نمره ديكتت 15يكي از دوستان دبيرستانم خداي سوتي بود يه بار دبير مرد فيزيك داشتيم اومد سر كلاس اين بنده خدا قدش بلند بود ما يه جراغ از اونايي كه حالت فنر داره بالا بايين ميره داشتيم تو كلاسمون اين و اورده بوديم بايين معلم كفت جرا اين لامب و مياريد بايين همش كور ميشيدا !! دوستم كفت اقا ما كارمونه از صبح تا شب هي ميكشيم بايين هي ميكشيم بالا( البته با عرض معذرت)![]()
با اينكه خوندنش سخت بود منظورتو فهميدم

جالب بود