مشاعرۀ سنّتی

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستِ عزیز!با *ظ* نه با *ز*
دوست گرامی در مشاعره چون اصلش گفتاریه نه نوشتاری هیچ فرقی نمیکنه میتونی بری به کتاب قوانین مشاعره مراجعه کنی حالا ادامه بده :)ظاهری آرام دلی آشفته دارم
من غمی پیدا درون سینه دارم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دوست گرامی در مشاعره چون اصلش گفتاریه نه نوشتاری هیچ فرقی نمیکنه میتونی بری به کتاب قوانین مشاعره مراجعه کنی حالا ادامه بده :)ظاهری آرام دلی آشفته دارم
من غمی پیدا درون سینه دارم
تویِ این تاپیک این طور تعریف شده
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
به هر حال ممنونم.

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد

وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

امروز چنان مستم از باده‌ی دوشینه

تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد


 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
تویِ این تاپیک این طور تعریف شده
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
به هر حال ممنونم.

من مست می عشقم هشیار نخواهم شد

وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد

امروز چنان مستم از باده‌ی دوشینه

تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد


دوش من بودم ویاران توو مجلس شوق
که شبی تازه کنیم از سرجان یاد تورا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود
كين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد
 
  • Like
واکنش ها: oli

oli

عضو جدید
در كار گلاب و گل حكم ازلي اين بود
كين شاهد بازاري وان پرده نشين باشد
چرا همش " د " به من میرسه

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه ار آن نرگس جادو که چه بازی افکند

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
چرا همش " د " به من میرسه

دیدی ای دل که غم عشق دگر بار چه کرد

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد

آه ار آن نرگس جادو که چه بازی افکند

آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
خودتم که "د"دادی!
دلم در برگ ریزانِ محبت
تو را از بینِ گلها آرزو کرد
 
  • Like
واکنش ها: oli

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بازم " د " ؟

درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر

درین سراچه ی بازیچه غیر عشق مباز

حالا دیگه " ز "
ز مردم دل بگردان ،با خدا کن
خدا را وقتِ تنهائی صدا کن
در آن حالت که اشکت میچکد گرم
غنیمت دان و باران را صدا کن
 

oli

عضو جدید
ز مردم دل بگردان ،با خدا کن
خدا را وقتِ تنهائی صدا کن
در آن حالت که اشکت میچکد گرم
غنیمت دان و باران را صدا کن
ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب

اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه
 

*Afash*

عضو جدید
کاربر ممتاز
ناگهان پرده بر انداخته ای یعنی چه

مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب

اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه


همه در فکر من اینند که بس خوش سخنی
من نه اینم که ببینند تو منظور منی


روی همچون گل تو هر که ببیند شد و رفت
به ز من نیز سراید تو ز بس خوش دهنی
 

"eli"

عضو جدید
ي بده!

ي بده!

یارا قدحی پر کن از آن داروی مستی

تا از سر صوفی برود علت هستی
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت بدر نرود
 

elva

عضو جدید
تو خورشیدی و یا زهره و یا ماهی نمیدانم

وزین سرگشته مجنون چه میخواهی نمیدانم
 

elva

عضو جدید
وای از روزی که قاضیان خدا بو
سر پل صراطم ماجرا بو

به نوبت بگذرند پیر و جوانان
وای از آندم که نوبت زان ما بو
 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
وای از روزی که قاضیان خدا بو
سر پل صراطم ماجرا بو

به نوبت بگذرند پیر و جوانان
وای از آندم که نوبت زان ما بو

وقتی که میپرسم زتو معنای شیرین رابگو
این وازه دلخواه رابابوسه معنا میکنی
 

elva

عضو جدید
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش

میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

elva

عضو جدید
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی

خوبی و کرم را چه نکو بنیادی
ای دنیا را ز تو هزار آزادی
 

*زهره*

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
 
  • Like
واکنش ها: elva

elva

عضو جدید
دوش از سر عاشقی و از مشتاقی
میکردم التماس می از ساقی

چون جاه و جمال خویش بنمود به من
من نیست شدم بماند ساقی ساقی
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
یاد باید آنکه نهایت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باید آنکه چو چشمت بعتابم می‌کشت
معجز عیسویت در لب شکر خا بود
 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد باید آنکه نهایت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود

یاد باید آنکه چو چشمت بعتابم می‌کشت
معجز عیسویت در لب شکر خا بود
دلم از این همه رنــــگ و درنـــگ می ترکد
چه جای دل که در این خانه سنگ می ترکد:gol:
 

x-nik

عضو جدید
دل سوخته تر از همه سوختگانم/از چمع پراکنده رندان جهانم
در دهنه بازیگری کهنه دنیا/عشق است قمار و من بازیگر آنم
 

Mitra_Galaxy

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی...
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا