحضرت تقريبا حدود شش سال(هفتاد ودوماه) طول خواهد كشيدوليكن آنچه كه مهم و حائز اهميت است سخن امام محمد باقر(ع) وامام جعفرصادق(ع) است كه فرمودند:
خروج سفياني،يمني وخراساني دريك سال ويكماه و يك روز ميباشد،يعني حدود نه ماه قبل از ظهور7.


منابع

1- غيبت طوسي ص 278
2- بحارالانوار ج53/ ص60
3- بحارالانوار ج60 / ص216
4- بحارالانوار ج51 / ص83
5- بحارالانوار ج52 / ص217
6- نسخه خطي ابن حماد / ص84،74
7- بحارالانوار ج52/ ص210،232


http://forum.imamhossein.net/index.php?topic=72.5;wap2
 
آخرین ویرایش:

سمیه نوروزی

عضو جدید
از رخدادهاي سال ظهور حضرت مهدي (عليه السلام):
...........

از نشانه‏هاي ظهور، خروج مردي به نام شعيب‌ بن صالح در سمرقند و يا نيشابور است. امام سجاد (عليه السلام) فرمود:
خروج شعيب‌ بن صالح، پس از عوف سلمي و پيش از خروج سفياني است.
قطب راوندي نيز روايتي از امام سجاد (عليه السلام) نقل كرده است كه فرمود:
پــس خــروج شعــيب صالــح از سمرقند است.
شيخ صدوق، خروج او را از نيشابور ذكر كرده است
.
از بــرخي روايــات ديگــر استفاده مي‏شود او پرچم‏دار حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و در جايگاه پيش‌قراول آن حضرت انجام وظيفه مي‏كند.
نيز ن.ك: نشانه‌هاي ظهور.



http://www.noorportal.net/180/23294/24267/24270.aspx
 

سمیه نوروزی

عضو جدید
سيد خراساني :
در روايات ظهور، به نهضت و حركت شخصي به نام خراساني برمي‌خوريم كه از ناحية شرق به ياري امام زمان(ع) برمي‌خيزد و سپاه وي فرمانده‌اي دارد. حال پرسش اين است كه پرچمدار و فرماندة سپاه خراساني كيست؛ در پاسخ بايد بگوييم كه خروج سفياني در برخي روايات، از نشانه‌هاي ظهور خوانده شده است؛ در همان سالي كه سفياني قيام مي‌كند، سيّد خراساني از سمت مشرق قيام كرده، به سمت كوفه مي‌رود. در روايات، اين شخص به خوبي معرفي نشده؛ ولي ظاهراً پرچمدار حق است كه براي مبارزه با ظلم قيام مي‌كند.

نويسندة كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي‌نويسند: «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيّد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي‌گيرد. شعيب بن صالح نيز پرچمداري را عهده‌دار مي‌شود. ايرانيان تحت رهبري اين دو تن، نقش مهمّي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي‌كنند. سيّد خراساني و شعيب، جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي‌كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آمادة پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي‌شوند».1


از سخنان معصومان(ع) به دست مي‌آيد كه پرچم‌هاي متعدّدي از شرق يعني بلاد شرقي ايران تا سرحدّ چين قيام مي‌كنند كه ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراساني نيز كه پرچم مستقلّي دارد با كمك آنان، حركت خود را آغاز مي‌نمايد، پرچم خراساني مهم‌ترين آن پرچم‌هاست. و به اين اعتبار از همة آنها به رايات شرقي تعبير شده كه داراي پرچم‌هاي سياه هستند.

نكتة ديگر اينكه در روايات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است كه در سه مرتبه قيام مي‌كنند كه دو مورد از آنها تحقّق يافته؛ يكي «بيرق‌هاي سياه ابومسلم خراساني» كه براي تشكيل دولت بني‌العبّاس بوده است و دوم «پرچم مغول» كه از ناحية خراسان آمد و دولت بني‌العبّاس را بر هم زد، ليكن پرچم سوم باقي مانده و اوست كه متصّل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفياني خواهد جنگيد. حضرت باقر(ع) فرمودند: «آنگاه كه لشكر سفياني در كوفه مشغول قتل و غارت باشند، بيرق‌هايي از طرف خراسان برسند كه منزل‌ها را به سرعت طي كنند و با ايشان، چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد».

