احسان..
عضو جدید

Nixie نام یک تکنولوژی قدیمی است که در دههی 1950 ساخته شد. در این لولهها، گازهای مختلفی قرار میگرفت و با استفاده از کاتود و آنودی که در دو سر آن وجود داشت، الکترونهای موجود در گاز به حالت برانگیخته درآورده میشد و به این صورت رنگهای مختلفی بوجود میآمد که از آنها برای نمایش اعداد در دستگاههای مختلف استفاده میشد.
در عنوان Metro: Last Light، آرتیوم شخصیت اصلی بازی، به جای ساعت آنالوگ قدیمی خود، ساعتی جدید دارد که با استفاده از تکنولوژی لولههای Nixie ساخته شده است و در طول بازی، چه در تاریکی و چه در روشنایی، در حالی که در این دنیای عجیب و غریب پیش میرود، این ساعت همواره با اوست و تمام مدت به چهرهی او زل زده است و ثانیهها را یکی پس از دیگری سپری میکند.
اگر به یاد داشته باشید، ساعت آرتیوم در Metro 2033 کاربرد فراوانی داشت، با استفاده از آن میتوانستید زمانی که ازعمر ***** هوایتان باقی مانده بود را ببینید و یا اینکه در بخشهای مخفی کاری برای اینکه ببینید چقدر خوب از دست دشمنان پنهان شدهاید، از ساعت استفاده میکردید. ساعت جدید نیز همهی این کارها را انجام میدهد و البته استفاده از آن سادهتر و بهتر از قبل شده است. به عنوان مثال در هنگام مخفی کاری، اگر دشمنان شما را نبینند، چهرهای آبی بر روی ساعت ظاهر میشود.

این ساعت، همراه همیشگی شماست و درواقع نکتهای است که Metro:Last Light و Metro 2033 را در دو بخش به هم پیوند میدهد. اولین بخش همانطور که در بالا به آن اشاره کردم، بخش مخفی کاری است که یکی از مهمترین عناصر دو عنوان استودیوی 4A Games میباشد، و دومین بخش مربوط به لوازم و وسایل کهنه و تحلیل رفتهای است که در اطراف شما وجود دارد. دنیای مترو، مسکو را بعد از جنگ اتمی نشان میدهد، دنیایی خطرناک و مرموز که همهی وسایل قابل استفادهی موجود در آن، از سر هم بندی چندین قطعهی مختلف بوجود آمده است، دنیایی که سالها زندگی در زیرِ زمین، در تونلهای مترو، تکنولوژی را به سمت عجیبی پیش برده است.
قابل مشاهدهترین نتیجهی این خط سیر، در سلاحهای موجود در بازی دیده میشود که تعداد زیادی از آنها پس از اندکی تغییر در طراحی و انیمیشن، به بازی بازگردانده شدهاند. SMG معروف با آن خشاب خاصش و همچنین Tihar، تک تیر انداز دقیقی که حتی دوربین هم نداشت به همراه AK47 و غیره، از جمله سلاحهایی هستند که از نسخهی قبلی بازگشتهاند. از طراحی وانیمیشنهای جدید تفنگها، به عنوان مثال، میتوان به درجهی عقربهدار و شب تابی اشاره کرد که در کنار Tihar وجود دارد که عقربهی آن مدام در حال حرکت است و در هنگام پر کردن خشاب تنفگ، میتوانید پیچ و تاب فنرهایی را ببینید که در کنار لولهی سلاح وجود دارد. حتی میتوانید به صورت دستی، سرعت پرتاب شوندهی سلاح را تنظیم کنید تا شلیک قویتری داشته باشید.

