کودکان خیابانی

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
:(
هر زمان که پشت چراغ قرمز بر سر چهارراهی توقف کنید و منتظر تغییر رنگ چراغ‌های ناهماهنگ راهنمایی در شمارش معکوس حرکت ماشین باشید، شاهد دو ، سه یا چهار کودک خردسال و نوجوانی هستید
که با دسته‌های گل، اسباب‌بازی، دستمال برای پاک کردن شیشه ماشین و …. به طرف انبوه ماشین‌ها حرکت می‌کنند تا شاید فقط یک یا دو ماشین با چانه‌زدن گلی بخرند و دستمالی بر روی شیشه ماشین کشیده شود؛ و باز در پی تکرار رنگ چراغ‌ها می‌توانید بارها و بارها نظاره‌گر این حرکت اتوماتیک‌وار انسانی باشید. این کودکان متکدی و دستفروش را روی پل عابر پیاده، کنار پیاده‌رو و یا سایر مکان‌های پررفت و آمد به گونه‌های متفاوت می‌بینید.
در اولین نگاه، سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود؛ این است که این کودکان از کجا می‌آیند و به کجا می‌روند. نقطه آغاز روزشان کجا است و مأمن و پناهگاهشان کجا؟ پول حاصل از رفت و آمد بین ماشین‌ها و نشستن کنار پیاده‌رو را به چه کس یا کسانی می‌سپارند؟ پاسخ سؤال اول را کسانی درمی‌یابند که اگر بر حسب اتفاق صبح خیلی زود در خیابان تردد کنند، وانت نیسان‌هایی را می‌بینند که انبوهی از کودکان خواب آلود را روی هم مانند بسته‌های پستی انباشته‌اند تا به مقصد یعنی محل کارشان برسانند و در آخرین دقایق شبانگاه، باز تکرار راه، پیموده شده است؛ چهره‌های خسته، گرسنه و خواب‌آلوده کودکان، پاسخ سئوال دوم برمی‌گردد به خانواده‌ها و یا سرپرستان این کودکان خیابانی.
در سال‌های گذشته، شاهد طرح جمع‌آوری متکدیان و ساماندهی کودکان خیابانی بودیم که که تعدادی از آنها همشهری محسوب می‌شوند و برخی دیگر میهمانان ناخوانده کشورهای همسایه. متولیان این امر از بهزیستی گرفته تا شهرداری، کمیته امداد و یا سایر دستگاه‌های اجرایی، یکدیگر را به کم‌توجهی در مسئولیت‌شان، عدم تخصیص اعتبار، عدم اجرای صحیح و اصولی طرح متهم می‌کنند و در پی آن هنوز که هنوز است نه طرح به شور رسیده و نه کودک خیابانی سامان یافته است.
آوردن این مقدمه بهانه‌ای بود برای پرداختن به بحث آسیب‌شناسی پدیده کودکان خیابانی و خطراتی که متوجه ایشان از طرف جامعه و همچنین وجود این کودکان در بطن روزمرگی کلان شهرها و شهرهای بزرگ دارد.

