سالگرد تیرباران چائوشسکو
امروز بیستمین سالگرد تیرباران نیکولا چائوشسکو و همسرش النا است. بیست سال پیش در چنین روزی رهبر نظام خودکامه سابق رومانی و همسرش در جریان قیام مردم رومانی برای سرنگونی نظام دیکتاتوری این کشور پس از محاکمه سریع در دادگاه نظامی، تیرباران شدند.
تحلیلگران می گویند، چائوشسکو قیام مردم رومانی را دست کم گرفت و در چنین وضعیتی برای انجام یک دیدار رسمی به تهران رفت و امور دولت را برای چند روز به همسرش النا سپرد.
چائوشسکو پس از بازگشت به رومانی تصمیم گرفت که برای آرام کردن مردم روی بالکن ساختمان حزب حضور یابد. اما ناگهان صداهایی به گوشش خورد که پیش از آن نشنیده بود: مردم سوت می کشیدند و با فریادهای بلند اعتراض می کردند و می گفتند مرگ بر دیکتاتور.
تصویر چائوشسکو با آن کلاه پوستی روسی که چگونه با بیاعتنایی در تلاش برای خفه کردن صدای اعتراض مردم بود، امروزه به عنوان تصویرشناسی انقلاب رومانی به کار می آید.
تحلیلگران می گویند نیروهای اطلاعاتی در آن زمان چائوشسکو را در مورد موقعیت واقعی رومانی بی خبر گذاشته بودند.
در تصاویر موجود از لحظه تیرباران چائوشسکو و همسرش، چهره های مأموران اجرای تیرباران برای عدم شناسایی آنها در تاریکی قرار گرفته است.
امروز پس از بیست سال یکی از آن ماموران که در آن زمان افسر گارد محافظت حزب بود می گوید، در روز 25 دسامبر 1989 قاضی نظامی به همراه دادستان و وکلای مدافع به صورتی کاملا محرمانه با هلیکوپتر به سوی پادگان تیراگوسیتا پرواز میکنند، یعنی همان مکانی که چائوشسکو و همسرش از سه روز پیش در بازداشت به سر می بردند. من هم در کنار نماینده جبهه نجات در آن هلیکوپتر حضور داشتم.
کارلان می گوید، به محض فرود هلیکوپتر از ما پرسیدند که آیا می دانیم چه کسی اینجاست؟ چائوشسکو و همسرش. سپس گفتند که باید یک دادگاه ویژه نظامی برگزار شود و در آخر سئوال کردند که در صورت صدور حکم اعدام چه کسی حاضر است این حکم را اجرا کند؟
به گفته کارلان، هر هشت چترباز حاضر در محل اعلام آمادگی می کنند.
او می گوید، در محل اعدام که دیواری در محوطه پادگان تیراگوسیتا بود، مردی در برابر ما ایستاده بود که تا چند روز پیش از آن، همه او را با عنوان "فرمانده کل قوا" ، "پیشوای بزرگ" و "ناجی زمین" خطاب می کردیم.
منبع
امروز بیستمین سالگرد تیرباران نیکولا چائوشسکو و همسرش النا است. بیست سال پیش در چنین روزی رهبر نظام خودکامه سابق رومانی و همسرش در جریان قیام مردم رومانی برای سرنگونی نظام دیکتاتوری این کشور پس از محاکمه سریع در دادگاه نظامی، تیرباران شدند.
تحلیلگران می گویند، چائوشسکو قیام مردم رومانی را دست کم گرفت و در چنین وضعیتی برای انجام یک دیدار رسمی به تهران رفت و امور دولت را برای چند روز به همسرش النا سپرد.
چائوشسکو پس از بازگشت به رومانی تصمیم گرفت که برای آرام کردن مردم روی بالکن ساختمان حزب حضور یابد. اما ناگهان صداهایی به گوشش خورد که پیش از آن نشنیده بود: مردم سوت می کشیدند و با فریادهای بلند اعتراض می کردند و می گفتند مرگ بر دیکتاتور.
تصویر چائوشسکو با آن کلاه پوستی روسی که چگونه با بیاعتنایی در تلاش برای خفه کردن صدای اعتراض مردم بود، امروزه به عنوان تصویرشناسی انقلاب رومانی به کار می آید.
تحلیلگران می گویند نیروهای اطلاعاتی در آن زمان چائوشسکو را در مورد موقعیت واقعی رومانی بی خبر گذاشته بودند.
در تصاویر موجود از لحظه تیرباران چائوشسکو و همسرش، چهره های مأموران اجرای تیرباران برای عدم شناسایی آنها در تاریکی قرار گرفته است.
امروز پس از بیست سال یکی از آن ماموران که در آن زمان افسر گارد محافظت حزب بود می گوید، در روز 25 دسامبر 1989 قاضی نظامی به همراه دادستان و وکلای مدافع به صورتی کاملا محرمانه با هلیکوپتر به سوی پادگان تیراگوسیتا پرواز میکنند، یعنی همان مکانی که چائوشسکو و همسرش از سه روز پیش در بازداشت به سر می بردند. من هم در کنار نماینده جبهه نجات در آن هلیکوپتر حضور داشتم.
کارلان می گوید، به محض فرود هلیکوپتر از ما پرسیدند که آیا می دانیم چه کسی اینجاست؟ چائوشسکو و همسرش. سپس گفتند که باید یک دادگاه ویژه نظامی برگزار شود و در آخر سئوال کردند که در صورت صدور حکم اعدام چه کسی حاضر است این حکم را اجرا کند؟
به گفته کارلان، هر هشت چترباز حاضر در محل اعلام آمادگی می کنند.
او می گوید، در محل اعدام که دیواری در محوطه پادگان تیراگوسیتا بود، مردی در برابر ما ایستاده بود که تا چند روز پیش از آن، همه او را با عنوان "فرمانده کل قوا" ، "پیشوای بزرگ" و "ناجی زمین" خطاب می کردیم.
منبع