شاتگانها، سلاحهای کمری، مسلسلها و همهی تفنگهای موجود در بازی، انیمیشنهای خاص خود را دارند. دست شما در شخصی سازی سلاحها نیز بسیار باز شده است و میتوانید طراحهای ویژهای برای سلاح خود بوجود آورید. مانند گذشته سه جای خالی برای قرار دادن تفنگهای خود دارید که میتوانید آن را با هر چیزی پر کنید و در فروشگاهها نیز میتوانید با استفاده از مهماتی که بدست آوردهاید (این مهمات هنوز نقش پول را بازی میکنند)، آنها را آپگرید کنید. صدا خفه کن بگذارید، دوربین AK47 خود را عوض کنید، از خشابهای بزرگتری استفاده کنید و حتی برای اسلحهی کمری خود لولهی بزرگتری به کار ببرید تا دقت آن را افزایش دهید. همانطور که میدانید، دنیای مترو، پر است از موجودات وحشتناک و خطرات ریز و درشت و برای اینکه بتوانید از آنها جان سالم به در ببرید، لازم است تغییراتی در سلاحهای خود ایجاد کنید. این تغییرات در بسیاری از مواقع برای شما بسیار حساس و شک برانگیز میشوند، به طوری که نمیتوانید بین دو چیز مختلف یکی را انتخاب کنید.
نورپردازی پویای بازی یکی از اولین مواردی است که با دیدن Metro: Last Light متوجه اهمیت بالای آن در گیمپلی میشوید. محیط به زیبایی با استفاده از نور چراغها روشن شده است و در نتیجهی آن سایههایی بسیار طبیعی بوجود آمده است که برای دور ماندن از چشم دشمنان باید از آنها استفاده کنید. میتوانید با در آوردن چراغها به صورت دستی و یا شلیک از راه دور به آنها، محیط را تاریکتر کنید و از چشم گشتیها دور بمانید. راه دیگری که برای از پیش رو برداشتن نگهبانان وجود دارد، نزدیک شدن و کشتن مخفی آنها میباشد که البته خطرناکتر است و ممکن است دیده شوید. با این حال به ریسکش میارزد، چرا که در بسیاری از مواقع نگهبانان اطلاعات مهمی از داستان و نحوهی پیشرفت در بازی را در اختیار شما میگذارند.

روش دیگر، گمراه کردن نگهبانان با استفاده از طعمهها و فریبهای مختلف است. مثلا میتوانید جعبه فیوز برق را پیدا کنید وکلید آن را خاموش کنید تا یکی از نگهبانان برای روشن کردن دوبارهی آن، از جای خود تکان بخورد. البته در این مواقع میتوانید با استفاده از Takedownهای کشنده و غیر کشندهی خود، آنها را کاملا از دور خارج کنید، اما به دلیل عدم توانایی آرتیوم در جابهجا کردن بدن دشمنان، باید این کار را زمانی بندی کاملا دقیقی انجام دهید تا بدن فردی که ناکار کردهاید از چشم دیگر دشمنان دور بماند.
مانند عنوان Hitman: Absolution، هوش مصنوعی دشمنان به آگاهی بصری و شنواییشان بستگی دارد. به عنوان مثال اگر یکی از دشمنان بدن فردی که Takedown کردهاید را ببیند، نگهبانانی که در محل حاضر هستند، دقت خود را بیشتر میکنند و با استفاده از چراغهایی که روی کلاهشان وجود دارد و همچنین با استفاده از لیزرهایی که دارند، شروع به گشتن محیط میکنند تا اینکه بالاخره شما را پیدا کنند. بر خلاف بسیاری از بازیها، هنگامی که دشمنان به دنبال شما میگردند، دیگر ممکن نیست به حالت قبلی خود بازگردند. در این صورت دو راه پیش پای شما وجود دارد: مقابله با دشمنان و یا فرار از منطقه. در کل، در Metro: Last Light، آزادی عمل شما بسیار بیشتر از قبل است و برای انجام ماموریت خود میتوانید از چندین روش مختلف استفاده کنید.
مانند مترو 2033، HUD بسیار کوچک است و شما باید به درجههای لباس و سلاحهای خود بیشتر دقت کنید، هر چند میتوانید با فشردن دکمههای پشتی کنترلر، اطلاعات بیشتری کسب کنید و یا مثلا مشعل خود را روشن کنید. البته اگر به دنبال تجربهای واقعی و بینظیر هستید، میتوانید از منوی بازی، HUD را به کلی خاموش کنید.