اهمیت پرداختن به پدیده کودکان خیابانی
بی‌شک اندیشه مطالعه و بررسی کودکان خیابانی در سال های گذشته اذهان کارشناسان مسائل اجتماعی را مشغول نموده است. کودکان فقیر دارای خانواده یا بدون خانواده که در خیابان‌ها، ایستگاه‌های راه‌آهن، و سایر مراکز تجاری زندگی می‌کنند، بخشی از جامعه بشری هستند که پرداختن به آن، جلوگیری از شروع آسیب‌های اجتماعی است.
بر طبق نظیر یونیسف، کودکان خیابانی با واقعیت تلخی از جدایی فزاینده خانواده روبه‌رو هستند و در خطر از دست دادن امکانات اساسی همچون بهداشت و آموزش می‌باشند. کودکان خیابانی با فقر شدید و تجربه مجموعه خطراتی مواجه هستند که اثر مخربی بر سلامتی آنها دارد. آنها با گرسنگی و تغذیه ضعیف، مشکلات بهداشتی، فقدان سلامت روانی، تأخیر تحولاتی، مشکلات روان‌شناختی و عدم پیشرفت تحصیلی مواجه هستند. این پیامدهای بی‌خانمان با دیگر پیامدها زنجیره‌ای را تشکیل می‌دهند که نیازهای تغذیه‌ای کودکان برآورده نشود. رشد، تحت تأثیر قرار گرفته و به تبع آن سلامت جسمانی به خطر می‌افتد و این امر بهداشت روانی را به شدت تحت تأثیر قرار داده، و در نتیجه توانایی تمرکز کاهش می‌یابد و در پی آن عملکرد اجتماعی به شدت دچار افت می‌شود.
کمبود این امکانات در سنین نوجوانی و جوانی برای دختران بی‌خانمان در زمان بارداری که عمدتاً ناخواسته است، کودکان بی‌خانمان را در معرض وزن کم در زمان تولد، مشکلات سلامت و بیماری‌های مزمن، مشکلات شناختی و تحولی سنین رشد و مشکلات تحصیلی قرار می‌دهد. البته این نکته قابل تأمل است که تعداد بسیار کمی از این کودکان از امکان تحصیلات ابتدایی برخوردار می‌گردند.
مشکلات سلامتی با مشکلات روان‌شناختی همراه با عملکرد ضعیف اجتماعی، اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری به دنبال حضور در خیابان، منجر به بروز شدید‌ترین آسیب‌های روانشناختی می‌شود.

