خودتو با یه شعر وصف کن...!

[s.khalighi]

"من بنده آن دمم كه ساقي گويد،
يك جام دگر بگيرو من نتوانم"

 

[shahruzs]

هوای خانه چه دلگیر میشود گاهی
از این زمانه دلم سیر میشود گاهی
عقاب تیزپر دشتهای استغنا
اسیر پنجه تقدیر میشود گاهی

 

[naghmeirani]

گفتند ستاره را نمی توان چید ... و آنان که باور کردند ...
برای چیدن ستاره ... حتی دستی دراز نکردند ...
اما باور کن ... که من به سوی زیباترین و دورترین ستاره دست دراز کردم ...
و هر چند دستانم تهی ماند ... اما چشمانم لبریز ستاره شد​

 

[eksir]

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن

 

[naghmeirani]

غمِ جان بازیِ پروانه کرد از شمع بیزارم

خدا را ای شبِ هجران کلیدِ صبح پیدا کن​

 

[گلابتون]

عاشقم من عاشقي بيقرارم
كس ندارد خبر از دل زارم
آرزويي جز تو در دل ندارم
من به لبخندي
از تو خرسندم
مهر تو اي مه آرزومندم
بر تو پابندم.

 

[tatoo]

من ملك بودم و فردوس برين جايم بود

آدم آورد درين دير خراب آبادم.

 

[kimia_899]

گر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق

یار ، عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز

 

[araz_heidari]

من مست تو دیوانه ما را که برد خانه
صد بار به تو گفتم کم خور دو سه پیمانه
​

 

[naghmeirani]

آنقدر با آتشِ دل ، ساختم تا سوختم

بی تو ای آرامِ جان ، یا ساختم یا سوختم

 

[pink girl]

مدامم مست ميدارد نسيم جعد گيسويت
خرابم مي كند هر دم فريب چشم جادويت
پس از چندين شكيبايي شبي يا رب توان ديدن
كه شمع ديده افروزيم در محراب ابرويت

 

[naghmeirani]

کوه پا بر جا گمان می کردمش دردا که بود

از حبابی سست بنیان تر اساس دوستی

 

[araz_heidari]

شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن
تا که همسایه نداند که تو در خانه ی مایی
​

 

[naghmeirani]

من با تو چنانم ای نگار یمنی
کاندر عجبم که من توام یا تو منی

 

[eksir]

طاق ابروی تو محرابِ دل و جان من است

من کجا و تو کجا ؟ زاهد و محراب کجا ؟

 

[naghmeirani]

اگر از کمند عشقت بروم،کجا گریزم؟
که خلاص،بی تو بند است و حیات،بی تو زندان

 

[eksir]

[FONT=times new roman, times, serif]من همان روز ز فرهاد طمع ببریدم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]که عِنان دل شیدا به لبِ شیـرین داد[/FONT]

 

[naghmeirani]

[FONT=times new roman, times, serif]از شمـع سه گـونه کـار می آموزم[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]می گریم و می گدازم و می سوزم[/FONT]

 

[eksir]

[FONT=times new roman, times, serif]گر دهد دسـتم ، کـشم در دیده همـچون تـوتـیـا[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT][FONT=times new roman, times, serif]خاک راهی کان مُشرَّف گردد از اقدام دوست[/FONT]

 

[zina]

چه کسی باور کرد

جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد ؟

 

[araz_heidari]

چه کسی باور کرد

جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد ؟

شمع را باید از این خانه برون بردن و کشتن
تا که همسایه نداند که تو در خانه ی مایی
کشتن شمع چه حاصل بود از بیم رقیبان
پرتو روی تو گوید که تو در حانه ی مایی
​

 

[naghmeirani]

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]

[/FONT][FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif] [/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]کاش میشد در غروب افتاب[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]بی صدا با سایه ها کوچید و رفت.....[/FONT] ​

 

[armstrong]

بر نیامد از تمنای لبت کامم هنوز
بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز

 

[eksir]

مــائـیـم و آستـــانـۀ عـشــق و ســر نـیــــاز

تا خواب خوش که را بَرَد اندر کنار دوست

 

[naghmeirani]

نیست رنگی که بگوید با من


اندکی صبر سحر نزدیک است


هردم این بانگ برآرم از دل


وای این شب چقدر تاریک است

 

[nima_tavana]

و عین حرف اول عشق است انجا که نام کوچک من آغاز می شود.
بر گرفته از امپراتور شعر ایران دکتر قیصرامین پور.(البته اسم واقعیم)

 

[naghmeirani]

شمع و گل هم هر کدام از شعله‌ای در آتشند

در میان پاکبازان من نه تنها سوختم

 

[ehsan-shimi]

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه انم که زبونی کشم از چرخ فلک

یا حق

 

[naghmeirani]

هنوز نقشِ وجودِ مرا ،به پردۀ هستی

نبسته بود زمانه ،که دل به مهرِ تو بستم

 

[ehsan-shimi]

بگویم عاشقم بی همدمم دیوانه ام مستم
نمیدانم کدامین حال و روز خویشتن گوبم