يماري هاي واگيردار ***ي و نازايي
نتيجه جهاني شدن صنعت ***
طبق برآوردها تنها 15% روسپيان ايالات متحد به بيماري مقاربتي مبتلا نشده اند (65). 85% روسپيان بورکينوفاسو مبتلا به ايدز هستند. مبتلايان به اين بيماري در کنيا 52%، در کامبوج نزديک به 50% و در شمال تايلند 34% است. در 1988 حدود 2% روسپيان ايتاليا مبتلا به ايدز بودند. ده سال بعد اين رقم به 16% رسيد (66).
يکي از بهانه هاي مشتريان در استفاده ***ي از کودکان پرهيز از بيماري هاي ***ي است. امّا داده ها و آمارها اين پندار را تکذيب مي کنند. مثلاً در کامبوج از بين 50 تا 70 هزار روسپي بيش از يک سوم آنها کمتر از 18 سال دارند و نزديک به 50% اين جوانان سروپوزيتيو (Séropositive) هستند (67).
در غرب، 70% نازايي زنانه به علت بيماري هاي مقاربتي شوهران و شريکان زندگي در نتيجه آميزش جنسي با پرداخت پول است(68).
آزادسازي صنعت ***
در 1998 سازمان بين المللي کار، آژانس رسمي سازمان ملل متحد، در يک گزارش خواستار شناسايي اقتصادي صنعت *** شده است. اين شناسايي توسعة « قانون هاي کار و سودها به نفع کارکنان ***»، بهبود « شرايط کار» در اين صنعت و « توسعة شبکه مالياتي بر فعاليت هاي متعدد پر سود مربوط به اين صنعت» را در بر ميگيرد (69).
نخستين انحراف به نفع آزادسازي روسپي گري در مقياس جهاني در 1995 هنگام کنفرانس پکن آشکار شد. در اين کنفرانس براي نخستين بار اصل روسپي گري «اجباري» تصريح شد. بدين معنا که فقط با اجبار در روسپي گري بايد مبارزه شود. در 1997، به رياست هلند، خط هاي راهنماي محصول کنفرانس بين وزيران در لاهه با کوشش در جهت هماهنگ کردن مبارزه با دادوستد زنان با هدف هاي بهره برداري ***ي در اتحاديه اروپا، تعريف دادوستد را تنها به شرط به کاربرد زور، اجبار و تهديد روشن کردند (70). در ژوئن 1999 سازمان بين المللي کار يک قرارداد دربارة شکل هاي تحمل ناپذير کار براي کودکان را به تصويب رساند. در فهرست طولاني تنظيمي، روسپي گري براي نخستين بار در يک متن بين المللي به عنوان کار شناخته شد. گزارشگر ويژه دربارة تخلفهاي انجام يافته نسبت به زنان در کميسيون حقوق بشر سازمان ملل متحد در آوريل 2000 در ژنو نشان داد که تعريف داد و ستد نمي بايست زنان «مهاجر غير قانوني مشغول به حرفه ***» را به حساب آورد.
به عقيدة ماري ويکتوآر لويي، همة اين سياست ها به « ترک مبارزه با سيستم روسپي گري [صحه مي گذارند] (و) توجيه کالايي شدن سيستم روسپي گري را بنام کاربرد برخي حالتمنديهاي تنظيم آن تأييد مي کنند» (71)
نتيجه گيري
از 30 سال پيش به اين سو، ما با ***ي شدن جامعه روبروييم. اين ***ي شدن مبتني بر نابرابري اجتماعي است. نتيجه آن نابرابر شدن بسيار سودآور است. از آن پس، جامعه از *** اشباع مي شود و بازار *** رو به رشد کامل و جهاني شده، قبل از هر چيز از زنان و کودکان بويژه جهان سوم و کشورهاي پيشين « سوسياليستي» بهره برداري مي کند.
ما اکنون شاهد صنعتي شدن روسپي گري، داد و ستد زنان و کودکان، هرزه نگاري و توريسم ***ي هستيم. چندمليتي هاي ***ي به نيروهاي اقتصادي مستقل (72)، بها گذاري شده در بوس تبديل شده اند (73). روسپي گري بدون بازار، بدون کالايي شدن موجودهاي انساني و بدون تقاضا وجود ندارد. متأسفانه، بهره کشي ***ي بيش از پيش به مثابة صنعت تفريحي (74) نگريسته مي شود و روسپي گري همچون کار مشروع تلقي مي گردد. با اينهمه، صنعت فراغت « Leisure industry» مبتني بر نقض منظم حقوق بشر است. بهره کشي ***ي از زنان و کودکان به همدستي مصرف کنندگان نياز دارد.
اين چشم انداز جهاني شدن مجموع مسئلهها (استثمار اقتصادي، ستم ***ي، انباشت سرمايه، مهاجرتهاي بينالمللي، نژادپرستي، بهداشت، سلسله مراتبي شدن اقتصاد - جهان، توسعة نابرابر و مرکب، فقر، تشديد نابرابريهاي اجتماعي و غيره) را که در درک تحول دنيايي که در آن بسر مي بريم، جايگاهي قطعي دارند، در بر مي گيرد. آنچه که مي توانست به اين عنوان در حاشيه نگريسته شود، از اين پس در مرکز توسعة سرمايه داري جهاني قرار دارد. از اين رو، اين صنعت بيش از پيش به مثابه بخش مبتذل اقتصادي شناخته شده است.
سخن پيوست از مترجم
همانطور که ملاحظه مي شود، متأسفانه در فهرست اين بررسي دقيق و گسترده، آمار تجارت جنسي کشورهاي خاورميانه حضور ندارد. گفتني است که يکي از نقطه هاي « داغ» اين منطقه دبي است که از برکت طرح هاي نوليبرالي به کانون فساد و خوشگذراني منطقه تبديل شده است. ثروتمنداني که از راه غارت و دزدي و چپاول و پول هاي کثيف سرمايه هاي هنگفتي بچنگ آورده اند، در مرکزهاي توريستي ضد فرهنگي شيخ نشين هاي خليج فارس سرمايه گذاري مي کنند. اين شبه کشورها که فلسفه وجودي شان تغذية نفت مورد نياز نفتخواران بين المللي است، از ديد اقتصاددانان نوليبرالي ايراني که همواره موفقيت آنها را به رخ مي کشند، افتخار يافته اند محل مناسبي براي بنياد قمارخانه هاو روسپي خانه ها براي داغ نگاهداشتن بازار *** طبق نمونه هاي جهاني باشند. يکي از افتخارهاي جمهوري اسلامي ايران شرکت فعال در اين سرمايه گذاري توسط آقازاده ها و وابستگان دم کلفت حکومت است. آيت الله هاي حاکم که در تبليغات دم از « اخلاق اسلامي» مي زنند در برابر اين قبيل فعاليت ها سکوت اختيار مي کنند. سرمايه هاي اين طفيلي ها که از راه غارت پابرهنگان کشور بدست آمده بجاي سرمايه گذاري در ايران و ايجاد اشتغال در کشور صرف سرمايه گذاري در ساختن هتل هاي خوشگذراني و قمارخانه ها و خدمات آنها در دبي و غيره مي گردد. علاوه بر اين شبکة سازمان يافته اي در کشور به شکار دختران نوبالغ زيباي خانواده هاي فقير و تنگدست سرگرم است و گروه گروه آنان را از راه قاچاق يا با ويزاي دولتي براي فروش در بازار *** دبي و پاکستان و ديگر بازارهاي منطقه عرضه مي کند. به ويژه در يک دهة اخير وضع به چنان مرحلة فاجعه باري رسيده است که روسپي هاي صادر شده از ايران بازار *** کشورهاي سابقاً سوسياليستي را در شيخ نشين ها تنگ کرده اند. متأسفانه مثل همه موردهاي ديگر آمار دقيقي در اين باره در دست نيست. اما گستردگي فروش دختران معصوم ايراني تا آنجاست که حتي در فيلم هاي سينمايي داخل کشور بازتاب يافته است. فيلم سينمايي « نگين» از جمله آنهاست که سرنوشت دردناک و لرزانندة اين دختران بي پناه و بينوا را به تصوير کشيده و نماد روشني از وجود شبکه دلالان در شکار زنان و دختران و کودکان براي فروش در بازار داخلي و بازارهاي منطقه است. در اين مورد بجاست گزارش 19 ارديبهشت 1383 ايلنا را يادآوري کنيم. طبق اين گزارش قاليباف فرمانده کل نيروي انتظامي اعتراف کرد: «برخي از باندها، دختران کم سن و سال را به صورت غيرقانوني از کشور خارج مي کنند»!؟
* عنوان داخل گيومه از مترجم است.
نويسندة مقاله: ريچارد پولين، استاد جامعه شناسي در دانشگاه اوتاوا و نويسنده بسياري از اثرها در علم هاي اجتماعي از جمله کتاب بي خِردي ناسيوناليستي در سال 2000، پايه هاي مارکسيسم در سال 1997، خشونت و هرزه نگاري، صنعت تصور و واقعيت ها در سال 1993 و همچنين نويسنده برخي قصه ها و رمان ها از جمله رمان حاکم شفق در سال 2000 و نيز برنده جايزه خوانندگان در سال 2000 است.
منبع: مجموعة « سرمايه و بشريت» نشر دانشگاهي فرانسه بخش مجله ها، پاريس ژانويه 2002
پي نوشت ها:
1- اين متن يک بررسي مقدماتي در زمينه پژوهش بسيار عميق دربارة آزادسازي کنوني روسپي گري و جهاني شدن بازار *** است.
2- Barry Kathleen, The Prostitution of ***uality, New York, & London, New York University Press, 1995, p. 122; Jeffreys Sheila, "Globalizing ***ual Exploitation : *** Tourism and the Traffic in Women",Leisure Studies, vol. 18, n°3, july 1999, p. 188.
3- Selon le Political Economy Center Chulalungkborn University of Thailand, en 1993-1995, l’industrie mondiale du *** a généré des revenus se situant entre 20 et 23 milliards de dollars américans, cité dans ECPAT Australia, ECPAT Developement Manual, Melborne, 1994, p. 29. D’autres enquêtes estiment à 52 milliards de dollars les revenus de l’industrie légale de ***e. Voir à ce propos, Leidholdt Dorchen, position Paper for the Coalition Against Trafficking in Women, Genéve, 2 mai 2001,
http://www.uri.edu I artsci/wms/jugues/cathw/posit2.htm, p. 5.
4- Voir à ce sujet, entre autres, Strudevant, S. P. and B. Stolzfus (ed.), Let the Good Times Roll. Prostitution and the U. S. Military in Asia, New York, The New Press, 1992.
5- Voir, entre autres, Truong T.-D., ***, Money and Morality: Prostitution and Tourism in Southeast Asia, London, Zed Books, 1990.
6- Voir à ce sijet mon livre, La violence ****ographique. Industrie de fantasme et réalités, Yens-sur-morges, Cabédita, 1993.
7- Dans le cas de l’Ausralie, voir: "Love, Honour and Obey", The Alternatives,
http://www.pastornet.net.au/alt/feb97/arranged.html.
8- Effet de la mondialisation, Kathleen Barry, op. cit., p 126 rapporte que des villages entiers de pêcheurs des Philippines et de la ThaIlande se sont transformés en sites touristiques ***uels.
9- CATWAP, Statistics on Trafficking and Prostitution in Asia and the Pasific, p. 1,
http://www.codewan.com.ph/salidumay/discussions/articles/stats_prostitution.htm.
10- Hechler David Child *** Tourism, p. 2, ftp://members.aol.com/hechler/tourism.html.
11- Jeffreys Sheila, op. cit., p. 185.
12- Bishop R and L. Robinson L., Night Market. ***ual Cultures and the Thai Economic Miracle, New York, Routledge, 1998.
13- Hechler David, op. cit., p. 2.
14- Barry Kathleen, op. cit.
15- CATWAP, op. cit., p. 1.
16- Ibid., p. 2.
17- Santos Aida F., "Globalization, Human Rights and ***ual Exploitation", Making the Harm Visible, Hugues and Roche Editors, février 1999.
18- Par exemple, la majorité des prostituées de la Nouvelle-Zélande est d’origine asiatique. CATWAP, op. cit., p. 4.
19- J. C. Barden, "After release from foster care, many turn to live on the streets", New York Times, 1991, Al ; Satterfield S. B. "Clinical Aspects of Juvenile Prostitution", Medical Aspects of Human ***uality, vol. 15, n° 9, 1981. Ces donnée concordant avec celle d’une enquête que j’ai menée auprés des danseuses nues. Voir mon livre, Le ***e spectacle, consommation, main-d’œuvre et ****ographie, Hull/Ottawa, Vents d’Ouest et Vermillon, 1994.
20- Silbert M. and A. M. Pines, "Entrance in to prostitution", Youth and Society, vol. 13, n° 4, 1982. Voir également K. Barry, op. cit.
21-Raymond Janice G., "Health Effects of Prostitution", Making the Harm Visible, Hugues and Roche Editors, mai 2001.
22- Ibid.
23- Voir, entre autres, Silbert M. and A. M. Pines, "Occupationnal Hazards of Street Prositutes", Criminal Justice Behaviour, n° 195, 1981: Giobbe E., "Juvenil Prostitution: Profile of Recruitment", Child Trauma I : Issues & Research, New York, Garaland Publishing, 1992.
24- Barry K., op cit., p. 139.
25- Ibid., p. 122,
26- CATWAP, op. cit., p. 4.
27- Ibid., p. 3.
28- Ibid., pp. 2-3.
29- Barry, K., op. cit., p. 122.
