یه خاطره آموزنده!

mehrshad53

اخراجی موقت
یادش به خیر ، ما خرید خدمتی بودیم و یه ده بیست روز آموزشی داشتیم........
روز اول با لباس شخصی رفتیم پادگان و باید بهمون لباس و کفش و اینا میدادن.
مارا 6 تا گروهان کردن و ما شماره 2 بودیم و حدود 150 نفر، طرف اومد شروع کرد به خوندن اسما و گفت هر کی را گفتم باید با اخرین قدرت و خیلی محکم بگه من !
یکی یکی خوند و به همه میگفت مگه نون نخوردی و یا بلندتر بی عرضه و از این حرفا....
بالاخره نوبت من شد.منم که از بچگی داد زدنم معروف بود چنان گفتم من، که یارو 3 متر پرید هوا و گفت: زهر مار، پدر سگ مگه بیابونه اینجا!
تمام 6 گروهان که اخریشون 300 متر با ما فاصله داشتن از خنده مرده بودن....
خودش گفت با آخرین فدرت خب:surprised:
اللهم لا تقفل تابیکی و لا تنتقله!
 

SerpentoR

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایول بابا. پس ماشا.. خودت یه پا شیپورچی هستی واسه خودت!!!!

نگفتن از فردا صبح سر صف از جلو نظام بگی؟
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا مهرشاد......من قراره دیگه اسپم نکنم!!!!

آخه فقط من اینجا حرفام خارج از موضوع تاپیکه...

فعلا...
 

mehrshad53

اخراجی موقت
آقا مهرشاد......من قراره دیگه اسپم نکنم!!!!

آخه فقط من اینجا حرفام خارج از موضوع تاپیکه...

فعلا...

بابا اگه به حرف مردم باشه که همه باید تا حالا مرده باشیم......
مگه به خودت شک داری؟ اصلا همین اسپما حال میده، چهار دیواری،اختیاری...(آرچی نفهمه ها!)
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا اگه به حرف مردم باشه که همه باید تا حالا مرده باشیم......
مگه به خودت شک داری؟ اصلا همین اسپما حال میده، چهار دیواری،اختیاری...(آرچی نفهمه ها!)
واقعا تو الگوی منی عمو مهرشاد با اینکه از اصفهان بدم میاد ولی تو رو خیلی دوست دارم عمو
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا اگه به حرف مردم باشه که همه باید تا حالا مرده باشیم......
مگه به خودت شک داری؟ اصلا همین اسپما حال میده، چهار دیواری،اختیاری...(آرچی نفهمه ها!)
من خودمم میدونم....آخه بعضیا فکر میکنن من خیلی حرف میزنم..یکم سکوت میکنم تا بفهمن خیلیا اینجا دارن حرف میزنن...آخه ما که پارتی نداریم...دوستامون مدیر نیستن....
 

mehrshad53

اخراجی موقت
من خودمم میدونم....آخه بعضیا فکر میکنن من خیلی حرف میزنم..یکم سکوت میکنم تا بفهمن خیلیا اینجا دارن حرف میزنن...آخه ما که پارتی نداریم...دوستامون مدیر نیستن....

ببین ابجی، خدا دو تا گوش داده که بعضی وقتها از این بگیری از اون بدی بیرون.....!
خب طرف میخواد حالتو بگیره و اگه نیای تازه کیف میکنه....
یالا، اسپم لطفا!
 

saraaa

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببین ابجی، خدا دو تا گوش داده که بعضی وقتها از این بگیری از اون بدی بیرون.....!
خب طرف میخواد حالتو بگیره و اگه نیای تازه کیف میکنه....
یالا، اسپم لطفا!
:w05: اونی که اونا بهش میگن اسپم،از نظر ما اسپم نیست!
ما میام یکم دور هم خوش باشیم...
نمیدونم...اصلا حالم گرفته شده..
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز خوشگل شدی کلکا.....اخم بهت میاد.... ای بدجنس!
گشت ارشاد باشگاه
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
انت محبی و محبوب ......الپایت را البردار یکم النفس بکشیم

لا برابلم ایها الصدیق الفابریک:gol::surprised:

انت تعلم انا هاو ماچ لاوت دارم؟ التشکراتی مقصوره و لا تشکره عندی .......ایم ساری

لااقل تعطینی واحد دونه من تشکراتک ایها العضله و الخسیس!

اللهم اقفل هذه التاپیکه المسخره ........انت اعلم بما المهرشاد لا یعلم
:surprised::surprised:
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش به خیر ، ما خرید خدمتی بودیم و یه ده بیست روز آموزشی داشتیم........
روز اول با لباس شخصی رفتیم پادگان و باید بهمون لباس و کفش و اینا میدادن.
مارا 6 تا گروهان کردن و ما شماره 2 بودیم و حدود 150 نفر، طرف اومد شروع کرد به خوندن اسما و گفت هر کی را گفتم باید با اخرین قدرت و خیلی محکم بگه من !
یکی یکی خوند و به همه میگفت مگه نون نخوردی و یا بلندتر بی عرضه و از این حرفا....
بالاخره نوبت من شد.منم که از بچگی داد زدنم معروف بود چنان گفتم من، که یارو 3 متر پرید هوا و گفت: زهر مار، پدر سگ مگه بیابونه اینجا!
تمام 6 گروهان که اخریشون 300 متر با ما فاصله داشتن از خنده مرده بودن....
خودش گفت با آخرین فدرت خب:surprised:
اللهم لا تقفل تابیکی و لا تنتقله!
خیلی باحال بود:w15::w15:
 

Similar threads

بالا