بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
- شروع کننده موضوع فانوس تنهایی
- تاریخ شروع
سلام خوبین..
این سلام هم از طرف خودمه هم محمد صادق هم علی1900 گفت به همتون سلام برسونم
این سلام هم از طرف خودمه هم محمد صادق هم علی1900 گفت به همتون سلام برسونم
باشه میگم بهشون فردا قرار دارم بهشون میگم
سلام عزیز چشم به روی چشم نیت کن...
ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه
مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه
شاه خوبانی و منظور گدایان شده
قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه
زلف در دست صبا گوش بفرمان رقیب
این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه
ز مه زلف خود اول تو بدستم دادی
بازم از پای در انداخته ای یعنی چه
بقول خودت من تازه تشيف آوردمتازه راه افتاد.یه چای بیار بخوریم بی زحمت
تو بايد از من پذيرايي كني
ممنون. خیلی لطف کردین
ما رفتیم لالا شبتون بخیر
به قول حمید مسوال یادتو بره اصلا مسواک نزنین او کی
به قول حمید مسوال یادتو بره اصلا مسواک نزنین او کی
سلام و شب بخیر خدمت تمامی دوستان ... این شب بخیر از اون شب به خیرا نیست که ینی سلام این ینی من فردا کله سحر کلاس دارم :دی
خوش باشین جای منم خالی بزارین ( کسی نشینه :دی )
مسواکم فراموش نکین که اگه بکنین همانا از اغفال شده ها هستین و مورد لعنو نفرین او ... ( او= مسواک )
شبتون خوش و خرم ...
من میخوام :دیمن ویروس دارم. چای ویروسی میخوری بیارم واست؟
بده لطفا
شبت خوش
شب شما هم خوش.
چه جور ويروسي؟من ویروس دارم. چای ویروسی میخوری بیارم واست؟
كامپيوتر من از فوران ويرس سرعتش كم شده واسه همين دير به دير جواب ميدم
سلام
جريان چيه محمد صادق مشهده؟
حميد بهش بگو نائب الزياره باشه! محتاجيم به دعا!
دعا كنه هي كي دانشجو هستش واحداشو پاس كنه!از جمله منd
يادمون نميره ! ميذارمش واسه فردا
چه جور ويروسي؟
كامپيوتر من از فوران ويرس سرعتش كم شده واسه همين دير به دير جواب ميدم
سلام
جريان چيه محمد صادق مشهده؟
حميد بهش بگو نائب الزياره باشه! محتاجيم به دعا!
دعا كنه هي كي دانشجو هستش واحداشو پاس كنه!از جمله منd
اههه
من خود ویروسم الان!
مرسی
دیگه لازم نیست ویروس!
100 سال یه بار می تونم پست بدم!
alex1
عضو جدید
منو بيشتر بچه هاي باگاه ميشناسن
شما بگو زمين شناس
آجيل و پشمك رو هم واسه بقيه بچه ها خواستم نه خودم
منم پایه ام هم اجیل و پشمک و هم قصه رو البته فقط شنونده ام
خدا رو شاكر باش
سلاممنم پایه ام هم اجیل و پشمک و هم قصه رو البته فقط شنونده ام
خوش اومدي
فقط از اونيكه نقل و قول گرفتي خيلي وقته اينجا نمياد
تست هوش اوبامایی - چاوزی
تست هوش اوبامایی - چاوزی
تست هوش اوبامایی - چاوزی
یه روز چاوز راه افتاد هلک و هلک رفت آمریکا. وضعیت اونجا رو که دید، توی دلش، جوری که بقیه متوجه نشن اون از آمریکا خوشش اومده، گفت: عجب پیشرفتی! عجب کشوری، چه رفاهی، چه نظمی، چه سیستم اداری منظمی، چه تشکیلاتی...
بعد رفت پیش اوباما و ازش پرسید: بابا دمتون گرم! شما چکار کردین که اینقدر پیشرفت کردین؟
بعد رفت پیش اوباما و ازش پرسید: بابا دمتون گرم! شما چکار کردین که اینقدر پیشرفت کردین؟
اوباما گفت: ببین! کارهای ما مثل کارهای شما هرتی پرتی نیست. ما وقتی می‌خوایم وزیر انتخاب کنیم، از همشون تست هوش می‌گیریم، باهوش‌ترین و به درد بخورترین اونها رو انتخاب می‌کنیم. نه هر ننه قمری را! الان برات تست می‌کنم حالشو ببری!
اوباما زنگ زد به هیلاری کلینتون گفت: هیلاری جان! عزیزم یه نوک پا بیا دفتر من، کارت دارم.
از اونجا که اوباما مثل چاوز نبود، هیلاری با آرامش و سر فرصت رفت پیش اوباما. نه اینکه هول کنه و آب دستشه بذاره زمین!
