آفتاب می تابد
وزمین گرم زانوار خداست
دل من در طلب مهر خداست
که بجوید درآن
عطر ایثار و محبّت
گرمی لطف و صفا
دل من پیش خداست
که کند هر لحظه دل من را روشن
و کند پاک ز هر شرّ و بلا
تا بشوید از آن سردی فاصله را
وبپوشد بر آن عطش عشق خدا
تا به فریاد محبّت
و به آواز حقیقت
ره بپوید به سوی حرم لطف خدا
وزمین گرم زانوار خداست
دل من در طلب مهر خداست
که بجوید درآن
عطر ایثار و محبّت
گرمی لطف و صفا
دل من پیش خداست
که کند هر لحظه دل من را روشن
و کند پاک ز هر شرّ و بلا
تا بشوید از آن سردی فاصله را
وبپوشد بر آن عطش عشق خدا
تا به فریاد محبّت
و به آواز حقیقت
ره بپوید به سوی حرم لطف خدا