حسینیه باشگاه مهندسان ایران

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنهايي عزيز ممنون بابت تصاوير زيباتون ولي درخواست حذف و قفل تاپيك داده شده همانطوري هم خودتون مستحضر هستين توي تاپيك حسينه ي باشگاه برو دوست خوبم



موفق باشي :gol:
 

afa

عضو جدید
کاربر ممتاز
یا زهرا (س)

یا زهرا (س)


[FONT=courier new,courier,monospace]هر که عبادت خالصش را به سوی خدا بالا فرستد، خداوند متعال برترین بهره و سودش را به سوی او پایین فرستد.[/FONT]





شهادت بانوی بزرگ اسلام را به همه تسلیت می گویم.
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
گفتند : قراره مراسم توي حسينيه برگزار بشه
گفتم : باشه // ياس كبودمو مي گن حذفش كنن
دلم واسش تنگ شده


آفا جان اميدوارم تاپيكت مثل ياس كبود من نشه :crying2:

اجرت با حضرت زهرا :gol:

ساقی بسوخت و در میخانه نیز هم کوثر بسوخت ساقر و پیما نه نیز هم
شمعی نبود شمع علی بود گل که بود؟ بال و پری بسوخت و پروانه نیز هم
زهرا نسوخت شعله اتش در ان میان قران بسوخت دختر دردانه نیز هم
تدفین و هفت هیچ مراسم تشییع هم نداشت امد بماند رفت غریبانه نیز هم
درداغ او درغم او گریه مویه اه کافی نبود ناله ی جانانه نیز هم
ای مسلمین خانه ی رب دارد احترام ای مسلمین سر در این خانه نیز هم
هل ناصر ینصرنی لحظه ای نخواند در زیر در میان در و کاشانه نیز هم
تابوت را بدید نه تنها حزین نشد زد برروی اجل خنده ی مستانه نیزهم
پهلو شکست سینه شکست بازوان شکست زهرا شکست و محسن دردانه نیز هم
یک طفل بی گناه که به دنیا نیامده کشتند و با او مادر حنانه نیز هم
عاقل شود منکر این روضه های ما حق دارد او عالم ودیوانه نیز هم
 

نگين...NeGiN سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای مضمون آب وآینه ،

ای نجابت سبز،

ای رایحه صبح ،

خورشید رو به تو نماز می گذارد

ومهتاب بر بوریای ساده تو به تمنا می نشیند.

ای بلندای قامت سپیده !

ای مفهوم سبز ولایت !

ای زهره !

ای زهرا!

ای صداقت محمد

ای زبان علی

ای اسطوره مهر



سلام بر صورت نیلی

سلام بر پهلوی شکسته

وسلام بر خسوف غمگینانه تو !
 

phalagh

مدیر بازنشسته
دستی زمخت راه نگاه مرا گرفت / قلب خدا ز دیدن این ماجرا گرفت

دیدم سپاه غصه حسن را احاطه کرد / در صحن چشم های ترش غم عزا گرفت

با رعدو برق سیلی کوبنده ی غضب / ابری سیاه دیده ی من را فرا گرفت

نامرد بابت همه ی کشته های بدر / از دختر رسول خدا خونبها گرفت
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
شما از علی خسته تر و علی از شما مظلومتر!
هر به خانه آمدید اما عجب آمدنی!!!
شما چون کشتی شکسته، پهلو گرفتید و علی همانند باغبانی که گلهایش داوطلبانه پرپر شده اند، غم آلوده، حسرت زده و خشم در گلو خورده خود را به خانه انداخت!
خدای من...
علی به هنگام تغسیل، صورت نجیبتان را خواهد دید... و بازوی شما را! پهلویتان را...
وای از این درد!
قلب علی از پس هزار هزار عاشوراست

بخشهایی از کتاب کشتی پهلو گرفته اثر سید مهدی شجاعی
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
حی علی العزاء
حی علی العزاء
چه خبر است؟ چه اتفاقی افتاده؟ اسمان مدینه را چه میشود؟
این خط سرخ چیست که بر فراز بقیع نقش بسته؟
این چه نوریست که از بام علی تا فلک سر کشیده؟
علی را چه میشود؟
نگاهش چرا اینگونه غمگین است؟
حسن را... حسن را...
این کدام حسرت است که دیدگان حسین نقش بسته؟
چهار ساله دخت علی چرا اینگونه زانو در بغل گرفته؟
یعنی چه شده؟
شاید اسماء بداند!!!
حی علی العزاء
حی علی العزاء
بشتابید برای...
 

کربلایی

مدیر بازنشسته
بریز اسماء
آب بریز اسماء
کاش آبی بود تا آتش این دل سوخته را خنک تر کند

زهرای من!
گفتی پیکرت را از روی لباس بشویم؟!
باز هم ملاحظه این دل خسته را کردی؟
زهرا جانم!
اما فراموش کردی!!!
چشم اگر کبودی را نبیند، دست اما التهاب و تورم را لمس میکند
آن که دل دارد بی یاری دیده نیز درد را می فهمد!
ای خدا!
این غسل نیست! شستشو نیست!
مرور مصیب است!
تداعی محنت است!
دوره دوباره درد است!
پس از این نخلستان تنها فریادرس اشکهای این مرد است...
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
حضرت فاطمه (س) فرمودند:

خداي من و اي سرورم از تو مي خواهم به حق آنان كه برگزيدي و تو را سوگند مي دهم به حسن و حسينم كه در مرگ من خواهند داشت از گناه كاران از شيعيانم و شيعيان فرزندانم درگذري.....





 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار


بیمارت ای علی جان، جز نیمه جان ندارد ..... میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد
غم چون نسیم پائیز، برگ و بر مرا ریخت ..... این لاله بهاران، غیر از خزان ندارد
بگذار تا بمیرد زین باغ پربگیرد ..... مرغی که حق ماندن در آشیان ندارد
خواهم که اشک غربت، از چهره ات بگیرم ..... شرمنده ام که دیگر، دستم توان ندارد
بگذار کس نداند در پشت در چه بگذشت ..... من لب نمی گشایم محسن زبان ندارد
هر کس سراغم آمد با او بگو که زهرا ..... قدرش عیان نگردید، قبرش نشان ندارد
شهری که در امانند حتی یهود در آن ..... در بین خانه خود زهرا امان ندارد
ای ناله ها برآئید، ای لاله ها بریزید ..... گلزار وحی دیگر، سرو روان ندارد

 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار


يا فاطمه بعد از نبي، غمخانه شد كاشانه ات ..... چون شمع گريان سوختي، اي عالمي پروانه‌ات
چون ‌خصم دون شد حمله‌ور،خود آمدي‌در پشت در ..... زين ره كند شرمي مگر، آن دشمن ديوانه‌ات
با ناله، اي خيرالنّسا، گفتي كه اي فضّه بيا ..... آندم كه افتادي ز پا، در آستان خانه‌ات
گشتي تو قربان علي، در حفظ جان آن ولي ..... كردي دفاع مشكلي، با محسن دردانه‌ات
آزرده و دامن كشان، رفتيّ و چشمت درفشان ..... قبر نهانت يك نشان، از مرگ مظلومانه‌ات
فرزند دلبندت حسن، خونين جگر، گلگون كفن ..... هفتاد تيرش بر بدن، شد رانده از كاشانه‌ات
عطشان حسينت كشته شد، با خون خود آغشته شد ..... تا حشر سوزد عالمي، از داغ آن ريحانه‌ات

 

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار



پرستوی مهاجرم چرا ز لانه می روی ..... اگر ز لانه می روی چرا شبانه می روی
قرار من، شکیب من، مهاجر غریب من ..... فدای غربتت شوم که مخفیانه می روی
حیات جان، امید دل، علی بود ز تو خجل ..... که با کبودی بدن، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر، مرا به همرهت ببر ..... چرا بدون جفت خود، ز آشیانه می روی
چهار طفل خونجگر زنند در غمت به سر ..... تو بر زیارت پدر چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات مگر، شکسته شانه ات ..... که موی زینبین خود نکرده شانه می روی
فتاده بر دلم شرر، که تو در این دل سحر ..... ز همسرت غریب تر، برون ز خانه می روی
همای بی ترانه ام، چرا ز آشیانه ام ..... به کوی بی نشان خود، پر از نشانه می روی

 

industrial66

عضو جدید
تو طوبای علی بودی چرا بشکست پهلویت
تو مرآت خدا بودی ، چرا شد نیلگون رویت
تو روح مصطفی بودی چرا پشت در افتادی
تو دست مرتضی بودی چرا بشکست بازویت
خدیجه کو که گیرد در بغل چون جان شیرینت
محمد کو که در برگیرد و چون گل کند بویت
اگر چه در پس در حبس شد در سینه فریادت
صدای یا علی سر میکشید از تار هر مویت
مصیبت های تو از آسمانها بود سنگین تر
که در سن جوانی این چنین خم گشت زانویت
چه شد با تو چه پیش آمد که با آن صبر بسیارت
طلب کردی هماره مرگ خود از حی دادارت
 

industrial66

عضو جدید
یا علی رفتم بقیع اما چه سود
هرچه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست ؟
آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست؟
هرچه باشد من نمک پرورده ام
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است
فاطمه حلال صدها مشکل است
 
بالا