دانشگاه فردوسی مشهد

[fum_metal]

می بینم که انجمن علمی مکانیک نفوذش رو تا اینجا گسترش داده!!!
چقد این تاپیک خلوته
منم همون دبیر نصفه و نیمه! اسبق متالورژی هستم!!
یه جایی هم شنیدم یکی از متالورژی بد گفت!!

 

[Deathnik]

تازه وارد!

تازه وارد!

سلام!
من از ورودی های امسالم رشته کامپیوتر سخت افزار

می خواستم بدونم اوضاع رشته کامپیوتر اینجا چطوره؟ تاحالا تو مسابقات رتبه ای آورده؟

+ اینکه معمولا بچه های خوابگاه وقتایی که بیکارن رو چی جوری می گذرونن؟

 

[sufia89]

سلام دوستان

به به هم دانشکده ایه خودم. حالا ورودی چند هستی که تا حالا نشناختیمت؟؟

 

[aderakhshi]

نگاه کن علی جان میاین رباتای انجمن برق رو میبرین کلی باز تبلیغ انجمن خودتون میکنین خوب همین درسته؟

 

[aderakhshi]

سلام .
رشته ی مهندسی صنایع تو دانشگاه فردوسی تازه اومده و هنوز گرایش ارشد نداره.

خدایا!.....! میگه اینجاست که به زیبایی های ریاضی پی میبری پس توی برق لابد به زشتیهاش پی میبری؟

 

[aderakhshi]

با سلام
می شه بگید برای این که داروسازی در دانشگاه فردوسی مشهد قبول بشیم چه رتبه ای در کنکور داشته باشیم؟لطفا حداقلش را بگویید.باتشکر

خوب آره حد اقلش بین 800 تا 900 خوب بخون

​

 

[ali.mehrkish]

نگاه کن علی جان میاین رباتای انجمن برق رو میبرین کلی باز تبلیغ انجمن خودتون میکنین خوب همین درسته؟

سلام مهندس
مگه بچه های برق هم ربات میسازن؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[armin_perspolis]

من ارمین وحدت هستم دانشجوی رشته متالورژی ورودی 85

 

[omide2032]

سلام.
سالار رشته هاي مهندسي: عمران.
جديدالورود(ترمك)

 

[سمیه نوروزی]

خدایا!.....! میگه اینجاست که به زیبایی های ریاضی پی میبری پس توی برق لابد به زشتیهاش پی میبری؟

نه اونجاهاييش كه موتور الكتريكي داره و بايد گشتاور حساب كرد بازم مي شه زيبايي رو ديد

سلام.
سالار رشته هاي مهندسي: عمران.
جديدالورود(ترمك)

آخ آخ ....غفلت آشكار

 

[سمیه نوروزی]

 

[ali.mehrkish]

چه رازیست در پس فعالیت های اخیر انجمن مکانیک؟؟؟؟
به زودی چه اتفاقاتی خواهد افتاد...؟؟؟
منتظر باشید....

 

[حمید غضنفری]

علی جان ....
من راز رو می دونم ....
اما به خاطر مسائل امنیتی نمی تونم بگم

 

[al_da82]

نگاه کن علی جان میاین رباتای انجمن برق رو میبرین کلی باز تبلیغ انجمن خودتون میکنین خوب همین درسته؟

آی گفتی

علی هستم
مهندسی برق 86 فردوسی
(اکبر شناختی که؟؟؟؟؟)

 

[ali.fatemi]

بچه هاي فرشيديان فر يه وقت pdf ويليام پالم يا حل تمرينشو گير آوردين دريغ نكنين بذارين همه استفاده كنيم.

 

[مهندس مهدیس]

سلام من ورودی جدیدم 88 ای......ها ها ها!!!
مهندسی کشاورزی گرایش مهندسی آب البته حتی مدیر گروهمون هم نمیدونه که چرا ما گرایش کشاورزییم ولی خوب....
خوشحالم که دانشگاه به این خوشگلی چنین صفحه ای داره

 

[سمیه نوروزی]

سلام مهديس جان.خوش آمد مي گم.
بچه ها چند تا شعر قشنگ ديدم مي ذارم اينجا.از تاپيك بچه هاي اصفهان برداشتمشون.نويسندشونم :barg
.....
همه جا پيدا بود…
همه جا را ديدم.
***
سفر سبز چمن تا کوکو!!!
بارش اشك پس از نمره تك!!!
جنگ آموزش با دانشجو!!!
جنگ دانشجویان …
سر ته دیگ غذا !!!
جنگ نقلیه با جمعیت منتظران !!!
حمله درس به مخ

حذف يك درس به فرماندهي كامپيوتر !!!
فتح يك ترم به دست ترميم!!!
قتل یک نمره به دست استاد!!!
قتل يك لبخند در آخر ترم !!!
همه جا پیدا بود…همه جا را ديدم.
***
اهل دانشگاهم اما…
نیستم دانشجو!
کارت من گم شده است!!!
من به مشروط شدن نزدیکم.
آشنا هستم با…سرنوشت همه دانشجویان.
نبضشان را میگیرم.
هذیانهاشان را می شنوم ، می فهمم !!!
من ندیدم هرگز نمره بیست !!!
من ندیدم استاد… نمره اش را بفروشد به کسی!
من ندیدم که کسی…ترم آخر باشد!!!
من در این دانشگاه…چقدر مضطربم!!!
و پرم از مقیاس…
تا بخواهی فرمول…
تا بخواهی اعداد …
تا بخواهی قانون …
من به يك نمره نا قابل ده خشنودم !!!
و به ليسانس قناعت دارم!!!!!
***
من نمي خندم اگر دوست من مي افتد…
من نمي خندم اگر نرخ ژتون را دو برابر بكنند …
من نمي خندم اگر موي سرم مي ريزد !!!
من در اين دانشگاه…
در سراشيب كسالت هستم!!!
خوب مي دانم استاد …
كي كوئيز مي گيرد…
اتوبوس ، کی می آید …
خوب میدانم…
برگه حذف كجاست !!!
***
من نمیدانم …
که چرا میگویند :
” برق یک رشته خوب است و معدن بالعکس !!! “
کشف معدن چه کم از رشته قدرت دارد؟!!
چشمها را باید شست !
جور دیگر باید اندیشید !
***
هر کجا هستم باشم …
سوبسید مال من است!!!
تريا ، نقليه ، دانشكده از آن من است!
چه اهمیت دارد…گاه اگر میروید…خار بی نظمی ها؟
رختها را بکنیم …
پی ورزش برویم …
سوله در یک قدمیست !!!
و نگوییم که افتادن مفهوم بدیست …
و نخوانیم کتابی که در آن فرمول نیست …
بد نگوییم به استاد اگر نمره تک آوردیم!
و بدانیم اگر حذف نبود…
دست ما در پی چیزی میگشت…
و اگر سلف نبود …
همگي مي مردیم…
و بدانیم که نقلیه اگر یک روز تعطیل شود …
همگی میمانیم !!!
و نخواهیم مگس …
برود از در تریا بیرون!!!
و نپرسيم كه در قيمه چرا گوشت نبود…
كار ما نيست شناسايي مسئول غذا !!!
کار ما شاید این است که در حسرت یک صندلی خالی…
پیوسته شناور باشیم !!!
كار ما نيست شناسايي بي نظمي ها …
كار ما شايد اينست كه در مركز پانچ…
پي اصلاح ERROR ها بد ويم !!!!!