30- CATWAP, op. cit., p. 3.
31- Ibid., p. 5.
32- Guéricolas Pascale, "Géographie de l’inacceptable", Gazette des femmes, vol. 22, n° l,mai-juin 2000, p. 27-31.
33- Oppermann M., "Introduction", in Oppemann M. (ed.), *** Tourism and Prostitution: Aspects of Leisure, Recreation, and Work, New York, Cognizant Communication Corporation, 1998, p. 8.
34- Cazals Anne, op. cit., p. 60.
35- Ackermann L. und C. Filter, Die Frau nach Katalog, Freiburg, Herder, 1994.
36- Oppermann M., op. Cit., p. 8.
37- Unicef, Child Protection, wysiwyg:-47-http:--www.unicef.org/programme/cprotection/traf.htm,p. 1.
38- Ibid., p. 2.
39- CATWAP, op, cit., p. 4.
40- Oppermann M., op. cit., p. 8.
41- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2.
42- ECPAT Australia, op. cit., p. 24
43- Unicef, Child Protection, op. cit., p. 2-3.
44- CATWAP, op. cit., p. 2.
45- Robinson L. N., The Globalization of Female Child Prostitution, Indiana University,
http://www.law.indiana.edu l glsj/vo15/no 1/robonson.html, 4 juin 1998, p. l.
46- Santos Aida F., op. cit.
47- The Modern International Slave Trade,
http://www.uusc.org/programs/index_frames.html?strafic2.html, 14 mai 2001.
48- CATWAP, op. cit., p. 3.
49- Guéricolas Pascale, op. cit., p. 31.
50- Oppermann M., op. Cit.
51- Ibid.
52- O’Neill Richard, Amy, International Trafficking, in Women to the United States: A Contemporary Manifestation of Slaverty and Organized Crime, DCI, Center for the Study of Inteligence, novembre 1999.
53- CATW, "Factbook on Global ***ual Exploitation. Canada.",
http://www.uri.edu/artsci/hugues/catw/Canada.htm, 29 avril 2001.
54- CATWAP, op. cit., p. 1.
55- Lane III, F. S., Obscene Profits, New York & London, Routlege, 2000, p. XV.
56- Ibid., p. 34.
57- Rimm Marty, Marketing ****ography on the Information Superhighway,
http://trfn.pgh.pa.us/guest/mrtext.html, p. 19.
58- Potter G. W., Criminal Enterprises : ****ography,
http://www.police studies.eku.edu/Potter/International/****ography.htm,p. 1.
59- Les histoires d’horreur du métier "d’actric ****ographique" sont désormais légion. Le plus récent récit est l’œvre de Raffaëla Anderson (Hard, Paris, Grasset, 2001), vedette du film controversé, Baise-moi.
60- Barry K., op. cit., p. 60.
61- JeffreysSheila, op., cit., p. 186-187.
62- Barry K., op. cit., p. 139.
63- Ibid., p. 128.
64-Obid., p. 129
65-Leidhold Dorchedn, op. cit.,
http://www.uri.edul 1 artsci/wms/hugues/catw/posit.htm. p. 3.
66-Ibid., p. 4. Voir également Maurer, Mechtild, Tourisme, prostitution, sida,Paris/Genéve, L’Harmattan/Cetim, 1992.
67- Véran Sylvie, "Cambodge. Vendue à 9 ans, prostituée, séropositive", Nouvel Observateur, 10 août 2000, p. 10-11.
68- Raymond J. G., "Health Effects of Prostitution", Making the Harm Visible, Hugues and Roche Editors, février 1999.
69- Lim L. L., the *** Sector. The Economic and Social Bases of Prostitution is Southeast Asia, Genéve, OIT, 1998, p. 212-213.
70- L’UE affirmait vouloir "combattre le traffic illégal des personnes", ce qui sous-entend qu’il existe un trafic "légal". Ainsi, dans de telles conditions, la définition de la traite ne s’attache qu’à protéger les femmes qui n’auraient pas consenti à leur exploitation. Ces femmes dorénavant auront le fardeau de la preuve qu’elles ont été contrai ntes à se prostituer.
71- Louis Marie-Victoire, "Pour construire l’abolitionnisme du XXIe siécle", Cahier marxistes, n° 216, juin-juillet 2000.
72- Barry K., op. cit., p. 162.
73-Le plus important bordel de Melborne (Australie), The Daily Planet, est désormais coté à la bourse. Jeffreys, S., op. cit., p. 185.
74- Voir, entre autres, Oppermann, op. cit.
75- Voir, entre autres, Kempadoo K and J. Doezema, Clobal *** Workers, New York & London, Routlege, 1998.