سخنانی جالب از دکتر علی شریعتی

tick taack

عضو جدید
دموکراسی میگوید: رفیق حرفت را خودت بزن نانت را من می خورم ! مارکسیسم میگوید: نانت را خودت بخور حرفت را من میزنم! فاشیسم میگوید: نانت را من میخورم، حرفت را هم من میزنم، تو فقط برای من کف بزن! اسلام حقیقی میگوید: نانت را خودت بخور،حرفت را هم خودت بزن، من برای اینم که به حق برسی! اسلام دروغین میگوید: تو نانت را بیاور بده به ما، ما کمی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن...اما حرفی که ما میگوییم
 

tick taack

عضو جدید
برایت دعا می کنم که خدا از تو بگیرد؛هر آنچه که خدا را از تو می گیرد...
 

tick taack

عضو جدید
خدایا !
آنانی که بیشتر می فهمند بیشتر زجر می کشند, و آنانی که کمتر می فهمند بیشتر زجر می دهند...!
خدایا می خواهم از زجرکشان باشم!!
 

tick taack

عضو جدید
خداوندا!!
پریشانم

چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!

مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی

خداوندا!

اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی

لباس فقر پوشی

غرورت را برای ‌تکه نانی

‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌

و شب آهسته و خسته

تهی‌ دست و زبان بسته

به سوی ‌خانه باز آیی

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خیز تابستان

تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی

لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری

و قدری آن طرف‌تر

عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌

و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمین و آسمان را کفر می‌گویی

نمی‌گویی؟!

خداوندا!

اگر روزی‌ بشر گردی‌

ز حال بندگانت با خبر گردی‌

پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت از این بودن، از این بدعت

خداوندا تو مسئولی

خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن

در این دنیا چه دشوار است

چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است!
 

tick taack

عضو جدید
زن عشق می کارد و کینه درو میکند
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر
میتواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن 4همسر هستی
برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان که بخوای بلطف قانون گذار میتونی ازدواج کنی
در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو...
او کتک میخورد و تو محاکمه نمیشوی
او میزاید و تو برای فرزندش نام انتخاب میکنی
او درد میکشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد
او بی خوابی میکشد و تو خواب حوریان می بینی
او مادر میشود و همه جا میپرسند،نام پدر؟؟؟
و او هر روز متولد میشود،عاشق میشود،مادر میشود،پیر میشود و میمیرد...
و قرن هاست که او عشق میکارد و کینه درو میکند، چرا که در چین و چروک شیار های صورت مردش به جای گذشت زمان، جوانی بر باد رفته اش را میبیند و در قدم های لرزان مردش،گام های شتابزده جوانی برای رفتن و دردهای منقطع قلب مرد، سینه ای را به یادش می آورد که تهی از دل بوده و فقط رفتن را در دل او زنده میکند...
و اینها همه کینه است که کاشته میشود در قلب مالامال از درد....
 

tick taack

عضو جدید
افرادی در انبوه جمعیت با هم بیگانه اند؛ و چه زیباست
من و تو در تنهایی خویش با همیم.....
 

tick taack

عضو جدید
بگذار شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید، هرچند در آن جز رنج و پریشانی نباشد، اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن!
 

tick taack

عضو جدید
نامم را پدرم انتخاب كرد
نام خانوادگی ام را یكی از اجدادم
دیگر بس است ...
راهم را خودم انتخاب می كنم
 

Similar threads

بالا