کودکان خیابانی چه کسانی هستند؟
سازمان جهانی بهداشت، کودکان خیابانی را به چهار گروه مختلف دسته بندی کرده است:
۱ - کودکانی که در خیابان‌ها زندگی می‌کنند و اولین نگرانی آنها زنده ماندن و داشتن سرپناه است.
۲ - کودکانی که از خانواده خود جدا - شده‌اند و موقتاً در مأمنی مانند خانه‌های متروک و سایر ساختمان‌ها، پناهگاهها و سرپناه‌ها زندگی می‌کنند و یا از منزل یک دوست به منزل دوست دیگر می‌روند.
۳ - کودکانی که تماس با خانواده خود را حفظ می‌کنند ولی به علت فقر، پرجمعیت بودن خانواده و یا سوءاستفاده جنسی و جسمی از آنان در بعضی شب‌ها و اکثر ساعات روز را در خیابان‌ها به سر می‌برند.
۴ - کودکانی که در مراکز ویژه نگهداری می‌ شوند اما قبلاً در وضعیت بی‌خانمانی به سر می‌برده‌اند و در معرض خطر برگشت‌ به همان وضعیت هستند.
از مشخصات برجسته کودکان خیابانی می‌توان به این موارد اشاره کرد:
بیگانه و طرد شدن آنها از نظام و ساختار معمول اجتماعی، اقدام به رفتارهای شدید ضداجتماعی (
Anormy) و صدمه به خود، داشتن سوء ظن به خدمات رسمی و در نتیجه استفاده کم از منابع کمی موجود، زندگی کردن پایین‌تر و خارج از محدوده‌های سنتی سیستم رفاهی.
وجه مشخص دیگر این کودکان گذراندن وقت زیاد در خیابان است. همچنین خیابان منبع اولیه برای معاش این گروه محسوب می‌شود و بدین ترتیب مشخص می‌گردد که به طور شایسته و مطلوب توسط بزرگسالان نگهداری نمی شوند. این کودکان معمولاً یا دارای یک والد پدر یا مادر بوده و یا شاهد حضور ناپدری یا نامادری در خانه هستند. در حالت‌های بعدی می‌توان از کودکانی نام برد که بی‌سرپرست هستند و یا در مراکز شبانه‌روزی بهزیستی نگهداری می‌شوند.
کودکان خیابانی از لحاظ تأمین معاش به چند گروه تقسیم می شوند:
متکدیان، بزهکاران (سارقین، توزیع‌کنندگان مواد مخدر، متخلفین جنسی)، - کارگران خیابانی در مشاغل کاذب، کارگران خیابانی در مشاغل واقعی، ولگردان متکدی با مشاغلی همچون تنقلات فروشی، واکسی، روزنامه و گل‌فروشی، فال، کوپن فروشی و در نهایت ضایعات جمع کن‌ها.
در این میان کودکان خیابانی هستند که با خانواده تماس‌های مکرر دارند، به مدرسه می‌روند و در پایان روز به خانه برمی‌گردند. عده‌ای دیگر، گاهگاهی با خانواده تماس دارند، به مدرسه نمی‌روند و به ندرت شب‌ها به خانه برمی‌گردند. و گروهی دیگر، کودکانی هستند که با خانواده خود هیچ تماسی ندارند، از تحصیلات بی‌بهره‌اند و در جستجوی سرپناه و غذا با گروه همسالان تعامل دارند.
از نکات برجسته کودکان خیابانی، علل فرارشان از منزل است. از عوامل مهم می‌توان فقر (اقتصادی)، تفاوت شدید طبقاتی و نبود عدالت اجتماعی، نرخ بالای بیکاری، افزایش بی‌رویه جمعیت در محله‌های حاشیه‌نشین شهرها، فقر فرهنگی خانواده‌ها (بی‌ سوادی و کم سوادی)، افزایش نرخ طلاق، اعتیاد، فوت یک یا هر دو والد بر اثر سوانح طبیعی و یا اجتماعی، افزایش بی‌رویه مشاغل کاذب با درآمد بالا، کمرنگ شدن فرهنگ مذهبی و ملی و سست شدن بنیان ارزش‌های اخلاقی و اعتقادی در جامعه را نام برد.
در این میان فرار کودکان از خانه با محوریت خانواده نقش اساسی را ایفا می‌کند. عدم به کارگیری راهکارهای تربیتی صحیح و بروز مشکلات متعدد، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، لوس شدن، تنبیهات شدید فیزیکی، سوء استفاده جنسی، عدم درک حساسیت‌های دوران بلوغ نوجوانی، ترس کودک از حضور در مدرسه، تفاوت سنی فاحش والدین و کودک و نوع ارتباط بین نسلی، مقدار زوجات پدر خانواده، اختلالات روانی، سرقت‌های کوچک و بزرگ در منزل و مدرسه، فقر مادی و فرهنگی خانواده و طلاق، عمده‌ترین مشکلات درون خانواده است.
پیامد فرار از خانه و پناه آوردن کودکان به خیابان چیزی نیست جز آغاز سوءاستفاده‌هایی از این کودکان از قبیل:
آموزش کودکان و بکارگیری آنان برای حمل و توزیع مواد مخدر و سایر موارد غیرقانونی، آموزش و بکارگیری کودکان برای تکدی‌گری، آموزش و بکارگیری کودکان برای انواع سرقت، جیب‌بری، کیف‌زنی، کیف‌قاپی، خفت‌گیری، کودک‌ربایی و … ، بهره‌کشی و سوءاستفاده‌ جنسی، فروختن کودکان جهت تجارت اعضای بدن، آموزش و بکارگیری در اماکن فساد، فروختن و یا اجاره کودکان به منازل، بکارگیری در مشاغل خدمات پست دست‌فروشی و معرکه‌گیری، از جمله این سوء استفاده‌هایی هستند که آثار مخربی برای سلامت جسمی و بهداشت روانی کودکان خیابانی برجا می‌گذارد.
هرگونه اقدام جهت پیشگیری یا کنترل پدیده اجتماعی کودکان خیابانی مستلزم شناخت این گروه در دسته‌بندی‌هایی است که به آنها اشاره گردید. اما این پیشگیری و کنترل نیازمند ابزارهای ویژه‌ای هستند که دستگاه اجرایی، سازمان‌های غیردولتی و خیریه‌ای، نقش تأثیرگذاری بر آن دارند. از مهم‌ترین این عوامل می‌توان به:
• حساس شدن و فعال شدن نهادهای دینی نسبت به پدیده کودکان خیابانی.
• حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی از طریق سازمان‌های غیردولتی از خانواده‌های کودکان خیابانی و گسترش سیستم تأمین اجتماعی.
• ایجاد و گسترش مراکز شبه خانواده برای کودکان خیابانی فاقد خانواده همچون سپردن آنان به خانواده‌های فاقد فرزند، برای آن دسته از کودکان خیابانی که فاقد والدین هستند.
• ایجاد مراکز سیار و موقتی به عنوان سرپناه برای کودکان فاقد خانواده.
•تأمین و ایجاد سرپناه شبانه و ارائه آموزش‌های کارهای فنی و حرفه‌ای.
• ارائه خدمات مددکاری در محل حضور کودکان خیابانی در خیابان‌ها.
• تفکیک بین دختر و پسر خیابانی جهت پیشگیری و کنترل آسیب‌های اجتماعی.
ضرورت رویکرد اجتماعی به این پدیده و توجه به اینکه خیابانی بودن جرم نیست ولی می‌تواند منجر به جرمی همچون بزهکاری گردد.
• مطرح کردن بحث کودکان خیابانی از طریق نشریات، صدا و سیما و حساس ساختن مردم نسبت به مشکلات کودکان خیابانی.
• توسعه و تجهیز منابع انسانی برای کار با کودکان و نوجوانان خیابانی در موسسات دولتی و غیردولتی.
• تجهیز و فعال نمودن نهادهایی که در سطح شهرداری‌ها، دولت و سازمان‌های غیردولتی، با حقوق کودکان و نوجوانان سروکار دارند.
• استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در امور ساماندهی و بازپروری کودکان خیابانی اشاره کرد.
با توجه به مطالب فوق باید اذعان داشت که پدیده کودکان خیابانی که هر روز شاهد افزایش جمعیت آنها هستیم، مسلتزم بازنگری در راهکارهای استفاده شده در این حیطه است. زیرا این کودکان با توجه به اینکه در رده‌های سنی مختلف قرار دارند، احتیاج به محیط مناسب برای رشد خواهند داشت. لذا باید با توجه به عواقب این پدیده که شامل بزهکاری، سرقت، اختلال‌های شخصیتی و … می‌شوند، تلاش شود تا شناختی بهتر از وضعیت این کودکان حاصل گردد.

