اولش به اصرار مادر پدر
بعد می شه یه عادت
بعد اگه خدا خواست می شه عشق ، آرامش ، تسکین ، مامن ،..............و همه چیزای خوب![]()
لازم نیست خودتو مجبور کنی
اول از همه سعی کن که بد نباشی. (وقتی شروع کنی تازه میفهمی یکم سخته)
بعد که مطمئن شدی بد نیستی سعی کن خوب باشی (این یکی آسونتره)
موقع ش که برسه خودش میاد سراغت. (شاید دائمی و منظم نباشه ولی از همون کمشم لذت میبری)
خداییش خیلی سخته هر کاری میکنم بد نباشم بازم نمیشه...
ببخشید من چجوری باید به این عشق و ارامشو تسکینو ... برسم؟
اکثر ادمایی هم که میشناسم از سر عادت نماز میخونن
من با نماز خوندن مشکلی ندارم ولی وقتی نماز میخونی باید همه توجهت به خدا باشه که این خیلی سخته...
اون لحظه ادم حواسش بیشتر به دورو برشه تا نماز یا چه میدونم شاید طرف یاد بدبختی هاش افتاده... البته نمیگم همه اینجورین ولی همچین نمازی چقدر ارزش داره؟
بجای اینکه ادم حواسش به خدای خودش باشه هزار و یک جای دیگه س
درسته که خدا از حق خودش میگذره اما نگفته که ما نماز نخونیمبقه نظرم نماز خوندن یا نخوندن فرقی نداره.هدف اصلی این ها انسانیت هست.
نماز البته میتونه کمک بکنه.
ولی هدف این هست که در این دنیا انسان باشیم و در کل خوب باشیم.
خدا از حق خودش میگذره ولی حق بنده اش را میگیره
بقه نظرم نماز خوندن یا نخوندن فرقی نداره.هدف اصلی این ها انسانیت هست.
نماز البته میتونه کمک بکنه.
ولی هدف این هست که در این دنیا انسان باشیم و در کل خوب باشیم.
خدا از حق خودش میگذره ولی حق بنده اش را میگیره