[FONT="]با سلام به همه ي دوستان گل
[/FONT]
[FONT="]در رابطه با مسايل ديني دو رويكرد وجود داره يكي نگاه كردن از روي تعصب و عناد و ديگري نگاه كردن از روي [/FONT]
[FONT="]حق طلبي و يافتن راه درست . اگر از گروه دوم هستيد، خوشحال مي شم نظراتتون رو در مورد مطالبي كه مي خوام [/FONT]
[FONT="]بگم بدونم.[/FONT]
[FONT="]راستش در ادامه ي مباحث و مطالبي كه دوستان گفتند مي خواستم به مطالبي اشاره كنم[/FONT]
[FONT="]اول اين كه 17 آيه ي قرآن و شايد بيشتر به مساله ي حجاب اشاره مي كنه از جمله آيه 59 احزاب وآيه 31 نور[/FONT]
[FONT="]و احاديث بسيا ر در مورد حيا و حجاب وجود داره كه به راحتي مي شه در اينترنت پيدا كرد از جمله:[/FONT]
[FONT="]حكمت 474 نهج البلاغه كه حضرت مي فرمايند: پاداش مجاهد شهيد در راه خدا ،بزرگتر از پاداش عفيف پاكدامني نيست كه قدرت برگناه دارد وآلوده نمي گردد.همانا عفيف پاكدامن ، فرشته اي از فرشته هاست.[/FONT]
[FONT="]و اما اعتقادات خودم بر اساس مطالعات و شنيده هام اينه كه جاذبه هاو عواطف زن مثل عطر مي مونه ،اگر درش باز باشه ديگه اثري از آن باقي نخواهد ماند.آيا تا به حال فكر كردين كه چرا خدا در قرآن هرگاه مي خواد از حوريه هاي بهشتي صحبت كنه بيشتر اشاره به پاك بودن ودر حريم بودن آنها مي كنه تعبيراتي همچون صدف در مرواريد .( كه محفوظه وپنهان)[/FONT]
[FONT="] به راستي كه حكمت هاي خدا بسيا رپيچيده وهماهنگه ،به راحتي و يك جانبه نميشه در مورد احكام خدا قضاوت كرد.[/FONT]
[FONT="]البته اين جاذبه ها چيزي فراتر از زيبايي هاي ظاهري وچيزهايي از اين قبيله ، من خودم احساس مي كنم همان هاله هاي انرژيه كه در اطراف انسان وجود داره و چيزهايي از اين قبيل.( و علت اين فكرم هم هاله هاي بوجود آمده در اطراف دست يك تازه مسلمانه كه با دستگاه مشاهده شده بود –خبري كه سالها قبل شنيدم.) و به اعتقاد خودم چون خدا منشا نور و عاطفه ي خالصه با نماز و عبادت مي شه دوباره اين جاذبه ها و انرژيها روتا حدودي دوباره بدست آوورد .اما كسي كه از ابتدا اين جاذبه ها رو حفظ كرده كجا و كسي كه با در معرض ديد قرار دادن خودش اين جاذبه ها در وجوش كمرنگ شده كجا. به همين علت هم عقيده دارم مهم تر از هر چيزي نمازه ، و تمام كساني كه نماز رو به طور مرتب و با توجه و حضور قلب (حتي نسبي) اون رو اقامه ميكنند، حيا در وجودشون نهادينه مي شه و اين حيا از هر چيزي مهمتر چه در مرد و چه در زن.[/FONT]
[FONT="]و اما در مورد تحريك شدنها و مسايلي از اين قبيل كه درباره اش در اين تالار بحث شده مي خواستم بگم كه به طور غريزي جاذبه بين زن و مرد وجود داره و اگر هم اين تحريكها هم كمرنگ شده به دليل فاصله گرفتن انسانها از طبيعتشونه .[/FONT]
[FONT="]هيچ فكر كردين كه چرا در جوامع امروزي و حتي جامعه خودمون كه زن و مرد (بدون حفظ حرمت ها و حريم ها) در جامعه حضور پيدا مي كنند ،آمار طلاق و ناتوانيهاي جنسي و سن ازدواج وحتي عدم تمايل به ازدواج به طور صعودي در حال افزايشه؟ [/FONT]
[FONT="]اين مطلب دوباره به همان حكمتهاي خدا و نظام پيچيده و به هم مرتبط جهان برميگرده.[/FONT]