 

spow

اخراجی موقت
ممنون رفیق
جالب بود
کی میخواد این مشکلات درست ودرمون بهشون پرداخته بشه
کی میخواییم به خودمون ارزش بدیم تا کی باید شاهد تکرار این مشکلات اونم با شدت وحدت تاسف برانگیزش باشیم
دستت درد نکنه
 

spow

اخراجی موقت
کاش تو تالار اتاق گریه داشتیم حداقل اگه کاری هم از دستمون بر نمی اومد می نشتیم و زا زار گریه می کردیم

دوست من تاپیکا با توجه به قوانین وموضوعشون باید درجای مناسبشون قراربگیره
تاپیکت موضوع خوبی داره ومطمئنا حرفای خوبی هم از توش درمیاد
ولی دفتر تالار برای مطرح کردن مشکلات کاربران عزیزه
ممنون وموفق باشید:gol:
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدون شرح

بدون شرح

نمی دونم چی بگم
 

پیوست ها

  • kid.jpg
    kid.jpg
    77 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • arton50-a699f.jpg
    arton50-a699f.jpg
    9.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0
  • Like
واکنش ها: spow

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
قربون دله ایرانیتون

قربون دله ایرانیتون

چیکار باید کرد به کی باید گفت اینا رو؟؟

بعضی موقع ها فقط اگه تونستیم اگه دلمون به درد نیومد بهشون لبخند بزنیم دستی رو سرشون بکشیم همین ما بغیر از این چکار میتونیم بکنیم:gol:
 

100af

مدیر تالار مهندسی صنایع
مدیر تالار
کاربر ممتاز
واقعیت اینه که شخصیت ما توی سن بحرانی شکل می گیره . و ادم ها بر اساس باورهایی که در دوره کودکی و نوجوونی واسشون شکل گرفته تا سالها میمونن شاید هم تا آخر عمر. پس نباید از کنار این مسئله ساده گذشت.
 