​

 

[سمیه نوروزی]

تاپيك صنعتي اصفهان.نويسنده:barg
اهل دانشگاهم…
روزگارم خوش نيست!
ژتوني دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقي !
اوستادی دارم … ، بهتر از شمر و یزید!!!
دوستانی همه چون من مشروط!!!
و اتاقی که همین نزدیکیست …
پشت آن کوه بلند !!!
***
اهل دانشگاهم…
قبله ام آموزش…
جانمازم جزوه ، مهرم میز!
مشتق از پنجره ها ميگيرم!!
همه ذرات مخ من متبلور شده است!!!
درسهايم را وقتي مي خوانم كه خروس ، مي كشد خميازه !!!
مرغ و ماهي خواب است !
***
اهل دانشگاهم …
پيشه ام کپ زدن است!!!
گاه گاهي هم ، مي نويسم تكليف ، مي سپارم به شما …
تا به يك نمره ناقابل بيست… ، كه در آن زندانيست …
دلتان تازه شود!!!
چه خيالي ، چه خيالي ، ميدانم…
کپ زدن بيهوده است!
خوب ميدانم ، دانشم کم عمق است !
***
پدرم پشت سه ترم …
پدرم پشت سه مشروطی پی در پی ، اخراجی شد!!!
پدرم وقتی رفت …
پاسبانها همه استاد شدند !!!
مرد استاد از من پرسيد :
” چقدر نمره ز من مي خواهي؟ “
من از او پرسيدم :
” تو به من میدی چند؟!!!“
پدرم …
استاتیک را از بر بود …
و کوئیز هم میداد …
کپ هم میزد …
خط خوبی هم داشت !!!
***
خوب يادم هست…
مدرسه ما باغ آزادي بود.
درسها را آن روز ، حفظ میکردم در خواب!!!
امتحان چیزی بود ، مثل آب خوردن!!
درس بي كرنش مي خواندم …
نمره بي خواهش مي آوردم !
تا معلم پارازيت مي انداخت…
همه غش مي كردند !
وکلاس …
چقدر زيبا بود !
و معلم چقدر حوصله داشت!
درس خواندن آنروز…
مثل يك بازي بود!
كم كمك دور شدم از آنجا …
بار خود را بستم …
عاقبت رفتم در دانشگاه …
به محيط خشن آموزش!
من به دانشكده برق سرايت كردم!!
رفتم از پله شیمی بالا…
تا ته ماشین دو!!!
تا هوای خنک سازه یک !!!
من به دیدار کسی رفتم در آموزش …
رفتم رفتم تا حذف !!!
***
چيزها ديدم در دانشگاه…
من گدايي ديدم آخر ترم…
در به در مي گشت ، يك نمره قبولي مي خواست !
اوستادی دیدم…نمره هایش را میکرد حراج!!!
من کسی ديدم ، از دیدن یک نمره ده …
دم دانشکده پشتک میزد!!!
دختری را دیدم …
کلکولس را میخواند…
و به لیت هولد بد و بیرا میگفت !!!
اتوبوسی دیدم …
پر دانشجو بود …
و چه سنگین میرفت!!!
اتوبوسی دیدم…
یک عدد صندلی خالی داشت!!!!
دختری را دیدم…
که به ترمینال نفرین میکرد!
اتوبوسی دیدم…
کسی از روزنه پنجره میگفت : کمک !!!!!
نشئه ای را دیدم …عاشق علم مواد !!!
شاعري ديدم، هنگام خطاب…
به بشرمی گفت سبو!!!
و اسيد نيتريك را…جاي مي مي نوشيد !!!
همه جا پيدا بود…
همه جا را ديدم

 

[سمیه نوروزی]

اين آدرس تاپيكشونه...
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=10364&page=17
شعر زياد دارن..حيفه نخونين.

 

[سمیه نوروزی]

امتحان طراحي اجزا دادم اين شعرا خيلي به حال و هوام مياد....آخ آخ... اصلا خوب نبود...