رسول خدا(ص) در روايتي اين‌گونه فرمودند: «خداوند براي ما اهل بيت آخرت را بر دنيا برگزيده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود واقع خواهند شد؛ تا آنگاه كه پرچم‌هاي سياه از سوي مشرق پديدار شود. پس آنان حق را طلب كنند ليكن به ايشان داده نشود، پس مي‌رزمند و پيروز مي‌شوند پس هر كس از شما و نسل شما ايشان را درك كرد بايد خود را به آنان رساند اگرچه بر روي يخ‌ها بخزد آنان امر را به مردي از خاندان من مي‌سپارند كه زمين را از عدل و داد لبريز مي‌سازد پس از آنكه از ظلم و جور مالامال شود.

براساس رواياتي كه در منابع حديثي شيعه (مانند «غيبت» نعماني و طوسي) در خصوص اين شخص وارد شده است، احتمال دارد بتوان خراساني را ياور خراسانيان، رهبر آنان و فرماندة لشكر خراسان تفسير كرد. گاهي نيز از او تحت عنوان هاشمي ياد شده است. با اين حال در روايات، از پرچمدار سپاه ايران سخن به ميان آمده و آن شعيب بن صالح است.

اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايند: «سفياني و صاحبان پرچم‌هاي سياه با يكديگر روبرو مي‌شوند (احتمالاً سپاه سيّد خراساني يا سيّد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني‌هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».2
در روايات از عمّار ياسر نقل شده كه: «شعيب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدي(ع) است».3 در منابع اهل سنّت نيز آمده است: «فرماندة لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيلة بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند».4

و نيز: «از خراسان سپاهي حركت مي‌كند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش‌قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي‌كنند و در بيت‌المقدّس فرود مي‌آيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه‌ريزي مي‌كنند».5

به هر حال وجود سيّد خراساني را بپذيريم يا نه و اينكه او رهبر سپاهيان ايران است، در روايات از شعيب بن صالح تحت عنوان پرچمدار و پيش‌قراول سپاه ايران و از زمينه‌سازان حكومت جهاني حضرت مهدي(ع)، سخن به ميان آمده است كه احتمالاً مورد سؤال شما نيز همين شخص است.
روایات مربوط به خراسانی كه از طریق اهل سنت و همچنین در منابع متأخر شیعه وارد شده است به روشنی دلالت دارد بر این كه آن شخصیت از ذریه امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ یا امام حسین ـ علیه السلام ـ است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده است و صفات جسمی وی را كه دارای صورت نورانی است و خال برگونه راست و یا دست راست دارد بیان كرده اند.[10] نویسنده از روایات وارده در منابع متقدم شیعه نتیجه متفاوت می گیرد.[11]
همین طور در مورد صفات جسمانی سید خراسانی نیز برداشتهای متفاوت و گوناگون وجود دارد مثلاً از كلمه «فتی» كه در روایات مربوط به سید خراسانی یا حسنی ذكر شده است بعضی جوانی سنی را فهمیده و در نتیجه می گویند سید خراسانی هنگام قیامش، جوان است[12] در حالی كه برخی دیگر جوان مردی را معنی مناسب برای آن می دانند و می گویند جوان مردی یكی از ویژگی های سید خراسانی است نه اینكه سید خراسانی هنگام قیام در سنین جوانی قرار داشته باشد.[13]یكی دیگر از صفات جسمانی سید خراسانی داشتن خال بر گونه و یا دست راست است و در تفسیر آن نیز احتمالات مختلف وجود دارد كه آیا به معنی خال معروف است و یا اینكه از ماده خلل و به معنی آسیب دیدگی و نقص است.
الخراساني هو الذي يسلم الراية إلى الإمام المهدي (عج) أو يكون أعلى منصب عند أهل إيران (خراسان) حتى يسلم راية الولاية والقيادة إلى الإمام المهدي (عج).