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
با هم بخونیم و فکر کنیم

با هم بخونیم و فکر کنیم

پسربچه چشم عسلي آن چنان سياه و دودي شده كه هر كس نداند گمان مي‌كند ذغال‌فروش است،شلوارش كه حداقل سه سايز بزرگ‌تر از اندازه اصلي‌اش مي‌زند، چند تاي بزرگ از پاچه‌ها خورده و پيراهن بلندش هم تا نزديكي‌هاي زانو رسيده.
اصغر تمام روز را به تمام مخازن زباله‌ خيابان شهر سرمي‌زند، مخازن خاكستري رنگ زباله براي او حكم همان تخم‌مرغ‌هاي شانسي و لپ‌لپ‌هاي رنگارنگ را دارد كه با محتوايات كثيفي پر شده است. از دور به چند متري مخازن زباله كه نزديك مي‌شود، خدا خدا مي‌كند كه جنس با ارزش از پلاستيك يا آلومينيوم گيرش بيايد.
جنس هر چه سنگين‌تر باشد روزي‌اش بيشتر، چه اهميت دارد كه چقدر وزنش زياد باشد....
به هر پسربچه‌اي كه احساس دروني‌اش مي‌گويد هم سن و سالش است، با كنجكاوي نگاه مي‌كند ولي گوني سنگين بر روي شانه‌هايش، اجازه نمي‌دهد كه حس كنجكاوي و يا حسرتش بيش از اينها تحريك شود.
به هر عابري كه از كنارش رد مي‌شود در دل مي‌گويد: «كودكي‌ام آرزو است»
او محكوم است، محكوم به كار، آن هم از كثيف‌ترين و خطرناك‌ترين اشكال كار ....
به گزارش خبرنگار ايلنا، فريدون درست در محدوده خيابان انقلاب و كوچه پس كوچه‌هايش پسماندهاي باارزش زباله را از مخازن شهرداري جمع‌آوري مي‌كند.
همان محدوده‌اي كه شهرداري هر چند وقت يك بار طرح مبارزه با موش و طعمه‌گذاري را در جوي‌هاي آب اجرا كرده و اغلب جنازه موش‌ها در جوي آب‌ها و مخازن زباله يافت مي‌شود.
او دست‌كش ندارد ماسكي هم به صورت ندارد و در جواب اين سئوال كه چرا حداقل دستكش دست نمي‌كني مي‌گويد: «مي‌دانيد بايد چند كيلو پلاستيك و ضايعات بفروشم تا بتوانم يك دست‌كش 1500 توماني بخرم؟»
فريدون مدرسه نمي‌رود، تفريحي هم ندارد، صبح را با زباله شروع مي‌كند و شب را هم با كوله‌بار سنگين زباله به صبح مي‌رساند.