[FONT="]ويك مطلب جالب كه از يك سخنراني شنيدم اين بود كه غربيها جديدا به اين نتيجه رسيدند كه اگر مدتي خودشون رو از برخي لذات دور كنن و بعد از مدتي دوباره به اين مسايل رو بيارن خيلي بيشر لذت خواهند برد تا زماني كه پيوسته در اين لذات غوطه ور باشند.آنها با تجربه به اين نتيجه رسيدند ،اما خداوند كه از ابتدا براي ما محدوده هايي رو مشخص كرده حقيقتا براي اين بوده كه لذتها در محيط زناشويي بيشتر و مستحكمتر باشه .مردي كه به راحتي به چهره ي زنان نامحرم نگاه مي كنه پس از مدتي كاملا اين امر برايش عادي خواهد شد و حتي بين نگاه كردن به همسرش و زنان ديگه نمي تونه فرقي قايل بشه .و در واقع خودش رو از لذت نگاه كردن به چهره ي همسر ش محروم كرده ، بنابراين هر چقدر زن و مرد ايمان و تقواي بيشتري داشته باشند لذتشون درباره ي آنچه خدا برايشان حلال كرده بيشتر و پايدارتر خواهد بود.[/FONT]
[FONT="]ومطلب آخر اينكه اين قدر مردان وپسران ايروني رو متهم نكنيد ،در مورد اونها چند تا مطلب مي خواستم بگم :[/FONT]
[FONT="]اول اينكه حالات انسان در مواقع مختلف متفاوته گاهي براي يك شخص در يك حالت روحي يه چيز بسيا ر ساده كاملا محركه ، اما همين چيز براي همين فرد در يك حالت روحي ديگه اصلا تحريك كننده نيست وبه راحتي از كنارش مي گذره .پس نميشه به راحتي در مورد يه برخورد در يه زمان خاص ويا امثال اين در مورد همه حكم كلي داد .[/FONT]
[FONT="]دوم اينكه همانطور كه گفتم جاذبه هاي زن مثل عطر مي مونه و اگر درش باز بمونه كاملا مي پره وزنان غربي هم دقيقا همين حالت رو دارن و به تعبير يه محقق و روانشناسي كه در مورد غرب تحليل ميكرد آنها (زن مرد شده) هستند .وچنين زني ديگر محرك نيست و اصلا زن مسلمان (مسلمان واقعي ) را نمي توان با زن كافر مقايسه كرد مگر اينكه مسيحي معتقد و پرهيزكاري باشد زيرا در تمام اديان تمام حريمها ي بين زن و مرد با كمي تفاوت و كمي وزيادي وجود داشته هر چند كه دين و احكام آنها مورد تحريم سودجويان قرارگرفته كه بحث ديگري مي طلبه. بنابراين مردان غربي هم آنچنان كاردرست نيستند كه شما مي گوييد.[/FONT]
[FONT="]اگر ميخوايد در مورد فلسفه ي حجاب چيزهاي بيشتري بدونيد پيشنهاد مي كنم كتاب "فلسفه حجاب " استاد مطهري رو بخونيد بخصوص آنجايي كه به اين مطلب اشاره مي كند كه [/FONT]
[FONT="]"غريزه جنسی دو جنبه دارد : جنبه جسمانی و جنبه روحی . از جنبه جسمی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]محدود است[/FONT][FONT="] . [/FONT][FONT="]از اين نظر يك زن يا دو زن برای اشباع مرد كافی است ، ولی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]از نظر تنوع طلبی[/FONT][FONT="]و عطش روحیای كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]شكل ديگری دارد[/FONT][FONT="] . [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]قبلا[/FONT][FONT="]اشاره كرديم كه حالت روحی مربوط به اين موضوع دو نوع است : يكی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]آن است كه به[/FONT][FONT="]اصطلاح " عشق " ناميده میشود ، و همان چيزی است كه در[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]ميان فلاسفه و مخصوصا[/FONT][FONT="]فلاسفه الهی مطرح است كه آيا ريشه و هدف عشق واقعی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]، جسمی و جنسی است و يا[/FONT][FONT="]ريشه و هدف ديگری دارد كه صددرصد روحی است و[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]يا شق سومی در كار است و آن اينكه[/FONT][FONT="]از لحاظ ريشه ، جنسی است ولی بعد[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]حالت معنوی پيدا میكند[/FONT][FONT="]..."[/FONT]
[FONT="]اگه تونستم كتابش رو براتون ميذارم*******[/FONT]
[FONT="]به اميد موفقيت و خوشبختي تمام دخترها وپسرهاي ايروني
[/FONT]