در زیرِ زمین و در تونلهای مترو، هر ایستگاه برای خود به محیطی کاملا جدید تبدیل شده است. یکی از آنها پر است از خانههای حلبی که هر لحظه ممکن است بر سر ساکنانش خراب شود و در دیگری میکدهای خراب و لغزان وجود دارد که با هر پیالهای که آرتیوم آنجا مینوشد، عجوزهای که در کنارش وجود دارد، جوان و جوانتر میشود. یکی از این ایستگاهها، ونیز نام دارد که در واقع بیشتر شبیه به شهری آبی است تا یک ایستگاه مترو. به نظر میرسد مردم آن نیز به زندگی در زیرِ زمین عادت کردهاند و اوقات فراغت خود را با ماهیگیری و قایق رانی پر میکنند. چنین محیطهایی که میتوانید در آنها به خرید و فروش سلاح بپردازید و اندکی تفریح کنید، به دور شدن از تنش و درگیری و یکنواخت نشدن گیمپلی، کمک بسیار زیادی کرده است.
محیطها و لوکیشنهای مختلف بازی، از جزئیات بسیار بالایی برخوردار هستند. همانند سلاحها، چشم اندازها نیز بر اساس ایدههای نسخهی اول گسترش یافتهاند، اما با وضوح و ابتکاری بیشتر از قبل. نبردهای بازی در مناظر بسیار متفاوتی رخ میدهند و جزئیاتی که در هر کدام دیده میشود، خیره کننده است. در سطح زمین، با مسکویی مخروبه مواجه هستیم که گیاهان در لابهلای ویرانههای ساختمانها و وسایل قدیمی و از بین رفتهی خانهها روییده است و با سازههای عجیبی نیز روبهرو میشویم، مثلا پلههایی را میبینید که از بقایای آسانسور یکی از ایستگاههای مترو ساخته شده است. به طور کلی، زمانی که در سطح زمین و در محیطهای باز سپری میکنید، بسیار بیشتر از مترو 2033 است، در حقیقت نزدیک به 40% از بازی را در محیطهای بیرونی و در روی زمین میگذرانید. البته سطح زمین، دست کمی از زیر آن ندارد، هوا که به خودی خود آلوده است و مدام باید به دنبال ***** هوا باشید، حال به آن چالههای آب اسیدی و موجودات جهش یافته را هم اضافه کنید.

برای کمک به پیدا کردن مسیر در دنیای پرخطر بازی، مسیرهای امنی با پرچمهای قرمز مشخص شده است که البته در آنها هم تلههایی برای خنثی کردن وجود دارد، به همراه جهش یافتههایی وحشی. همواره باید به اطراف خود توجه کنید چراکه این موجودات ناگهان از گوشه و کنار در دستههایی بزرگ ظاهر میشوند و همگی تشنهی خون شما هستند. هنگامی که این موجودات عجیب ظاهر میشوند، به معنای واقعی کلمه جهنمی به پا میشود. در یک چشم به هم زدن، باید با ارتشی از جهشیافتههای ترسناک مبارزه کنید که به سمت شما اسید پرتاب میکنند و باعث لکه دار شدن دید شما میشوند. گم گشتگی و ترس بهترین کلماتی هستند که میتوان با آن این صحنهها را توصیف کرد.
خود را برای ماجراجویی زیبا و بینظیر دیگری آماده کنید، یک ماجراجویی نسبتاً خطی که پر است از لحظههای پر انرژی و پرهیجانی که باید در کسری از ثانیه تصمیم بگیرید. اتمسفر بازی مهیب و عبوس است اما حس شوخ طبعی خاصی نیز در آن وجود دارد. Metro: Last Light از لحاظ بصری، موسیقی، اتمسفر، داستان و گیمپلی خارق العاده است و به جرات میتوان گفت عنوانی شبیه به آن وجود ندارد. خود را آماده کنید، چراکه به زودی تجربهای متفاوت خواهید داشت.
منبع:«بازی نما»