كودكان قد كوتاه، دو پا در هوا درون مخازن پر از زباله

مريم پناهي عضو كانون فرهنگي ـ حمايتي كودكان كار در گفت‌وگو با خبرنگار ايلنا، خواستار تغيير عنوان «كودكان زباله‌دزد و زباله‌گرد» بر روي كودكان كار شده و تاكيد مي‌كند بايد استفاده از اين عنوانين در محاوره‌هاي روزانه مردم حذف شود چرا كه اين عناوين بار تحقير‌آميزي بر روي كودكاني كه از روي فقر بر سر ناچاري كار مي‌كنند، دارد.
او با بيان اينكه اين كودكان «بازيافتي»‌ هستند نه زباله‌گرد مي‌افزايد: اين كودكان گروه‌هايي هستند كه شب‌ها كار سنگين‌تري دارند و در ساعتي از روز هم به دنبال زباله‌ هستند، طبق قوانين شهرداري شهروندان بايد راس ساعت 9 شب زباله‌هايشان را به بيرون از منزل انتقال دهند. به همين دليل قبل از جمع‌آوري زباله توسط شهرداري و با وجود چرخه ناقص و معيوب تفكيك زباله، اوج ساعت كاري كودكان بازيافتي همين ساعات است.
عضو كانون فرهنگي ـ حمايتي كودكان كار ادامه مي‌دهد: اگر تنها ده دقيقه عرض يك خيابان منتظر بمانيد، حدود 30 كودك زباله‌گرد در وهله‌هاي گوناگون به اين مخازن سر مي‌زنند كه نه دستكش دارند و نه دهان‌بند بسته و فرم مخصوص پوشيده‌اند؛ اغلب آنها هم قدهاي كوتاهي دارند كه مجبورند تا كمر داخل مخازن زباله فرو روند به طوري كه با عبور از كنار برخي از مخازن شاهد دو پا در هوا هستيم.
به اعتقاد پناهي زباله‌گردي و جمع‌آوري زباله از مخازن و امرار معاش از راه فروش آنها كثيف‌ترين و بدترين نوع كار در كودكان است كه از ميان كار كودك در سر چهار‌راه‌ها، كارخانه و كارگاه‌ها، خطرناك‌تر است.



منع بدترين اشكال كار براي كودكان يك شوخي بزرگ با كودكان زباله‌گرد
به گزارش خبرنگار ايلنا، شايد به جرات بتوان گفت كه هيچ نهاد يا مسئولي مسئوليت مستقيم حمايت از اين كودكان و رسيدگي به مشكلات و خطرات در كمين آنها را نپذيرفته و شغل سخت آنها را به حساب نياورده است. به طوري كه سيد حسن موسوي چلك مديركل دفتر امور آسيب‌ديدگان اجتماعي بهزيستي كشور در اين ارتباط به خبرنگار ايلنا عنوان مي‌كند كه اگرچه شغل زباله‌گردي از سخت‌ترين و خطرناك‌ترين انواع كار براي كودكان است اما بهزيستي در برابر آنها وظيفه‌اي ندارد و وزارت كار مسئول آنها است.
عضو كانون فرهنگي ـ حمايتي كودكان كار نيز مي‌گويد: از كاندوم تا سوزن و سرنگ و انواع و اقسام كثيف‌ترين اجسام درون مخازن زباله موجود است و اغلب اين كودكان در معرض بيماري‌هايي همچون ايدز، هپاتيت، وبا و غيره هستند.
او ادامه مي‌دهد: حرف هميشگي انجمن‌هاي حمايتي كه در زمينه كودكان فعال هستند اين بوده كه اگرچه نمي‌توان با كاركودك مبارزه و آن را به صفر رساند اما حال كه برخي از كودكان به علت شرايط كاري مجبور به كار هستند پس بايد كاري كرد تا ضررهاي ناشي از شغل به حداقل‌ رسيده و آنها را از حق كودكي محروم نكرد. تا به اين وسيله به كودكان آسيب‌پذير فرصت دهيم تا در سن اوج كودكي به نيازهاي خود برسند.
پناهي اضافه مي‌كند: در ميان كودكان بازيافتي، كودكان و نوجواناني وجود دارند كه استعداد بالايي در يادگيري و كسب علم دارند، بهتر است تا كودكان زباله‌گرد شناسايي و ميزان توانايي آنها سنجيده شود؛ اگر شهرداري به جاي استفاده از كار اين كودكان مراكز خاصي را در مناطق آسيب‌پذير تهران به اين كودكان اختصاص دهد، مي‌توان با آموزش و حمايت از اين دسته كودكان، خطرات و آسيب‌هاي ناشي از اين كار را به كمك انجمن‌هاي حمايتي و ياري مردم در كودكان به حداقل رساند.