[FONT="]در رابطه با مسايل ديني دو رويكرد وجود داره يكي نگاه كردن از روي تعصب و عناد و ديگري نگاه كردن از روي [/FONT]
[FONT="]حق طلبي و يافتن راه درست . اگر از گروه دوم هستيد، خوشحال مي شم نظراتتون رو در مورد مطالبي كه مي خوام [/FONT]
[FONT="]بگم بدونم.[/FONT]
[FONT="]راستش در ادامه ي مباحث و مطالبي كه دوستان گفتند مي خواستم به مطالبي اشاره كنم[/FONT]
[FONT="]اول اين كه 17 آيه ي قرآن و شايد بيشتر به مساله ي حجاب اشاره مي كنه از جمله آيه 59 احزاب وآيه 31 نور[/FONT]
[FONT="]و احاديث بسيا ر در مورد حيا و حجاب وجود داره كه به راحتي مي شه در اينترنت پيدا كرد از جمله:[/FONT]
[FONT="]حكمت 474 نهج البلاغه كه حضرت مي فرمايند: پاداش مجاهد شهيد در راه خدا ،بزرگتر از پاداش عفيف پاكدامني نيست كه قدرت برگناه دارد وآلوده نمي گردد.همانا عفيف پاكدامن ، فرشته اي از فرشته هاست.[/FONT]
[FONT="]و اما اعتقادات خودم بر اساس مطالعات و شنيده هام اينه كه جاذبه هاو عواطف زن مثل عطر مي مونه ،اگر درش باز باشه ديگه اثري از آن باقي نخواهد ماند.آيا تا به حال فكر كردين كه چرا خدا در قرآن هرگاه مي خواد از حوريه هاي بهشتي صحبت كنه بيشتر اشاره به پاك بودن ودر حريم بودن آنها مي كنه تعبيراتي همچون صدف در مرواريد .( كه محفوظه وپنهان)[/FONT]
[FONT="] به راستي كه حكمت هاي خدا بسيا رپيچيده وهماهنگه ،به راحتي و يك جانبه نميشه در مورد احكام خدا قضاوت كرد.[/FONT]
[FONT="]البته اين جاذبه ها چيزي فراتر از زيبايي هاي ظاهري وچيزهايي از اين قبيله ، من خودم احساس مي كنم همان هاله هاي انرژيه كه در اطراف انسان وجود داره و چيزهايي از اين قبيل.( و علت اين فكرم هم هاله هاي بوجود آمده در اطراف دست يك تازه مسلمانه كه با دستگاه مشاهده شده بود –خبري كه سالها قبل شنيدم.) و به اعتقاد خودم چون خدا منشا نور و عاطفه ي خالصه با نماز و عبادت مي شه دوباره اين جاذبه ها و انرژيها روتا حدودي دوباره بدست آوورد .اما كسي كه از ابتدا اين جاذبه ها رو حفظ كرده كجا و كسي كه با در معرض ديد قرار دادن خودش اين جاذبه ها در وجوش كمرنگ شده كجا. به همين علت هم عقيده دارم مهم تر از هر چيزي نمازه ، و تمام كساني كه نماز رو به طور مرتب و با توجه و حضور قلب (حتي نسبي) اون رو اقامه ميكنند، حيا در وجودشون نهادينه مي شه و اين حيا از هر چيزي مهمتر چه در مرد و چه در زن.[/FONT]
[FONT="]و اما در مورد تحريك شدنها و مسايلي از اين قبيل كه درباره اش در اين تالار بحث شده مي خواستم بگم كه به طور غريزي جاذبه بين زن و مرد وجود داره و اگر هم اين تحريكها هم كمرنگ شده به دليل فاصله گرفتن انسانها از طبيعتشونه .[/FONT]
[FONT="]هيچ فكر كردين كه چرا در جوامع امروزي و حتي جامعه خودمون كه زن و مرد (بدون حفظ حرمت ها و حريم ها) در جامعه حضور پيدا مي كنند ،آمار طلاق و ناتوانيهاي جنسي و سن ازدواج وحتي عدم تمايل به ازدواج به طور صعودي در حال افزايشه؟ [/FONT]
[FONT="]اين مطلب دوباره به همان حكمتهاي خدا و نظام پيچيده و به هم مرتبط جهان برميگرده.[/FONT]
