5000کیلومتر با بیوک 1364

[eti68]

چشم
اره ریسکه واقعا، من بابام اولش خیییییلی مخالف بود ولی الان خیلی حوای ماشینو داره


اینقد خوشتیپم ؟؟؟


چه مدل فولکس واگنی؟

عکست که اینو میگه!!خخ

 

[ali 254]

چشم
اره ریسکه واقعا، من بابام اولش خیییییلی مخالف بود ولی الان خیلی حوای ماشینو داره


اینقد خوشتیپم ؟؟؟


چه مدل فولکس واگنی؟

فولکس استیشن T3 ؛
توی گوگل سرچ کن:
vw t3
عکس هاش میاد

 

[3peh]

خیلی وقت بود میخواستم این تجربه سفر رو بنویسم ولی وقت نمیشد...
جریان اینجوری شروع شد که یه روز صبح ( تعظیلات عید نوروز بود!) تصمیم گرفتم ماشینو که چند روزی بود روشن نشده بود ببرم بیرون یه دوری بزنم، هوا هم خیلی خوب و خیابون ها هم نسبتا خلوت بود. همینطوری هیچ هدفی نداشتم تا این که گفتم برم روغن و فیلترشو عوض کنم. با اینکه شاید 500 تا هم کار نکرده بود. من همیشه بهران میریختم و راضی بودم ولی یه بار با خودم گفته بودم مثلا یه حالی به ماشین بدم برم GTX فلان فلان بریزم توش که فقط پول ریختم دور !! اصلا خوب نبود موتور صدای تلمبه اب میداد بخاطر همین یه دفعه تصمیم گرفتم برم با وجود اینکه GTX خیلی کم کار کرده بود عوضش کنم و همون بهران خودمومنو بریزم!! ( تذکر: اترود هم برای این موتور زیاد جالب نیس!)

خلاصه!!! تعویض روغنی که که همیشه پیشش روغن عوض میکردم تو مسیر خروجی شهر به سمت اصفهانه! همینطور که طرف داشت کارای تعویض روغنو میکرد منم نشسته بودم رو صندلی دم در به اتوبان نگاه میکردم! به ماشینایی که میرن به سمت اصفهان! نمیدونم اون روز چم شده بود!! یه جوری بودم ! یه حس عجیبی داشتم!!!!

بگذریم! روغن و فیلترو عوض کردم ، چرخها تنظیم باد! استارت! به سمت اصفهان!!! پسر مگه زده به سرت؟!! بدون هیچ هماهنگی قبلی! حتی خانودات هم نمیدونن!! اگه بابات بفهمه شوک میشه!! تازه اونم با چی!! با این ماشین؟!!! تو جاده؟!! ملت با یه ماشین به روز و معمولی هم میخوان برن سفر قبلش کلی ماشینو چک میکنن ، سرویس میکنن، آماده میکنن برای سفر! اونوقت با این ماشین فقط یه روغن عوض کردی زدی به جاده؟؟!!! اگه تو راه گذاشتت چی؟!! چه خاکی تو سرت میکنی! و .. و ... و ... و ... همینطوری این چیزا تو ذهنم میگذشت که یهو دیدم دیگه واقعا از شهر دور شدم و دیگه راه برگشتی نیس!!!! استرس داشتم!! ولی هر چی میگذشت کم تر میشد!! زنگ زدم خونه و گفتم من دارم میرم سمت اصفهان!! مادر پشت تلفن: چند لحظه سکوت! چیییییی؟؟؟؟!!!! کجااااا؟ با کی ؟ با چی ؟!! خلاصه کلی توضیح و تفسیر دادم و خوبیش این بود که خانواده هم قرار بود 2 روز بعد راه بیوفتن به سمت اصفهاان. نهایتش این بود که دیگه برگشتش ماشینو با کامیونت بر میگردوندم

بر گردیم به جاده! مسیر به سمت اصفهان تقریبا همش اتوبانه یا مسیر یک طرفه، بررره بیابون زیاد پیدا میشه! حدود سه ساعتی گذاشته بود،دنده 3 سرعت 90 تا 100 متغیر تو خط دو! آمپر بنزین 1/4 ! دیگه استرسم کم شده بود یجورایی یخمون باز شده بود!!! خداییش تا اینجا راحت بود و خستگی چندانی نداشتم، خودم تنها بودم! اون موقع ضبط ماشینم هم از این سی دی خورا بود! کل اهنگ ها رو دیگه 10 بار پلی شده بود دیگه حالم داشت بهم میخورد!! خاموشش کردم!! سر و صدای اتاق واقعا کم ولی گاهی صدای باد یا اصطکاک چرخ ها با زمین حس میشد... همینطور به جلو خیره بودم که تو خط 2 رسیدم به یه تریلر، خیلی اروم دستمو دادم چپ و رفتم تو خط سه با ارامش در حال سبقت گرفتن از تریلی بود که یهو نمیدونم یه آزرا از کجا پیداش شد پشت سر ما حی بوق و چراغ!! منم که در حال سبقت از تریلیه بودم ، یه دفعه عصبی شدم نمیدونم چی میگن ! زورم گرفت یه همچین چیزی!! شاید برای شما هم پیش اومده قبلا!! خلاصه از تریلیه که گذشتم برگشتم به خط 2! ازراهه اومد ازم سبقت بگیره که من یه دفعه گازو تخته کردم!! تا ته فشارش دادم!! تو اون سرعت معکوس کشید به 2 !!! فول پرش کرد بعد رفت 3!! یه صدایی از این موتور بلند شد که هنوز که هنوزه دیگه نشنیدم ازش!!! این موتور صداش خیلی بمه ولی اون لحظه صدای تیز شبیه فرمول یک میداد!! واقعا میگم!! خلاصه این کارو که کردم از ازرا افتادم جلو! اونم فهمید من از عمد این کارو کردم اونم گازشو گرفت!! تا چند ثانیه پا به پای هم میرفتیم!! امپر سرعتو اون لحظه نگاه نکردم ولی معلوم بود سرعت خیلی بالا رفته شاید 150 -160 !!! همینطور تو افزایش سرعتو کل کل بودم که یه دفعه یه احساس بدی از ماشین بهم منتقل شد، یه جور حس شناوری!! احساس کردم داره گیج میزنه ماشین، فرمون که همینطوریش هم شل و ول بود دیگه اون لحظه انگار رو هوا بود!!! خلاصه اینجوری که شد دیگه بیخیال شدم!! آزراهه افتاد جلو یه راهنما چپ و راست هم برام زد و رفت! تا به خودم اومدم دیدم مثل ادمی که سگ دو زده دارم نفس نفس میزنم!! قلبم تاپ تاپ میزد!! آدرنالین زده بود بالا!!!! چندتا نفس عمیق کشبدم!! برگشتم به حالت عادی ! یکمم عذاب وجدان گرفتم که چرا بهش فشار اوردم.خلاصه رسیدم به آبادی!!! باک رو پر کردم خوشبختانه سوپر هم داشته ، نوش جوونش پر پرش کردم، کارگره پمپ بنزینی هم از ماشین خوشش اومده بود و تعجب کرده بود این همه راه باهاش زدم به جاده . جاتون خالی ناهار هم زدمو دوباره افتادم تو جاده تا خود اصفهان دیگه اعتماد به نفسم زده بود بالا . تا خود اصفهان دیگه اتفاق خاصی نیوفتاد که بگم !! جاده همش اکثرا اتوبان و صاف بود .
خلاصه رسیدم اصفهان، یه حسه خیلی خوبی داشتم!!! غرور ! اعتماد به نفس!! رفتم خونه یکی از اقوام و شب و خوابیدم،

این سفر ادامه داره تا بوشهر!!! ولی الان دیگه خستم شد بنویسم
ادامه دارد....

 

[Tik TAAk]

ایول ...

چه داستانی بود

نگفتی ماشینت چی بود

بقیشم بنویس لطفا

پ.ن: هنوز همه ی نوشته هاتو نخوندم اما در کل عالی بود تاپیک

 

[ali 254]

جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا بوشهر؟؟؟؟؟؟؟


ولی تقریبا جالب نوشته بودی...
اون حس بد هم که می گی احتمالا واسه اینه که باید یه تنظیم فرمون بری....البته اگر زیر و بند ایراد نداره....

حالا اینکه چیزی نیست ، من هفته قبل با همین ماشین از اصفهان اومدم تهران!
حساب کن ماشین 5 سال خواب بوده
ساعت 1 شب راه افتادم و شش و نیم رسیدم تهران

اتفاقی که افتاد این بود که فی الطریق دو بار ماشین خاموش کرد موقع معکوس کردن دنده که البته وقتی کلاچ رو رها کردم و چرخ ها و موتور درگیر شدن با هم دوباره موتور روشن شد...!
ولی دیگه تا خود تهران اتفاقی نیفتاد....
از سمت دلیجان هم رفتیم....جاده اش خیلی افتضاحه...

 

[3peh]

یه هفته ای بود اینجا یر نزده بودم! در گیر رفتن قاطی مرغا دارم میشم

ایول ...

چه داستانی بود

نگفتی ماشینت چی بود

بقیشم بنویس لطفا

پ.ن: هنوز همه ی نوشته هاتو نخوندم اما در کل عالی بود تاپیک

ای آقا شما متوجه نشدی ماشین چیه ؟؟

جان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا بوشهر؟؟؟؟؟؟؟


ولی تقریبا جالب نوشته بودی...
اون حس بد هم که می گی احتمالا واسه اینه که باید یه تنظیم فرمون بری....البته اگر زیر و بند ایراد نداره....

حالا اینکه چیزی نیست ، من هفته قبل با همین ماشین از اصفهان اومدم تهران!
حساب کن ماشین 5 سال خواب بوده
ساعت 1 شب راه افتادم و شش و نیم رسیدم تهران

اتفاقی که افتاد این بود که فی الطریق دو بار ماشین خاموش کرد موقع معکوس کردن دنده که البته وقتی کلاچ رو رها کردم و چرخ ها و موتور درگیر شدن با هم دوباره موتور روشن شد...!
ولی دیگه تا خود تهران اتفاقی نیفتاد....
از سمت دلیجان هم رفتیم....جاده اش خیلی افتضاحه...

اخ اخ نصف شب خیلی بده که!! مخصوصا اگه ادم خودش تنها باشه!! با این ماشین ها! I hate!!
یه دوستی دارم یه بنز اس کلاس دهه 70 میلادی داره، خودش تنها با این ماشین 12 شب میزنه بیرون از تهران میره چالوس!!! شب باررونی ! چله زمستون!! یعنی اعتمادی که به ماشینش داره به خودش نداره . از آن المانی بازهای متعصب هستا!! همیشه با هم کل کل امریکایی آلمانی داریم



خب بریم سراغ ادامه سفر!!
صبح روز بعد اول رفتم سراغ ماشین یه چرخی دورش زدم، زیر ماشینو نگاه کردم ببینم روغنی چیزی نشت نکرده باشه . آب و روغنو چک کردم. بعدم خودم یه ابی زدم به ماشین شستمش. چادر هم کشیدم روش!! اون روز رو کلا تو اصفهان گذروندم و از عصر همون روز به سرم زد که برم شیراز!! خیلی دوست داشتم برم شیراز را بگردم چون قبلا یکی دوبار بیشتر نرفته بودم، از طرفی دو تا از بهترین دوستای دوران خدمتم هم شیراز بودن و بار ها اصرار کرده بودن که یه سفر برم پیششون!! تو همین فکرا بودم که یکیشون همون موقع بهم زنگ زد!!!!! دیگه قطعی شد که برم شیراز !!!
شب خانواده هم رسیدن. من: به امید خدا فردا صبح عازم شیرازم! - مخالف ها شروع شد! ولی من کوتاه نیومدم! بابام گفت بیا حداقل با ماشین من برو!! بابام سمند داره، ولی قبول نکردم فقط میخواستم با بیوک برم!! دیگه نهایتا تسلیم شدن! من اگه یه کاری بخوام بکنم کسی نمیتونه جلومو بگیره

صبح ساعت 4 از خواب بیدار شدم . اینبار با برنامه و تدارکات داشتم میزدم به جاده! یه بار دیگه همه چیزه ماشینو چک کردن، روغن موتور، گیربگس،ترمز،هیدرولیک، سطح آب . استارتو زدم، غرش موتور اون موقع صبح تو پارکینگ آپارتمان پیچید!!مادرم بنده خدا شور میزد هر چی گفتم نمیخواد بیای تا دم ماشین ولی اومد برای بدرقه، یه خورده دلم سوخت . دوستان من بچه ی شرّی نیستما .10 دقیقه ای گذاشتم کار کنه و حرکت!! دیگه این مسیر اصفهان به شیراز رو درست بلد نبودم و اشنایی نداشتم! بازم اکثر مسیر اتوبان بود، حقیقتش یکم خسته کننده شده بود! و چون خودمم تنها بودم بدتر بود! تو یه شهری هم بدجوری گم شدم اصلا اعصابم خط خطی شد، فکر کنم آباده بود اسمش. بعضی موقع ها با ماشین مثل پراید رفتار میکردم!! دست اندازها رو اصلا رعایت نمیکردم! اخه من خیلی با این ماشن احتیاط میکنم تو دست اندازه ها! ولی ان موقع چون واقعا خسته شده بودم اصلا دیگه حواسم به این چیزا نبود!! فقط میخواستم زودتر برسم شیراز! قرار بود نهار اونجا باشم. تقریبا ساعت 12 اینا بود دیگه تابلو ها نشون میدادن دارم به شیراز نزدیک میشم! گاز ماشینو گرفتم، توی خط 3 ! توی خط 3! یه چیز مسخره این ماشین اینه که نور بالاش با پاهه!!! همینطور که تو سرعت بودم یه دفعه دیدم چندتا از ماشین هایی که جلوم بودن بی جهت زدن رو ترمز! در حالی که هیچ چیزی هم جلوشون نبود! منم روی همون 150 سرعتم بود!! که یه دفعه دوزاریم افتاد!! ای داد بیداد!!! توی اینه عقب متوجه دوربین کنترل ترافیک و سرعت راهنمایی رانندگی شدم!! از جلوی دوربین با 150 تا رد شده بودم!! سریع سرعتمو کم کردم اومدم تو خط 2! شیراز 15 کیلومتر!! چند دقیقه بعد رسیدم به پلیسراه، ترافیک بود بخاطر عید خیلی شلوغ بود! چند دقیقه ای تو ترافیک گیر بود تا رسیدم به ایست بازرسی، چند تا ماشینو متوقف کرده بود پلیس! یخورده استرس گرفته بودم که نکنه بخاطر سرعتی که داشتم بگیرنم!! که یه دفعه یه سرباز پرید جلوم که بزن کنار!! آخ که بدبخت شدیم!! زدم کنار پیاده شدم. همینطور که منتظر ایستاده بودم چشمم خورد به یه تویوتا کمری که پلیس گرفته بودش!! یه پارچه هم گذاشته بودن روش به علت سرعت غیر مجاز اعمال قانون گردیده!!! استرس دوبرابر شد!!! سرکاره اومد طرفم:
مدارک ماشین لطفا!
بفرمایید سرکار!
یه چرخی دور ماشین زد، گفت معاینه فنیت کو؟!
سریع پریدم از تو داشبرد اوردم دادم بهش! همش منتظر بودم بگه 150 تا سرعت داشتی برو پارکینگ!!!
اینکه تاریخش گذشته
مطمئنی سرکار؟!! کو ببینم! ای وای راست میگه 2 هفته ازش گذاشته بود! منم اصلا حواسم نبوده
صدای یه سرباز زد گفت ایشونو راهنمایی کن تا پارکینگ
سرکار! توروخدا!!! من مسافرم ! جان من بیخیال شو! این ماشین همه چیزش ردیفه! برای فقط 2 هفته تاخیر معاینه فنی میخوای منو بفرسی پارکینگ
آقا اصلا هرچی خواهش و التماس میکردم تو کله این ادم نمیرفت!! اخر مارو فرستاد پارکینگ ، واقعا خیلی مسخره بود برای معاینه فنی ماشین بخوابه!! دیگه زنگ زدم به دوستم که قرار بود ظهر برم خونشون. بنده خدا خودشو رسوند بعد از 2 ساعت معتلی بالاخره ماشینو ازاد کردیم با یه قبض جریمه! و ساعت 3 بعد از ظهر بود که دیگه رسیدیم خونه !



2 روز رو شیراز موندم و جاتون خالی خیلی خوش گذشت!! و روز سوم قرار شد بریم بوشهر و خاطرات دوران خدمتو زنده کنیم! این بار دیگه تنها نبودم و کلا سه نفر بودیم! اولش اون دوتای دیگه مخالف بودن که با ماشین من بریم ولی نهایتا قرار شد با همین بیوک بریم . روز قبل روغن ماشینو عوض کردم دوباره و باک هم پر! زدیم به جاده! این سفر واقعا لذت بخش بود! چون هم 3 نفر بودیم! هم دیگه جاده همش اتوبانو و کفی نبود!!!
حدود 40 دقیقه ای از شیراز خارج شده بودیم که دیگه جاده کاملا دو طرفه بود، کوهستانی، سربالایی های تند، سینه کش، پرتگاه های ترسناک، تونل، سرازیری های با شیب تند، ترافیک شدیدعید البته مسیر رفت به بوشهر بیشتر سرازیری بود تا سربالایی! خلاصه یه تجربه و چالش جدی هم برای ماشین و هم برای من بود! تازه فهمیدم چرا دوتا دوستام مخالف بودن با ماشین من بریم!! تو کل مسیر تنها ماشین قدیمی توی جاده ما بودیم فقط!! تا چشم کار میکرد همش ماشین های تولید داخل یا روز بود!!! ولی تمام این مسائل نتیجش فقط یه دلشوره کوچیک بود!! که اونم چون 3 نفر بودیم به طور مقطعی فراموش میشد . ما از یه مسیری اومدم که تنگه نمیدونم چی نام داشت! اسمش یادم نیست! خیلی بد بود! هم باریک بود هم شیب و پیچ های تند داشت و پر ماشین سنگین و پرتگاه داشت که بعد دوستم گفت این مسیر بیشتر ماشین سنگین ها میان و ما باید از یه مسیر دیگه میرفتیم!!!! تو سر پایینها راستش زیاد پا روی ترمز میذاشتم و از اونجایی که از ابتدای خرید ماشین سیستم ترمز و چرخ ها رو بررسی نکرده بودم یه خورده نگران بودم!! مدام هم پشت این کامیون ها گیر میکردم خیلی بد بود! دیگه نهایت گیربکس رو اوردم روی حالت دستی ، روی دنده2 ، عملکرد ماشین خیلی بهتر شد ودیگه کمتر نیاز میشد با ترمز ماشینو کنترل کنم.
از استان فارس خارج شدیم و دیگه توی استان بوشهر بودیم. توی راه به یه پاسگاه ایست بازرسی رسیدیم که عجیب بود برام وسط کوه و دره ! همون طور که انتظار داشتم باز ماشین مارو نگه داشتن!! اینبار دیگه معاینه داشتم خیالم راحت بود!
سه تامون تفتیش بدنی کردن :| ؛ همه جای ماشین هم گشتن :| سربازه با اون پوتین کثیفش میخواست بپره تو ماشینو بگرده ، منم تورو خدا پاتو نذار رو صندلی مواظب باش!! اخر سر سرکاره خوب ماشینو برانداز کرد بعد بهم گفت ماشین از اول مال خودت بوده؟! منم گفتم نه! گفت ماشین تمیزیه، ببخشید وقتتونو گرفتم سفر خوبی داشته باشید!

ادامه سفر هم اکثرا دوطرفه و کوهستانه ، پیچ های موسوم به کنار تخته واقعا وحشتناک بودن!! عملا یه چیزی تو مایه های چالوس خودمون ولی بی اب و علف!!! تو مسیر همش گیربکس روی حالت منوال و 2 بود و عملکرد خوبی داشت. وسط راه یک بار باک رو دوباره پر کردم بعد از حدود 6 ساعت رسیدیم به بوشهر. توی رفتن خیلی با احتیاط رانندگی میکردم.
جاتون خالی کنار دریای همیشه خلیج فارس ساعت 9 شب نشسته بودیم.هوا هم گرم و شرجی!!! به ماشین خیره شده بودم و واقعا باورم نمیشد این همه راه باهاش اومدم تا اینجا!!!

همون شب برگشتیم به شیراز!!!!!!! ساعت 1 شب بود حدودا حرکت کردیم!!! اینجا بود که واقعا ماشینو به چالش کشیدم!!همون مسیر ولی اینبار توی تاریکیه شب !! خلوت!! و سر پایینی هایی که اینبار به سینه کش و سربالای تبدیل شده بودن!! این ماشین به واسطه حجم بالای موتورش گشتاور بالایی داره و واقعا توی سینه کش ها بهم اثبات شد!! کشش تو سربالایی ها واقعا خوب بود. مواقعی که میرسیدم به یه ماشین ومیخواستم سبقت بگیرم خیلی خوب و به موقع معکوس میکشید و با شتاب سبقت انجام میشد. کیفیت نور چراغ ها خوب نبود و واقعا دید خوبی نمیداد.
رسیدیم به پیچ های تنگه ه که توی استان فارس بود! دوتا دوستام تقریبا خواب بودن! تصمیم گرفتم یکم شیطنت کنم و گاز بدم به ماشین! جاده هم خلوت بود! توی تونل بودیم! یه پژو جلوم بود پر ادم !! معلوم بود همشون هم به جز راننده خوابن!!! دستمو دادم لاین مخالف که اروم ازشون سبقت بگیرم توی تونل!! یه دفعه گازو تخته کردم!! ماشین معکوس کرد و چنان غرشی توی تونل پیچید همه بیدار شدن ؛ خودمم کفم برید!! خیلی صداش تو تونل خفن بود!! از پژوه که رد شدیم چند تا چراغ و بوق برام زد که نمیدونم نشانه اعتراض بود فکر کنم. همینطور تو اینه داشتم عقبو نگاه میکردم سرعتم هم رفته بود بالا که از تونل خارج شدیم و یه پیچ تند !! من پیچیدم ولی ماشین نپیچید!! اینجا بود که پشت ماشین در رفت !! فرمون دادم سمت مخالف که صاف شه ولی بد تر کنترل رو از دست دادم ، ترمز هم که گرفتم بد تر شد! نهایتا با چند بار چپ و راست کردن ماشین سر و ته وسط جاده ایستاد!!! پژو هه هم رسید! محکم زد رو ترمز ! منم که شک شده بودم سریع ماشینو دوباره روشن کردم از وسط جاده اومدم کنار پارک کردم! واقعا خدا رحممون کرد! اگه جاده شلوغ بود و یه ماشین از جلو اومده بود قطعا حادثه بدی پیش میومد!! من همینطور داشتم نفس نفس میزدم !! راننده پژو هم پیاده شده گفت آقا خوابت برده؟! یا مجنونی!!!
هیچی دیگه به خیر گذشت! دیگه بقیه مسیر رو مثل بچه ی آدم رفتیم و دوتا دوستم هم از ترس چشم روی هم نذاشتن.
نزدیکای شیراز هم احساس کردم بوی بخار آب پیچییده توی ماشین سریه زدم کنار و توی تاریکی با بدبختی سطح ابو چک کردم دیدم خیلی کم شده. پرش کردم ولی چند کیلومتر بعد تر بازم اب کم کرد. ترسیدم نکنه یوقت واشر سرسیلندر چیزیش شده باشه. چون تمام شیلنگ ها و بستهاشون و خود رادیات نشتی نداشتن. خلاصه تا شیراز با احتیاط رسوندیم خودمونو و بعد متوجه شدم واتر پمپ ترک برداشته!

خب دیگه تقریبا سفرنامه تمام شد!!! فقط یه سری نکات تکمیلی باید بگم که دیگه واقعا خسته شدم بنویسم. امیدوارم شما خسته نشید.
توی پست بعدی چند تا نکته مهم هست که باید بگم به اضافه چند تا عکس و دیگه تموم...

 

[ali 254]

دو نفر بودم...تنها نبودم...جالبه که ترمزها هم ایراد داشت ، سیلندرهای ترمز جلو خراب بود و فقط چرخ های عقب ترمز می گرفت استارت هم که خراب....ماشین رو با ناله روشن می کنه و امروز هم که کلا مرخص شد!!

کاربراتور هم مشکل داشت و خوب نمی سوزوند....فکر کنم تا تهران حدود 50 تا سوزوند ، خوب سوزونده به نظرت؟

ماشین چجوری از پارکینگ ترخیص شد؟

 

[3peh]

دو نفر بودم...تنها نبودم...جالبه که ترمزها هم ایراد داشت ، سیلندرهای ترمز جلو خراب بود و فقط چرخ های عقب ترمز می گرفت استارت هم که خراب....ماشین رو با ناله روشن می کنه و امروز هم که کلا مرخص شد!!

کاربراتور هم مشکل داشت و خوب نمی سوزوند....فکر کنم تا تهران حدود 50 تا سوزوند ، خوب سوزونده به نظرت؟

ماشین چجوری از پارکینگ ترخیص شد؟

ای اقا شما چه دلی داشتی با این وضعیت زدی به جاده! ! ! در مورد مصرف راستش اطلاعی ندارم از این ماشین.

ماشین توی یه حیاط کوچیک تو همون پلیس راه متوقف شد. از اون پارکینگ ها نبود!! نکته دیگه اینکه بخاطر سرعت غیر مجاز متوفق نشده بودم! خوشبختانه متوجه نشده بودن!!اگز به خاطر این بود قطعا ازاد نمیکرد ماشینو! بخاطر گذشتن انقضاء معاینه فنی بود که فقط دو هفته ازش گذشته بود. دیگه با دو ساعت چک و چونه زدن کوتاه اومد!! البته جریمه هم کرد!



ادامه ...

همونطور که گفتم نزدیک های برگشت به شیراز بود که بوی بخار اب توی ماشین حس میشد و رادیات زود به زود اب کم میکرد. چون آمپر آب هم نداشت واقعا نمیدونستم وضعیت دما چطوره ، تا اینکه نزدیکی های شیراز چراغ هشدار دمای آب روشن شد. سریع زدم کنار دوباره اب رو چک کردم که خیلی کم شده بود. خوشبختانه هم دم صبح بود و هوا خنک و هم دوشیشه آب رادیات همرام بود. دوباره پرش کردم و با احتیاط خودمون رو تا شیراز رسوندم.
صبح و هوا روشن فوری رفتم سراغ ماشین تا علت رو پیدا کنم. همه بست ها،جنت ها و لوله ها سالم بودن، رادیات هم نشتی نداشت. دیگه واقعا ترسم از این بود که نکنه واشر سرسیلندر ایراد پیدا کرده. چون واقعا تو این مدت هم فشار اورده بودم به ماشین!! مخصوصا توی سفر به بوشهر! زنگ زدم به یکی دوتا از دوستام که امریکای دارن توی تهران جریانو گفتم ... ولی نمیشد باید یه تعمیرکار ماشینو از نزدیک میدید!
یکی از بچه ها گفت من یه تعمیرکار میشناسم شیراز بریم پیشش کارش درسته!! منم با اینکه میل نداشتم بردیم ماشینو پیشش! یه تعمیر گاه پر از پرایدو پژو!!!! ماشینو که بردم تو همه یه جوری نگام میکردن . خلاصه اوساشون اومد بالای ماشین! چندتا سوال پرسید یه نگاه هم به موتور انداخت! کاملا مشخص بود تا حالا با این ماشین ها کار نکرده!!!!!! حتی اسم ماشینو نمیدونست!!
هیچی دیگه ول کردم اومدم بیرون!
تو راه باز چراغ آب روشن شد، معلوم بود وضعیت داره بدتر میشه، دوباره آب کم کرده بود. تصمیم گرفتم یه فکر اساسی کنم، بعد از کلی زنگ و تلفن اینور و اونور به بچه های تهران آخر آمار یه نعمیرکار حرفه ای ماشین امریکایی توی شیراز رو گرفتم و با کلی درد سر اخر پیداش کردم. و رفتم پیشش! کاملا مشخص بود طرف تو کارش حرفه ایه. چند تا ماشین آمریکایی دیگه هم رو دستش بود، بلیزر، کاپریس، کامارو ....
بعد از نیم ساعت ور رفتن بالاخره علت رو کشف کرد! واتر پمپ از کنار یکی از پیچ ها ترگ خوردده بود! طوری که به چشم مشخص بود!!! اب از همون جا نشت میکرد...
باید واتر پمپ عوض میشد! گفت اگه نو میخوای باید یک هفته صبر کنی تا کسی که داره بیاد و بهت بده! منم فقط نو میخواستم!!! دوباره زنگ زدم بچه های تهران یه نو بخرن برام با اتوبوس بفرستن ولی اونا هم گفتن 7 -8 روزی طول میکشه . چون تو عید بود خیلی ها نبودن! چون نمیتونستم صبر کنم آخر یدونه واتر پمپ دست دو ریبیلد شده سالم از خود طرف گرفتم و نصب کردیم. و واقعا مشکل حل شد!! البته بعدا یه واتر پمپ نو اصل gm براش خریدم. ولی هنوز نصب نکردم. چون قبلیه هنوز بd عیب داره کار میکنه!!
این پروسه 3 روز مارو توی شیراز معتل کرد و دیگه بعدش گازو گرفتم برگشتم....

خب اینجا دیگه سفر نامه به پایان رسید...

اما در پایان چند تا نکته!
شاید با خواندن این تاپیک برداشت هایی بشه! مثلا این ماشین با اینکه قدیمیه ولی عالیه!! قدرتیه! سرعتیه! از پژو و سمند و ال 90 شتابش بیشتره! بهتره! با ازرا کل کل میکنه! قابل اطمینانه! اصلا خراب نمیشه و....
در جواب باید بگم اگر این ماشین صفر باشه و تازه از کمپانی در اومده باشه!! اره واقعا همینطوره!! و موارد بالا در موردش صدق میکنه!

اما حالا که دیگه این ماشین 30 ساله که دیگه تولید نمیشه!! پس آیا اگر ما برویم یک بیوک ایران بخریم ، خوب است؟!! و هر چیزی در این تاپیک گفته شد در مورد ان هم صدق میکند؟!!!
جواب: قطعا خیرررر!!

بیوک ایران داریم تا بیوک ایران! کلا ماشین هایی قدیمی خیلی وضعیتشون متفاوته. بیوک ایران داریم که مثل من میشه با هاش چند هزار کیلومتر زد به جاده! بیوک ایران هم داریم که باهاش تا سر کوچه هم نمیشه اطمینان کرد و رفت!

پس وضعیت سلامت ماشین خیلی مهمه.

اما در مورد ماشین خودم چندتا نکته وجود داره. این ماشین واقعا با وضعیت مناسبی خریداری شد.با اینکه خود ماشین شالوده خوبی داشت و اصلا تصادف نداشت ولی توسط صاحب قبلی به طرز حرفه ای و وسواس گونه ای بازسازی شده بود. هیچ نقطه در بازسازی کنار گذاشته نشده.
- بدنه بطور کامل اهن شده بود و دوباره رنگ امیزی شده بود.
- نیم شاسی و قطعات جلو بندی باز شده بودن و تمیزکاری و دوباره رنگ امیزی شده بودن. همچنین کلیه لوازم و واشرجات با نمونه اصلی و نو تعویض شده بودن.کمک ها، لوازم چرخ و ... طوری که واقعا وقتی میرم زیر ماشین همه چیز نوهه!
-موتور علاوه بر این که باز شده و تعمیر و بازسازی اساسی شده بود. تقویت هم شده بود! کاربراتور holly و میل سوپاپ پرفورمنس stage2 و وایر شمع. کاربراتور توی این موتور خیلی مهمه، تنطیم بودنش،سالم بودنش، مثله مغز این موتور میمونه!
- و خیلی موارد دیگه که مورد بازسازی و نو سازی قرار گرفتن....

من حتی 2 بار پیشنهاد تعویض با کامارو بهم شد. یکی از کامارو ها مدل 74 بود خیلی چشمم رو گرفت! و واقعا هم جذاب تر از بیوک هستن. ظاهرش تمیز بود ولی وقتی کاپوت رو زدم بالا و یا زیر ماشین رو نگاه میکردم ویا سیم کشی های در هم و یا لای درهای فسیل شده رو میدیدم حالم بد میشد!! وترجیح دادم یه بیوک ایران که یه امریکایه کاملا معمولیه داشته باشم ولی تمیز و نو!!

هدفم اینه که بگم در خرید این ماشین ها خیلی باید دقت کرد. بر خلاف باور عموم سلامت بدنه و اتاق و شاسی خیلی خیلی مهمتر از بخشهای فنی مثل موتور و گیربکس و... هست. بدنه پوسیدگی نداشته باشه و خیلی چیزهای دیگه که از حوصله اینجا خارجه!

و مهم تر اینکه خرید این ماشین ها هیچ وقت نباید با هدف استفاده روزمره باشه!! خود من الان که دارم این مطلب رو مینویسم الان بیشتر از یک هفته است که ماشینم از پارکینگ خونه بیرون نیومده! و تازه همین امروز صبح بود که 20 دقیقه روشنش کردم و گذاشتم درجا کار کنه! البته ماه های اول خرید اینطور فکر نمیکردم! ولی بعدا طرز تفکرم عوض شد...

نیم شاسی که به طور کامل از بدنه جدا شده و تمیز کاری و نگ امیزی شده.



لوازم شاسی و جلو بندی قبل نصب روی بدنه

 

[3peh]

دیگه صحبت های من در این تاپیک تقریبا تمام شد...
اگر سوالی چیزی بود بپرسید...

 

[ali 254]

خب باید به صورت اورژانسی می اومدم تهران چون کار فوری داشتم و همچنین اینکه لوازم اصفهان نبود...گفتم بیام ماشین رو کلا تهران درست کنم که هر چی هم خواست باشه...

طرف اسم ماشین رو نمی دونست؟ بیوک ایران که ماشین کلاسیک آنچنانی نیست...اولا مونتاژ ایران و دوم اینکه تعدادش بالا بوده و هست...حالا اینکه شما می گی با تعجب نگاه می کردن واسه من تعجبه...

 

[3peh]

این ماشین شما فکر کنم خیلی بد لوازم باشه. نه؟
خدا صبرت بده

اره واقعا اون کسی(+ 2 یا سه نفر دیگه) که اومد بالای سر ماشین و نقش اوسای تعمیرگاه را داشت واقعا نمیدونست ماشین چیه!!!! دقیقا این جمله رو گفت: " ما کار شِوِلِت نمیکنیم! " ( با لهجه شیرازی!) . شایدم با شورلت نوا اشتباه گرفته بود!!!!!! اینو که گفت کلا بی خیال شدم! خب این بنده های خدا معلوم بود کارشون ماشینهای تولید داخل پراید و پژو و...بود. یه آقای نسبتا جوانی بود شاید اگر سن و سال دارتر بود میفهمید

واقعا اینجور ماشینها رو دست هر کسی نمیشه داد، بر عکس اون طرف که تعمیر کار حرفه ای امریکایی بود. حتی پیچ های واتر پمپ را با آچار تورک متر دار سفت کرد. و اینکه پیچ ها تا چه میزان باید سفت بشن تو دستش بود!

 

[eti68]

........

 

[ali 254]

این ماشین شما فکر کنم خیلی بد لوازم باشه. نه؟
خدا صبرت بده

اره واقعا اون کسی(+ 2 یا سه نفر دیگه) که اومد بالای سر ماشین و نقش اوسای تعمیرگاه را داشت واقعا نمیدونست ماشین چیه!!!! دقیقا این جمله رو گفت: " ما کار شِوِلِت نمیکنیم! " ( با لهجه شیرازی!) . شایدم با شورلت نوا اشتباه گرفته بود!!!!!! اینو که گفت کلا بی خیال شدم! خب این بنده های خدا معلوم بود کارشون ماشینهای تولید داخل پراید و پژو و...بود. یه آقای نسبتا جوانی بود شاید اگر سن و سال دارتر بود میفهمید

واقعا اینجور ماشینها رو دست هر کسی نمیشه داد، بر عکس اون طرف که تعمیر کار حرفه ای امریکایی بود. حتی پیچ های واتر پمپ را با آچار تورک متر دار سفت کرد. و اینکه پیچ ها تا چه میزان باید سفت بشن تو دستش بود!

عجب آدم های تعطیلی اینا دیگه
راستش لوازم که دیگه فقط تهران هست...جاهای دیگه اگه بوده جمع کردن....کم و بیش هست لوازم ولی قیمت ها رو می پرونن...بستگی داره چی بخوای...خیلی چیزا که اصلا نیست دیگه...

مثلا این خطرهای عقب رو می گفت دونه ای 20 تومن....بعد گفتم راهنمای جلو چند؟ گفتی جفتی 120 تومن

 

[SHELLBY]

سلام.
آقا من اگر اشتباه نکنم( از روی دو عکس مربوط به بازسازی)، این ماشین شما توسط آقای سیاوش سرسپار و تیم متخصصی که در تهران دارند بازسازی شده. باید بگم واقعا کارشون حرف نداره
الان ماشینهای با ارزشی مثل دوج چارجر 1969 زیر دست این تیم در حال بازسازیه...

 

[3peh]

اینم چارجره...

 

[ali 254]

سلام.
آقا من اگر اشتباه نکنم( از روی دو عکس مربوط به بازسازی)، این ماشین شما توسط آقای سیاوش سرسپار و تیم متخصصی که در تهران دارند بازسازی شده. باید بگم واقعا کارشون حرف نداره
الان ماشینهای با ارزشی مثل دوج چارجر 1969 زیر دست این تیم در حال بازسازیه...

آقا این حرفا رو ول کن ، بگو چقدر می گیرن واسه بازسازی
یه ماشین رو بخوان لخت کنن چقدر میشه هزینه اش؟ جوری که لوازمش رو خودت بخری و فقط بخوای یه اونا دستمزد بدی

 

[SHELLBY]

آقا این حرفا رو ول کن ، بگو چقدر می گیرن واسه بازسازی
یه ماشین رو بخوان لخت کنن چقدر میشه هزینه اش؟ جوری که لوازمش رو خودت بخری و فقط بخوای یه اونا دستمزد بدی

سلام.
اطلاع دقیقی ندارم. من یه شماره تماس ازشون دارم که براتون پیغام خصوصی کردم.

 

[3peh]

خب خب خب...
این ماشین با تمام ارزش و خاطرات خوبی که برای من داشت رفت!!!!
بهله1 به قول معروف هر اومدنی رفتنی هم داره!!!

ماشین رو با یه شورلت کامارو 1974 معامله کردم!
خداییش خیلی خیلی رانندگی باهاش جذاب تره. ماشین تمیز و روپایی هم هست ولی از نظر نویی و تمیزی هنوز کار داره تا به پای بیوک نازنین برسه...
اوضاع جیب خرابه ولی در نظر دارم در اینده و به مرور ماشین رو دقیقا به روزهای اولش برگردونم...

بدرووود

 

[eti68]

خب خب خب...
این ماشین با تمام ارزش و خاطرات خوبی که برای من داشت رفت!!!!
بهله1 به قول معروف هر اومدنی رفتنی هم داره!!!

ماشین رو با یه شورلت کامارو 1974 معامله کردم!
خداییش خیلی خیلی رانندگی باهاش جذاب تره. ماشین تمیز و روپایی هم هست ولی از نظر نویی و تمیزی هنوز کار داره تا به پای بیوک نازنین برسه...
اوضاع جیب خرابه ولی در نظر دارم در اینده و به مرور ماشین رو دقیقا به روزهای اولش برگردونم...

بدرووود

شما نباید بیای با صاب ماشین یه صلاح مشورتی کنی بد مال و معامله کنی؟؟
کاماارو!اووووووو
چه اسم خوشگلی..
ماشینت چیه: شورولت کاماروو

 

[ali 254]

خب خب خب...
این ماشین با تمام ارزش و خاطرات خوبی که برای من داشت رفت!!!!
بهله1 به قول معروف هر اومدنی رفتنی هم داره!!!

ماشین رو با یه شورلت کامارو 1974 معامله کردم!
خداییش خیلی خیلی رانندگی باهاش جذاب تره. ماشین تمیز و روپایی هم هست ولی از نظر نویی و تمیزی هنوز کار داره تا به پای بیوک نازنین برسه...
اوضاع جیب خرابه ولی در نظر دارم در اینده و به مرور ماشین رو دقیقا به روزهای اولش برگردونم...

بدرووود

نه بابا؟ جدی؟
چند؟
عکس؟ مشخصات؟
راستی من دورسنج رو بالاخره خریدم
اینم عکس:
http://8pic.ir/images/mywrnn6kkcenb266muxb.jpg

 

[3peh]

شما نباید بیای با صاب ماشین یه صلاح مشورتی کنی بد مال و معامله کنی؟؟
کاماارو!اووووووو
چه اسم خوشگلی..
ماشینت چیه: شورولت کاماروو

تو خانواده تنها کسی که این عمل رو تحسین کرد عیال بود

اره اسمش هم قشنگه. از بین ماشینهای امریکایی یکی دیگه هم است که اسمش خیلی دوست دارم: شورلت مونت کارلو Montcarlo !!

قابل دار هم نیست

نه بابا؟ جدی؟
چند؟
عکس؟ مشخصات؟
راستی من دورسنج رو بالاخره خریدم
اینم عکس:
http://8pic.ir/images/mywrnn6kkcenb266muxb.jpg

اقا از دیزل چه خبر؟؟ از من میشنوی فکر کار کشیدن از این ماشین را از سرت بیرون کن!!! حیفه! این ماشین الان باید باز سازی بشه روزهای بازنشستگیش را بگذرانه!!!!

دور سنج هم راه اندازی شد یه خبر بهمون بده

اما در مورد جناب کامارو قیمتشو نپرسید که یاد جیب خالیم میوفتم . بیوک را دادم و 12 تومن هم سر دادم! 2 سال هم بیمه نشده بود جریمه اونم من دادم!! تمام هزینه های نقل و انتقال هم من دادم!!! خلاصه تا به خودمون اومدیم دیدیم با قیمت بیوک جمعا 35 و اندی پیاده شدیم. البته بین خودمون باشه ها
عشقه دیگه چه میشه کرد!!!!

در مدت تقریبا 2 سالی هم که بیوک را داشتم چند بار پیشنهاد تعویض بهم شد! کاپریس، کامارو 78! ولی هیچ کدوم به دلم نشنستند یا وضعیتشون خوب نبود...

علی جان فقط همین یه عکس را همینطوری با گوشی گرفتم. ماشین فعلا موتورش پیاده شده و یه چند ماهی خوابه. منم زیاد نمیتونم ببینمش


این ماشین به طور فابریک از همان موتور v8 - 350 که در بیوک هم بود استفاده میکنه. با این تفاوت که این گیربکسش دستیه. البته اتوماتیکش هم است ولی این دستیه
امااا!!!
نکته اینجاست که این موتورش تعویض شده توسط مالک قبلی! با یک موتور v8 - 454 !! به صورت قانونی!

نوع موتور v8- 454 cbi
تعداد سبلندر: 8 خروجینی
حجم موتور 7400 cc
16 سوپاپ

در مورد قدرت و گشتاور و... الان اطلاع دقیق ندارم

صدای موتورش فوق العاده بود، یکم گاز اضافه بدی پشت ماشین از کنترل خارج میشه!!! ولی فعلا موتور مورد داره و باید باز بشه!!!!برنامه ها دارم براش که البته صبر هم می طلبه ...
موتور و گیربکس اورهال و تقویت خواهد شد.
همه جور امپری هم داره دور موتور،فشار روغن، شارز باطری،بنزین، اب !!!

 

[eti68]

تو خانواده تنها کسی که این عمل رو تحسین کرد عیال بود

اره اسمش هم قشنگه. از بین ماشینهای امریکایی یکی دیگه هم است که اسمش خیلی دوست دارم: شورلت مونت کارلو Montcarlo !!

قابل دار هم نیست



اقا از دیزل چه خبر؟؟ از من میشنوی فکر کار کشیدن از این ماشین را از سرت بیرون کن!!! حیفه! این ماشین الان باید باز سازی بشه روزهای بازنشستگیش را بگذرانه!!!!

دور سنج هم راه اندازی شد یه خبر بهمون بده

اما در مورد جناب کامارو قیمتشو نپرسید که یاد جیب خالیم میوفتم . بیوک را دادم و 12 تومن هم سر دادم! 2 سال هم بیمه نشده بود جریمه اونم من دادم!! تمام هزینه های نقل و انتقال هم من دادم!!! خلاصه تا به خودمون اومدیم دیدیم با قیمت بیوک جمعا 35 و اندی پیاده شدیم. البته بین خودمون باشه ها
عشقه دیگه چه میشه کرد!!!!

در مدت تقریبا 2 سالی هم که بیوک را داشتم چند بار پیشنهاد تعویض بهم شد! کاپریس، کامارو 78! ولی هیچ کدوم به دلم نشنستند یا وضعیتشون خوب نبود...

علی جان فقط همین یه عکس را همینطوری با گوشی گرفتم. ماشین فعلا موتورش پیاده شده و یه چند ماهی خوابه. منم زیاد نمیتونم ببینمش
مشاهده پیوست 229525

این ماشین به طور فابریک از همان موتور v8 - 350 که در بیوک هم بود استفاده میکنه. با این تفاوت که این گیربکسش دستیه. البته اتوماتیکش هم است ولی این دستیه
امااا!!!
نکته اینجاست که این موتورش تعویض شده توسط مالک قبلی! با یک موتور v8 - 454 !! به صورت قانونی!

نوع موتور v8- 454 cbi
حجم موتور 7400 cc
16 سوپاپ

در مورد قدرت و گشتاور و... الان اطلاع دقیق ندارم

صدای موتورش فوق العاده بود، یکم گاز اضافه بدی پشت ماشین از کنترل خارج میشه!!! ولی فعلا موتور مورد داره و باید باز بشه!!!!برنامه ها دارم براش که البته صبر هم می طلبه ...
موتور و گیربکس اورهال و تقویت خواهد شد.
همه جور امپری هم داره دور موتور،فشار روغن، شارز باطری،بنزین، اب !!!

نه بااو مبارک عیال و شماا.کاماااارو باز

 

[ali 254]

سلام....
خیلی مبارک باشه ؛ ولی من بودم یه کاپریس می خریدم با این پول
خیلی کار داره ماشین؟

والا دارم رنگش می کنم منتها به دلیل سردی هوا عملیات متوقف شده
دورسنج هم چند روز پیش بستمش...یه سوییچ همراهش هست که با توجه به تعداد سیلندرهای ماشین باید تنظیم کنی دورسنج رو...که البته دیفالتش روی 4 سیلندر هست...یه لامپ هم داره که تنظیمش می کنی روی یه دور موتور مشخص روشن بشه؛
همین

دیزل هم فعلا هیچ...باید برم طرف های خاوران ببینم چه خبره!

گاز می دی تا چند می ره دورموتور؟
ضمنا آمپر فشار روغن چی بهش وصله؟ سیم یا لوله؟ البته فکر نکنم الان دسترسی داشته باشی ببینی چه خبره اون پشت

 

[ali 254]

اینم عکس رفیقمون

 

[ali 254]

آقا با توجه به سن بالای ماشین خیلی راحت تعویض پلاک شد؟ گیر ندادن؟

 

[3peh]

سلام....
خیلی مبارک باشه ؛ ولی من بودم یه کاپریس می خریدم با این پول​

خیلی کار داره ماشین؟​

سلام. ممنون

اصلا ماشین کوپه و اسپرت یه چیز دیگست! یه لذت دیگه ای داره یه دنیای دیگست

ماشین اره ریزه کاری زیاد داره ولی اصل کار یعنی بدنه و شاسی کاملا باز سازی شده( آکامل داخل و بیرون و زیر آهن شده و دوباره با کیفیت خیلی خوبی زیر سازی و رنگ شده) . یعنی حوصله سر بر ترین و طاقت فرسا ترین مرحله بازسازی همین صاف کاری و نقاشیه!!!! که خوشبختانه این کاراش انجام شده
اما موتور، گیربکس، تعلیق و جلوبندی کار دارن تا اون چیزی بشن که من میخوام. موتور یه مقدار کمپرس و روغن سوزی داره، کاربراتور اصلا تنظیم نیست و ...! حالا شما حساب کن با همین حال خرابش اصلا نمیشد گازش بدی!!!! اینقدر وحشی بود موتور رو میتونم در عرض چند روز یه سرویس و اورهال بکنم راحت! ولی میخوام لوازم دار جمعش کنم و دیگه دوبار نخوام موتور پیاده کنم!
دیگه اون برنامه هایی که دارم اگه روش پیاده بشه ...

گاز می دی تا چند می ره دورموتور؟
ضمنا آمپر فشار روغن چی بهش وصله؟ سیم یا لوله؟ البته فکر نکنم الان دسترسی داشته باشی ببینی چه خبره اون پشت​

امپر ها فعلا هیچ کدومش کار نمیکنه . اتفاقا داشبرد بازه! فقط موقع تعویض پلاک همیجوری بستیمش ! ولی من اصلا از سیم کشی و برق و این چیزا سر در نمیارم!! الان هم کل سیم کشی اتاق رو کندیم رو زمینه!! حالا یا سیم کشی رو کلا همینجا نوسازی میکنیم یا اگر بشه کل سیم کشی رو فابریک gm از اونور میخرم.

اینم عکس رفیقمون​

به به اقا ما المانی ها رو قبول داریم
یه بنده خدایی CLS داره گیر داده به ما بیا 400 متر بذاریم با هم

آقا با توجه به سن بالای ماشین خیلی راحت تعویض پلاک شد؟ گیر ندادن؟​

اگر خودش از قبل پلاک ملی باشه، مدارکش نقص و ایراد نداشته باشه، سند و زیر سندها تکمیل باشه. ظاهر ماشین هم روبه راه باشه نه هیچ مشکلی نداره

راستی جواب پیغام خصوصیتون هم دادم ولی خطا میده همش...

 

[ali 254]

پیام خصوصی رو درستش کردم...
cls؟ چی هست؟

 

[3peh]

پیام خصوصی رو درستش کردم...
cls؟ چی هست؟

سلام پیغام خصوصی ارسال شد

اینم CLS

 

[ali 254]

آهان

 

[3peh]

آهان

چیزی نیست، از پسش بر میایم

درگ 11 شهریور 92- تهران بوستان ولایت- پورشه کایمن با شورلت نوا کوپه v8 -350
مشاهده پیوست 230499

در مورد تغییر موتور روی ماشینتون پرسیده بودین. راستش چون من اطلاعاتی از ماشین شما ندارم ( کلا از المانی!!) باید ببخشید که نمیتونم راهنمایی خاصی کنم.
ولی در حد سوادم باید بگم اصولا شما باید از موتور های هم خانوداده فعلی انتخاب کنی. مثلا رو ماشین شما چه موتورهایی نصب میشده؟ بگردی و انها را پیدا کنی. یا ببینی تو ماشین های آلمانی دیگه چه موتورهایی پیدا میشه که بشه رو ماشین شما سوارش کرد... . اگر هم کلا بخواید یه موتور بی ربط بذارید خب خیلی درسر داره ستاپ کردنش یا شایدم شدنی نباشه اصلا

همینجا یه چیزی به ذهنم رسید بد نیست بگم. یه ویژگی جالب ماشین های امریکایی سیستم ساخت و اشتراک گسترده ای هست که دارن!! مثلا تقریبا همه محصولات GM قطعات فنیشون قابل استفاده در همدیگه هست! مثلا من راحت میتونم برم موتور گیربکس بلیزر که یه ماشین شاسی بلند هست را بندازم رو ماشین خودم!! فقط کافی پیچ ها باز و بسته بشه!! یا راحت میتونم یه موتور 6 سیلندر نوا یا 6 سلندر خورجینی بیوک سنچوری و... رو بذارم رو ماشینم و برعکس!!!! بدون هیچ تغییر اضافه ای!!
ولی تو ماشین های اروپایی فکر نکنم این گستردگی و ازادی وجود داشته باشه !!!!

عصری بیکار بودم تو سایت سامیت ریس یه سری لوازم برای موتور و گیربکس لیست کردم

لوازم موتور:

1- اینتک دوبل کارب HOLLY: اصلاح ورودی سوخت و تغییر موتور از تک کاربراتور به دو کاربراتور 4 دهنه
2- تغییر کاربراتور از کواتراجت به دو عدد کاربراتور HOLLY چهاردهنه CFM 750 :
3- پمپ بنزیم دوال الکتریت: افزایش دبی ورودی سوخت که بخاطر تغییر نوع کاربراتور اجتناب ناپذیره...
4-یک جفت سر سیلندر آلمینیومی نو: جنسشون المینیومه، محفظه احتراق کوچکتر، سوپاپ بزرگ، اسبک های غلطک دار، فنرهای ریس، تایپیت هیدرولیک. پیچ های نو هم همراشه.
5- هشت دست پیستون فورج تخت
6- ست کامل یاتاقان ها و واشرجات موتور ساخت OEM
7-کیت کامل MSD: ارتقا سیستم جرقه . (یه مجموعه شامل کویل،دلکو،وایر و شمع)
8-کیت میل سوپاپ COMPCAM: تعویض میل سوپاپ، زنجیر و خورشیدی با نمومنه ریس. هنوز رو مشخصاتش تصمیم نگرفتم...
9-هدرز استیل COMPCAM
10- پمپ روغن فشار بالا + واتر پمپ نو
11- رادیاتور آلمینیومی فن دار.

گیرکس:

12- کیت کامل گیربکس HEAVY DUTY: این کیت شامل کلیه لوازم داخل گیربکسه که علاوه بر اینکه همه رو نو میکنه، در برابر افزایش قدرت موتور هم مقاوم تر میشه ضرایب دنده رو هم نسبت به فابریک تغییر میده.
13- شیفتر HURST : کاهش فاصله دنده ها. ضمن اینکه رسما عاشق دسته دنده این شیفترم!!!!
یه نمومنه نصب شده روی ماستنگ 1970 در ایران:
مشاهده پیوست 14_06_12_IMG-0787.jpg

برای دیفرانسیل هم در نظر دارم کیت راک و پینیون رو با Z28 عوض کنم + پلوس های نو

رینگ های امریکن ریسنگ و یه مشت خرت و پرت دیگه!!!!
تا اینجا پول یه پراید فول آپشن صفر شد