365 روز با قرآن" حسین الهی قمشه ای

ensan1

عضو جدید
این کتاب به مانند تفسیر های سنتی نیست بلکه متون ادبیات و حکمت است و چون در اقلیم دانایی و نیکویی و زیبایی که بهشت روی زمین است سال و ماهی مقرر نیست مخاطب این کتاب همه جوانان و میان سالان و کهنسالان پارسی دان و پارسی خوان است که شور و نشاط فرهنگی در دلهای همیشه جوان ایشان موج میزند.

در این کتاب 365 قطعه کوتاه و بلند از کتاب وحی برای آشنایی جوانان با تعلیمات جهانی قرآن انتخاب شده و به زبانی ساده و البته با بهره‌گیری از تفسیرهای عرفانی و نیز اشعار بزرگان ادب و عرفان توضیح داده شده است.

قمشه‌ای در این کتاب کوشیده تا تصویری از اطوار گوناگون کلام فارسی آیات را به دست دهد. ترجمه عمده آیات از وی است و البته در برخی از آیات هم از ترجمه به گفته خودش «فیاض پدر» هم بهره برده است.
مطلب ابتدایی کتاب ‌مقاله بلندی است با عنوان «کاروان احمد» و بقیه مطالب کوتاه و در حد یک یا دو صفحه، محتویات کتاب را شامل می‌شود. روند کار دکتر قمشه‌ای در این کتاب بدین گونه است که ابتدا آیه‌ای یا سوره‌ای را به صورت عربی آورده و در کنارش ترجمه انگلیسی هم آمده و سپس ترجمه و شرح فارسی آن با توضیحات شیوا و خواندنی ذکر شده است.





سلام

مطالب بالا رو دوستان در سایت های مختلف در ارتباط با این کتاب نوشته اند....اما به نظر من کارهای بزرگی تا الان در ارتباط با تفسیر قرآن صورت گرفته که یقینا این کتاب یکی از بهترین آنهاست ..من که معتقدم اولین آنهاست و اگر بخواهیم از بقیه تفاسیر بهره کافی را ببریم باید با چنین نگاه دقیق و عمیقی که در این کتاب صورت گرفته به موضوع نگریست.

همه ما تقریبا هم سن هستیم و زیاد با هم تفاوت سنی نداریم،و به خوبی میدانیم که در سیستم آموزشی ایران چه خلاء های عظیمی وجود دارد و این تنها نقطه ی اشتراک همه ماست
"البته به نظر من"
این کتاب معرفی کننده"اسلام ناب" است.اسلامی که در آن همه چیز معنا دارد اسلامی که بر پایه ی تنومند و عمیق و دقیق عرفان و فلسفه ایرانیان بنا شده است،عرفان و فلسفه ایرانیان بهترین تفسیر از اسلام و جوهر زندگی ائمه و شیعه را بیان میکند،چیزی که متاسفانه در مدارس ما تدریس نمیشود،چیزی که یک طلبه و دانشجو به عنوان حقیقت دین سالها به دنبالش هست همگی در این کتاب جمع شده است و البته در سخنرانی های استاد....خلاصه کلام اینکه این چکیده ی برداشت من از این کتاب بود
.


قسمتی از کتاب......
در فروعات دین اگر پای معنی در میان نیاید صورتها عادتهایی خواهند بود که تاثیری در تکامل روح نخواهند داشت، مگر انکه به عنوان مقدمه راه را برای رسیدن به معنی هموار کنند. چنانکه اگر سیر به جانب کعبه که عالم صورت است همراه با سیر به سوی خانه حقیقی خداوند که دل آدمی است نباشد آنگاه اشعار سعدی مصداق خواهد یافت که:

خر عیسی گرش به مکه برند***** چون بیاید هنوز خر باشد


آن کسانی که عبادت را در اداب و سنن و اذکار و حرکاتی محصور میکنند غافلند از انکه ان برای ذکر است و ذکر برای فکر است و فکر برای عمل احسن است و عمل احسن همان خدمت به خلق است. نماز ودیگر عبادات ظاهری سنتهایی است که باید از انها استعانت جویند تا یاد پروردگار در خاطر آورند و عهد بندگی پروردگاری را تازه گردانند و انگاه طبق آن عهد عمل کنند.


**اسراف از جنس ظلم است و آن مانند نهادن دانه در زمین نامناسب و ریختن نعمت در میانه زباله است در حالی که گرسنگان نیازمند بدان غذا به انتظار لقمه ای دهان گشاده اند. وظیفه همه مردم است که اسراف را مانند قمار و خوردن مال یتیم حرام شمارند. اول از خرید نعمتها بیش از حد مصرف سپس از انبار کردن آنها پرهیز کنند و اگر این خطا رخ داد بکوشند که آن نعمت اضافی را به نیازمندی برسانند. یکی از برکات ماه رمضان جلوگیری از اسراف است که آن نیز مانند بسیاری سنت ها اغلب در جهت عکس پیام آن سنت در حرکت است!!



دکتر الهی قمشه ای

سیصد و شصت و پنج روز با قرآن

 

ensan1

عضو جدید
""یا ایها الذین ءامنوا استجیبوا لله و للرسول ءذا دعاکم لما یحییکم و اعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون""

o ye who belive! give your response to allah and his messenger,when he callteh you to that which will give you life, and know that allah cometh in between aman andhis heart,and that it is he to whom ye shall,all. be to gathered


ای اهل ایمان ،دعوت خدا و رسول را اجابت کنید هنامی که شما را به حیات ابدی فرا میخواند و بدانید که خدا بین آدمی و قلب او حایل می شود و شما همگی به سوی او محشور خواهید شد


*شگفت آیتی است از نور, زیبایی و درخش زندگی و فروغ حکمت که هزار الماس کوه نور در پیش آنرنگ میبازد،چه سعادتی است دعوت شدن به حیات نو و چه وجد و مستی است در شراب خطاب و احساس قرب با جان جهان که از جان به ما نزدیکتر است.
لذت تخصیص تو وقت خطاب***آن کند که ناید از صد خم شراب مثنوی

در این آیه سه گوهر یگانه از زندگی،عشق و امید به ما هدیه میدهند:یکی آنکه دعوت رسول لز مرگ به زندگی است،بدین معنی که ایمان حیات تازه ای است برای آنان که دعوت رسول را اجابت میکنند و کدام کس باشد که نخواهد زنده شود و روح و روان تازه ای یابد؟ یعنی از ساحت"خور و خواب و خشم و شهوت" که مرتبه ی حیوانی است به ساحت زیبایی دانایی و نیکویی در آید که مقام, آدمیت است.دوم اینکه میفرماید خداوند بین, آدمی و قلب او حایل میشود و این نکته تعبیر دیگری است از اینکه خداوند از نفس ما به ما نزدیکتر است زیرا آنکه نزدیکتر است میتواند میان ما و چیز دیگر حایل شود و آدمی اگر بخواهد از نفس خود بگریزد و از بلای او در امان بماند هیچ کس نمیتواند بین او و خودش حایل شود مگر خدا.

**خانم برونته نویسنده و شاعر قرن 19 انگلیس و خواهر کوچکتر, خانم امیلی برونته در قطعه شعری ضمن شکایت از نفس خویش که یک دم او را آسئده نمیگذارد،روی در پروردگار میکند و میکوید من از دست نفس به کجا بگریزم مگر تو که از من به من نزدیکتری و میتوانی بین من و نفس من حجاب و حایل شوی.

و......

قسمتی کوچک و در عین حال بزرگ از کتاب "365 روز با قرآن"
 

Similar threads

بالا