خطر اعتياد در كمين كودكان زباله‌گرد
عضو كانون فرهنگي ـ حمايتي كودكان كار احتمال گرايش اين دسته از كودكان را بالاي 100 درصد برآورد مي‌كند و به ايلنا مي‌گويد: كودكان بازيافتي دو روز سختي را تحمل مي‌كنند، سه روز ديگر هم تحمل مي‌كنند اما روز پنجم از سوي افراد سودجو يا باندهاي كمين كرده مورد سوء استفاده واقع مي‌شوند به طوري كه كودك بازيافتي ترجيح مي‌دهد به جاي حمل يك كيسه سنگين و چندش‌آور زباله و سود كم، دو مثقال هروئين را جابجا كرده و از شر كيسه بدبوي زباله خلاص شود.
به گفته پناهي حتي اگر بوي نامطبوع زباله هم كودك را وسوسه نكند به طور حتم مريضي پدر، داد صاحب‌خانه و ساير فشارهاي اقتصادي باعث تن دادن به هزار خطر ديگر مي‌شود.
قاسم‌زاده عضو كميته هماهنگي شبكه ياري كودكان ايران نيز درگفت‌وگو با ايلنا تاكيد مي‌كند: ‌اكثر زباله‌گردها حاصل خانواده‌هاي معتاد بوده كه متاسفانه خود آنها هم در دام اعتياد گرفتار مي‌شوند.
او ادامه مي‌دهد: بر حسب مقاوله‌نامه سازمان جهاني كار در مورد منع بدترين اشكال كار براي كودكان كه به امضاي ايران نيز رسيده، بايد كودكان را از زباله‌گردي كه از مشاغل پرخطر و آسيب‌زا براي كودكان و نوجوانان به شمار مي‌رود، منع كرد اما تعداد اين كودكان در خيابان‌ها و لابلاي زباله‌هاي معلوم بسيار زياد شده است.
قاسم‌زاده اضافه مي‌كند: هيچ مرجعي براي رسيدگي به كودكان زباله‌گرد تهراني وجود ندارد و اين دسته از كودكان ميان وزارت كار، بهزيستي، شهرداري و وزارت بهداشت پاسكاري مي‌شوند.
او ادامه مي‌دهد: بارها براي بررسي اين معضل با شهرداري تهران تماس گرفتيم اما شهرداري به راحتي اين مسئله را انكار كرده و با اعلام اينكه اين كودكان ارتباطي با شهرداري ندارند موضوع را پشت گوش مي‌اندازند اما عكس‌ها و مداركي موجود است كه نشان مي‌دهد شهرداري در اين زمينه طمع كرده و اغلب كودكان و نوجوانان با برخي از شركت‌هاي خصوصي و پيمانكاران شهرداري در اين زمينه قرارداد دارند؛ به طوري كه آرم‌هاي چاپ شده بر روي لباس اين كودكان به خوبي گوياي تخلف پيمانكاران شهرداري در اين زمينه است.
كودكان زباله گرد يا به قول انجمن هاي حمايتي ، كودكان بازيافتي ، به بوي نامطبوع زباله عادت كرده اند اما اين معضل به معناي آن نيست كه مسئولان ، حال مي خواهد وزارت كار باشد يا وزارت بهداشت ، سازمان بهزيستي يا شهرداري ، با پاسكاري آن ها مهر تائيدي بر روي كار دشوار اين كودكان بزنند .
 

پیوست ها

  • 32-01.jpg
    32-01.jpg
    58.7 کیلوبایت · بازدیدها: 0

mr.abooli

عضو جدید
کاربر ممتاز
بییان تو

بییان تو

بچه ها نمییاین تو با با نترسین بیایید حرفاتنو بزنین :gol:
 

Similar threads

بالا