فقط برای خداوند نوشتم .......

[agin]

سلام ..... که ساده ترین شکل دوست داشتن است !



تا حالا چیزی نوشتید فقط برای خداوند؟
تا حالا حرفی زدید به خداوند فقط از سر عشق زیاد؟
تا حالا حسش کردید ؟ ساده ..... توی وزش باد از لابلای شاخه های درختها ؟

تا حالا چیزی نوشتید فقط برای خداوند ؟

 

[agin]

خدا نه در جیبهای من است

نه تو !...

حتی درون قاب اتاقت هم

جا نمی شود؛

از بس بزرگ است !

اما با من ، لابلای درختان

بازی میکند

وقتی که باد می آید .

انگار دستانش

روی شانه هایم می ریزد

وقتی در باران

راه می روم !

......

چقدر خدا بزرگ است !

صبحها وقت نماز

روی ذهنم راه می رود !

 

[bernabeo]

آری خدا در همین نزدیکیست پای آن شببو زیر آن کاج بلند

 

[agin]

بهار شده است

و خیالت ، که همیشه با من است

دودو می کند روی ذهنم !

من هر روز

دلم گشادتر می شود

شاید تو جاشوی ....

 

[skolar76]

نمیدونم ......شاید ولی هر موقع بارون میاد حس میکنم تو سکوت تنهاییم یکی کنارمه.داره باهام نفس میکشه. فریاد سکوتش منو خیلی اروم میکنه.حرفی نمیزنم. دلم میخواد همه چی اروم باشه.کاری نکنم و حرفی نزنم و فقط منو اون باشیم.

 

[agin]

نمیدونم ......شاید ولی هر موقع بارون میاد حس میکنم تو سکوت تنهاییم یکی کنارمه.داره باهام نفس میکشه. فریاد سکوتش منو خیلی اروم میکنه.حرفی نمیزنم. دلم میخواد همه چی اروم باشه.کاری نکنم و حرفی نزنم و فقط منو اون باشیم.

 

[agin]

باور کنی یا نه ؛

تنهاییم وسیع است .

گاهی می اندیشم

"شاید تو هم مرا نمی خواهی

آنقدر که بزرگی ! "

 

[f.mohebbi]

آره
منم به خدا فکر می کنم اما کی و چطوری
وقتی که گرفتارم
وقتی که احساس تنهایی می کنم
وقتی به این می رسم که دیگه کسی من رو دوست نداره
وقتی یه آرزو دارم
وقتی احساس گناه بهم دست میده
وقتی ....
اما خیلی کم پیش اومده به خاطر خودش بهش فکر کنم
بخاطر توانا بودن و رحیم بودنش
بخاطر اینکه بدون اون من هیچم
بخاطر بزرگیش

کاش یه ذره انسان بودم

 

[maziyar_325]

ای ول محبی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی من همیشه با خدا خلوت میکنم حتی براش نامه نوشتم!!!!!!!!

 

[آمیتیسا]

آرام باش،توکل کن،تفکر کن،آستینها ار بالا بزن ، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده اند................

 

[agin]

ولی من همیشه با خدا خلوت میکنم حتی براش نامه نوشتم!!!!!!!!

اگر دوست داشتین یه تکه هایی از اون خلوتهاتون رو بنویسین.

 

[habibi2]

.......

.......

خداجون دلم برات خيلي تنگ شده پس كي ميام پيشت؟

 

[my heart]

اره من وقتی بچه بودم براش نامه مینوشتم بعد میزاشتم تو جعبه . چند سال پیش جعبه رو از زیر باغچه پیدا کردم وقتی خوندم دلم خواست مثل اونموقع هاا باهاش رو راست باشم نه مثل حالا

 

[تاریک وتنها]

من فر یاد می زنم نام تو را خسته اما رسا

در پس کوچه های خبال

سرشار از آرزوهای محال

می خوانم تو را

همه وقت همه جا............

 

[تاریک وتنها]

سنگینی بار خداوند آنقدر نیست که کمرت را بشکند فقط می خواهد تو را به زانو در

آورد تا دعا کنی

 

[f.mohebbi]

ای ول محبی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ولی من همیشه با خدا خلوت میکنم حتی براش نامه نوشتم!!!!!!!!

ایول از خودته
خوش به حالت که جرات کردی برای خدا نامه بنویسی من که هنوز جرات این کار رو ندارم
یه راهنمایی کن که منم این جرات رو پیدا کنم

 

[N. fotros]

بذارید یه اعترافی بکنم وقتی اومدم تو این تاپیک و نوشته هاتون رو خوندم فهمیدم چقدر از خدا دورم و به خودم مغرور... از خودم بدم میاد ... نمی دونم...
خوش بحالتون ...
ولی باز یه چیزی ته قلبم میگه خدا الرحمن الراحمینه یعنی اینقدر مهربونه که من و تو اندازشو نمی تونیم درک کنیم، پس
خدایا مرا بپذیر... مثل همیشه، بی منت ... خدایا دوست دارم

 

[ofakur]

من اینکار ها رو انجامش نمیدم. اون خودش همه چیزو میدونه. منم میشناسه و میدونه که همه کار هایی که ازم سر میزنه تقدیر خودشه.
خلاصه اینکه این کار حوصله میخواد و او حوصله منو بریده.
یادش که بکنم همیشه آه میکشم. نمیدونم چرا؟

 

[agin]

من اینکار ها رو انجامش نمیدم. اون خودش همه چیزو میدونه. منم میشناسه و میدونه که همه کار هایی که ازم سر میزنه تقدیر خودشه.
خلاصه اینکه این کار حوصله میخواد و او حوصله منو بریده.
یادش که بکنم همیشه آه میکشم. نمیدونم چرا؟

این تاپیک رو برای نصیحت نزدم ...... اما می تونم بهتون بگم که گفتن علاقه ما ، در حالیکه خودش می دونه ؛ فقط برای خودمون منفعت داره ..... منفعت حقیقی شدن این علاقه به مرور..... منفعت لذتی که از این علاقه روز به روز بهش می رسین ......

باهاش صادق باشین ، ببینینش ، عین یکی از دوستاتون..... باهاش حرف بزنین ، صادقانه ، اون تنها کسیه که وقتی باهاش حرف می زنین یا از علاقتون بهش میگین فقط گوش میکنه ، ساده ....... تو خلوتتون راهش بدین . خیلی قشنگه

 

[my heart]

من اینکار ها رو انجامش نمیدم. اون خودش همه چیزو میدونه. منم میشناسه و میدونه که همه کار هایی که ازم سر میزنه تقدیر خودشه.
خلاصه اینکه این کار حوصله میخواد و او حوصله منو بریده.
یادش که بکنم همیشه آه میکشم. نمیدونم چرا؟

اما من مخالفه توام بنظر من همه چی به اراده ی ماست جز مرگ هیچ تقدیری ام نیست اینا خرافاته
خدا ما رو نمیشناسه اون از باطن اعمالمون خبر داره فقط. اون میدونه تو فکرمون چیه اما نمیدونه میخایم چی کنیم در غیر این صورت اراده ما زیر سوال میره

 

[agin]

بذارید یه اعترافی بکنم وقتی اومدم تو این تاپیک و نوشته هاتون رو خوندم فهمیدم چقدر از خدا دورم و به خودم مغرور... از خودم بدم میاد ... نمی دونم...
خوش بحالتون ...
ولی باز یه چیزی ته قلبم میگه خدا الرحمن الراحمینه یعنی اینقدر مهربونه که من و تو اندازشو نمی تونیم درک کنیم، پس
خدایا مرا بپذیر... مثل همیشه، بی منت ... خدایا دوست دارم

عزیزم ؛ همینم نشونه قشنگیه ، اون باهاته ، همیشه ،

آره خداوند بخشندست . .... و بیشتر زیبا ، برای همینه که میگه " اگه بنده هام می دونستن چقدر دوستشون دارم ، هر لحظه از شوق جان می دادن "

بهت تبریک میگم ..... علاقت بهش از بند بند نوشته هات پیداست...

دوست دارم اگه اومدی باز اینجا ، برای خودش بنویسی .... هر چیزی در آن به دلت میاد. مرسی

 

[agin]

اما من مخالفه توام بنظر من همه چی به اراده ی ماست جز مرگ هیچ تقدیری ام نیست اینا خرافاته
خدا ما رو نمیشناسه اون از باطن اعمالمون خبر داره فقط. اون میدونه تو فکرمون چیه اما نمیدونه میخایم چی کنیم در غیر این صورت اراده ما زیر سوال میره

نظر جالبیه ..... اما خداوند بهتر از هر کسی ما رو میشناسه .... اراده درست ، اما این حرف شما به خبر نداشتن خداوند از ما نیست ؛ این بحثها خیلی مفصله و از حدود این تاپیک خارج .

مرسی از حضورتون

 

[agin]

خوش به حالت که جرات کردی برای خدا نامه بنویسی من که هنوز جرات این کار رو ندارم
یه راهنمایی کن که منم این جرات رو پیدا کنم

یه پیشنهاد .... سعی کن عین یکی از دوستاتون باهاش رفتار بکنین !

تا حالا شده حس بکنین نشسته داره به حرف شما ، فقط شما ، گوش میکنه ؟!!!

باهاش دوست باشین اونوقت عاشقش میشین... اونوقت براش می نویسین .
موفق باشین.

 

[agin]

جیبهایم

بوی عطر دستانش را گرفته است

از بس همیشه

با من است...

 

[f.mohebbi]

یه پیشنهاد .... سعی کن عین یکی از دوستاتون باهاش رفتار بکنین !

تا حالا شده حس بکنین نشسته داره به حرف شما ، فقط شما ، گوش میکنه ؟!!!

باهاش دوست باشین اونوقت عاشقش میشین... اونوقت براش می نویسین .
موفق باشین.

-------------------------------------
مرسی عزیزم سعی می کنم امتحان کنم

 

[راضیه (ت)]

وقتی توی مشکلات زندگیم داشتم خدا رو مقصر میکردم و گریه میکردم و بخاطر دوری از کسی که دوسش داشتم اشک میریختم .دوستم تنها یه حرف بهم زد که خیلی دگرگونم کرد اون گفت:


تا حالا شده بخاطر دوری از خدا اینجوری اشک بریزی ؟؟؟؟؟؟؟؟


اون موقع بود که یادم به جمله ای افتاد که خودم روی دیوار نسب کرده بودم.


خدا بی گناه است در پرونده نگاهتان تجدید نظر کنید


خدا همه ی اینها رو میدونست ولی با این حال دوسم داره.

 

[agin]

پناه باش

که گر نشانه کنی

هجوم واره تردیدهای امروزم

تمام می شوم

........

از نو دوباره باز منم

 

[ehsanj3092]

خایا کمکمان کن

 

[agin]

خایا کمکمان کن

ساده ترین و...... زیباترین چیزی بود که خوندم. ممنونم عزیزم
حس فوق العاده ای بهم داد .... به خاطرش ازت ممنونم

 

[agin]

به نامت شعر می دوزم دوباره

از اینجا " قلب من " تا آن ستاره

چقدر اینجا هوا پیش تو خوب است

دلم از جای پایت پاره پاره....