دوست عزیز منم با شما کاملا موافقم
تو اینجور مسائل هیچکی نمی تونه راهنماییتون کنه .
چون وقتی از عرف جامعه خارج می شی اکثریت جامعه در ظاهر محکومت می کنن وجانماز آب می کشن(ولی شاید اگه خودشون در شرایط شما باشن بدتر از شما عمل کنن) تو اینجور مسائل نظرات مردم مختلفه وهر کی از دیدخودش و با شرایط خودش نظر می ده که بدرد دیگری نمی خوره واینو بدون که هیچوقت نمی شه دهن مردمو بست و همیشه یه چیزایی پیدا می کنن که ایراد بگیرن یعنی می شه همون داستان پیرمرده،پسر بچه و خرشون.
پس بنظر من تو اینجور موارد فقط اون دو نفر می تونن تصمیم درست بگیرن که چیکار کنن و حرفای بقیه زیاد بدردشون نمی خوره.اونا باید بدون توجه به دیگران بشینن و ببینن که چقدر واسه هم مهمن و همو می خوان؟چه چیزایی رو از دست می دن چه چیزایی رو بدست میارن؟چه چیزایی خراب می شه چه چیزایی درست می شه؟چقد ازهم شناخت دارن؟چقدر می تونن در کنار هم خوشبخت باشن؟چقدر می تونن با شرایط قبلی طرفشون کنار بیان؟و....
و در آخر تصمیم نهایی رو بگیرن .تصمیمی که بنفع هردوشونه و فقط بخاطر مسائل خشک و خالی هیچکدوم و هیچ احساسی قربانی نشه.
یک تصمیم منطقی-احساسی.چون تو زندگی همون اندازه که منطق بدرد آدما می خوره احساس هم لازمه والا فرق یه آدم با ربات چیه؟.
من زیاد با حرفای کلیشه ای موافق نیستم...
شما کارت اشتباه هست خانوم
مطمئن باش یه روزی چوب این کارات رو میخوری همونطور که فکر کنم یه دور قبلا خوردی
دوست من واسه چی شما فکر می کنین فقط زنا احساس دارن و مردا بی احساسن؟؟!!پس احساس مرده چی می شه؟؟به نظر من همون اندازه که مرده مقصره زنشم مقصره وباعث سست شدن زندگی مشترکشون شده.
اخه تو چرا باید تاوان اشتباه زن دیگه ای رو پس بدی ؟ ببین همون زن اگه بفهمه نمیگه تو زندگیمو نجات دادی یه چی دیگه میگه
ببین گلم با خودمون رو راست باشیم زنا عاطفی ترن
اخه تو چرا باید تاوان اشتباه زن دیگه ای رو پس بدی ؟ ببین همون زن اگه بفهمه نمیگه تو زندگیمو نجات دادی یه چی دیگه میگه
ببین گلم با خودمون رو راست باشیم زنا عاطفی ترن
و هم اینگه اسیب پذیر تر
عرف جامعه همیشه بر علیه زنه
متاسفم که وادارم کردی بگم من نمیخواستم پاکش کنم همون دوست منطقیتون ازم خواست پاکش کنممطمئن باش یه روزی چوب این کارات رو میخوری همونطور که فکر کنم یه دور قبلا خوردی
همیشه یادت باشه قبل از این که حرفی بزنی تا دلی رو بشکونی زیر زبونت مزه مزه کنی تا مجبور نباشی ادیت کنی و ازگفته خودت پشیمون بشی
تا در درون یک داستان وماجرا قرار نگیری نمیتونی با اطمینان از درست بودن و غلط بودن اون حرفی بزنی
اما من برعکس تو که واسم ارزو کردی چوب کارم رو بخورم واست ارزو میکنم که 1 روز زندگی منو طی 120 سال زندگیت نبینی
مهر داشتن و زبان با مهربانی گشودن نهایت سخاوته که همیشه و همه جای زندگیت به دردت میخوره روزی که به این گفته من رسیدی حتما خبرم کن شاید سالها بعد باشه ولی بهش میرسی
وقتی خدا از دلت خبر داشته باشه و بدونه که نه میخوای ازاری برسونی و نه دلی رو تشکونی مطمئن باش چوبی هم در کار نیست
منم اگه یه روز چوب کارم رو خوردم خبرت میکنم
آخه وقتی اون طور با قاطعیت بهم جواب رد داد کلی تلاش کردم که نظرشو برگردونم ولی نشد که نشد..عزیزم فکر نمیکنی اشتباه از تو هم بوده که با یه جواب نه کنار کشیدی ؟
درست همون کاری که با من هم شد ؟
دخترا هیچ وقت دفعه اول اره رو نمیگن پس کمی هم فکر کن که اگه خواسته ات از ته دلت بود باید خودتو ثابت میکردی
اینکار رو کردی ؟
این دیدگاه که خانوما حق انتخاب ندارن و بی پناهن یک دیدگاه کاملا سنتیه که فکر نکنم مورد قبول نسل تحصیلکرده امروز باشه.بنظرمنم اون دوستانی که اینچنین آتشین به شما حمله کردن از نظر سنی خیلی جوون تر باشن وبا احساسات پاک خودشون به قضیه نگاه می کنن و تجربیات تلخ زندگی رو هنوز اونجور که باید وشاید(خدارو شکر)مزمزه نکردن یا شایدم تجربیات تلخ دیگران رو تو این زمینه از نزدیک دیدن و شاید من بخاطر سن و سالم بهتر می تونم درک کنم که شما دارین چی می گین وبا چه مشکلی روبرو هستین ولی این کار شما رو هم اصلا نمی تونم قبول کنم .
