خودتو با یه شعر وصف کن...!

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر نوایی که شنیدیم ز مرغان چمن
چون رسیدیم به مضمون ، نشنیدن به بود
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
من آن ستاره شب زنده دار اميدم
كه عاشقان تو تا روز مي شمارندم

كدام مست ، مي از خون سايه خواهد كرد
كه همچو خوشه انگور مي فشارندم
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما را هوای چشمه ی خورشید در سر است
سهل است سایه گر برود سر در این هوس
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
من می شناسم این دل مجنون خویش را
پندش مگوی که بی حاصل است این
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]رو در و دیوار این شهر...
همش از تو یادگاره...
توی این کوچه تاریک...
منو تنها نمیذاره...
[/FONT]
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]بــا چـون مَـنی به غــیر محبـت روا نـبود[/FONT]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
حدیث دل با خدا کنم
ناله‌ها کنم
تا به ناله تو را با شکسته دلان
آشنا کنم

 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
باز هوایِ چمنم آرزوست
جلوۀ سرو و سمنم آرزوست

نکهتِ گل را چه کنم ای نسیم؟
بوی از آن پیراهنت آرزوست

 

EVER GREEN

عضو جدید
از بادهٔ لعل ناب شد گوهر ما
آمد به فغان ز دست ما ساغر ما

از بسکه همی خوریم می بر سر می
ما در سر می شدیم و می در سر ما


 

EVER GREEN

عضو جدید
جز عشق نبود هیچ دمساز مرا

نی اول و نی آخر و آغاز مرا


جان میدهد از درونه آواز مرا

کی کاهل راه عشق درباز مرا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خدا را ای رقیب امشب زمانی دیده بر هم نه

که من با لعلِ خاموشش نهانی صد سخن دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
کیم؟شکوفۀ اشکی که در هوایِ تو هر شب

ز چشمِ ناله شکفتم، به رویِ شکوه دویدم

مرا نصیب ، غم آمد به شادیِ همه عالم

چرا که از همه عالم ، محبتِ تو گزیدم​
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهریار

شهریار

نالم از دست تو ای ناله که تقصیر نکردی
گر چه او کرد دل از سنگ تو تقصیر نکردی
شرمسار تو ام ایدیده ازین گریه ی خونین
که شدی کور و تماشای رخش سیر نکردی:cry::cry::cry:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من مرغ آتشم
می سوزم از شراره این عشق سرکشم
چون سوخت پیکرم
چون شعله های سرکش جانم فرو نشست
آنگاه باز از دل خاکستر
بار دگر تولد من
آغاز می شود
و من دوباره زندگیم را
آغاز می کنم
پر باز می کنم
پرواز می کنم

 

گلابتون

مدیر بازنشسته
درون سينه آهي سرد دارم
رخي پژمرده رنگي زرد دارم
ندانم عاشقم مستم چه هستم ؟
همي دانم دلي پر درد دارم...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
گل امید من امشب شکفته در بر من
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب :gol:
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
زيباپرستیِ دل من بی دليل نيست
زيرا به اين دليل پرستيده ام تو را
با آنكه جز سكوت جوابم نمی دهی
در هر سؤال از همه پرسيده ام تو را

 

گلابتون

مدیر بازنشسته
چه قدر سخته تو تابستون با غريبی آشنا شی

يا اينکه وقتی بهار شه يه جوری ازش جدا شی

چه سخته بی بهونه ميوه کال رو چيدن

به خدا کم غصه ای نيست چند روزی تو رو نديدن

چه سخته اون کسی که ميگفت واسه چشات ميمره

بره و ديگه سراغی از تو و چشات نگير
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]گر دهد دسـتم ، کـشم در دیده همـچون تـوتـیـا[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT][FONT=times new roman, times, serif]خاک راهی کان مُشرَّف گردد از اقدام دوست[/FONT]
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
لبت شكر به مستان داده و چشمت مي به ميخواران
منم كز غايت حرمان نه با آنم نه با اينم
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
وجودم بسته در زنجیر خونین تعلق هاست
خروش موج با من می کند نجوا
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت
که هر کس دل به دریا زد رهایی یافت

 

Similar threads

بالا