گر چه مي گويند درس و امتحانت ساده بود
جاي من اوشين اگر بود از نفس افتاده بود
هرچه روزوشب دراينجا درس ميخواني كم است
چهره ات ازنمره اش اندوهناك و در هم است

 

[سمیه نوروزی]

دلم نيومد اينو ننويسم..

عاقبت وقتت تمام است و سؤالت ناتمام
مي شود استاد در چشمت چنان سردار شام

همچنان شاهين و قرقي بر سرت آيد فرود
وقت مي خواهي كمي ، اما ندارد هيچ سود

گوش استادان اصولاً اندكي سنگين بود
رسم استادان خصوصاً ممتحنها اين بود

آخر هر ترم مي خواهد زتو استاد باج
همچو ” هاج ” اندر پي يك نمره گردي هاج و واج

آخرش هم مادرش را هاج پيدا مي كند
ليك استادت تو را مشروط و رسوا مي كند
*********
ديگه رفتم...

 

[barg]

تاپيك صنعتي اصفهان.نويسنده:barg
اهل دانشگاهم…
روزگارم خوش نيست!
ژتوني دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقي !
اوستادی دارم … ، بهتر از شمر و یزید!!!
دوستانی همه چون من مشروط!!!
و اتاقی که همین نزدیکیست …
پشت آن کوه بلند !!!
***

دانشگاه فردوسی مشهد باید به تو افتخار کنه
من که به داشتن آبجی به این گلی افتخار می کنم..... دله همه بسوزه

 

[ali.mehrkish]

بزودی...
نشریه تخصصی گروه مکانیک...
((حرکت))

 

[دغدغه مند]

با سلام خدمت تمام دانشجویان بسیار تیزهوش فردوسی
بنده مهندسی متالورژی می خونم.
به طور کامل مخلص هر چی دانشجوی دانشگاه مخصوصا از نوع مهندسی
یاحق

 

[123m]

اينجا بچه هاي فردوسي فعال نيست
برو كلوب يا فيس بوك
انجا فعال ترن
منهم اطلاعي ندارم تا بهتا بدم
تا بعد يا حق

شايد اينجا كمتر فعال باشن ولي هستن كسايي كه جوابتو بدن.امسال تقريبا با 400 شبانه ساخت داريم.با 312هم روزانه.

 

[newuser]

سلام به همگی

سلام به همگی

سلام
مهران شهرآئینی هستم
دانشجوی 87 مکانیک

 

[دغدغه مند]

سلامی دوباره به گرمی بخاری و به روشنی مهتابی
هرچی فکر کردم مهران شهرآئینی به گوشم آشنا بود.اما چهره نه.
البته مکانیکی ها اینقدر زیادن که نمیشه همه رو شناخت.
خوشحال شدم.

 

[مهندس مهدیس]

سلام اینجا کسی هس که شیمی رو با دکتر مسعود میرزایی شهرابی داشته؟ یا لااقل میشناسش؟ کار واجبی دارم
مرسی

 

[دغدغه مند]

من موندم چرا بچه ها کم پیدان
همه میان فقط به رشته خودشون سری میزنن و بس.
باز یک کاری نکنین که مجبور بشم یک کاری بکنم تا شما مجبور بشین بیاین جوابمو بدین.
اینجوری حداقل یک کمی فعال تر میشیم.
یک هفته هست که هی میام می بینم پیام منه
امروز اینقدر خوشحال شدم که یک نفر جدید مطلب داده.
درضمن ایول123m مهندس های واقعی اینجایند.
که چی میرن تو fb؟
بیاین اینجا اینجا فضا صمیمی تره.همه با هم راحت هستند.اصلا بو کن ببین چه نسیم دل انگیزی.
دیگه حالا ما هم خیلی جو گیر شدیم.
منتظرم.

 

[123m]

آره منم هر وقت ميام خبر جديدي نيست بايد همون كه ميگي يه چيزي بگيم تا يه چيزي بشه كه يه كسايي بيان يه چيزايي بگن و يه چيزاي ديگه.......