سلام دوست خوبم
از حمایتت ممنونم
همه ی تاسف من از اینه که ما خانوما همیشه فکر میکنیم بیگناهترین و بی پناه ترین موجودات روی زمین هستیم و همیشه آقایون هستن که مقصرن حالا شاید کسانی که نظراتی خلاف نظر من و داشته اند سن زیادی ندارند اما من بر اساس تجربه ای که دارم و چیزهایی که در اطرافم دیده ام به این باور رسیدم که همون قدر که ممکنه مرد بد وجود داشته باشه زن بد هم وجود داره
دوست خوبم در حال حاضر رفتار من با این آقا جوریه که نه به خودم و نه به اون این اجازه رو نمیدم که فکر کنه همه چی تموم شده
من به این دلیل که اون یه زندگی داره و من حق ندارم وسط زندگیش بیام و فقط بعنوان یه دوست که بتونه به راحتی درد دل کنه و با روانی اروم و فکری باز به سر خونه اش برگرده باهاش ارتباط برقرار کردم که حتی اجازه دیدار هم بهش نمیدم ...........
و اون که میدونم و از احساسش نسبت به خودم مطمئنم با رفتاری که من میکنم به خودش اجازه نمیده تا در مورد احساسش و ابراز اون حرفی بزنه
فعلا که تا امروز برای وابسته بودنش به زندگیش من موفق بودم
هم تعداد اس ام اسها کم شده و هم تعداد تماسها ش که البته امیدوارم سراغ کس دیگه نرفته باشه تا تیشه به ریشه خودش بزنه
ولی تا جایی که من اطمینان دارم میدونم که تصمیم گرفته گرفته زندگی رو بر اساس نیازهای ناشناخته همسرش که من بهش توضیح دادم جلو ببره و امتحان کنه و ببینه که نتیجه میگیره یا نه
به من این قول رو داد و منم قول دادم که چون یه زنم میتونم بهش بگم که همسرش چه نیازها و خواسته هایی داره که به زبون نمیاره و دوست داره که تو خودت متوجه بشی
فعلا مثبت بوده و کمی معضلاتشون کمتر شده
اما هنوز یه چیزایی باقی مونده
من همه تلاشم رو میکنم و اگر نشد در آخر راجع به احساس خودم فکر میکنم
فعلا مهم زندگی اونه که باید پا بگیره
برام دعا کنین
از همه اتون ممنونم
بخصوص شما که حمایتم کردید
منم با شما موافقم اون چرا باید تاوان زندگی یکی دیگه رو بده.پس این نشون می ده که ایشون با خودشونم روراست نیستن .ولی من فکر می کنم که اونو دوست داره ولی نمی دونه باید چیکار کنه وداره با یه سری افکار زنانه کلنجار می ره که اصلا با خصوصیات مردانه سازگارم نیستن.اخه تو چرا باید تاوان اشتباه زن دیگه ای رو پس بدی ؟ ببین همون زن اگه بفهمه نمیگه تو زندگیمو نجات دادی یه چی دیگه میگه
ببین گلم با خودمون رو راست باشیم زنا عاطفی ترن
و هم اینگه اسیب پذیر تر
عرف جامعه همیشه بر علیه زنه
شدم.....رفتم با ذوق به خواهرم گفتم....خواهرم گفت:هیسس...دیگه از این حرفا نزن
١٠٠ البته