إذا خرجت خيل السفياني (عدو الإمام المهدي عج) إلى الكوفة بعث في طلب أهل خراسان، ويخرج أهل خراسان في طلب المهدي (أي لمبايعته) فيلتقي هو الهاشمي (الخراساني) برايات سود على مقدمته شعيب بن صالح (قائدة الجيش) فيلتقي هو وأصحاب السفياني بباب إصطخر (منطقة بجنوب إيران) فيكون بينهم ملحمة عظيمة فتظهر الرايات السود (أي تنتصر) وتهرب خيل السفياني، فعند ذلك يتمنى الناس المهدي (أي لمبايعته كما بايعه الإيرانيون) ويطلبونه. - مخطوطة ابن حماد ص86.

ورد في الروايات عند الطرفين أن مواصفات الخرساني كالتالي:
1- سيد هاشمي حسيني.
2- من خراسان.
3- صبيح الوجه.
4- في خده الأيمن خال.
5- في يده اليمنى خال أو خلل (الخال في اللغة علامة ضعف).
6- أنه أعلى منصف في إيران، أي يكون القائد الأعلى للجيش أو للجمهورية
شعيب بن صالح:

شعيب بن صالح جواني است گندمگون، لاغر، با ريش كم‌پشت، صاحب بصيرت و يقين از اهالي ري كه اندكي پيش از ظهور حضرت در ميان ايرانيان، ظاهر شده و نقش رهبر نظامي را در حركت ظهور آن حضرت، ايفا مي‌كند. او مردي است شكست‌ناپذير، اگر كوه در مقابلش بايستد آن را منهدم كرده و عبور مي‌كند.

وي به همراه سيّد خراساني كه رهبري سياسي ايرانيان را به عهده دارد، پرچم اسلام را به حضرت مهدي(ع) مي‌سپارند و با نيروهاي خود در نهضت آن حضرت شركت مي‌كنند. خراساني و شعيب در زمره ياران خاصّ آن حضرت قرار مي‌گيرند و شعيب بن صالح به فرماندهي كلّ نيروهاي حضرت مهدي(ع) منصوب مي‌گردد.
البتّه احتمال دارد كه جهت حفظ و ايمني، نام او مستعار باشد تا وعدة الهي محقّق شود. همچنين امكان دارد كه نام او و نام پدرش مشابه شعيب و صالح يا به معناي اين دو باشد.

برخي روايات وي را اهل سمرقند ـ كه هم‌اكنون در اشغال شوروي است ـ مي‌داند، امّا بيشتر روايات مي‌گويد كه او اهل ري است و با قبيلة بني‌تميم نسبتي دارد و اينكه از يكي از بخش‌هاي بني‌تميم ـ به نام محروم ـ مي‌باشد و اينكه وي غلامي از بني‌تميم است.6 روايتي كه مي‌گويد فاصلة ميان خروج شعيب و سپردن زمام امور را به مهدي(ع) 72 ماه است را مي‌توان حكم به صحّت آن نمود كه در اين صورت، ظاهر شدن خراساني و شعيب، شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) خواهد بود.7
کتاب عصر ظهور شيخ علي کوراني را مي خوانم . درباره دو شخصيت ايراني مقارن ظهور مي نويسد . سيد خراساني و شعيب ابن صالح ( در برخي روايات صالح ابن شعيب آمده است ). شيخ علي کوراني در مطلبي با عنوان " ظاهر شدن خراساني و شعيب در ايران " مي نويسد : " بطور خلاصه نقش آن دو چنانچه از منابع اهل سنت و برخي از روايات شيعه روشن مي شود اين است که در آن زمان ايرانيانيان درگير جنگي نابرابر با دشمنان خويشند و در اثر طولاني شدن جنگ سيد خراساني را به عنوان سرپرست امورشان انتخاب مي نمايند. گرچه وي به اين امر چندان رغبتي نشان نمي دهد اما با اصرار زياد آنان مي پذيرد و زمانيکه رهبري ايرانيان را پذيرفت با ايجاد وحدت کلمه در صفوف نيروهاي مسلح ايراني سردار رشيد خود شعيب ابن صالح را به فرماندهي کل نيروهاي مسلح تعيين مي کند. "


شيخ علي کوراني سپس با توضيح شرايط ظهور حضرت مهدي عج مي نويسد : " خراساني و شعيب در زمره ياران خاص آن حضرت قرار مي گيرند و شعيب به فرماندهي کل نيروهاي حضرت منصوب مي گردد نيروهاي خراسانيان مرکز ثقل و يا هسته مرکز لشکريان حضرت را تشکيل مي دهند که وي براي تصفيه وضع داخلي کشور عراق و مخالفان و شورشيان و سپس در درگيري با ترکان ( روسها ) و در نهايت در پيشروي بزرگ جهت آزادسازي قدس بر آنها تکيه مي کند . "



کوراني سپس به رواياتي که ويژگيهاي شعيب پرداخته اشاره مي کند و مي گويد : " اما نسبت به شعيب ابن صالح و يا صالح ابن شعيب بايد گفت که روايات ويژگيها و اوصاف وي را ذکر کرده است که جواني است گندم گونه لاغر داراي محاسني کم پشت صاحب بصيرت و يقين و اراده اي خلل ناپذير و از جنگاوران بنام و ممتاز مي باشد . او مردي است شکست ناپذير اگر کوه در مقابلش بايستد آن را منهدم کرده و عبور مي کند ... تا آخر . البته احتمال دارد که جهت حفظ و ايمني نام او مستعار باشد ... بيشتر روايات مي گويد او اهل ري است .. سئوال ديگر از زمان ظاهر شدن آن دو شخصيت است .. آنچه بهتر به نظر مي رسد اين است که ظاهر شدن آن دو تن در سال ظهور حضرت مهدي عج و همزمان با خروج سفياني و يمني است البته احتمال دارد روايتي که مي گويد : " فاصله بين خروج شعيب و بين سپردن زمام امور به مهدي ع هفتاد و دو ماه مي باشد " مي توان حکم به صحت آن نمود که در اين صورت ظاهر شدن خراساني و شعيب شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي ع خواهد بود . "

براي مطالعه در اين زمينه مي‌توانيد به منابع زير رجوع كنيد:
1. چشم‌اندازي به حكومت مهدي، نوشتة نجم‌الدّين خراساني،
2. تحليل تاريخي نشانه‌هاي ظهور، نوشتة مصطفي صادقي.

اما حديث جالب و مهمي كه كمتر اشاره شده .... حديثي است از كتاب" مائتان وخمسون علامةحتى ظهور الإمام المهدي
السيد محمد علي الطباطبائي الحسني"

62- عن النبي(ص):((تخرج رايات من المشرق يقودها رجل من تمتم يقال له شعيب بن صالح فيستنفذ ما في أيديهم من سبي أهل الكوفة ويقتلهم)).
وعنه(ص):((يلقي أهل بيتي بلاء حتى يبعث الله راية من المشرق سوادء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله الله حتى يأتوا رجلاً اسمه كأسمي فيولونه أمرهم فيؤيده الله بنصره))
پي‌نوشت‌ها:
1. كوراني، عصر ظهور، ص 270.
2. ابن حماد، فتن، ص 86.
3. ابن طاووس، ملاحم، ص 53.
4. شبلنجي، نور الابصار، ص 138.
5. ابن حماد، همان، ص 84 و عقد الدرر، ص 125.
6. كوراني، همان، صص 24 و 32 و 271.
7. همان.
[10] . كورانی، پیشین، ص 270.
[11] . همان.
[12] . ر. ك: قزوینی، پیشین، ص 425.
[13] . ر. ك: هاشمی شهید، پیشین، ص 365.


http://zamanezohur.blogfa.com/post-85.aspx
 

م.ع

عضو جدید

تا همین چند سال قبل یادمه که عده ای میگفتن منظور از سفیانی صدام حسینه.که به جنگ می پردازه و یکی از نشانه هاست.ولی اون مرد و هیچ اتفاق خاصی نیفتاد.
من فکر می کنم که زمینه های ظهور هنوز کاملا فراهم نشده.تا نوبت به سید خراسانی برسه.
به نظر شما احمدی نژاد به چه دلیلی حاضر میشه جنگ راه بندازه؟
اگر بالفرض جنگی رخ بده احتمال پیروز شدن توی اون چقدره؟؟
ضمنا منظورتون از نفوذی از انجمن حجتیه رو دقیقا متوجه نشدم.مرسی
 

سمیه نوروزی

عضو جدید
ممنون از توجهتون به تاپيك.من فعلا قصد دارم همه ي مطالبي رو كه مي بينم جمع آوري كنم بعد با كمك شما و ساير دوستان روي اين ها بحث كنيم.بعضي جملات متن هم براي خودم هم نا مفهومه و يا نمي دونم به چه نحوي بعضي از نشونه ها تفسير شده اند كه به شعيب بودن دكتر ختم شده.
اما در خصوص سوالتون اگه روي مطلب كليك كند به سايت مربوطه و متن كامل موضوع راهنمايي مي شيد.


در خصوص بقيه ي سوال هاتون هم اجازه بديد بعدا بحث كنيم.

در خصوص انجمن حجتيه هم اگر اطلاعاتي خواستيد :

انجمن حجتیه تشکیلاتی که هدف اصلی آن، دفاع از اسلام در مقابل بهائیت و تلاش برای «فراهم کردن زمینه ظهور امام عصر» است. این انجمن در سال ۱۳۳۲ به وسیله یک روحانی شیعه به نام شیخ محمود حلبی تأسیس شد.[۱] حلبی این گروه را در سال ۱۳۶۲ پس از تهدید روح‌الله خمینی و متهم‌شدن به خیانت و ارتجاع، تعطیل کرد.
اختلاف اصلی اعتقادی انجمن حجتیه با دیدگاه حاکم در جمهوی‌اسلامی ایران، آنست که آنها معتقد به تلاش برای تشکیل حکومتی اسلامی تا پیش از ظهور مهدی نیستند.[۲]. با این حال علی اکبر محتشمی معتقد است به واسطهٔ ارتباط با برخی مراجع توانستند در نهادهای حکومتی چون جامعهٔ مدرسین حوزهٔ علمیهٔ قم، شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری نفوذ نمایند.[۳]
و ادامه در :

http://fa.wikipedia.org/wiki/

 

م.ع

عضو جدید
من روی این بحث خیلی فکرکردم.اینکه علائم ظهور باید اتفاق بیافته تا حضرت ظهور کنند شکی نیست.ولی شرایط دنیا باید به گونه ای باشه که آمادگی پذیرش منجی رو داشته باشه.
وقتی این شرایط حاصل میشه که عامه مردم از وضع کنونی خودشون به درد آمده باشن و ظلم و ستم و بی عدالتی و گناه فراگیر شده باشه.علائمی مثل خروج سفیانی و یا سید خراسانی به نظر من می تونه نشانه هایی باشه تا بتونیم به کمک آنها و تطبیق واقع گرایانه با شرایط حال حاظر امید به فرج آقا رو در وجودمون زنده نگه داریم.
در کتب قدیمی مطالبی در این باره وجود داره که نیاز به متخصص برای تفسیر دقیق داره.
اینکه همینطوری فقط به خاطر اینکه رهبر ما خراسانی و سید هستند و برخی از ویژگی های سیدخراسانی رو دارند نمیشه با هم مطابقت داد.
«فراهم کردن زمینه ظهور امام عصر» بحث جداگانه ای هست.باید ببینیم منظور از فراهم کردن زمینه ظهور چه چیزهایی میتونه باشه...
 

ali.mehrkish

عضو جدید
مهدوسیم - ایده ی رهبر انقلاب

مهدوسیم - ایده ی رهبر انقلاب

جابر از امام باقر (ع)روايت مي کند: ((يخرج شاب من بنی هاشم بکفه اليمنی و باتی من خراسان برايات سود بين يديه شعيب بن صالح يقاتل اصحاب السفيانی فيهز مهم)) الملاحم و الفتن ص52 باب97
جوانی از بنی هاشم (سيد) از خراسان با پرچم های سياه قيام مي کندکه در کف دست راست او خالی(علامتی)است و پيشاپيش او مردی بنام شعيب بن صالح است که با لشکريان سفيانی می جنگد و آنها را شکست ميدهد. پرچمهای سياهی از مشرق به اهتراز در مي آيند که با مردی از اولاد ابو سفيان می جنگد و زمينه فرمانبرداری از مهدی (عج) را فراهم می آورد. پرچمهای سياهی که از خراسان در مي آيد در کوفه فرود می آيد. هنگامی که مهدی(ع)ظهور کند اين پرچم ها برای بيعت به حضور آن حضرت گسيل مي شود. بحار الانوارج 52 ص 267....

خروج سفيانی،يمانی و خراسانی در روز واحد از ماه رجب يکسال خواهد بود. الحاوی للفتاوی ج 2 ص 126
پرچم های سياهی از خراسان به اهتراز در مي آيد که چيزی نمی تواند از پيشروی آنها جلوگيری به عمل آورد تا در بيت المقدس فرود آيد و استقرار يابد ملاحم و الفت ص 43 – روزگار رهاتی ص 1036
ظاهر شدن سيد خراسانی . شعيب بن صالح در ايران: روايان بيانگر آن است که اين دو از ياران مهدی (عج)خواهند بود و مقارن ظهور آن حضرت ازايران ظهور خواهند کرد.و در نهضت ظهورش شرکت مي کنند.
بطور خلاصه نقش آن دو چناچه از منابع اهل سنت و بر خی از روايات شيعی اين است که در آن زمان ايرانيان درگير جنگی نابرابر با دشمنان خويشند و در اثر طولانی شدن آن جنگ سيد خراسانی را به عنوان سر پر ستی امورشان انتخاب مي کنند.گر چه وی به اين امر چندان رغبتی نشان نمي دهد اما با اصرار زياد آنرا می پزيرد.
زمانی که رهبری ايرانيان را می پزيرد با ايجاد وحدت کلمه در صفوف نيرو های مسلح،سردار رشيد خود شعيب بن صالح را به فرماندهی نيروهای مسلح خود تعيين ميکند. بدين ترتيب خراسانی و شعيب جنگ را در مرزهای ايران،ترکيه ،عراق هدايت و ارداه مينمايد و نيروهای مستقر خود شام را به پيش رانده و در همان زمان ،آماده پيشروی بزرگ بسوی فلسطين و قدس عزيز می شود. و.....
بر گرفته از کتاب عصر ظهور-علی کورانی-ص269
تاليف چند سال قبل از رحلت امام خمينی (ره)




منم در مورد خروج سید خراسانی و مهمتر از اون نقش مهم خراسان در آخر الزمان چیزایی شنیدم.اما در مورد مصادیق از یک طرف نباید بی توجه بود (به عنوان یک شیعه همیشه باید از اتفاقاتی که در اطراف میافته مطلع باشیم تا امادگی داشته یاشیم)و از یک طرف نباید سریع تحت تاثیر قرار گرفت.
من مطالب سایت رو خوندم دلایلش به نظرم جای فکر کردن داشت اما اون قدر ها هم محکم به نظر نمی رسید(در مورد رهبری مد نظرمه)در مورد دکتر احمدی نژاد نظری خاصی ندارم(برای من فقط یه رئیس جمهور هستند مثل باقی )


