1ـ علي(ع): «و ما اخذالله علي العلماء ان لايقار و علي كظه ظالم و لاسغب مظلوم»
امام عدالت ميفرمايند: خداوند از علما عهد گرفته است كه در برابر شكمبارگي ظالمان و گرسنگي مظلومان سكوت نكنند. امام علي(ع) يكي از دلايل اصلي پذيرش حكومت را همين عهد الهي عنوان ميكنند.
2ـ وزير رفاه در اوايل هفته جاري رسما اعلام ميكند: «2/ 9 ميليون نفر زير خط فقر شديد و مطلقاند!» همچنين رضا ثروتي، يكي از اعضاي كميسيون اجتماعي مجلس ميگويد: «آمار كارشناسان بيانگر آن است كه حدود 12 ميليون نفر زير خط فقر شديد و مطلق به سر ميبرند!» اما اين خبرها حساسيت هيچگروهي را برنميانگيزد مسئولان و مردم، رسانهها، علما، احزاب، گروههاي سياسي و ... ظاهرا هيچ كس نه تنها از غصه دق نميكند، بلكه نگران هم نميشود!
3ـ علي(ع): «من نام شعبان و اخوه المسلم الجائع فليس بمسلم» يعني «اگر شب سير بخوابي و برادر مسلمانت گرسنه بماند مسلمان نيستي.»
4ـ حضرت روحا...: « برادرهاي روشنفكر من، برادران نويسنده و صاحب قلم، دانشجويان، روحانيان معظم،... بايد به هم بپيونديم، بياييد تمام قلمها و قدمها و تمام گفتارها بر منافع اين قشر مستضعف باشد، نگذاريد خون اين شهيدان به هدر برود. نگذاريد زاغهنشينان ما باز ادامه دهند به زاغهنشيني ...قلمها و گفتار خود را در راه اين مستضعفين صرف كنيد.» و « مستضعفان و محرومان صاحبان اصلي انقلاباند.» و« من يك موي كوخنشينان را به همه كاخنشينها ترجيح ميدهم.»
5ـ رهبر فرزانه انقلاب: «جامعه اسلامي، آن جامعهاي است كه وقتي نگاه ميكنيم در آن از فقر و گرسنگي هيچ نشانهاي نباشد، در آن از تبعيضها و نابرابريها نشانهاي نباشد.» و «هدفهاي اين انقلاب: عدالتخواهي، تكريم انسان، مبارزه با ستمگري، دفاع از مظلوم، پر كردن شكافهاي طبقاتي و جلوگيري از آن چيزي است كه اميرالمومنين در آن بيان شريف ماندگار فرمود: «كظه ظالم و لا سغب مظلوم»؛ يعني سيري و پرخوري و تركيدن يك دسته ستمگر و گرسنگي و به جاي آمدن يك دسته ديگر. اين شعارها هرگز كهنه نميشود...»17 /5/ 81
6ـ 12 ميليون نفر زير خط فقر شديد و مطلق يعني چه؟ يعني در جامعه ما از هر 6 نفر يك نفر در فقر مطلق است و براي ادامه حيات و امرا معاش ضروري نيازمند كمك است. سئوال اساسي كه بايد مسئولان و دولتمردان به آن پاسخ گويند، اين است كه پس از گذشت 28 سال از پيروزي انقلاب اسلامي، وجود اين شدت فقر و نابرابري چگونه توجيهپذير است؟ آيا اين نوع نگاه به مستضعفان ومحرومان كه صاحبان اصلي انقلاباند، شايسته است؟ آنهايي كه در هيجده سال گذشته بر طبل سرمايهداري كوبيدند و مستضعفان و محرومان را زير چرخهاي توسعه له كردند حال بايد پاسخگو باشند.آيا جامعهاي كه در آن برخي مسئولان بر ماشينهاي تشريفاتي سوار ميشوند و در ويلاهاي مجلل سكونت دارند و عده كثيري بر نان شب خود محتاجاند جامعه اسلامي است؟ براستي چند نفر از مسئولان ما جزو اين 12 ميليون نفر زير خط فقراند؟!
7ـ اين روزها تنور انتخابات خيلي گرم شده است، جناحهاي سياسي، صدا و سيما، مطبوعات همه و همه از ائتلاف براي پيروزي و رسيدن به قدرت خبر ميدهند. در همين حال خبر رسمي بيش از 10 ميليون زير خط فقر مطلق از سوي وزير رفاه (و 12 ميليوناز سوي مجلس)اعلام ميشود، اما جناحهاي سياسي ما همچنان به دعواهاي سياسي ادامه مي دهند و صدا و سيما بيتفاوت از كنار اين خبر ميگذرد. چرا كه محرومين و مستضعفين، اهميت خبري ندارند و هيچگروهي براي آنها سفارش نميكند!! چرا علما و روحانيون حوزه، موضع خاص نميگيرندو چرا كسي براي اين گونه خبرها و درغم صاحبان انقلاب، كفنپوش نميشود! جامعه مدرسين حوزه علميه، جامعه روحانيت مبارز، جامعه روحانيون مبارز، اساتيد حوزه و دانشگاه، دانشجويان و نخبگان و ... يا سكوت كردهاند و يا در نزاعهاي سياسي گرفتار شدهًند و اگر هم عدهاي محدود از علما و دانشجويان دغدغه داشته باشند و اعتراض كنند در هياهوي جنگهاي سياسي گم ميشود.
8ـ رهبر معظم انقلاب، مشروعيت نظام اسلامي را در عدالتخواهي و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض ميدانند. مسئولان و دلسوزان انقلاب پاسخ دهند، چگونه در جامعهاي كه 12 ميليون نفر آن در فقر شديد و مطلقاند، ماشينهاي 100 ميليوني وارد كشور ميشود و مرفهين بيدرد، ويلاها و كاخهاي ميلياردي ميسازند. آيا جز اين است كه «هرگز كاخي ساخته نميشود مگر آنكه كوخي ويران گردد». مفاسد اقتصادي در كشور اوج ميگيرد و مسئولان اعلام ميكنند: «بسياري از دانهدرشتها حتي يك ريال هم ماليات نميدهند!»
مسئولان پاسخ دهند كه در آن سالها كه فرهنگ ليبرال سرمايه داري را بر كشور اسلامي ما حاكم كردند، چگونه مستضعفين و محرومين ايثارگر را قرباني سرمايهداران زالو صفت نمودند. نخبگان، دانشجويان و علماي حوزه و دانشگاه كه به فرموده امام امت، بايد مدافع مستضعفين و كوبنده سرمايه داران زالوصفت باشند، چقدر فرياد زدند؟ آيا به جز رهبر انقلاب، وعده معدودي از علما و نخبگان دلسوز، كسي بر برنامههاي رشد محور و سرمايهسالارانه حضرات كه عدالت اجتماعي را قرباني رشد اقتصادي ميكرد، نهيب زد؟
9ـ اين همه سازمان و نهاد و وزارتخانه كه سالهاست متولي امر محرومين جامعهاند، چه كارنامهاي داشتهاند؟ بنياد مستضعفان ( با آنهمه اموال و دارايي) وزارت رفاه و سازمان تامين اجتماعي، كميته امداد، سازمان بهزيستي و دهها بنياد و سازمان ديگر كه اصل تاسيس آنها براي رفع تبعيضها و فقر بوده است. امروز چه كارنامهاي دارند و اين آمار تكان دهند از فقر را چگونه توجيه ميكنند؟
10ـ مبارزه با فقر و بيعدالتي، تنها كار يك دولت و سازمان و... نيست، مبارزه با فقر از يك سو و مبارزه با تكاثر و اسراف، تجمل و اشرافيت از سوي ديگر بايد به فرهنگ عمومي مردم تبديل شود. بايد 60 ميليون جامعه نسبت به فقر مطلق 12 ميليون ديگر حساس شوند جامعهاي كه مرفهين نسبت به فقر و محروميت ديگران، احساس تكليف نكنند، جامعه اسلامي نيست. دراين خصوص اعتراض جدي متوجه صدا و سيما و ساير رسانههاست.آيا اين انتظار زيادي است كه از رسانه ملي اين يار دوازدهم تيم ملي(!) بخواهيم كه يار سيزدهم، 12 ميليون نفر از مستضعفين جامعه باشد!! اين صاحبان اصلي انقلاب ياوري ندارند. رهبر معظم انقلاب سالها پيش ضمن انتقاد از فضاي رسانهها فرمودند «كه محرومين و مستضعفين، در جامعه تريبون ندارند». براستي آيا رسانه ملي نبايد تريبون رنجها و مشكلات صاحبان انقلاب باشد؟ آيا رسانهاي ملي در جامعهاي كه قشر عظيمي از مستضعفان و محرومان در آن وجود دارند بايد مملو از تبليغات كالاهاي لوكس و تجملاتي باشد؟ آيا فيلمها و سريالها بايد در فضاي طبقات مرفه و زندگيهاي تجملاتي خلاصه شود؟
انتقاد جدي ديگر بر كمكاري و كم شدن احساس مسئوليت در نخبگان و دانشمندان و علماست.(البته يقينا همه اين قشر مدنظر نيستند بلكه منظور جريان كلي و فضاي عمومي نخبگان و علماست.) يقينا مردم و عوام جامعه نگاه به خواص دارند و نخبگان در كنار رسانهها ميتوانند، مردم را حساس كنند و مطالبه مردم از مسئولين را جهتدهي كنند.
11ـ نكته مهم و پاياني آن كه، يقينا در سالهاي پس از پيروزي انقلاب، تلاشها و مجاهدتهاي فراوان از سوي مسئولين و مردم شده است. به طوري كه پيشرفتهاي كنوني كشور قابل قياس با دوران طاغوت نيست. جمهوري اسلامي در عرصه عدالتخواهي در سياست خارجه و مبارزه با استكبار و ظلمو سلطه جهاني موفق بوده است. و امروز الگوي مسلمانان جهان است اما در عرصه داخلي راه زيادي دارد. اگرچه در خصوص رسيدگي به روستاها و محرومين نيز تلاش فراوان شده است كه قابل تقدير است اما نتيجه و آمار امروز ما نشان ميدهد كه برنامههاي اقتصادي ما به گونهاي بوده است كه طبقه مرفه جامعه هر روز ثروتمندتر شدهاند و به شكاف طبقاتي و تبعيضها دامن زدهاند. لذا خدماتي كه به محرومين شده است، نتوانسته آنها را از فقر نجات دهد. اين روزها كه شعار دولت نهم، بر عدالتخواهي و رفع فقر است و سفرهاي استاني و جهتگيري دولت مويد اين تلاش و اصلاح ديد در مسئولان است، جاي بسي اميدواري و خوشحالي است، اما دولت نهم بايد بداند كه مردم فقط به شعارها نگاه نخواهند كرد و در پايان دوره خدمت شاخصهاي رشد عدالت و رفع فقر و تبعيض، براي مردم سخن خواهند گفت. براستي پس از اتمام خدمت دولت نهم، چند ميليون نفر زير خط فقر مطلق خواهند بود؟
اميرمومنان در پايان حكومت 5 ساله خود كه البته با دهها جنگ و توطئه نيز همراه بود، ادعا ميكند، كه امروز در سراسر جامعه اسلامي كه تحت حكومت ايشان است (كه چندين برابر وسعت ايران امروزي است) هيچ كس شب سر گرسنه بر بالين نميگذارد، آري حكومت علوي، معيار موفقيت خود را در رفع فقر ميداند. حال جمهوري اسلامي كه پيرو علي(ع) است، ميخواهد با اين چند ميليون فقير چه كند؟ آيا هر سال بر تعداد آنها افزوده خواهد شد يا عزم مسئولان در رفع و كاهش فقر جدي خواهد بود؟
محسن مقصودي
سرمقاله سياست روز25 مرداد
منبع: سایت جنبش عدالت خواه دانشجویی