اوباما به هیلاری گفت: یه سوال ازت می‌پرسم، 30 ثانیه زمان داری که جواب بدی. «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرته، اما برادر و خواهرت نیست؟»
چاوز خودش هم هنگ کرد و توی جواب موند که یهو هیلاری گفت: خوب معلومه، خودمم دیگه!
اوباما زنگ زد به هیلاری کلینتون گفت: هیلاری جان! عزیزم یه نوک پا بیا دفتر من، کارت دارم.
از اونجا که اوباما مثل چاوز نبود، هیلاری با آرامش و سر فرصت رفت پیش اوباما. نه اینکه هول کنه و آب دستشه بذاره زمین!
اوباما به هیلاری گفت: یه سوال ازت می‌پرسم، 30 ثانیه زمان داری که جواب بدی. «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرته، اما برادر و خواهرت نیست؟»
چاوز خودش هم هنگ کرد و توی جواب موند که یهو هیلاری گفت: خوب معلومه، خودمم دیگه!
چاوز کف کرد و سریع برگشت ونزوئلا و زنگ زد به « نیکولاس مادورو» وزیر خارجه و گفت: آب دستته بذار زمین بیا اینجا کارت دارم!
وقتی مادورو اومد کلی داد و هوار راه انداخت و حنجره پاره کرد که: خاک بر سرت. آخه این چه وضع مملکته. این چه وضع جهانه! مثلا تو وزیر امور خارجه‌ای! خجالت بکش. یه سوال ازت می‌پرسم، سه روز فرصت داری جواب بدی. وگرنه می‌فرستمت جایی که عرب نی انداخت....
بعد پرسید: «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما برادر و خواهرت نیست؟»
«مادورو» عزا گرفت که عجب سوال خفنی. خلاصه رفت و هر چی فکر کرد چیزی به ذهنش نرسید.
یهو یادش افتاد بره پیش «کالین» از نخبه‌های مزدور بدبخت استکباری کشورش که سال قبل بازنشسته‌اش کردن و از اون بپرسه. وقتی «کالین» رو دید گفت: ای بدبخت غربزده، بگو ببینم: «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما خواهر و برادرت نیست؟»
کالین سریع گفت: خوب معلومه، خودمم دیگه!
«مادورو» کلی حال کرد و از ذوقش سریع رفت پیش چاوز و گفت: کجایی چاوز من که جواب رو پیدا کردم..
چاوز گفت: خوب بگو ببینم: «اون چه کسیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما خواهر و برادرت نیست؟»
وزیر خارجه گفت: خوب معلومه، اون «کالینه» دیگه.
چاوز عصبانی شد و داد زد: نه احمق، نه گیج! اون هیلاری کلینتونه، هیلاری کلینتون!
وقتی مادورو اومد کلی داد و هوار راه انداخت و حنجره پاره کرد که: خاک بر سرت. آخه این چه وضع مملکته. این چه وضع جهانه! مثلا تو وزیر امور خارجه‌ای! خجالت بکش. یه سوال ازت می‌پرسم، سه روز فرصت داری جواب بدی. وگرنه می‌فرستمت جایی که عرب نی انداخت....
بعد پرسید: «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما برادر و خواهرت نیست؟»
«مادورو» عزا گرفت که عجب سوال خفنی. خلاصه رفت و هر چی فکر کرد چیزی به ذهنش نرسید.
یهو یادش افتاد بره پیش «کالین» از نخبه‌های مزدور بدبخت استکباری کشورش که سال قبل بازنشسته‌اش کردن و از اون بپرسه. وقتی «کالین» رو دید گفت: ای بدبخت غربزده، بگو ببینم: «اون کیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما خواهر و برادرت نیست؟»
کالین سریع گفت: خوب معلومه، خودمم دیگه!
«مادورو» کلی حال کرد و از ذوقش سریع رفت پیش چاوز و گفت: کجایی چاوز من که جواب رو پیدا کردم..
چاوز گفت: خوب بگو ببینم: «اون چه کسیه که زاده‌ی پدر و مادرت هست، اما خواهر و برادرت نیست؟»
وزیر خارجه گفت: خوب معلومه، اون «کالینه» دیگه.
چاوز عصبانی شد و داد زد: نه احمق، نه گیج! اون هیلاری کلینتونه، هیلاری کلینتون!
سلام به همه اونایی که الان بیدارن...خواستم اول سلام کنم بعد قصه بگم دیدم اینجوری بهتره، تا من دارم سلام احوال پرسیامو مینویسم شماها قصه رو میخونیدو یه کم میخندین!
خب همگی خوبین، کارو باراتون به راهه؟
خب همگی خوبین، کارو باراتون به راهه؟
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان )) | ادبیات | 16 | |
|
دلت برای قصه های بچگیت تنگ شده؟بیا تو کودک گذشته... | ادبیات | 2 | |
| P | آخرين قصه | ادبیات | 1 |
Similar threads
-
((تشکر از بچه های زیر کرسی و زیر آسمان باشگاه مهندسان ))
- شروع شده توسط فانوس تنهایی
- پاسخ ها: 16
-