اما نکته ی مهم تر از همه ی اینها :
چیزی که مشخصه رویکرد رهبری در موضوعات مختلف الگو گرفته از مفاهیم مهدویسمه.و این موضوع رو بارها در پیام هاشون بیان کردند.ما به عنوان یک شیعه با خرافه و اگر و اما زندگی نمی کنیم.سنگ قیاس وضعیت حال افراد و موضع گیری هاشونه.حالا این که سید خراسانی هستند یا نه در نحوه ی عملکرد و شناخت ما اثری نباید داشته باشه.در مورد شعیب ابن صالح هم همین طوره .
بهتر بود در مطالب این سایت کنار بیان نشانه های ظهور مطالبی هم در مورد وظایف شیعیان در آخر الزمان و یا در دوران غیبت بیان می شد که اگه می دونستیم و اجرا میکردیم به جای این که دنبال سید خراسانی یا ...بگردیم خودمون زمینه ساز ظهور می شدیم.
ممنون از انتخاب موضوع جالبتون.
باب فکر کردن رو باز کرد.
یا علی






 

سمیه نوروزی

عضو جدید
از همگي به خاطر شركت در تاپيك ممنونم.
اول پاسخ من به دوستمون م.ع عزيز

با شما موافقم كه برابري يه تعداد نشونه در رهبرمون با سيد خراساني نبايد دليلي براي حكم راي در اين خصوص بشه. اما .... قبل از اين كه هر چيزي بگم نظرمو درباره ي مطالب وبلاگي مي گم كه در اولين پست اين تاپيك گذاشتم.
يه جا نويسنده گفته بود حضرت دربرابر كساني كه ايشونو با لفظ سيد خراساني خطاب مي كنن سكوت اختيار كردن .... همه ي ما مي دونيم كه اين لفظ سيد خراساني رو نمي تونيم تعبير ديگه اي بگيريم (مثل همون مولا يي كه امام علي در غدير خم باهاش خونده شدند كه نمي شد دوستي معناش كنيم ) حالا اگه واقعا ايشون سكوت اختيار كردن با توجه به اينكه وظيفه ي رهبريه كه مردم رو از اشتباه خارج كنند بايد سيد خراساني بودن رو بپذيريم در غير اينصورت استفاده از احساسات مردم پيش مياد كه كلا سوالاي بزرگتري رو برامون ايجاد مي كنه....البته گزينه هاي ديگه اي هم هست مثلا رهبري اين رو تاييد نكردن اما نويسنده ي وبلاگ اين رو ذكر نكرده يا اينكه واقعا اين خطاب كردن تا حالا پيش اومده يا نه؟

علاوه بر اين نشونه هايي كه در خصوص خروج همزمان و فاصله ي ظهور تا خروج بود غير واضح بود ... بعلاوه رئيس جمهورمون اون شخصيتي رو كه از شعيب بن صالح انتظار داريم داراست؟ ....
من از اساتيدمون هم در اين باره پرس و جو كردم گفتن هيچ كس از علما و دانشمندان ما آقايون رو به عنوان مصداق شعيب يا سيد خراساني قبول ندارند....
سوالاي زيادي هست كه براي خودم مطرحه براي همشون هم مي تونم دوتا جواب متفاوت بيارم ...
به هرحال درك حقيقتي كه در حصار سياسته سخته و بسيار دور از دسترس...
به عنوان يه ايراني سعي مي كنم در راستايي قرار بگيرم كه به مسئولين اجرايي كشورم چه مورد پسندم باشند چه نه كمك كنم تا ايران آبادي داشتي باشيم...
و به عنوان كسي كه تلاش مي كنه منتظر باشه سعي مي كنم خودم رو آماده كنم به هرحال صحت مصداق ها فقط نشون دهنده ي نزديكي ظهوره كه بايد بيش از پيش در آماده كردن خودمون بكوشيم
در اين صورت چه مصداق هاي بيان شده صحت داشته باشند چه نه فكر نمي كنم وظيفه ي سنگيني به دوشم بمونه.

موفق باشيد.
 

Similar threads

بالا