[FONT="]ويك مطلب جالب كه از يك سخنراني شنيدم اين بود كه غربيها جديدا به اين نتيجه رسيدند كه اگر مدتي خودشون رو از برخي لذات دور كنن و بعد از مدتي دوباره به اين مسايل رو بيارن خيلي بيشر لذت خواهند برد تا زماني كه پيوسته در اين لذات غوطه ور باشند.آنها با تجربه به اين نتيجه رسيدند ،اما خداوند كه از ابتدا براي ما محدوده هايي رو مشخص كرده حقيقتا براي اين بوده كه لذتها در محيط زناشويي بيشتر و مستحكمتر باشه .مردي كه به راحتي به چهره ي زنان نامحرم نگاه مي كنه پس از مدتي كاملا اين امر برايش عادي خواهد شد و حتي بين نگاه كردن به همسرش و زنان ديگه نمي تونه فرقي قايل بشه .و در واقع خودش رو از لذت نگاه كردن به چهره ي همسر ش محروم كرده ، بنابراين هر چقدر زن و مرد ايمان و تقواي بيشتري داشته باشند لذتشون درباره ي آنچه خدا برايشان حلال كرده بيشتر و پايدارتر خواهد بود.[/FONT]
[FONT="]ومطلب آخر اينكه اين قدر مردان وپسران ايروني رو متهم نكنيد ،در مورد اونها چند تا مطلب مي خواستم بگم :[/FONT]
[FONT="]اول اينكه حالات انسان در مواقع مختلف متفاوته گاهي براي يك شخص در يك حالت روحي يه چيز بسيا ر ساده كاملا محركه ، اما همين چيز براي همين فرد در يك حالت روحي ديگه اصلا تحريك كننده نيست وبه راحتي از كنارش مي گذره .پس نميشه به راحتي در مورد يه برخورد در يه زمان خاص ويا امثال اين در مورد همه حكم كلي داد .[/FONT]
[FONT="]دوم اينكه همانطور كه گفتم جاذبه هاي زن مثل عطر مي مونه و اگر درش باز بمونه كاملا مي پره وزنان غربي هم دقيقا همين حالت رو دارن و به تعبير يه محقق و روانشناسي كه در مورد غرب تحليل ميكرد آنها (زن مرد شده) هستند .وچنين زني ديگر محرك نيست و اصلا زن مسلمان (مسلمان واقعي ) را نمي توان با زن كافر مقايسه كرد مگر اينكه مسيحي معتقد و پرهيزكاري باشد زيرا در تمام اديان تمام حريمها ي بين زن و مرد با كمي تفاوت و كمي وزيادي وجود داشته هر چند كه دين و احكام آنها مورد تحريم سودجويان قرارگرفته كه بحث ديگري مي طلبه. بنابراين مردان غربي هم آنچنان كاردرست نيستند كه شما مي گوييد.[/FONT]
[FONT="]اگر ميخوايد در مورد فلسفه ي حجاب چيزهاي بيشتري بدونيد پيشنهاد مي كنم كتاب "فلسفه حجاب " استاد مطهري رو بخونيد بخصوص آنجايي كه به اين مطلب اشاره مي كند كه [/FONT]
[FONT="]"غريزه جنسی دو جنبه دارد : جنبه جسمانی و جنبه روحی . از جنبه جسمی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]محدود است[/FONT][FONT="] . [/FONT][FONT="]از اين نظر يك زن يا دو زن برای اشباع مرد كافی است ، ولی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]از نظر تنوع طلبی[/FONT][FONT="]و عطش روحیای كه در اين ناحيه ممكن است به وجود آيد[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]شكل ديگری دارد[/FONT][FONT="] . [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]قبلا[/FONT][FONT="]اشاره كرديم كه حالت روحی مربوط به اين موضوع دو نوع است : يكی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]آن است كه به[/FONT][FONT="]اصطلاح " عشق " ناميده میشود ، و همان چيزی است كه در[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]ميان فلاسفه و مخصوصا[/FONT][FONT="]فلاسفه الهی مطرح است كه آيا ريشه و هدف عشق واقعی[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]، جسمی و جنسی است و يا[/FONT][FONT="]ريشه و هدف ديگری دارد كه صددرصد روحی است و[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]يا شق سومی در كار است و آن اينكه[/FONT][FONT="]از لحاظ ريشه ، جنسی است ولی بعد[/FONT][FONT="] [/FONT]
[FONT="] [/FONT][FONT="]حالت معنوی پيدا میكند[/FONT][FONT="]..."[/FONT]
[FONT="]اگه تونستم كتابش رو براتون ميذارم*******[/FONT]
[FONT="]به اميد موفقيت و خوشبختي تمام دخترها وپسرهاي ايروني

آخرین ویرایش: